احسان اقبالسعيد، دانشجوی دكتری علوم سياسی در قانون نوشت:
همزمان با اعلام نتایج نهایی انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، داغترین اردیبهشت ایرانی نيز سپری شد. حسن روحانی با رایی بالاتر از دوره قبل ساکن پاستور ماند و ابراهیم رئیسی رای چشمگیری به دست آورد. هاشمی طبا و میرسلیم نيز طبق انتظار در فضای دوقطبی، بسیار کم فروغ بودند. حال پس از نهایی شدن نتایج و فروکش کردن هیجانات وغبارها میتوان نکاتی را مورد بررسی قرار داد.
شكستروياي تكدورهاي شدن
روحانی برخلاف تصور وتخیل اصولگرایان، اولین ريیس جمهور یک دوره ای نشد. حال با رای مردم، روحانی 4سال سرنوشت ساز را پیش رو دارد. طیف آراي او رنگین کمانی بود. از سبد رای اصلاح طلبان گرفته تا وحشت زدگان بازگشت بخشی از افراطیون اصولگرا و همینطورگروهی از رای دهندگان که مطابق یک سنت سیاسی ایرانی، تمایل به یک فرصت هشت ساله برای ريیسجمهور دارند. روحانی با مطالبات گوناگونی مواجه است.
از دفاع از آزادی های اجتماعی ومدنی گرفته تا بهبود ملموس معیشت وچانه زنی برای تغییر شرایط برخی رهبران اصلاحات این طیف متنوع خواستهها را تشکیل میدهد. روحانی ممکن است با تمام توان به دنبال خواستهای حامیانش برود و یا اینکه فارغ از دغدغه انتخاب مجددش در بروکراسی و روزمرگی گرفتار شود. رفتار روحانی ترکیب نمایندگان مجلس در سال 98 را تعیین خواهد کرد.
ضربهاي كه رئيسي خورد
تولیت آستان قدس رضوی برای اولین بار وارد عرصه یک رقابت انتخاباتی شد. رئیسی توسط طیف نابتر اصولگرایان چون پایداری و مدیران احمدینژاد احاطه شد. به حدي روي او حسابشدهبود که قالیباف نيز رویای 12ساله را به سود او بایگانی کرد. آقای رئیسی نگاه ساده ای به معضلات پیچیده کشور داشت ولی به نسبت قالیباف رفتار اخلاقیتری بروز داد و در مقابل شکست نيز خویشتندار بود. آقای رئیسی در مورد خاص تتلو مرتکب خطاي بزرگی شد که شايد از جانب اعضا ستادش در روزهایی که بر اثر فشار کار تمرکز پایینی نيز داشت بر او تحمیل شد.
این شکست شايد تصوراتی که در مورد آینده آقای رئیسی وجود داشت را منتفی کند اما رای قابل قبولش شايد چهار سال دیگر نيز او را یگانه نامزد اصولگرایان کند. زمانيکه نامزد اصلاح طلبان و اعتدالیون نماینده وضع موجود خواهد بود وآقای رئیسی می تواند مواضع اپوزیسیونتری نيز اتخاذ کند.رئیسی باید در اطرافیان ونزدیکانش بازنگری كند زيرا بسیاری از همراهان رئیسی، پتانسیل فراری دادن رای بالایی دارند.
بازنده بزرگ
رویای ریاست جمهوری قالیباف را باید بایگانیشده دانست. قالیباف هرگز نتوانست یک پایگاه مشخص اجتماعی برای خود تعریف کند. این بار نيز آمد وحملات کم سابقه به روحانی را صورت داد ورفت. شايد شهرداری تهران نيز از دست قالیباف خارج شود. سرهنگ شاید مانند محسن رضایی به لباس نظامی بازگردد و مانند همه آنهايي كه از سمتهاي انتخابي بازماندند و انتصابي مشغول شدند در گوشهاي از اين سرزمين به فعاليت بپردازد.
پوششي مقتدر
اما جهانگیری كه در مناظرهها فراتر از انتظار ظاهر شد و درخشید، به عادت سیاسی ایرانی شايد همه انتظار دارند نامزد سال1400 اصلاح طلبان و اعتدالیون باشد. جریان تخریب علیه جهانگیری شايد در دوسال پایانی دولت پررنگ خواهد بود. در سال 1400،جهانگیری نماد وضع موجود خواهد بود و با توجه به بروکراسی معیوب و اشکالات ساختاری سیستم اجرایی در ایران تمام این ایرادات از سوی اصولگرایان متوجه او خواهد شد.
جهانگیری بهتر است میدان را در 1400به یک نیروی کمتر پيشچشم و کسی که بتواند موضع مخالف اتخاذ کند، بسپارد. اصولگرایان در1400با توجه به شکست های پس از سال92متحد خواهند بود.در مورد میرسلیم و هاشمی طبا نکته چندانی نمی توان ذکر کرد جز اینکه موتلفه باید بپذیرد كه به همان نقش خاطرهگویی در دهه فجر انقلاب بسنده کند.
معضل و بحران گفتمان
نکته مهم دیگر اینکه هر دو جریان اصلی سیاسی کشور با فقر وبنبست گفتمانی مواجه هستند. جریان اصلاح طلب دیگر مفاهیمی چون آزادی و دموکراسیخواهی و... را کمرنگ کرده و به استراتژی هراس از بازگشت افراطگرايي روآورده است و سعی دارد به بدنه اجتماعی خود بقبولاند که مدیریت کم هزینه تری نسبت به رقبای اصولگرایش دارد. اصولگرایان نيز دیدگاه های خود در حوزههای فرهنگی و سیاست خارجی را ناکارآمد و رای پران یافته و در قامت مدافع طبقات محروم و بهبود دهنده معیشت فرو رفته اند. افشاگری و مبارزه با فساد از دیگر ابزارهای جدید اصولگرایی است.
و اما احمدينژاديها
به پایان بردن این مطلب بدون اشاره به احمدینژاد کم لطفی خواهد بود. احمدی نژاد و یارانش شايد خوشحال از شکست اصولگرایان به آنان گوشزد خواهند کرد که تنها شانس برای پیروزی مقابل اصلاحطلبان آن ها هستند و منتظر بازگشت وچراغ سبز متحدان سابق خواهند ماند.احمدينژاديها بدون شك اين روزها پتك شكست را برسر ياران سابق خود خواهند كوبيد تا آن ردصلاحيت جانسوز! را تلافي كنند ولي نبايد از پتانسيل آنها نيز چشمپوشي كرد كه اگر غافل شويم، در آيندهاي نهچندان دور يقهگير خواهند شد.