bato-adv
کد خبر: ۱۲۲۲۷

همسر باردارم را به خاطر مواد مخدر کشتم

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۹ - ۲۶ خرداد ۱۳۸۷
اعترافات شوهر زن بارداري که در خانه اش به قتل رسيده بود راز اين جنايت خانوادگي را فاش و آشکار کرد که اين زن قرباني اعتراض به شوهر معتادش شده است.

به گزارش اعتماد جسد زن 20 ساله يي که مهسان نام داشت ظهر روز يکشنبه 19 خردادماه در خانه اش در خيابان اروميه واقع در بزرگراه نواب کشف شد و کارآگاهان در بررسي هاي اوليه با توجه به آثار کبودي دور دهان اين زن که هشت ماه از دوران بارداري اش مي گذشت احتمال دادند وي خفه شده باشد.
 
در جريان تحقيقات همسايه هاي مقتول از درگيري مهسان و شوهرش حسن در روز قبل از کشف جنازه خبر دادند و بعد از آنکه پزشکي قانوني اعلام کرد اين زن يک روز پيش از پيدا شدن جسد کشته شده است حسن به اتهام قتل بازداشت شد.متهم در بازجويي ها مشاجره با مهسان را پذيرفت و گفت؛ بعد از آنکه با همسرم درگير شدم به حالت قهر خانه را ترک کردم و ديروقت به منزل بازگشتم. 

شب با اين تصور که مهسان خوابيده است به سراغش نرفتم و صبح روز بعد پس از آنکه بيدار شدم و ديدم خبري از همسرم نيست به اتاق خواب رفتم و با جسد وي روبه رو شدم.به رغم انکارهاي حسن از آنجا که وي به ماده مخدر کراک اعتياد داشت و همچنين با توجه به اينکه از قتلگاه سرقت انجام نشده بود و همه شواهد نشان مي داد فردي آشنا با انگيزه کينه جويي مهسان را کشته است شوهر وي به دستور حسين اصغرزاده - بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي - بازداشت شد و بازجويي ها از وي ادامه يافت.سرانجام حسن ديروز اتهام قتل را پذيرفت و به تشريح جزييات جنايت پرداخت و گفت؛ من به مواد مخدر اعتياد دارم و همين مساله باعث ايجاد اختلاف بين من و همسرم شده بود. کشمکش هاي ما ادامه داشت تا اينکه روز حادثه به همراه زن جواني که از آشنايانم بود به خانه ما رفتيم تا آنجا ماده مخدر شيشه مصرف کنيم.

هنوز استعمال مواد را شروع نکرده بوديم که مهسان عصباني شد و شروع به داد و فرياد کرد و گفت؛ حق نداريم در خانه مواد بکشيم و بايد از منزل بيرون برويم. من و آن زن که چاره يي نداشتيم خانه را با عجله ترک کرديم اما هنگام خروج از خانه آن زن مانتوي همسرم را پوشيد. ما به محل ديگري رفتيم و در آنجا مواد کشيديم چند ساعت بعد به خانه برگشتيم اين بار هم مهسان با ديدن مانتويش به تن آن زن عصبي شد و دوباره به داد و فرياد پرداخت. من هم صدايم را بالا بردم و نزاع سختي بين ما آغاز شد در جريان اين دعوا من که از شدت خشم کنترل خودم را از دست داده بودم چند مشت به صورت زنم کوبيدم، سپس او را از گردن گرفتم و پرت کردم و بعد از همان حالت عصبانيت به اتفاق زن همراهم خانه را ترک کرديم.

متهم به قتل ادامه داد؛ تا ديروقت در خيابان پرسه مي زدم و شب که به خانه برگشتم با تصور اينکه مهسان خوابيده است خودم هم به استراحت پرداختم. حوالي ظهر روز بعد بود که بيدار شدم و فهميدم همسرم فوت شده است. با ديدن جنازه به شدت ترسيدم از آپارتمان بيرون دويدم و با داد و فرياد همسايه ها را خبر کردم. در واقع با اين کار مي خواستم جلوي بقيه اين طور وانمود کنم که مرگ مهسان اتفاقي غيرمنتظره بوده و من در اين ماجرا هيچ نقشي نداشته ام.

بنا به اين گزارش پس از اعترافات حسن، وي بار ديگر به بازداشتگاه انتقال يافت تا تحقيقات از او ادامه پيدا کند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو