خسرو شكيبايي پس از سالها نقشآفريني در سينماي ايران، ساعت نه امروز جمعه، 28 تير، در سن 64سالگي بر اثر سكتهي قلبي در بيمارستان پارسيان ،دنيای فانی را وداع گفت. شادروان شکیبایی ، مدت ها بود که از سرطان کبد رنج می برد.
اين بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون ايران كه سالها با حميد هامون در فيلم «هامون» داريوش مهرجويي باورش كرديم و به خاطر اين فيلم، سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را در هشتمين دورهي جشنواره فجر گرفت، سالها بعد به خاطره فيلم «كيميا»ي احمدرضا درويش، دوباره اين سيمرغ را به خانه برد. او سومين سيمرغ خود را هم را براي بازي در نقش عادل مشرقي فيلم «سالاد فصل» فريدون جيراني گرفت. از آخرين افتخارات شكيبايي هم ديپلم افتخار براي فيلم «اتوبوس شب» كيومرث پوراحمد بود.
خسرو شكيبايي كه خاطرهي بازياش را در فيلمهاي «كاغذ بيخط»، «يكبار براي هميشه» و مجموعههاي تلويزيوني «مدرس»، «روزي روزگاري» و «خانهي سبز» از ياد نبردهايم، كمتر اهل گفتوگو و مصاحبه بود و با بيان صميمانهاش از خبرنگاران ميخواست كه از او توقع مصاحبه نداشته باشند و دلگير هم نشوند.
او با بازي در نقش كوتاهي در فيلم «خط قرمز» (مسعود كيميايي، 1361) اولين حضورش را در سينما رقم زد و با «هامون» در خاطرهها ماندگار شد.
شكيبايي در حدود 40 فيلم سينمايي حضور داشته است؛ فيلمهايي همچون: «پري»، «رابطه»، «سايه به سايه»، «درد مشترك» و «خواهران غريب» و با فيلمسازان شاخصي چون داريوش مهرجويي، ناصر تقوايي و مسعود كيميايي همكاري داشت.
آخرين نقشآفريني اين هنرمند در فيلم تلويزيوني «پيوند» سعيد عالمزاده و آخرين نمايش فيلمش، «آشيانهاي براي زندگي» حميد طالقاني بود كه به مناسبت روز پدر از تلويزيون پخش شد.
شكيبايي متولد سال 1323 در تهران، فارغالتحصيل بازيگري از دانشكدهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران بود. در زندگينامهي او به اين موارد اشاره شده است: علاقه به كشتي كچ و شركت در چند مسابقهي آماتوري و غيرحرفهيي (1340)، عضو گروه نمايشي توسكا و بازي در نمايش پنجهي عدالت، گويندهي فيلم در استوديو شهاب (49-1347)، فعاليت در تئاتر (1354) و انتشار چند نوار از شعرهاي شاعران معاصر.
از نمايشهاي او هستند: پنجهي عدالت، زير گذر لوطي صالح، تراژدي كسري، هنگامهي شيرين وصال، بليت تئاتر، پنجه به دست آوردن، صيادان، با خشم به ياد آر، بازرس، سنگ و سرنا، همهي پسران من، شب بيست و يكم و بيا تا گل برافشانيم.
از فيلمها، نمايشها و مجموعههاي تلويزيونياش هم به اين موارد ميتوان اشاره كرد: زير گذر لوطي صالح، سنگ و سرنا، لحظه،كتيبه، سمك عيار، لحظه، كوچك جنگلي، مدرس، تهران 53، روزي روزگاري، ميثاق خون، خانهي سبز، ميراث مشترك (گوينده گفتار متن)، سرزمين سبز، كاكتوس، در كنار هم، پهلوانان نميميرند و سرزمين سبز.
اما فيلمشناسي خسرو شكيبايي به اين شرح است: خط قرمز، دادشاه، صاعقه، دزد و نويسنده، رابطه، ترن، شكار، هامون، عبور از غبار، ابليس، جستوجو در جزيره، بانو، پرواز را به خاطر بسپار، سارا، يك بار براي هميشه، بلوف، پري، درد مشترك، لژيون، كيميا، عاشقانه، خواهران غريب، سايه به سايه، سرزمين خورشيد، رواني، زندگي، ميكس، كاغذ بيخط، دختري به نام تندر، مزاحم، صبحانهاي براي دو نفر و اتوبوس شب.
شادروان خسرو شكيبايي اخيرا در دومين جشن منتقدان سينمايي، جايزه يكي از برترين بازيگران سي سال سينماي پس از انقلاب را روي صحنه از دستان محمدباقر قاليباف، محمد خزاعي و محمدرضا جعفريجلوه گرفت و با ابراز تشكر، صحنه را ترك كرد.
جمشيد مشايخي در پی درگذشت مرحوم شکیبایی گفته است : جاي خسرو شكيبايي همچون پرويز فنيزاده در سينماي ايران خالي خواهد ماند.
اين بازيگر پيشكسوت سينماي ايران در گفتوگويي با ايسنا، درحالي كه به شدت از خبر درگذشت خسرو شكيبايي متاثر بود با اشاره به روزهاي آشنايياش با اين هنرمند، گفت: در سالهاي قبل از انقلاب محمود استاد محمد سريالي را به نام «خليل ده مرده» كارگرداني ميكرد كه بنده به همراه زندهياد اكبر مشكين از بازيگران آن بوديم و خسرو هم نقش آدم چرب زباني را در اين سريال داشت كه موتوري را ميدزديد و به قدري زيبا و شيرين بازي كرد كه شيفتهاش شدم.
او ادامه داد: خسرو شكيبايي در تئاتر و سينماي ايران آنقدر درخشيد كه ستاره شد.
او با يادآوري همكارياش در سريال «بوي گلهاي وحشي» با زندهياد شكيبايي گفت: با اصرار او، بنده در اين مجموعه حضور پيدا كردم.
او بسيار هنرمند پاك و شريف و دوست داشتني بود كه تسلط زيادي روي كارش داشت و قطعاً فقدان او بسيار سخت خواهد بود.
مشايخي درگذشت اين هنرمند را به خانوادهاش و همه هنردوستان تسليت گفت.
روحش شاد باد !