bato-adv
کد خبر: ۱۴۳۷۷۸

پیشنهاد نیویورک تایمز برای پرونده هسته‌ای ایران

نیویورک تایمز طی مقاله ای در مورد مذاکرات هسته ای ایران، دلیل بی نتیجه ماندن این مذاکرات طی یک دهه اخیر را بررسی مسائل تنها از بعد اقتصادی دانسته و پرداختن به مسائل امنیتی در منطقه را کلید حل آن خوانده، می نویسد: جوی که پس از مذاکرات قزاقستان میان ایران و گروه 1+5 در پایتخت های مربوطه ایجاده شده، به طور غیرمعمولی خوشبینانه است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۰ - ۱۹ اسفند ۱۳۹۱
فرارو- نیویورک تایمز طی مقاله ای در مورد مذاکرات هسته ای ایران، دلیل بی نتیجه ماندن این مذاکرات طی یک دهه اخیر را  بررسی مسائل تنها از بعد اقتصادی دانسته و پرداختن به مسائل امنیتی در منطقه را کلید حل آن خوانده، می نویسد: جوی که پس از مذاکرات قزاقستان میان ایران و گروه 1+5 در پایتخت های مربوطه ایجاده شده، به طور غیرمعمولی خوشبینانه است.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از نیویورک تایمز، در حالیکه در گذشته رسانه ها و مقامات ایران چنین نشست هایی را با لحنی شکایت آمیز دنبال کرده و وعده مقاومت و ایستادگی می دادند، اینبار مقامات این کشور به نظر لحنی ملایم داشته اند. حتی برخی مقامات آمریکایی که اشتیاق خود به مذاکرات را از دست داده بودند، تا حدودی خوشبین و امیدوار ظاهر شدند.

 پس از نزدیک به یک دهه دیپلماسی، کورسوی امیدی در پایان یکی از طولانی ترین تونل های جهان به چشم می خورد. چالش اصلی در دور بعدی مذاکرات در ماه آوریل (فروردین) استحکام پیشرفت شکل گرفته در مذاکرات آلماتی و در نهایت توافقی انعطاف پذیر در زمینه کنترل تسلیحات خواهد بود.

 جنبه اصلی استراتژی غرب این است که توافق هسته ای با ایران با کاهش تحریم های اقتصادی همراه خواهد بود. در گفتگوی دیپلماتیک این امر با عبارت «بیشتر و بیشتر» توصیف می شود- هرچه ایران در مورد مسئله هسته ای بیشتر همراهی کند، مزایای مالی بیشتری دریافت خواهد کرد.

در واقع، تحریم هایی که از سوی دولت اوباما علیه ایران اعمال شده، بیش از تصور افراد بدبین تاثیرگذار بوده و توانسته اقتصاد ایران را تاحدی از اقتصاد جهان جدا کند. اما راه حل قطعی برای خروج از بن بست حاکم احتمالاً از طریق توافق در مورد امتیازدهی هسته ای در مقابل کاهش تحریم ها دست یافتنی نخواهد بود. قدرت های اصلی جهان برای ادامه پیشرفت در این زمینه باید نه تنها مشکلات اقتصادی ایران که وضعیت امنیتی جمهوری اسلامی را نیز در نظر بگیرند.

یکی از جنبه های مهم استراتژی فشار آمریکا که به ندرت مورد توجه قرار می گیرد، اعزام گسترده نیروی دریایی به خلیج فارس و فروش حجم قابل توجهی از تسلیحات به شیخ نیشن های عرب است. موازنه سنتی قدرت در خلیج فارس به ضرر ایران به جریان افتاده و برای کشوری که به طور تاریخی مدعی ایفای نقشی مهم در میان همسایگان بوده، این موقعیت زیان آور تنها باعث تقویت فریبندگی تسلیحات هسته ای می شود.

امروز جامعه جهانی به دنبال خلع سلاح کشوری است که امنیت کاربردی آن مرتباً به خطر می افتد. تمام این بحث ها مطرح نشد تا گفته شود که آمریکا باید از خلیج فارس خارج شود یا متحدان و تعهدات دراز مدت خود را رها کند، بلکه واشنگتن به عنوان بخشی از دیپلماسی هسته ای خود باید آگاهی بیشتری از معضلات هسته ای ایران کسب کند.

آمریکا باید به نقشی که ایران می تواند در معماری امنیتی رو به تکامل آمریکا در خلیج فارس ایفا کند، توجه داشته باشد. در این میان آمریکا می تواند ایده هایی که باعث ثبات مناطق دیگری چون اروپا شد را نیز در نظر بگیرد. یک گفتگوی امنیتی خلیج فارس می تواند شامل مسائلی چون حقوق ناوبری، مکانیزم رسیدگی به اختلافات مرزی، یک سیستم هشداردهنده اولیه برای تمرینات نظامی و حتی ممنوعیت گروه خاصی از تسلیحات در منطقه باشد.

 طی یک دهه ای که اهداف هسته ای ایران به موضوع بررسی و میانجیگری بین المللی تبدیل شده، موفقیت آمیزترین مذاکرات از سوی وزاری خارجه سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس که پیشگام این تلاش ها طی سال های 2003 تا 2005 بودند، صورت گرفت. در آن دوره ایران فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعلیق درآورد، بازرسی سرزده بازرسان آژانس را تصدیق کرده و مایل به مذاکره در مورد یک توافق رضایت بخش دوجانبه بود.

یکی از ابداعات این سه کشور به رسمیت شناختن این مسئله بود که مسئله هسته ای را نمی توان جدا از زمینه های امنیتی مورد بررسی قرار داد. آنها برای تسریع روند دیپلماسی خود، مذاکرات را نه تنها در مورد تحریم های اقتصادی و نقض هسته ای ایران که در مورد تمامیت مسائل امنیتی پیش بردند.

مطمئناً طرح اروپایی ها به مرور زمان کارایی خود را از دست داد. ناتوانی آنها در ارائه راه حلی قابل اعتماد به ایران برای خروج از این وضعیت و آغاز به کار دولت محافظه کار جدیدی در تهران با اعتقاد به اینکه می تواند فعالیت های هسته ای خود را از سر گرفته و در عین حال قدرت اقتصادی خود را حفظ کند، تلاش های رو به جلوی این گروه اروپایی را بی نتیجه گذاشت.

امروز شرایط به طور کامل تغییر کرده است. جامعه جهانی به آن درجه از اجماع رسیده است که ایران نه تنها در منطقه با انزوا روبرو شده بلکه با تحریم هایی از سوی کشورهایی چون روسیه و چین نیز مواجه است. محافظه کاران در ایران دیگر اعتماد گذشته را ندارند. سال هایی که با روند رو به کاهش رشد اقتصادی همراه بوده باعث شده دستکم برخی راست گرایان گمانه های دولت را مورد سوال قرار دهند.

قدرت های بزرگ با طراحی چارچوب دیپلماتیکی که هر دو مسئله امنیتی و اقتصادی را پوشش دهد، می توانند محدودیت های قابل توجهی را بر اهداف هسته ای ایران اعمال کنند.

با توجه به اینکه رویکرد دیپلماتیک گروه سه کشور اروپایی تاکنون تنها راهی بوده که مزایای عملی را به دنبال داشته، عاقلانه است که در این دور مذاکرات، چنین رویکردی اتخاذ شود. برای هر کشوری سخت است که اهداف هسته ای خود را در شرایطی رها کند که شرایط امنیتی اش رو به وخامت است.

ممکن است که معامله تحریم های اقتصادی با امتیازات هسته ای، توافقات نسبی را به دنبال داشته باشد اما راه حل اساسی این مسئله نیازمند مفهوم سازی دوباره الگوی دیپلماتیک موجود است.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین