bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۵۶۱۴۶

اصغر فرهادی را به میان اپوزیسیون هل ندهیم

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۲۳ تير ۱۳۹۲
شب گذشته، انتشار گفت‌وگویی از اصغر فرهادی، کارگردان توانمند سینمای ایران در تلویزیون و مواضعی که این کارگردان طرح کرد، بسیاری از اهالی فرهنگ را با این پرسش روبه‌رو نمود که چرا در روزهای اخیر، موج تازه‌ای برای گذاردن فرهادی در میان اپوزیسیون به راه افتاده بود و اساساً چه جریان‌هایی از تغییر وضعیت چهره‌های فرهنگی به اپوزیسیون سود می‌برند؟

به گزارش «تابناک»، گاهی ‌مرزهای حوزه فرهنگ و سیاست کاملا محو می‌شود و این رویداد، عمدتاً هنگامی رخ می‌دهد که چهره‌های فرهنگی و هنری، کنش یا واکنش سیاسی یا دارای بار سیاسی داشته باشند و تجربه نشان داده که این رفتار چه از جانب رفتارهای ‌پوزیسیون و چه در میان رفتارهای اپوزیسیون طبقه‌بندی شود، برای چهره فرهنگی یا هنرمند، هزینه‌های متفاوتی ‌دارد و این منحصر به یک کشور نیز نیست و مسأله‌ای فراگیر است که بسته به خط قرمزهای‌ مشخص و نامشخص قانونی و اجتماعی، می‌تواند در کشورهای گوناگون، متغیر باشد.

برای نمونه، در یکی از کشورهای عربی کوچک‌ترین نقد به توقف حکم اعدام با شمشیر، می‌تواند منجر به حبس شود و در مقابل، در کشور دومی، اساساً ممنوعیت اعدام، قانون است و در مقابل، طرح یک کلمه در تشکیک هولوکاست، می‌تواند به حبس منجر شود و این،‌‌ همان خط قرمزهای انتزاعی است که برگرفته از اعتقادات یا اقضائات هر کشور، گستره یا محدودیت بیشتری می‌یابد و‌ شکل این محدودیت‌ها و برخورد‌ها متفاوت می‌شود. برای همین، هیچ کشوری را نمی‌توان بدون خطوط قرمز تلقی کرد؛ هرچند می‌توان این نقد را وارد دانست که خط قرمز‌ها در برخی کشور‌ها قابل تشخیص نیست و گاه و بی‌گاه، مرزهایش‌ پس و پیش می‌شود.

در کشورمان نیز گاهی اتفاقاتی می‌افتد که آن سوی خطوط قرمز است؛ اما در بسیاری از مواقع نیز هیچ اتفاقی رخ نداده یا اتفاق کوچکی افتاده و صرفاً فضاسازی به گونه‌ای است که یک هنرمند را آن سوی خطوط قرمز به تصویر می‌کشد یا ابعاد حرکت یک هنرمند و چهره فرهنگی آنچنان پررنگ‌تر از اصل ماجرا جلوه داده می‌شود و عملاً چهره فرهنگی از سوی عده‌ای، به میان اپوزیسیون هل داده می‌شود. این اتفاق با چند انگیره و از سوی چند گروه انجام می‌پذیرد و در واقع ابزارهای اصلی که آتش ماجرا را به پا می‌کنند‌، شاید خواسته یا ناخواسته، برآورده کننده اهداف یکی از این چند دسته باشند.

اصغر فرهادی را به میان اپوزیسیون هل ندهیم + فیلم

نخستین گروهی که از تخریب یک هنرمند سود می‌برد، جریان ضعیف رقیب است و متأسفانه در بسیاری از تخریب‌هایی که می‌شود، نقش برخی از به اصطلاح فعالان حوزه فرهنگ پررنگ است که بعضاً حتی با موضع‌گیری آشکار علیه همکارشان، راه را برای سر خوردن همکارانشان، فراهم‌تر از پیش می‌سازند. درباره این گروه چه می‌توان گفت، جز اینکه بدترین شیوه را برای حذف رقبا و در اختیار گرفتن فرصت‌ها در پیش گرفته‌اند. چنین شیوه‌ای متأسفانه در حوزه سینما پررنگ‌تر از دیگر ساحت‌های فرهنگی شده است.

گروه دومی که خواسته یا ناخواسته، ظرفیت‌هایی را که شاید حتی صددرصد در خدمت کشور نباشند اما دشمن نیز به شمار نمی‌روند، از منتقد به مخالف و حتی دشمن مبدل می‌نمایند، جریانات رسانه‌ای هستند که نگاه بیش از اندازه شکاکانه‌ای به وقایع دارند و بدبینانه‌ترین تحلیل ممکن را از آنها می‌کنند‌. این دسته در بیشتر اوقات، ابزار دست گروه نخست می‌شوند و همسویی رخ می‌دهد که پل‌های پشت سر یک هنرمند را به سریع‌ترین شکل ممکن تخریب می‌کنند.

گروه سومی که قرار دادن یک چهره فرهنگی در این مسیر را آغاز کرده یا به نقطه بدون بازگشت می‌رساند، بر خلاف دو گروه نخست، علاقه‌مندان و دوستداران این هنرمندان هستند که گمان می‌کنند با اپوزیسیون کردن یک هنرمند در حال قهرمان‌سازی از وی هستند، حال آنکه تنها هزینه ادامه فعالیت یک هنرمند و حواشی یک چهره فرهنگی را افزایش می‌دهند و ناخواسته، زمینه را برای فعال شدن دو گروه نخست و به حاشیه رانده شدن یک هنرمند فراهم می‌سازند.

ماجرای «اصغر فرهادی» نیز از این قاعده جدا نیست و در ‌دوران فیلم ‌سازی این کارگردان خوش‌فکر در فرانسه، تلاش‌های پی‌درپی رسانه‌ای صورت پذیرفت تا او به ایران بازنگردد و فضا برای نابودی‌اش کاملاً فراهم شود؛ اما فرهادی متوجه ماجرا شد و علاوه بر اکران فیلمش در تهران، به کشور بازگشت و با تلویزیون نیز گفت‌وگو کرد؛ گفت‌و‌گویی که شبکه گذشته از برنامه هفت پخش شد و سپس میزگرد نقد فیلم «گذشته» در همین برنامه پخش شد و جریان تبدیل فرهاد به اپوزیسیون ناکام ماند؛ جریانی که در هفته‌های اخیر دوباره به راه افتاده بود و بهانه آن نیز، طرح این خبر بود که فرهادی گفته تلویزیون باید به دلیل رفتارش با او، عذرخواهی کند و شب گذشته مشخص شد فرهادی چنین سخنانی نکرده است.

هرچند نوع بایکوت موفقیت‌های اصغر فرهادی به ویژه در جریان موفقیت‌های فیلم «جدایی نادر از سیمین» جای نقد جدی از صداوسیما دارد و عملاً رسانه ملی نیز در ایجاد فضا برای بهره‌برداری مخالفان کشور از موفقیت‌های فرهادی و مصادره به مطلوب این موفقیت‌ها بی تاثیر نبود، امیدواریم‌ با برخورد منطقی شب گذشته تلویزیون با فیلم «گذشته»، به آنها پایان داده شده باشد و امید اینکه دیگر جریان‌ها نیز در مسیر همین برخورد معتدل گام بردارند و همه را زیر چتر این نظام و کشور بیاورند، تا آنکه دیگران را به بیرون از این چتر هل داده یا به خروج تشویق و یا تحریک کنند.
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو