bato-adv
کد خبر: ۱۵۸۴۸۸
مجله خبری حوادث؛

آشوب در مترو و قتل فجیع دختر معلول

قتل، دزدی و جنایت. گاهی تمامی صفحات یک روزنامه را هم به خود اختصاص می دهند. کم نیستند اتفاقاتی که رنگ خون و جنایت به خود می گیرد و ثبت می شود.
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۳ - ۱۴ مرداد ۱۳۹۲
فرارو- قتل، دزدی و جنایت. گاهی تمامی صفحات یک روزنامه را هم به خود اختصاص می دهند. کم نیستند اتفاقاتی که رنگ خون و جنایت به خود می گیرد و ثبت می شود. فارغ از واکاوی جامعه و علل بروز چنین رفتارهایی، هر روز گزیده ای از آنچه در دنیای حوادث می گذرد را در این صفحه می‌خوانید.

قتـــل دختر ناشنوا بعد از جنایت شیطانی
حکم اعدام مرد جنایتکاری که متهم است در جریان جنایتی هولناک بعد از فریب دختر کر و لال او را اسیر خواسته شیطانی خود کرده و پس از قتل، جسدش را به آتش کشیده است، در دیوان عالی کشور تأیید شد. 

صبح روز ۱۶ مرداد سال ۸۹ مرد میانسالی مأموران پلیس در کمال شهر کرج را در جریان ناپدید شدن ناگهانی دختر کرو لالش، سمیه۲۲ ساله قرار داد.

او گفت: دخترم روز گذشته برای رفتن به مدرسه باغچه‌بان از خانه خارج شد و هر چه منتظرش شدیم از مدرسه بازنگشت. مسئولان مدرسه هم از او خبر ندارند و حالا برای پیدا کردن او از شما کمک می‌خواهم. در حالی که تجسس‌های پلیس برای یافتن دختر جوان آغاز شده بود، مأموران کلانتری ۲۴ کمال شهر از کشف جسد سوخته دختر جوانی در حاشیه شهر با خبر شدند. 

مأموران بعد از حضور در محل حادثه و تأیید خبر کشف جسد بلافاصله قاضی حسینی بازپرس کشیک قتل از شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرج را از ماجرا با خبر کردند.
 
بعد از حضور تیم جنایی به سرپرستی بازپرس ویژه قتل در نخستین گام از تجسس‌ها، کارآگاهان دریافتند مشخصات جسد سوخته با نشانی‌های دختر ناپدید شده همخوانی دارد. بنابراین خانواده سمیه برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی دعوت شدند. پدر سمیه بعد از دیدن جسد، هویت دخترش راتأیید کرد.

در شاخه‌ای دیگر از تحقیقات، کارآگاهان با ردیابی تماس‌های تلفنی سمیه به مرد جوانی به نام مسعود ۲۴ ساله مظنون شدند و برای دستگیری متهم راهی خانه‌اش شدند اما متوجه شدند او به همراه همسر، مادر و کودک خردسالش محل زندگی خود را بدون اطلاع قبلی تغییر داده و گوشی تلفن همراهش را نیز خاموش کرده است. بنابراین گمانه زنی برای ارتکاب جنایت از سوی او نزد کار آگاهان قوت گرفت.

کارآگاهان در گام بعدی با ردیابی تلفن همراه مسعود متوجه شدند او بعد از فرار راهی مشهد شده است. بنابراین بعد از اخذ نیابت قضایی برای بازداشت متهم، راهی مشهد شدند اما زمانی که وارد مخفیگاه متهم شدند دریافتند او برای دومین بار موفق به فرار شده است. در جریان تجسس‌های پلیسی مشخص شد مسعود با اتوبوس مسافربری از مشهد راهی شهرستان لنگرود شده است.
 
بنابراین با تیم زبده‌ای از کارآگاهان در جریان یک عملیات پلیسی در ایست بازرسی موفق شدند متهم را شناسایی و دستگیر کنند. مسعود بعد از دستگیری به جنایت خود اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: عصر روز حادثه در مسیر رفتن به خانه بودم که متوجه شدم سمیه کنار خیابان ایستاده است. بعد از اینکه فهمیدم او کرو لال است فکری شیطانی به ذهنم رسید. به بهانه‌ای او را به آپارتمان یکی از دوستانم به نام عباس کشاندم و او را مورد آزار و اذیت قرار دادم. بعد ازآن یکی از دوستانم به نام حامد را از ماجرا باخبر کردم. لحظاتی بعد حامد ۲۵ ساله به همراه یکی از دوستانش به نام میلاد ۲۲ ساله به آنجا آمدند و سمیه را به محل دیگری برده و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند. بعد هم او را در خیابانی که من اولین بار سمیه را آنجا دیده بودم‌‌ رها کردند.

متهم درباره ماجرای قتل گفت: من در آپارتمان دوستم بودم که متوجه شدم سمیه از همسایگان سراغ من را می‌گیرد. وقتی به کوچه رفتم با اشاره به من فهماند که از من شکایت خواهد کرد و آبروی مرا نیز خواهد برد.

من از او خواستم به خانه‌اش برود اما به حرفم گوش نداد. او را به نقطه خلوتی در اطراف شهر کشاندم و در فرصتی مناسب با چاقویی که همراه داشتم او را روی صندلی پارک به قتل رساندم. سپس به تنهایی راهی پمپ بنزین شدم و با یک ۴ لیتری بنزین به محل حادثه بازگشتم و جسد سمیه را سوزاندم.

به دنبال اعترافات مسعود، دوستان او به نام‌های میلاد و حامد دستگیر و گفتند با مقتول رابطه خاصی برقرار نکرده و فقط کنار او بوده‌اند.

بعد از تکمیل شدن تحقیقات، پرونده با صدور کیفر خواست علیه مسعود به اتهام مباشرت در قتل، زنای محصنه و جنایت بر میت به دادگاه کیفری البرز فرستاده و چندی پیش متهم در مقابل هیات قضایی پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفر خواست را قرائت و با گناهکار دانستن وی برای متهم این پرونده  مجازات قانونی را خواستار شد. بعد از آنکه اولیای دم تقاضای قصاص کردند. مسعود نیز در جایگاه حاضر شد و تمامی اتهامات را نیز پذیرفت.  او علاوه بر اعتراف به قتل و سوزاندن جسد، ۴ بار متوالی نیز به عمل شنیع زنا اعتراف کرد. متهم در آخرین دفاع نیز گفت حرفی ندارم.سرانجام قاضی رنجبر بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم و وکیل مدافع او با اعضای دادگاه وارد شور شد و متهم را به پرداخت دیه و قصاص محکوم کرد.

حکم مرگ مرد جوان در ایستگاه آخر مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرا به دادگستری البرز فرستاده شد.

جنایت برای رسیدن به عشق 300 میلیونی
مردی که در پی رابطه پنهانی با زنی جوان شوهر او را به قتل رسانده بود در جریان بازجویی‌های پلیسی به جرمش اعتراف کرد.

کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان زنجان ساعت 7:30 صبح روز هفتم‌فروردین از کشف جنازه مرد ناشناسی در جاده‌ای روستایی مطلع شدند و برای بررسی موضوع به آنجا رفتند. 

آنها مشاهده کردند مرد حدودا 50ساله‌ای در حالی‌که آثار جراحت روی بینی، گوش، صورت، کمر، سینه و پهلویش مشهود است، کنار جاده رها شده و به نظر می‌رسد در پی سانحه رانندگی جان باخته باشد. کارآگاهان وقتی البسه متوفی را جست‌وجو کردند هیچ مدرک شناسایی نیافتند. مرد ناشناس پیراهنی چهارخانه و شلوار و جوراب طوسی به تن داشت اما کفش به پایش نبود و همین موضوع مرگ وی را مشکوک جلوه می‌داد و از آن حکایت داشت که این مرد در مکان دیگری به قتل رسیده و سپس جنازه‌اش به آنجا منتقل شده است.

کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکی‌قانونی با انجام انگشت‌نگاری از مقتول پی بردند او حسن نام دارد. به این ترتیب خانواده حسن شناسایی شدند. در همین اثنا پزشکی قانونی اعلام کرد مقتول بر اثر اصابت جسم سخت به سینه‌اش دچار شکستگی دنده‌ها شده و به همین علت جانش را از دست داده است. افسران جنایی نیز در تجسس‌های خود پی بردند همسر و دختر حسن از نظر اخلاقی مشکلاتی دارند.

همسر حسن که منیره نام دارد وقتی به پزشکی قانونی رفت پیکر شوهرش را شناسایی و از چگونگی مرگ وی ابراز بی‌اطلاعی کرد. این در حالی‌که بود که رفتار خونسردانه این زن ظن کارآگاهان را برانگیخت. آنها وی را به‌عنوان اولین مظنون پرونده زیرنظر گرفتند. در این مرحله از تحقیقات فاش شد منیره با مردان بدنامی رابطه دارد و بیش از همه با فردی به نام یحیی ملاقات می‌کند. از آنجا که احتمال داشت یحیی مرتکب این قتل شده وی بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت.

این مرد در ادعاهای اولیه خودش گفت در ماجرای مرگ حسن هیچ نقشی نداشته است اما تناقض‌گویی‌های یحیی او را به بن‌بست کشاند و در نهایت چاره‌ای به غیر از بیان حقیقت برای او باقی نماند. این مرد گفت: «سال گذشته یکی از دوستانم شماره تلفن منیره را به من داد و من از آن زمان به بعد با این زن در ارتباط بودم و در این مدت حدود 300میلیون‌تومان برای این زن و خانواده‌اش خرج کردم به‌گونه‌ای که آنها با پول من خانه‌ای برای خودشان خریدند اما حاضر نبودند طلبم را پس بدهند.»

یحیی در ادامه اعترافاتش گفت: «من در این مدت عاشق منیره شده بودم و برای همین وقتی او پیشنهاد داد شوهرش را بکشیم تا بتوانیم با هم زندگی کنیم قبول کردم. روز حادثه حسن را به بهانه‌ای سوار ماشینم کردم و او را به جاده‌ای روستایی بردم. در آنجا بحث طلب 300میلیون‌تومانی را پیش کشیدم اما حسن گفت پولی ندارد تا به من بدهد. ما کمی با هم جر و بحث کردیم و بعد حسن را به زور از ماشین پیاده کردم. او از کنار جاده به سمت خانه‌اش به راه افتاد و من که فرصت را مناسب دیده بودم با ماشین به او کوبیدم و چهار بار از رویش رد شدم بعد از اینکه اطمینان پیدا کردم این مرد فوت شده است، جنازه او را به مکان دیگری منتقل کردم.»

بنا بر این گزارش متهم اکنون در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.

دستگيري اعضاي گروه کيف قاپ و گردنبد قاپ بازار تهران
سه مرد تبهکار که در محدوده بازار تهران گردنبند قاپی و کیف قاپی می کردند در عملیات های کارآگاهان پلیس آگاهی شناسایی و دستگیر شدند. 

27 بهمن سال گذشته فردي با مراجعه به کلانتري 117 جواديه راه آهن اعلام کرد که در منطقه جواديه راه آهن - ده متري اول، دو نفر موتورسوار اقدام به قاپيدن کيف دستي حاوي يک رشته گردنبند طلاي متعلق به همسرش به همراه 500 هزار تومان وجه نقد داخل کيف کرده و متواري شده اند.

با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع "کيف قاپي" و به دستور شعبه يازدهم بازپرسي دادسراي ناحيه 27 تهران، پرونده برای رسيدگي تخصصي در اختيار پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

مالباخته در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در حال بازگشت از مراسم عروسي يکي از بستگان بوديم. پس از خروج از تالار، همسرم طلاهايش را به من داد و من نيز آنها را در داخل کيف دستي گذاشتم. به همراه ديگر اعضاي خانواده قصد عبور از خيابان را داشتيم که ناگهان يک دستگاه موتورسيکلت با دو سرنشين از کنار من عبور کرد و سرنشين عقب آن، در يک لحظه اقدام به کشيدن کيف دستي ام کرد. دزدان بلافاصله پس از سرقت کيف حاوي رشته گردنبند، مدارک شناسايي، چندين کارت عابر بانک، مدارک شناسايي، گوشي تلفن همراه و 500 هزار تومان وجه نقد، از محل متواري شدند.

با آغاز رسيدگي به پرونده، کارآگاهان با بررسي سرقت هاي مشابه انجام شده و چهره نگاري هاي به عمل آمده اطمينان پيدا کردند که تمامي سرقت ها از سوی يک گروه از سارقين و به صورت حرفه اي انجام شده، بگونه اي که بسياري از مالباختگان پس از خروج از مراکز تجاري و شعبات بانکي محدوده بازار تهران مورد سرقت قرار گرفته بودند.

با توجه به شيوه و شگرد سارقين در شناسايي مالباختگان و سرقت اموال و وجوه نقد از آنها، کارآگاهان به بررسي تصاوير دوربين هاي مداربسته بانکي مراکز تجاري و شعبات بانکي محل تردد مالباختگان پرداخته و در سلسله اقدامات خود موفق به شناسايي تصوير يکي از مجرمان سابقه دار در زمينه کيف قاپي به نام سعيد 23 ساله شدند.

با شناسايي "سعيد" به عنوان يکي از اعضاي گروه و در حاليکه وي آخرین بار و پس از آزادي از زندان متواري شده بود، سرانجام وي از سوی کارآگاهان پايگاه هفتم دستگير و در تحقيقات اوليه دو عضو ديگر گروه به نام هاي "رسول.د" 24 ساله و "نادر.ن" 33 ساله را معرفي کرد.

در ادامه تحقيقات و با شناسايي محل تردد متهمان در قهوه خانه اي در منطقه جواديه راه آهن، اين محل تحت مراقبت هاي پليسي قرار گرفت اما مشخص شد که رسول و نادر، پس از اطلاع از دستگيري سعيد از اين محل متواري شده اند.

اقدامات پليسي برای شناسايي مخفيگاه متهمان و دستگيري دو عضو ديگر گروه ادامه داشت تا اينکه با ثبت مشخصات متهمان در سيستم جامع پليس، کارآگاهان پايگاه هفتم آگاهی متوجه شدند که رسول هنگام کيف قاپي دستگير شده است. بلافاصله رسول به پايگاه هفتم منتقل و در تحقيقات، مخفيگاه سرکرده گروه -نادر- را در منطقه اتابک معرفي کرد. با شناسايي مخفيگاه نادر در منطقه اتابک ، اين محل تحت مراقبت هاي پليسي قرار گرفت و نادر نيز اواخر تيرماه دستگير و به پايگاه هفتم پليس آگاهي منتقل شد.

سرهنگ کارآگاه داوود فرد، رئيس پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ، در ادامه اعلام اين خبر با اشاره به سوابق متعدد متهمان در ارتکاب جرايم مختلف کيف قاپي، موادمخدر و سرقت منزل ، گفت: هر سه متهم پرونده از مجرمان سابقه داري هستند که بارها به اتهام جرايم مختلف دستگير و روانه زندان شده اند.

وی با اشاره به اعترافات متهمان گفت: متهمان پس از دستگيري به دهها فقره کيف قاپي و گردنبندقاپي در محدوده بازار، نازي آباد، جواديه راه آهن، راه آهن، مولوي و ... اعتراف کرده اند که با بررسي شکايات مشابه، تاکنون تعدادي از مالباختگان شناسايي و متهمان را مورد شناسايي قرار دادند.

رئيس پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ در پايان خبر با دعوت از مالباختگان گفت: از تمام مالباختگاني که طي شش ماه گذشته و به ويژه در محدوده بازار تهران و مناطق مرکزي و جنوب تهران مورد سرقت به ويژه گردنبند قاپي، کيف قاپي، سرقت گوشي تلفن همراه و ... قرار گرفته اند دعوت مي شود تا برای شناسايي متهمان و طرح شکايات خود به پاياگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ واقع در خيابان پانزده خرداد _ ميدان ارگ مراجعه کنند.

پایان فرار مرگبار زن و مرد جوان
فرار زن خیانتکار با دوست همسرش، سرانجام با جنایتی هولناک پایان یافت. 

بهمن ماه سال گذشته ماموران پلیس آگاهی شیراز در جریان کشف جسد مردی در جاده صدرا قرار گرفتند. تیم جنایی پس از حضور در محل دریافتند مقتول مرد جوانی است که با شلیک گلوله از پا درآمده است.

پس از بررسی های مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از کارآگاهان تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و عامل جنایت را آغاز کردند.

یک روز پس از کشف این جسد مردی با مراجعه به کارآگاهان از ناپدید شدن مرموز برادرش خبر داد. او در شکایت خود اظهار داشت: من و برادرم برای پیگیری یک پرونده قضایی به شیراز آمده بودیم. او دیروز برای تهیه غذا از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. به همین خاطر نگران او هستم و احتمال می دهم بلایی سرش آمده باشد.

در ادامه مشخص شد جسد کشف شده در صدرا متعلق به برادر این مرد می باشد که با شناسایی هویت مقتول روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد.

کارآگاهان برای افشای راز جنایت به تحقیق از برادر مقتول پرداخته که او مدعی شد من ساکن شهرستان نهاوند هستم. چند ماه قبل همسرم به همراه یکی از دوستانم از خانه فرار کردند. در این مدت برای یافتن آنها به چندین شهر سفر کردم. آخرین جایی که رفتم مشهد بود در آنجا متوجه شدم آنها خانه ای را در منطقه صدرای شیراز اجاره کرده اند به همین خاطر همراه برادرم برای یافتن آنها به شیراز آمدیم. روز حادثه برادرم برای تهیه غذا از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت.

کارآگاهان که احتمال می دادند مرد جوان از سوی زن و مرد فراری به قتل رسیده باشد تحقیقات برای شناسایی و دستگیری آنها را آغاز کرده و موفق شدند متهمان را در منطقه صدرا شناسایی و دستگیر کنند.

مرد جنایتکار در بازجویی ها با اعتراف به قتل گفت: روز حادثه همراه همسر دوستم در منطقه صدرا در حال قدم زدن بودیم که با برادر شوهر او روبرو شدیم. مرد جوان به طرف ما حمله ور شد که من مجبور شدم با شلیک گلوله او را به قتل برسانم.

 زن جوان نیز در جریان تحقیقات با اعتراف به فرار همراه دوست همسرش ، اظهارات همدستش را تایید کرد.

با تکمیل تحقیقات، پرونده این جنایت برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شده و متهمان به زودی به ریاست قاضی عرفانی زاده و با حضور چهار قاضی مستشار - فارسی، رستگاری، مظفر و خسروانی - پای میز محاکمه قرار می گیرند.


دستگیری محارب فراری پس از 2سال
رییس پلیس امنیت عمومی تهران‌بزرگ از دستگیری مفسد فی‌الارض و محاربی خبر داد که دو سال متواری بود. 

پس از دو سال در پی اجرای دستور بازپرس دادسرای شهیدمقدس (اوین) مبنی بر دستگیری شرور معروف و مفسد فی‌الارض و محارب که از افراد شرور معروف منطقه خانی‌آبادنو بود، مراتب به صورت کاملا محرمانه در دستور کار عملیاتی این مرکز قرار گرفت. 

«ایرج» به مدت دو سال با سوابقی از جمله شرارت، تهدید یکی از قضات قوه‌قضاییه، تخریب، جعل و کلاهبرداری تحت تعقیب ماموران قرار داشت و ماموران متهم را در ساعت هفت نهم مردادماه در حالی که در خیابان مقدس‌اردبیلی مخفیانه قصد حضور در یک مشاور املاک را داشت، مشاهده کردند.

این آدرس به صورت نامحسوس تحت مراقبت‌های ویژه اطلاعاتی قرار گرفت و پس از چندین ساعت مراقبت، ماموران دریافتند که متهم که کاملا تغییر چهره داده، قصد سوارشدن به خودروی پراید را دارد که بلافاصله در یک عملیات ضربتی دستگیر شد.

این فرد در هنگام دستگیری با قصد فریب ماموران عنوان کرد که «ایرج» را نمی‌شناسد. با دستگیر متهم در بازرسی از خودروی پراید وی، چهار عدد گوشی تلفن‌همراه و سه عدد سیم‌کارت که از آنها برای اقدامات مجرمانه خود استفاده می‌کرد، کشف و ضبط شد.

بررسی‌های ماموران نشان داده که پنج برادر «ایرج» نیز از اراذل و اوباش منطقه خانی‌آباد هستند که در سال 90 و در پی اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش و طرح ارتقای امنیت اجتماعی دستگیر و در محل به رویت اهالی رسیدند و سه تن از برادران وی در زندان به اتهام محاربه و مفسد فی‌الارض برای آنان احکام اعدام صادر شد و فعلا در زندان تحمل کیفر می‌کنند.

راز قتل دختر جوان در سرايداری مدرسه
در تاريخ 91.6.25 مرگ مشکوک دختر ۳۶ساله اي که سرايدار يک مدرسه در مشهد بود، به پليس گزارش شد.

اگرچه تحقيقات مقدماتي توسط قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) و کارآگاهان اداره جنايي با توجه به ظواهر امر حاکي از وقوع قتل بود اما طولاني شدن روند اظهارنظر قطعي پزشکي قانوني درباره علت مرگ اين دختر موجب شد دامنه تحقيقات محدود شود.

با گذشت حدود ۵ماه از وقوع حادثه، کميسيون پزشکي علت مرگ دختر را خفگي اعلام کرد و بدين ترتيب بررسي هاي پليسي وارد مرحله جديدي شد. اين مقام ارشد انتظامي تصريح کرد: با توجه به اهميت ماجرا، گروهي از کارآگاهان زبده شعبه قتل به فرماندهي سرهنگ غلامي ثاني (رئيس اداره جنايي پليس آگاهي) با راهنمايي و نظارت قاضي ويژه قتل عمد، عمليات اطلاعاتي خود را درباره اين پرونده ادامه دادند تا اين که کارآگاهان با پيگيري سرنخ هاي موجود و بررسي شماره تلفن هاي آخرين افرادي که مقتوله با آن ها در تماس بود، به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد جواني با ارسال پيامک و يا به صورت تلفني با مقتول ارتباط داشته است. 

بنابراين رديابي تماس ها، کارآگاهان را به استان اصفهان کشاند اما متهم جوان از آن محل گريخته بود که اين موضوع دوباره گره کوري را در پرونده ايجاد کرد. سرهنگ بيدمشکي با اشاره به ادامه تحقيقات در تبريز و ديگر شهرهاي کشور که احتمال اختفاي وي وجود داشت. کارآگاهان در ادامه عمليات غيرمحسوس خود دريافتند که متهم مذکور از چندي قبل به يزد گريخته و در يکي از معادن اين شهر مشغول به کار شده است. 

بنابراين گروهي از کارآگاهان به سرپرستي سرگرد محمدي (رئيس شعبه قتل)، مأموريت يافتند تا با جمع آوري اطلاعات به دست آمده، عمليات دستگيري وي را آغاز کنند. 

پس از اطمينان از وجود متهم در يزد، کارآگاهان با دستورات ويژه قاضي شاکر، عازم يزد شدند و در يک عمليات غافلگيرانه متهم ۲۴ساله  را در مخفيگاهش دستگير کردند. 

متهم اين پرونده جنايي روز گذشته به مشهد منتقل شد و در بازجويي ها گفت: با گرفتن شماره تلفن اتفاقي با مقتوله آشنا شدم و پس از مدتي به مشهد آمدم اما وقتي طلاهاي او را ديدم وسوسه شدم و نقشه سرقت طلاهايش را کشيدم به همين منظور با او در اتاق سرايداري مدرسه قرار گذاشتم ودر يک لحظه او را هل دادم که پشتش به ميز خورد و با صورت به زمين افتاد و من پس از سرقت ۵النگو، گردنبند و انگشتر به اصفهان گريختم. در آن جا نيز طلاهاي مسروقه را به يک طلافروشي که از آشنايانم بود به مبلغ يک ميليون تومان فروختم. 

طبق بررسي ها اين احتمال وجود دارد که متهم دستگير شده با فريب دختران ديگري به بهانه ازدواج از آن ها نيز سرقت کرده باشد که تحقيقات در اين باره نيز ادامه دارد. 


درگیری در مترو تهران و آماده باش پلیس
حرکت‌ قطارهای مترو در پی ورود یکی از مسافران به تونل مترو به حالت عادی بازگشته است و پلیس در کمین است تا به‌محض خروج فرد ضارب،‌ وی را دستگیر کند.

صبح امروز دو مسافر که از بخش جنوبی خط یک مترو وارد ایستگاه امام خمینی(ره) شده‌ بودند با یکدیگر درگیر شدند و یکی از آنها که مردی به‌نام حقی بود از ناحیه بازوی چپ با ضرب چاقو مورد اصابت قرار گرفت.

فرد ضارب هنگامی که پلیس مترو قصد دستگیری وی را داشت به داخل تونل مترو فرار می‌کند و فرد مضروب برای مداوا به اورژانس مترو منتقل شده مورد مداوا قرار می‌گیرد.

پلیس از همان دقایق اولیه جست‌وجوی خود را برای یافتن فرد ضارب آغاز می‌کند اما تا این لحظه و با وجود اینکه پلیس در کابین راهبر قطار حضور دارد تا تونل‌های مترو را رصد کند، فرد مورد نظر پیدا نشده به نظر می‌رسد در یکی از جان‌پناه‌های مترو خود را مخفی کرده است که احتمالاً تا ساعتی دیگر از تونل خارج خواهد شد.

گفتنی است پلیس در ایستگاه‌های مترو در حالت آماده‌باش است تا به‌محض خروج وی را دستگیر کنند.


عاملان وحشت در پارک بعثت دستگير شدند
3 تن از افراد شرور که اقدام به عربده‌کشي و قدرت‌نمايي در پارک بعثت تهران کرده بودند، توسط پليس تهران و پس از گذشت 8 ساعت از حادثه دستگير شدند.

چند روز گذشته تعدادي از اراذل و اوباش سطح يک جنوب شهر تهران با چوب و قمه وارد پارک بعثت شده و شروع به عربده‌کشي و ايجاد رعب و وحشت کردند. 

اين افراد شرور پس از تخريب شيشه يک دستگاه خودرو و تخريب درب يک خانه مسکوني و همچنين مصدوم کردن يکي از شهروندان به سرعت از محل متواري شدند. 

پليس که از اين ماجرا مطلع شده بود، بلافاصله اقدامات گسترده اطلاعاتي خود را آغاز كرد و توانست پس از 8 ساعت پيگيري مداوم 3 تن از عاملان اصلي درگيري و عربده‌کشي را در پارک بعثت رديابي کند. 

ماموران کلانتري 160 خزانه بلافاصله به پارک اعزام شدند و متهمان نيز با روئت ماموران قصد درگيري و صدمه‌رساندن به عوامل عمليات کلانتري را داشتند که با فنون دفاع شخصي خلع سلاح شده و دستگير مي‌شوند. 

اين افراد شرور که در حالت مستي بودند، تحت الحفظ به مقر منتقل شدند. 

تجاوز جنسی به گردشگر انگيلسي توسط چهار سارق
در پی حمله وحشیانه چهار سارق بنگلادشی در داکا پایتخت بنگلادش به یک گردشگر بریتانیایی پس از ربودن و تجاوز جنسی وی را به ضرب گلوله از پای در آوردند.

ریهانا بگ یوم 43 ساله به همراه همسر و پسر 12 ساله اش برای گذراندن تعطیلات توسط تور جهانگردی در هتلی در داکا مرکز بنگلادش اقامتی چهار روزه داشتند.

هنگامی که این مادر 43 سال انگلیسی شب هنگام به قصد خرید به یکی از فروشگاه های بنگلادش پس از خروج از هتل توسط چهار سارق ربوده شد.

براساس تصاویر ضبط شده توسط دوربین های حفاظتی نصب شده در خارج از این هتل پلیس توانست پس از بازبینی این تصاویر از روی شماره پلاک خودروی آنان محل اختفای این چهار سارق را که بیشتر سابقه دزدی، تجاوز و ربودن گردشگران را از هتل های بنگلادش در پرونده خود داشتند را شناسایی و دستگیر کند.

پس از غیبت طولانی ریهانا و خاموش بودن تلفن وی موجبات نگرانی همسرش را ایجاد کرده و پلیس را در جریان امر قرار داد.

چهار سارق متواری پس از ربودن جواهرات و پول نقد ریهانا و تجاوز وحشیانه به وی پس از شلیک گلوله وی را به قتل رساندند و هنگام خارج کردن جسد وی توسط پلیس دستگیر شدند.

براساس گزارش پزشکی قانونی آثار ضرب و شتم و شکنجه و تجاوز جنسی قبل از مرگ تأیید شد.

پلیس پیشتر از مسئولین هتل ها خواسته بود تا برای برقراری امنیت گردشگران آنان را از به تنهایی بیرون رفتن شب هنگام و همچنین از به همراه داشتن پول و جواهرات با ارزش منع کرده و به صورت دسته جمعی هتل را ترک کنند.

هر ساله 75 هزار اتباع بریتانیایی به منظور بازدید جاذبه های گردشگری مشهور از جمله معماری های سنتی، آبشارهای واقع بر دلتای بنگلادش و کشتزارهای چای این کشور را برای گذران تعطیلات انتخاب می کنند.

پلیس پس از دستگیری آنان بازجویی خود را برای قتل دو گردشگر روسی که در اوایل ماه گذشته که به همین شیوه اتفاق افتاده بود و ارتباط آنان را با این پرونده آغاز کرده است.
برچسب ها: قتل جنایت
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند