ممکن است دستها پنهانی فشرده شود
یا جلو دوربینها بالا رود. منافع و سیاست کشورها ابدی نبوده و احتمالا
نخواهد بود. استالین نیروهایش را از آذربایجان ایران خارج کرد تا
جمهوریهای بالتیک کمونیست شوند. سلفش بحران موشکی کوبا را خاتمه داد تا
جنگ سرد در ویتنام پیروز شود. انگلیسیها از یکشنبه خونین به جمعه خوب
رسیدند و با ایرلندیها به توافق رسیدند.
نیکسون روی دیوار چین قدم زد و
مسیحیان و مسلمانان لبنان برادرکشیهای دهه۸۰ را خاتمه دادند. این آیین
چانهزنی ممکن است نتیجهبخش باشد یا که نباشد. دیوار برلین فرو ریخت و
آلمان متحد شد اما هنوز دیوار نیکوزیا پا برجاست و ترکها لفکوشا مینامندش
و دو قبرس اتحادی در دیدرس نمیبینند. جنگ سرد پایان نیافته، تنها تغییر
شکل داده است و جغرافیای جدیدی را با بازیگران تازهنفستر میطلبد.
نیکسون در چین
سال ۱۹۷۲ بود که نیکسون «چاپ استیک» (chop Stick) بردست، میهمان چینیهای
کمونیست یا به عبارت روشنتر مائوییست شد. انقلاب فرهنگی تمام شده بود و
دیگر کمیته مرکزی حزب کمونیست احتیاجی به گاردهای سرخ نمیدید. همین زمان
بود که کشمکش نهچندان پنهان چین و شوروی پای کیسینجر و نیکسون را به دیوار
چین باز کرد. صدر مائو چندان حال مساعدی نداشت و کپسول اکسیژنش را بنابر
روایتی پشت گلدان پنهان کرده بودند.
جمهوری خلق چین در به روی دشمن
امپریالیستیاش گشود تا از شر آنچه سوسیال-امپریالیسم شوروی مینامید، خلاص
شود. روابط ایالاتمتحده و چین به سمت عادیسازی رفت و با مرگ مائو عملا
تفکر سه جهان هم به خاک سپرده شد. نتایج سفر چین نیکسون، مسرتبخشتر از
پکن واشنگتن را در بر گرفت که آنچه بلوک کمونیستی نامیده میشد را دو شقه
کرد. هرچند هنوز مانده بود تا خمرهای سرخ متمایل به چین از کامبوج گورستان
بسازند و در آخر ویتنام طرفدار شوروی نجاتبخش آنچه از جمعیت کامبوج باقی
مانده بود، باشد.
نیکسون به چینی سفر کرده بود که دیگر کمونیست نبود هرچند
بر خلاف شوروی که تقریبا مسالمتآمیز آخرین نفس را در دهه 90 کشیده بود در
«تیان آن من» نمایشی از خشونت به نمایش گذارد. اهمیت سال ۱۹۷۲ چهره در
امروز کشوری دارد که ایدئولوژی را در توافقی دوستانه با کیسینجر با بازار
آزاد معامله کرد تا سادهزیستی مائویی و بالههای انقلابی ارتش رهاییبخش
خلق چین جایش را به میلیاردرها و دانشجویان خارج از شمارش چینی بدهد که
سرازیر غرب شدهاند و کوهی از آسمانخراشها را در شانگهای بنا کردهاند.
فارغ از تمام اینها اپرای شنیدنی جان آدامز «نیکسون در چین» هنوز هم تازگی و
طراوتش را از دست نداده است که شوخی معرکهای با سیاستمدارانی است که در
کوران جنگ سرد زیر آواز زدهاند و رقصکنان سیاست جهان را تغییر میدهند.
دیداری که فیلم میشود
دیدار میان رونالد ریگان و میخاییل گورباچف آنقدر تاریخی و مهم بود که به
ایدهای برای فیلمسازان تبدیل شود. ریگان در دوره دوم ریاست جمهوری خود
یکبار در سال 1985 و بار دیگر در سال 1986 در ریکیاویک با گورباچف دیدار
کرد.
روسای جمهور پیشین آمریکا و شوروی ۱۱اکتبر ۱۹۸۶ در دوران جنگ سرد
درباره محدودساختن حجم سلاحهای هستهای در ایسلند با هم مذاکره کردند.
مذاکرات ریکیاویک (پایتخت ایسلند) در آخرین لحظهها به دلیل اختلاف نظر
درباره طرح دفاع استراتژیک آمریکا موسوم به «جنگ ستارگان» به شکست انجامید،
اما پیشرفتهای حاصل شده در نهایت در ۱۹۸۷ به امضا معاهده سلاحهای
هستهای میانبرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق انجامید.
پیمانی که از آن به عنوان اولین پیمان کاهش تسلیحات هستهای میان
ابرقدرتهای دو قطب جهان یاد میشود.
با آنکه آمریکا و شوروی به مرز یکدیگر
تجاوز نکرده بودند، تنش برآمده از جنگ سرد در نقاط مختلف دنیا بهطور جدی
خود را نمایان کرد: دیوار برلین ساخته شد، در کره و ویتنام جنگ در گرفت،
بحران موشکی کوبا رخ داد و ارتش شوروی وارد افغانستان شد. اما سرانجام
بهدلیل برخورداری دو کشور از جنگافزار هستهای بسیار نیرومند، از جنگ
مستقیم اجتناب شد. یکی از مشاوران ریگان جک متلوک در کتابی به نام «ریگان و
گورباچف. چگونه جنگ سرد به پایان رسید»، با همه علاقهای که به رییس سابق
خود دارد فاش میکند که در ریکیاویک گورباچف بهتنهایی یک هیات 20نفره
دانشمند و متخصص آمریکایی را از نفس میانداخت و به تعجب وامیداشت.
کریستوف والتس قرار است در فیلمی که به کارگردانی مایک نیوئل در سالجاری
میلادی به بازار میآید در فیلم «ریکیاویک» در نقش رهبر سابق شوروی مقابل
دوربین برود.
صلح 8 بندی؛ فاصله اعراب با اسراییل
پیمان کمپ دیوید نخستین پیمان صلح میان اعراب و اسراییل بود، اما درنهایت
به پیمان میان مصر و اسراییل بدل شد. انور سادات، رییسجمهور مصر و مناخیم
بگین نخستوزیر اسراییل دو طرف مذاکره بودند که نهایتا در ۱۷سپتامبر ۱۹۷۸
پیمان را امضا کردند. کمپ دیوید امید صلح در خاورمیانه را تقویت کرد، صلحی
که نزدیک به سهدهه پس از آن هنوز در راه است.
کمپ دیوید جایزه صلح برای
مناخیم بگین و انور سادات به ارمغان آورد. این پیمان هشتبند داشت و قرار
بود اسراییل، مصر و فلسطین براساس آن منتفع شوند. در نهایت بخشهای مربوط
به فلسطین که تشکیل دولت خودمختار و عقبنشینی اسراییل را تضمین میکرد، تا
بهامروز تنها روی کاغذ مانده و اجرایی نشده است. در عوض اسراییل به کانال
سوئز و مصر نیز به صحرای سینا دست یافتند و برای اولینبار در جهان عرب به
رسمیت شناخته شد. مفاد این پیمان مختصرا چنین است:
1- عقبنشینی نیروهای اسراییل طی سهسال، پس از بستن پیمان از صحرای سینا
2- برقراری روابط دوستانه و روابط کامل دیپلماتیک میان دو طرف
3- به رسمیتشناختن تمامیت ارضی اسراییل
4- استقرار نیروهای حافظ صلح سازمانمللمتحد در منطقه مرزی سینا
5- جواز گذر کشتیهای اسراییل از آبراه سوئز
6- شروع مذاکرات درباره خودمختاری فلسطینیان در نوار غزه و کرانهباختری رود اردن به فاصله یکماه پس از عقد قرارداد
7- انتخابات برای تعیین دولتی خودمختار در نوار غزه و ساحل غربی رود اردن؛ سپس عقبنشینی پنجساله نظامی و غیرنظامی نیروهای اسراییل
8- تشکیل کارگروهی برای رسیدگی به ادعاهای مالی دو طرف
گل در ایروان سبز شد
عبدالهر گل قدم به شهری گذاشت که تا پیش از او هیچیک از مقامات بلندپایه
ترک راهشان به آنجا کج نشده بود. تاریخ؛ ششمسپتامبر ۲۰۰۸، مکان؛ ایروان
پایتخت جمهوری ارمنستان بود. اختلافات دو کشور از زمانی آغاز شد که نه
ترکیه متولد شده بود و نه جمهوری ارمنستان، نسلکشی ارامنه که ختم به جنگ
قرهباغ شد ارمنستان را در تحریم دو کشور ترکزبان قرار داد و راه حیات را
بر ارامنه بست.
مسابقه فوتبال بین دو کشور، پاگشای دیداری شد که امید به
بهبود روابط میداد هرچند خشم باکو را برانگیخته بود. از لحاظ تاریخی
ارمنستان همواره بر دوش خود بار مسوولیتی مذهبی را میبیند که حافظ مسیحیت
در قلب کشورهایی مسلمان باشد. این باور در کنار ناسیونالیسم ترک به جدال
قومی بیپایانی بدل شده است که کمترین خوشبینی در انتظارش نیست. دو سال
پیشتر در سال ۲۰۰۷ «هرانت دینک» روزنامهنگار ارمنیتبار ترک در روز روشن
کشته شد. خاکسپاری پرشمار او اما نشان از همدلی ترکیه خسته از افراطگرایی
خواه قومی خواه سیاسی بود که امروز هم در پارکگزی رخ مینماید. ترکیه
فوتبال را برد ولی مذاکرات راه به جایی نبرد.
نسلکشی همچنان از سوی دولت
ترکیه به رسمیت شناخته نمیشود و هستند بازماندگان کهنسالی که اولین
قتلعام سازماندهیشده قرن بیستم را به چشم دیدهاند و خواهان برپایی
دادگاهی برای التیام دردی تاریخیاند. ترکیه نهتنها به عضویت اروپا در
نیامده بلکه فرسنگها از آن دور شده است و دولت رجب طیباردوغان در بحرانی
است که معترضان به قتل «هرانت دینک» امروز برایش درست کردهاند. سرژ
سرگسیان رییسجمهور ارمنستانی است که کشوری غمگین و زخمخورده از درون
تاریخ است. نسلکشی ۱۹۱۵و زلزله ۱۹۸۸ تبدیل به بخشی از زندگی روزمره قومی
است که هنوز در تلاش برای اثبات هویتش از میان مشکلات بیشمار اقتصادی و
سیاسی است.