bato-adv
علی معلم دامغانی

یکی از متهمان ردیف اول هستم

علی معلم دامغانی با بیان این‌که ممیزی نمی‌تواند جلو اندیشه‌ها و حرف نویسندگان را بگیرد، گفت: «ما حق نداریم درباره آدم‌ها خیالاتی داشته باشیم که باعث ممیزی آثارشان شود. اما این‌که ممیزی تا چه حد می‌تواند مؤثر باشد و جلو برود، باید بررسی و مطالعه شود.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۹ - ۳۰ آذر ۱۳۹۲
علی معلم دامغانی با بیان این‌که ممیزی نمی‌تواند جلو اندیشه‌ها و حرف نویسندگان را بگیرد، گفت: «ما حق نداریم درباره آدم‌ها خیالاتی داشته باشیم که باعث ممیزی آثارشان شود. اما این‌که ممیزی تا چه حد می‌تواند مؤثر باشد و جلو برود، باید بررسی و مطالعه شود.»

او اطلاق هنرمند دولتی به برخی از افراد را غلط می‌داند و خودش را یکی از متهمان ردیف اول این عنوان ذکر می‌کند. در حوزه شعر آیینی و مداحی نیز معتقد است، نباید از عاشورا به عنوان حربه‌ای برای به گریه انداختن مردم استفاده شود.

علی معلم دامغانی، شاعر و رئیس فرهنگستان هنر درباره‌ فعالیت‌های چند سال اخیر این فرهنگستان، اداره نشر کتاب این مرکز را یکی از موفق‌ترین اداره‌های فرهنگستان هنر دانست و در این‌باره گفت: «اداره نشر کتاب فرهنگستان هنر درصدد است جای خالی آثار مورد نیاز مردم بخصوص دانشجویان را با انتشار کتاب‌های فرهنگیِ برتر پُر کند.»

او آماده‌سازی نسخه‌ای از شاهنامه شاه طهماسب را که به زودی کار چاپش به پایان خواهد رسید، یکی از فعالیت‌های این اداره عنوان کرد.

موضوعی که به سود خود آذربایجان هم نیست
معلم در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره‌ مشکلات ادبیات و زبان فارسی و رشد چالش‌ها در چند سال‌ اخیر گفت: «یکی از مشکلاتی که در چند سال اخیر گریبان‌گیر فرهنگ و هنر ما شده، بی‌توجهی‌ به شاعران کلاسیک و ادبیات فارسی ایران بوده است. به عنوان مثال یک نمونه از آن در آذربایجان رخ داد و به برداشته شدن کتیبه‌های فارسی نظامی از مقبره‌ این شاعر انجامید.»

او با بیان این‌که در حال حاضر بسیاری از کشورها درصدد عوض کردن زبان و خط خود هستند، اضافه کرد: «باید بگویم این مسأله به سود خود مردم آذربایجان هم نیست، چون شاعران ما کسانی بوده‌اند که نسل‌های گذشته‌ مردم کشورها به آن‌ها افتخار می‌کردند، بنابراین فرزندان‌شان هم نباید از آن‌ها محروم بمانند.»

برخی از ما وظایف‌مان را بر عهده برخی دیگر می‌گذاریم
معلم همچنین با اشاره به وجود قومیت‌ها، قبایل و عشیره‌های مختلف با فرهنگ‌ها و هنرهای مختلف در ایران اظهار کرد: «باید پیوند این قبایل و عشایر حفظ شود، هر چند یکپارچگی فرهنگ ما از مرزهای ایران فعلی فراتر است. روزگاری تمدن ایرانی و ادبیات ما از ماوراء‌النهر تا افغانستان، تا رودهای «قزل ایرماق» در ترکیه گسترده بوده و امروز از مرزهای ما خارج شده است. این مسائل، مسائلی است که بخش‌های فرهنگی کشور از دانشگاه گرفته تا وزارت ارشاد، باید نسبت به آن حساسیت داشته باشند. اما متأسفانه امروز برخی از ما وظایف‌مان را بر عهده برخی دیگر می‌گذاریم و به همین دلیل اقدامات درستی در این زمینه انجام نمی‌شود و معمولا اقدامات اندکی است که عادی و روتین هستند. مثلا همین آذربایجان و چند کشور دیگر چندین نوبت نماینده‌هایی به ایران فرستادند، اما تأثیر خاصی نداشت.»

تبلیغات منفی علیه فرهنگ و هنر ایران غم‌انگیز است
او سپس تبلیغات منفی علیه فرهنگ و هنر ایران را مسأله‌ای غم‌انگیز خواند و اظهار کرد: «همین چند ماه پیش در افغانستان گروهی در خیابان‌ها تظاهرات می‌کردند که ما زبان فارسی دَری را به عنوان زبان اصلی خود می‌خواهیم؛ نه زبانی که هم‌اکنون در ایران و افغانستان استفاده می‌شود. بنابراین ما نمی‌توانیم از کنار این مسائل به راحتی عبور کنیم و باید این حساسیت در تمام مؤسسات فرهنگی و آموزشی ما وجود داشته باشد. به عنوان مثال دانشکده ادبیات بیش از همه می‌تواند با تزها و پایان‌نامه‌های دانشجویان در جهت خودپروری و همچنین زنده ‌نگه داشتن زبان و ادبیات فارسی سهیم باشد.»

این شاعر همچنین افزود: «ما در خیلی از زمینه‌ها اسنادی در اختیار داریم که مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. اگر گروهی باشند که این اسناد را به زبان امروزی برگردانند و در اختیار نهادهای فرهنگی قرار دهند، بسیاری از مشکلات ما در زمینه فرهنگ و ادب حل خواهد شد، چرا که استفاده نکردن از این اسناد حتا در ساخت سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی هم نمود پیدا می‌کند و ما با مواردی مواجه می‌شویم که جای تعجب دارد. پس باید بین کسانی که سندها را استخراج می‌کنند و کسانی که آن‌ها را اشاعه می‌دهند، رابطه وجود داشته باشد، اما متأسفانه سال‌هاست که این رابطه از بین رفته است.»

فعالیت‌های متصدیان فرهنگی در جامعه تحقق پیدا نکرده است
رئیس فرهنگستان هنر ادامه داد: کسانی که از آن‌ها به عنوان اتاق فکر و متصدیان فرهنگ و هنر نام برده می‌شود، فعالیت‌هایی کرده‌اند، اما در جامعه تحقق پیدا نکرده است. شاید یکی از دلایل آن نبود توانایی ما در ارتباط با مردم دنیا باشد، چون دنیای امروز، دنیای رسانه‌ها و ارتباطات است و برای ارتباط درست و سازنده با کشورهای دیگر و مردم دنیا باید به زبان امروزی ارتباطات مسلط باشیم. بخشی از مشکلات هم به حمایت‌های مادی و معنوی از فعالیت‌های فرهنگی برمی‌گردد. اگر مسئولان بدانند که حمایت از این فعالیت‌ها و تحقق اهداف فرهنگی پشتوانه سیاست خواهد بود، بی‌شک حمایت خود را دریغ نمی‌کنند.

اشکالات سینما، تئاتر و ادبیات در حال افزایش است
این شاعر با بیان این‌که بی‌اعتنایی به اطلاعات و دانشنامه‌هایی که از تاریخ گذشتگان در اختیار ماست، باعث شده اشکالات موجود در همه عرصه‌های فرهنگی مثل سینما، تئاتر و ادبیات روز به روز افزایش پیدا کند، ادامه داد: یک سینماگر نمی‌تواند خودش از اول ادبیات را بخواند تا بتواند فیلمنامه‌ای بنویسد که منطبق با تاریخ باشد. حتا الآن خیلی از جوانان ما با کتاب‌های تاریخی و شعر شاعران قدیم، ارتباط درستی برقرار نمی‌کنند. البته کاش فقط بی‌اعتنایی ما بود، چون دشمنان ما به همان اندازه‌ای که ما به تاریخ و فرهنگ خود بی‌اعتنا هستیم، به این مسائل دقت می‌کنند و برای مصادره فرهنگ و هنر ما برنامه‌ریزی‌های عجیبی دارند.

درعرصه فرهنگ تحمیل و فشار فایده‌ای ندارد
او همچنین به ارتباط شاعران جوان و ترانه‌سراها با غرب اشاره کرد و در این زمینه نیز گفت: «فکر و اندیشه مثل آب که مایه حیات همه موجودات است، به یک شیب نیاز دارد؛ شیبی که آن را به مملکت تزریق کند و امروز چیزی که مردم را به سمت غرب می‌کشاند، همین بی‌توجهی به فرهنگ و فرهیختگان است. وقتی فرهنگ وهنر به کشور تزریق شود، همه کسانی که هویت ایرانی دارند، به سوی شناسنامه خودشان حرکت می‌کنند، اما تحمیل و فشار فایده‌ای ندارد. مثلا همین عزاداری ماه محرم. دیدیم که چگونه مردم بدون فشار و زور و با میل خودشان در صحنه حاضر شدند و صحنه‌های باشکوهی را خلق کردند، بنابراین ناشی‌گری است که بخواهیم این‌گونه حرکت‌ها را به خودمان بگیریم. این‌گونه مسائل قرن‌هاست که توسط خود مردم صیانت شده و رشد پیدا کرده است. ما نمی‌توانیم چیزی را به مردم تحمیل کنیم.»

ممیزی اشکالاتی هم داشته است
معلم در پاسخ به این سئوال که رویکردتان نسبت به موضع‌گیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مسأله‌ی ممیزی چیست، گفت: «یکی از مسائلی که حکومت‌ها همیشه به آن توجه کرده‌اند، مسأله ممیزی و آن چیزی است که قرار است به‌دست مردم برسد که در هر دوره‌ای هم وجود داشته و حکومت‌ها همواره حدودی برای‌ آن تعیین می‌کردند. گاهی این کار بر عهده اهل خبره بود، مثلا در دوره پهلوی‌ها کار ممیزی را کسانی مثل تقی‌زاده و یغمایی انجام می‌دادند و آثار فرهنگی و ادبی را که قرار بود به‌ دست مردم برسد، جمع‌آوری، گزارش و ارزیابی می‌کردند. به هر صورت ممیزی اشکالاتی هم داشته است و هیچ‌وقت به صورت کامل و درست بررسی نشده است. مثلا هیچ‌وقت سمیناری نداشته‌ایم که دست‌اندرکاران ممیزی و نویسندگان دور هم جمع شوند و اصول این کار را بررسی کنند. هیچ انسان و نویسنده‌ای هم بی‌وطن، بی‌حریت و بی‌حرمت نیست و ما حق نداریم درباره آدم‌ها خیالاتی داشته باشیم که باعث ممیزی آثارشان شود. اما این‌که ممیزی تا چه حد می‌تواند مؤثر باشد و جلو برود، باید بررسی و مطالعه شود.»

ادبیات می‌تواند حرف را به صورت نهفته بیان کند
او در همین زمینه افزود: «البته ادبیات هم شیوه‌هایی دارد که می‌تواند حرف خودش را حتا به صورت نهفته بیان کند، بنابراین ممیزی نمی‌تواند جلو اندیشه‌ها و حرف نویسندگان را بگیرد. تصمیم درست این است که راه میانه صحیح انتخاب شود که در این راه خود مردم پاسدار و پاسبان ادبیات و فرهنگ باشند. باید مطالبی به دست مردم برسد که با زبان خودشان نوشته شده باشد.»

از خودم دعوت شده آثاری را بررسی و ممیزی کنم
او درباره‌ موضوع ممیزی ادامه داد: «در طول دوران فعالیتم شاید مواردی پیش آمده که از خودم یا دوستانم دعوت شده تا آثاری را بررسی و ممیزی کنیم. در این‌گونه موارد و درهمان زمان شاهد این مسأله بوده‌ام که سطح آثاری که قرار بود ممیزی شود، از کسی که قرار بود آن را ممیزی کند، بسیار بالاتر بود؛ بنابراین این‌گونه ارزشیابی از همان ابتدا مردود بود.»

هنوز نمی‌توانیم شاخصه‌های ایرانی مسلمان را ارزیابی کنیم
علی معلم در پاسخ به این سئوال که بالأخره با ممیزی موافق هستید یا خیر، پاسخ داد: «برای انجام ممیزی حتما باید در قانون توجیهات آن وجود داشته باشد. البته جامعه باید خودش خود را با مکانیزم‌های درون، حد و رسم کند، چون نمی‌شود بی‌حد و رسم جامعه را صیانت کرد. اما به طور کلی به مکانیزم‌های طبیعی و درونی بیش‌تر اعتقاد دارم تا به مکانیزم‌های بیرونی؛ چون هنوز ما نمی‌توانیم شاخصه‌های یک فرد ایرانی مسلمان را ارزیابی کنیم و مشخصات آن را نام ببریم، با این وجود چگونه می‌شود خط مشی‌ها را برای دیگران معین کرد؟»

او در بخش دیگری از سخنانش گفت: «ما هنوز یاد نگرفته‌ایم کاری کنیم که رسانه‌های‌مان مشتری داشته باشند و برای همین است که مردم به انواع مختلف از شبکه‌های دیگر استفاده می‌کنند.»

نقادی رسانه‌ها در حکم نفس لوامه است
رئیس فرهنگستان هنر سپس کار اطلاع‌رسانی و نقادی رسانه‌ها را در حکم نفس لوامه یا همان وجدان انسان دانست و در این‌باره اظهار کرد: «در دنیای جدید، نقد و بیان مشکلات بر عهده رسانه‌ها گذاشته شده است، اما نمی‌دانم چرا هیچ‌وقت اصحاب رسانه و کسانی که مورد نقد قرار می‌گیرند، به هم اعتماد نکرده‌اند تا فایده این کار آشکار شود. جامعه بی‌خبرنگار و بی‌حساسیت مثل آدم بی‌وجدان است. حتا خیلی‌ها هستند که وقتی به درستی از آن‌ها نقدی می‌شود، می‌رنجند و آن را غلط فرض می‌کنند، در حالی‌که همین انتقادها همیشه مفیدتر از تشویق‌ها بوده و همان‌ها جامعه را به سمت سلامت سوق می‌دهد.»

نباید عاشورا حربه کرد
علی معلم دامغانی در ادامه درباره شعرهای آیینی سروده‌شده از سوی شاعران و مداحان اهل بیت (ع) عنوان کرد: «در هر هنری جاذبه‌هایی وجود دارد که گاهی به سمت افراط و تفریط می‌رود. شعرهای آیینی ما هم که توسط مداحان در ایام محرم خوانده می‌شوند، از این قاعده مستثنا نیستند. ما تاریخ درخشانی در عرصه مذهبی داریم و حادثه کربلا برای آن‌هایی که می‌خواهند در این زمینه کار کنند و شعر بگویند، جاذبه دارد، اما برخی از آن‌ها از یک روایت تاریخی ساده، یک قصه طولانی با شاخ و برگ زیاد درست می‌کنند که با واقعیت فاصله زیادی دارد، در حالی‌که مرتضی مطهری به شدت معتقد بود باید آن‌چه را اتفاق افتاده، بیان کرد و عاشورا را به حربه‌ای برای به گریه انداختن مردم تبدیل نکرد.»

او در همین‌باره افزود: «در گذشته مداحی را از جنس فتوت می‌دانستند. کسانی که مداحی می‌کردند، قادر بودند مجلسی را با حضور چندین عزادار از قوم‌های مختلف با زبان‌های گوناگون اداره کنند، اما امروزه وقتی شعری می‌گویند و مردم گریه می‌کنند، سال بعد چیزی به آن اضافه می‌کنند و آن‌قدر جلو می‌رود که با حقیقتی که می‌شناسیم، فاصله زیادی می‌گیرد و نسبتی با آن ندارد؛ بنابراین می‌بینیم در مداحی‌های امروز کم‌تر کسانی هستند که بتوانند یک مجلس عزاداری را که از چندین قوم و زبان تشکیل شده است، به خوبی اداره کنند. شاید سلیم مؤذن‌زاده یکی از این افراد بود که دیگر نمونه‌اش کم پیدا می‌شود.»

یکی از متهمان ردیف اول هنرمند دولتی بودن هستم
علی معلم در رابطه با این چرا جامعه به گونه‌ای هدایت‌ شده که بخشی از هنرمندان که آثار هنری فراوانی خلق کرده‌اند و در بین مردم نیز از اقبال خوبی برخوردارند، از حمایت‌ها و خدمت‌های دولتی محرومند، اما عده‌ای دیگر به شدت مورد حمایت دولت و حکومت قرار دارند، این‌گونه پاسخ داد: «هنرمند دولتی» از صفت‌هایی است که در سال‌های اخیر به بعضی نسبت می‌دهند و من هم یکی از متهمان ردیف اول آن هستم، اما در مورد خودم باید بگویم در 40 سالی که خواندم و نوشتم و شاگرد تربیت کردم، نه به خاطر حکومت و دولت بوده و نه برای تبلیغات، بلکه کارهایم را بدون انتظار عنایت و به خاطر اعتقادم انجام داده‌ام. در قبال آثاری هم که تا به حال به صورت شعر و سرود و کتاب عرضه شده است، تا به حال حتا یک ریال هم دریافت نکرده‌ام و در این سال‌ها فقط با حقوق کارمندی زندگی کرده‌ام؛ بنابراین اطلاق «هنرمند دولتی» به من و بلکه به بسیاری از دیگر افراد اشتباه است، آن‌ها تافته جدا بافته نیستند و رییس‌جمهور یا مقامات دولتی دیگر عنایت خاصی به آن‌ها ندارند.»

شاید اگر ما هم قدر هنرمندان‌مان را بیش‌تر می‌دانستیم...
رئیس فرهنگستان هنر با بیان این‌که اطلاق هنرمند دولتی به خیلی از افراد غلط است، ادامه داد: «این‌که آن‌ها تافته جدا بافته هستند و حمایت می‌شوند و به راحتی نمایشگاه می‌گذارند، درست نیست. گاهی ممکن است بیان این مسائل برای سوء‌استفاده‌های شخصی باشد. البته در جامعه‌ای با تشکیلات بزرگ، پدیده‌ها روی هم تأثیر می‌گذارند و نمی‌توان منکر آن شد، ولی این‌که بگوییم هنرمند دولتی هستند، درست نیست. البته روزگاری هنرمندانی در همه حوزه‌های فرهنگ و هنر در این کشور بودند که از مملکت رفتند و در صف مخالفان قرار گرفتند، اما نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن آن‌ها انداخت. شاید اگر ما هم قدر هنرمندان‌مان را بیش‌تر می‌دانستیم، این اتفاق نمی‌افتاد. به هر حال مواردی بوده که باعث شده بعضی‌ها بی‌جهت عزیز شوند و بعضی‌ها هم که ارجمندی دارند، خیلی مورد عنایت قرار نگیرند. در این مورد باید انصاف داشت. آن‌طور که تصور می‌شود، هیچ‌کس بهره‌وری خاصی از دولت ندارد و نمی‌توان ثابت کرد که یک عده‌ نور چشمی هستند و عده‌ای هم برای ابد از چشم افتاده‌اند.»

در ادبیات یکی از درخشان‌ترین دوره‌ها را از سر می‌گذرانیم
معلم در بخش دیگری از سخنانش در رابطه با وضعیت ادبیات در فضای فعلی ایران گفت: «در این دوره از جهت قریحه و استعداد شاید یکی از درخشان‌ترین دوره‌ها را از سر می‌گذرانیم. مثلا وقتی این دوره را با دوره شخصیت‌هایی مثل شهریار، عماد خراسانی و امیری فیروزکوهی مقایسه می‌کنم، می‌بینم در برخی از موارد حتا یک نوجوان و جوان کارهایش در سطح آن‌هاست و ایرادی فنی ندارد، البته به این دلیل که جوان است و از جهان چیزی نمی‌داند، در آثارش پیامی ندارد، اما قریحه‌اش غوغا می‌کند.»

امروز در متن زندگی شرقی‌، غرب‌زدگی وجود دارد
این شاعر در ادامه اظهار کرد: «با این حال وضعیت فعلی ادبیات در کشور خوب است، اما خالی از انحراف نیست و شاید باید بگویم اگر ادبیات ما در عصر تجدد خیلی منحرف شد، امروز دیگر با وجود رسانه‌ها که به واسطه‌ آن‌ها در متن غرب قرار گرفته‌ایم، این موضوع بیش‌تر شده است. چون زمانی به کسی گفته می‌شد غرب‌زده که در غرب زندگی می‌کرد، اما امروز در متن زندگی شرقی‌، غرب‌زدگی وجود دارد. غرب‌زدگی دیگر امروز در تلویزیون نیست؛ در عرصه خیابان هم حضور و بروز دارد.»

معلم در ادامه با بیان این‌که قصد من نه نفی و نه اثبات چنین پدیده‌ای است، گفت: «برای پیدا کردن راهی که ما را به سعادت برساند، باید مسائل را بدون بغض ارزیابی کنیم و هویت خود را بازیابی کنیم؛ ما که دیگر نمی‌توانیم به دوران هخامنشی برگردیم.»
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین