bato-adv
کد خبر: ۲۰۸۰۹

بحران جهانی میرائی تغییر، ایستائی تحول

دکتر سید حسین قاسمی
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۱ - ۰۳ اسفند ۱۳۸۷

رویکرد دولت ها و جناح های سیاسی در به دست گرفتن قدرت ظرف چند سال اخیر قدری تغییر کرده و این رویکرد استفاده از واژه هایی است که نه تنها نگاه به مسائل اقتصادی دارد بلکه توجهات سیاسی و اجتماعی و حتی در بعضی از مواقع مرز های دین و اعتقادات را در بر می گیرد.
 
تبلیغات انتخاباتی اخیر در آمریکا و توسط هر دو جناح توام با این خصوصیات بود و با کالبد شکافی این شعار ها متوجه می شوید که هر دو جناح در برنامه های اقتصادی نگاهی بیشتر از آنچه که در گذشته حاکم بود ارائه نکردند و تمام گفتارشان صرفا پروپاگان خود بود و در چیدمان سیاست های بین المللی نیز هیچ رویکرد جدیدی برای برون رفت از چالش اقتصادی سال 2008 که آغاز گردید و در سال جاری نیز قطعا ادامه خواهد داشت نه توسط مک کین رقیب انتخاباتی اوباما ارائه شد و نه اوباما توانست با انتخابات آزاد قوی تری زمینه تغییر را فراهم آورد.
 
انتخاب همراهان اوباما که عموما تمامی تجارب خود را در گذشته سیاسی مدیریت خود بکار بسته اند قطعا وضعیت بهتری از گذشته نخواهند داشت و تنها ویژگی انتخاب این افراد زمینه توجیه شکست سیاست های اوباما را در آینده فراهم می آورد.
 
اوباما واقعا در درک سیاسی خود به این نتیجه تلخ دست یافت که تغییر نه در دست اوست و نه در دست مردان سیاسی فعلی جهان و همین امر موجب گردید که اشتباه مردان سیاسی دولت های دیگر کشورها را نکند و با تعامل بیشتر در حوزه ی مردان کارآمد دولت های گذشته دست به انتخاب بزند.
 
این زیرکی اوباما ضمن اینکه او را از هر اتهامی در مورد انتخاب افراد ضعیف مبری می نماید بلکه حمایت های سیاسی خاصی را به دنبال دارد که موجب قدرت و ایجاد زمینه برنامه های او خواهد گشت.
 
قدم در جا پای سیاست مردان گذشته نهادن نمی تواند تغییر مورد انتظار را در جهان و یا حداقل در آمریکا به وجود آورد و فراموشی تمام شعارهایی که او را به قدرت رساند به زودی رنگ سیاسی قوی تری به خود خواهد گرفت زیرا مکاتب سیاسی اقتصادی نخ نما شده دیروز هیچ نسخه ی جدیدی برای تغییر ندارد و تنها دکترین حاکم در اقتصاد جهانی همان فرمول های تئوریزه شده جمهوری خواهان است که جنگ را بهترین عامل تعادل در جهان و ابراز تعامل برای معامله و ایجاد معادله در حفظ وضعیت موجود جهان می دانند، پس اوبامای رنگین پوست نیز یک تجربه جدید دیپلماسی پنهان برای آشکار کردن ضعف اداره حکومتی مثل آمریکا است که دل به سخنان زیبای رنگین پوستان لیبرال دموکرات داده و اینک آغاز عدم هویت سیاست پایدار این سیاهپوست تمامی نژاد ها را با هم در یک خصوصیت مشترک خواهد نمود و آن هم شکستن کاسه و کوزه بر سر بحران اقتصادی جهانی است. 

در آمریکا روز به روز به تعداد ورشکستگان اقتصادی اضافه می شود، بانک ها کارکنان خود را اخراج می نمایند و بنگاه های اقتصادی همچون بیمه ها و بازار بورس های بزرگ جهان و دیگر بنگاه های اقتصادی تنها شیوه ی خروج از این بحران را تزریق منابع پولی جدید می دانند فارغ از اینکه این شیوه نامناسب ضمن پر کردن سیاهچاله های اقتصادی تنها آثاری که در جهان باقی می گذارند افزایش نرخ تورم ، کاهش رشد اقتصادی و به تبع آن بیکاری، فقر و فحشا کالایی خواهد بود که ارزان معامله خواهد شد.
 
به زودی اوباما پدیده غریبی در جهان قدرتمند استکباری خواهد بود که در اشکال و ادامه شکست صاحب مردان سیاسی که با اعتقاد به تغییر و یا خوشبینانه تر به منظوربهره گیری از این آشفته بازار سعی در حفظ موقعیت اقتصادی خود دارند و یا تصور می نمایند که در این شرایط امکان بهبود وضعیت اقتصادی کشورشان را به وجود می آورند در حالیکه وضعیت مشابه سازی شده و مدل های کوچکتر آن را جهان در همین سالها و در کشورها و مناطق مختلف تجربه کرده است. 

بالاخره اوبامای سیاه پوست وارد کاخ سفید شد تا هارمونی سفید وسیاه دو رنگ متضاد در جهان تحقق یابد اگرچه این اولین تجربه نبود و همانگونه که در دیگر مدلهای سیاسی و اقتصادی در تحکیم حکومت و اداره دولت بهرمندی از اسطوره ها، مردان بزرگ سیاسی و دینی همواره سعی در تثبیت روشهای خلق الساعه دارند اوبامای تازه کار نیز در ذهن خود و خیال اطرافیان هر گامی که بر میدارد احساس مارتین لوترکینگ را در فضای مجازی قدرت خویش مجسم می نماید همانگونه که در حال حاضر گروهی تصور اندیشه رابین هود را در سر می پرورانند و برای خود قداست کاریزماتیک قائل می شوند.

اوباما اکنون سکان کشتی شکسته ای را به دست گرفته که بوش و امثال قدرت طلب او در کوبیدن کشتی به لنگرگاه آنقدر اصرار بر آگاهانه بودن آن دارند که به گل نشستن آن را نتوانستند احساس نمایند. 

کشوری با تراز منفی بیش از پنج تریلیون دلار، بدهی خارجی قریب به یک ونیم تریلیون دلار، کاهش غیر قابل انتظار نرخ رشد اقتصادی ، حجم انبوهی از بیکاران که بیش از ده میلیون نفر میباشد، افزایش مداوم تورم ، فقر و .... تداعی تفکری را می نماید که او تصور می کند با سیاست تغییر می تواند تعادل اقتصادی ایجاد نماید که باید پذیرفت با چنین بی برنامگی که از انتخاب همکاران خود دارد می توان یکسان سازی فقر و تعدیل ثروت را حداقل آثار و تبعات سیاستهای این گروه دانست.
 
در دوره انتقال ریاست جمهوری و اسباب کشی بوش و یارانش و خانه تکانی اوباما و همکارانش حدود سه ماه می گذرد که التهاب تنش های اقتصادی و سیاسی، جهان را در بر گرفت و علیرغم ضروت توجه به مهار بحران جهانی که اولین آثار آن در بسیاری از کشورها از جمله آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس بحران در صنعت مسکن و سرمایه گذاری در این بخش بود نیمی از سیاست دولتها را که تامین مسکن برای مردم می باشد مورد هجمه سیاست پولی بازار غیر رسمی جهانی قرار داد و در فرآیندی از مرحله ساخت تا فروش و سپس خرید آن rebuy به قیمتی بسیار پایین تر از حد قیمت فروش سود های غیر قابل انتظاری را به جیب بازار مذکور وارد نمود که نه تنها صدای جنگ غزه را نشنیدند بلکه صدای شکست صهیونیسم نیز به گوش آنان نرسید و تا جایی که سر لوله های نفت را دیگر حاضر نبودند به سمت بشکه های خود بگیرند زیرا سود حاصل از بحران جهانی سود نفتی را بی ارزش کرده بود و همان گونه که این سیاستمداران سرمست از سود بازار بحران جهانی بود سود اندک از افزایش قیمت نفت بسیاری از کشور های تولید کننده را نیز به قدری در حکومت بی برنامه کشور ها جری ساخت که سقوط قیمت نفت و تبعات سخت آن را هرگز باور نمی کردند و اندک پول حاصل از فروش نفت در این دوران یا حکومت ها را به خرید سلاح و مهمات و ماشین های جنگی خارج از رده وا داشت و یا آنچنان بی محابا این درآمد ها هزینه گشت که در چگونه هزینه شدن آن هریک از کشور های تولید کننده و فروشنده نفت سال ها می بایست با تحلیل متدهای برنامه ریزی روشهای بحرانی را در ورای هریک از برنامه ها به تحلیل نشینند و البته با صدای این دهل برای بوش که هنوز صدای آن را نشنیده رقص کنان صندلی را تحویل داد چندان عجیب نبود، رقص بوش که شاید در آینده دکترین یک نوع سیاست دموکراتیزه شدن گردد دور از انتظار نیست زیرا لکنت زبان اوباما ناشی از چرائی این رقص بود.
 
اوبامای رنگین پوست که اکنون چشم میلیونها نفر در آمریکا و سایر کشورها به اوست که ناجی چراغ به دست باشد به نظر می رسد حتی برای اداره ی خانه ی خود نیز برنامه ندارد زیرا در حالی بر صندلی ریاست جمهوری نشست که هزاران آمریکایی در سنگرها حتی نیم خیز نمی توانند بشوند و او چگونه خواهد توانست کسی باشد که مردم آمریکا برای او و آمدنش جشن گرفتند و میلیون ها نفر در دیگر کشورها به امید تغییر رویکردها چشم به او دوخته اند و او تنها عروسک کوک شده ای است که اکنون انرژی کوک شده ای دارد و زمان زیادی نخواهد کشید که این انرژی بدون هیچ گونه حرکتی به آنچه که در مورد تغییر گفته فکر خواهد کرد و یا شاید جنازه ی تغییر همانگونه که مدل ها نشان دادند فقط برای دوره ای کوتاه قابلیت مصرف دارند و باید گفت تغییر ها نیز خواهند مرد.
 
شاید نگاهی به کشورهای مختلف جهان که در رویکرد سیاسی خود بدون توجه به توانایی ها حتی ازمرز تغییر پرشی بلند داشتند که حتی از دیرک تغییر نیز عبور کرده و نیم نگاهی به ضرورت تغییر نداشتند مدل سیاسی اقتصادی تحول برنامه ای عامه پسند برای کسانی باشد که از تغییر خیری ندیدند و بعید نیست که مردم آمریکا پس از شکست سیاست تغییر چشم امید به سیاست تحول داشته و به برنامه های اقتصادی روی آورند و توجه داشته باشند تا لوایح در پارلمان آمریکا بدون فکر کردن به تغییر و نتیجه آن به تحول رای دهد.
 
اگر اتفاق این امر خبر رسانه های بین المللی قرار گرفت تعجب نکنید زیرا در آن صورت آنها از مدل تجربه شده ای سخن خواهند گفت که مردم بیشتر کشورها در نادرست بودن آن کمتر شک دارند و مرگ تغییر را از یادها و ذهن آنان پر خواهد شد از تحولی که دست نایافتنی است . 

نگاه عمیق و خردمندانه رهبر معظم انقلاب در تبیین برنامه پنجم توسعه و یا برنامه دوم از سند چشم انداز تنها خوشه های امیدی است که در این وانفسای مدیریت خارج از مدار وظیفه ، در بخش های مختلف عمومی و دولتی در عموم بخش ها بارقه امید ، تلاش ، خودباوری و انگیزه را در انسان به وجود می آورد نمی گذارد که پای پس کشید و این تعهد اسلامی و انقلابی رزمندگان انقلاب اسلامی سه نسل اخیر است و زمانی که شنیده می شود فردی از نسل انقلاب هنوز میل به خدمت را در خود همانند گذشته می بیند در او دیگر سیاست تغییر و تحول بی معنا می شود و تنها نجات کشور و هدایت آن به سوی برنامه های چشم انداز هدف میشود زیرا او به صداقت مورد نیاز جامعه می اندیشد و شعوری که در این اراده ملت است و براحتی ملعبه امیال بلند پروازانه قرار نمی گیرد، باید آحاد مردم خود را بپذیرند و خود را دوست بدارند تا قادر باشند دوستان را دوست بدارند و از این دوست داشتن ها قطعا کشور با عشق مرز تغییر و تحول را طی خواهد کرد زیرا برای او  تغییر مرده و تحول وامانده آنچه قرار است بشود همان است که جهاد کرد و یا سپاه خود را به خون آلود و با مشی حسین (ع) و علم صادق (ع) به دور از هرگونه ریب و ریا صورت داد.
 
بیایید باور کنیم که تغییر مدت هاست که مرده و بگذاریم اکنون آنان که رقص می کنند و برای فردای خود حتما یک کاکا سیاه را به رقصیدن وا خواهد داشت ما آستین بالا بزنیم و تغییر و تحول را اگر آغشته به سیاست تخت نشینی است باور نکنیم و کنار نهیم و با عشق فرامین مقام معظم رهبری را مدار و محور مدیریت کلان کشور قرار دهیم که اگر این نشود به قول دوستان خیلی زود دیر می شود. iraneconomy@hotmail.com
والسلام

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین