نقاشی‌های پیتر دویگ یک پیام مهم برای ما دارد و آن اینکه نقاشی هنوز نفس
می‌کشد. شکل‌های جدیدی از هنر جایگزین گزینه‌های کلاسیک آن شده‌اند، اما
هنوز کسانی هستند در نوع قدیمی‌تر آن به واقع یک هنرمند هستند.
به گزارشفرادید به نقل از تلگراف،
پیتر دویگ یکی از همان‌ها است. او یک نقاش اسکاتلندی است که در سال 1959
به دنیا آمد. بی‌تردید می‌توان گفت که پیتر دویگ یکی از مشهورترین چهره‌های
زنده نقاشی بوده که تابلوهای پرفروشی هم داشته است. 14 نقاشی اخیر پیتر
دویگ در ونیز ایتالیا به نمایش درآمد تا نشان دهد نقاشی هنوز هم حرف‌هایی
برای گفتن دارد.
در پنجاه و ششمین دوسالانه ونیز، نیکولاس سروتا
با پیتر دویگ مصاحبه‌ای انجام داد. نیکولاس از او پرسید: «این روزها کسی در
مورد نقاشی حرف نمی‌زند، پس چرا تو هنوز داری نقاشی می‌کنی؟»
نیکولاس
سوال جالبی از پیتر دویگ پرسید. واقعا باید پرسید چرا؟ زیرا هنر مدرن به
سمت دیگری سوق پیدا کرده و در همین دوسالانه ونیز نیز مواردی از آن را شاهد
بودیم. اجراهای زنده، آثار ویدئویی و انواع دیگر مشابه آن‌ها در زندگی
مردم رخنه کرده و کسی زحمات نقاشی را به جان نمی‌خرد. بدین ترتیب، فضا برای
محو شدن نقاشی فراهم شده است.
داروهاى توهم‌زا: «باران در پُرت آو اسپاین» اثری از پیتر دویگ [شهر پُرت آو اسپاین پایتخت ترینیداد است]
پیتر
دویگ اکنون در ترینیداد زندگی می‌کند و آنجا صاحب یک باشگاه فیلم‌سازی
است. چرا پیتر دویگ به سراغ ساختن یک فیلم نمی‌رود. پیتر در پاسخ به سروتا
می‌گوید: «من فیلمی برای ساختن ندارم، اما خیلی تصویر دارم که باید آن‌ها
را بسازم.» پاسخ پیتر دویگ خیلی واضح و روشن بود. حاصل حرف او را نیز بر
روی دیوارهای اطرافمان مشاهده می‌کنیم: 14 نقاشی جدید که قبلا جایی به
نمایش درنیامده بودند.
آثار بزرگان دیگر دنیای هنر مانند مارلین
دوماس، الکس کاتس و ریچارد همیلتون پیش‌تر در پالاتزیو تیتو به نمایش
درآمده بود. فضای پالاتزیو تیتو برای نمایش نقاشی بسیار مناسب است، زیرا
این امکان را برای بیننده فراهم می‌کند که به تابلوی نقاشی بسیار نزدیک
شوند.
خاطرات ناقص زندگی در کارائیب: «ماهیگیری با نیزه» اثر پیتر دویگ
نمایشگاه
دویگ نیز از این قضیه مستثنا نیستند. در پالاتزیو تیتو این شانس را داریم
که از نزدیک سطح تابلوها را بررسی کنیم. می‌توان در تار و پود كرباس
پارچه مخصوص نقاشى غرق شد و ذهن نقاش را با آن خواند.
در تصویر
اول می‌توان دید که یک شیر نارنجی توهم‌زا در مقابل نمای زردرنگ زندان قدم
می‌زند. اما چرا شیر آنجا است؟ چه کسی شیر را آزاد کرده است؟ آیا این شیر
واقعی است یا نمادین؟ شاید هم هر دو؟ در تصویر دیگر هم ماهیگیری را
می‌بینیم که با نیزه ماهی شکار کرده است. آن شخص کیست؟ موجودی که پشتش به
ما است دیگر کیست یا شاید چیست؟
