مصاف "احسان" و "رامبد" در تلویزیون!

یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ پخش همزمان "ماه عسل" و "خندوانه" شاید خرق عادتی باشد که خیلی هم در تلویزیون مسبوق به سابقه نیست! البته منظور از این گفته این نیست که تلویزیون هیچ گاه هیچ دو برنامه ای را از دو شبکه مختلف تلویزیونی به صورت همزمان پخش نکرده است! زیرا این امر تنها در حالتی امکان پذیر است که هم شبکه های تلویزیونی 24 ساعته نباشند و هم در حالی که یکی از شبکه ها در حال پخش برنامه به سر می برد مابقی شبکه ها یا در حال ضبط برنامه باشند و یا چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند، در سکوت مطلق سمعی-بصری به سر ببرند! بلکه معنی و مفهوم آن این است که زیاد پیش نیامده که صدا و سیما دو برنامه پربیننده را همزمان به معرض نمایش بگذارد تا به این ترتیب کاری کند که هیچ یک از دو برنامه انصافا پر بیننده نباشند!

شاید با کمی خوش بینی، پخش همزمان "ماه عسل" و "خندوانه" احترام به ذائقه و سلیقه مخاطبانی قلمداد شود که "گروهی این، گروهی آن پسندند!"؛ به ویژه اینکه این دو برنامه احتمالا بینندگان خاص خود را دارند و اگر دسته ای از آنها می پسندند که دم افطار با ذکر مصیبت، قدر داشته های خود را بدانند، دسته ای دیگر ترجیح می دهند که روزه خود را بالب و دهانی خندان باز کرده و آن را با دلی خوش افطار نمایند!

هر چند با کمی دوری گزیدن از خوشبینی مفرط نمی توان صدا و سیما را نسبت به تعداد بینندگان عزیز خود و دیگر مزایای حاصله از ماه عسلی که مثلا بعد از صرف "خندوانه" نصیب مردم می شود بی تفاوت دانست، بالاخص اینکه پخش غیر همزمان "خندوانه" و "ماه عسل" می توانست به مخاطبین محترم کمک کند تا با بهره گیری از هر دو برنامه اوضاع و احوال روحی خویش را "بالانس" و "متعادل" سازند!؛ الا اینکه مثل همیشه پای "پول" در میان باشد!

از حق نباید گذشت که امسال "احسان علیخانی" یا به سبب تلنگرهای مردمی و یا به خاطر گوشزدهای مسئولین صدا و سیما برنامه ای شادتر را روی آنتن آورده است!، ولو اینکه با ورود "خندوانه" به بازار صدا و سیما و آن هم در ساعات پر بیننده، احتمال اینکه صدا و سیمایی ها موجبات "تغییر" احسان را فراهم آورده باشند، بیشتر احساس می شود!

با این حال بعید به نظر می رسد که شیرین تر شدن "ماه عسل" امسال، به خاطر شاد کردن دل مردم صورت پذیرفته و دلیلی مهمتر موجبات رویکرد جدید صدا و سیما را فراهم نیاورده باشد!

آنهایی که از "بازار" اطلاع دارند خوب می دانند که صدا و سیما در هر زمینه ای بد عمل کرده باشد، انصافا بازاری خوبی بوده است! شاهد این مثال را هم می توان از "مفت خری" امتیاز پخش بازی های فوتبال لیگ برتر در سالهایی نه چندان دور دید و هم می‌شود از "بز خری" این بازی ها در سال های کاملا نزدیک مشاهده نمود!

شاید همین دیدگاه بازاری باشد که صدا و سیما را بر آن داشته که حتی به برکت از دست دادن تک و توک مشاهده گرهایی که می‌توانستند با دیدن "خندوانه" و "ماه عسل" بر شمار بینندگان تلویزیونی بیفزایند، رقیبی برای "احسان علیخانی" بتراشد که هم "زاپاس" ماه عسل در سال های آینده به حساب بیاید و هم کاری کند که درآمدهای کلان "احسان" از ماه عسل، اگر شایعه ای بیش نیست، در سال های آتی هم کماکان در همان حد شایعه باقی بماند!

از طرف دیگر ممکن است "احسان علیخانی" درست بگوید که تمامی هزینه های برنامه "ماه عسل" توسط اسپانسرهای آن تامین می‌شود! اما حتی در این صورت، چنانچه برای سال بعد اسپانسری برای برنامه پیدا نشود، تکلیف صدا و سیما با بینندگانی که دم دم های افطار تنها به دیدن "احسان علیخانی" خو گرفته اند چه خواهد شد!؟

بعید است صدا و سیما آینده نگری نداشته باشد و برای این پرسش پاسخی شایسته جفت و جور نکرده باشد! چرا که اگر اینچنین بود "خندوانه" رامبد جوان هرگز همزمان با پخش "ماه عسل" به بازار صدا و سیما نمی آمد!

"رقیب تراشی"صدا و سیما" با توجه به تک و توک ستاره هایی که در سال های گذشته الگوهای دست ساز صدا و سیما بودند یا شدند و همگی یا به بلا و مصیبتی گرفتار آمدند و یا سر بزنگاه دست صدا و سیما را توی پوست گردو گذاشتند و از "سازمان" مبالغی هنگفت تقاضا کردند کاملا منطقی و توجیه پذیراست؛ به ویژه اینکه در میان ستاره ها،"مدیری" هم بود که نشان داد اقبال خوب خیلی‌ها در این است که آبشان با صدا و سیما توی یک جو نرود! زیرا در این حال آنها مجبور می شوند دستمزد کلان خود را بی واسطه و به مقدار واقعی از مردم دشت کنند و حتی اگر "قهوه تلخ" به خورد آنها می دهند،"زندگی شیرینی" را برای خویش و عوامل پس و پیش صحنه رقم بزنند!

شک نیست که برای صدا و سیما بهتر است که تجربه "مهران مدیری" که هرچند خودش انصافا رقیب ندارد، نشان داد که اگر زیر ساخت ها مناسب باشد بخش خصوصی کاملا شایستگی این را دارد که رقیب بخش دولتی شود، دیگر دست کم حالا، حالاها تکرار نشود و این تجربه قطعا وقتی غیر قابل تکرار خواهد بود که برای امثال "مدیری" به موقع و قبل از آنکه خیلی زود دیر شود، رقیبی مناسب دست و پا گردد!

قطعا "مهران مدیری" تنها کسی نیست که صدا و سیما را متاسف می کند که چرا به موقع برایش رقیبی دست و پا نکرده است! زیرا "عادل فردوسی پور" نیز از کسانی است که بالاخص به خاطر صراحت لهجه عجیب و غریب و عیب بزرگش که اسرار هویدا می‌کند، همواره مورد بی مهری و غضب قرار گرفته و فرد مناسبی برای "رقیب تراشی" بوده است! اگر چه "عادل" علاوه بر رقیب و حرف نداشتن دارای این اقبال خوب هم بوده که چون ساعات پخش برنامه اش تا سحرگاهان به طول کشیده و لذا همیشه تنها کله پزها و نانواها بیننده برنامه اش بوده اند، توانسته مسئولین محترم صدا و سیما را مجاب نماید که "وقتی که همه خوابند!" و کسی بیننده برنامه نیست، چه اشکالی دارد که بعضی از حرف های مگو را برای کیف کردن شماری اندک از مردم و فراهم ساختن انبساط خاطر ایشان بیان نماید!

در این باره دوست داشتنی بودن و صمیمیت و صداقت "عادل" است که به کمکش شتافته و باعث نشده که مخالفین او با بیان اینکه "عجیب است که این روزها بیشتری ها یا کله پز ها شده اند و یا نانوا "، کار دست "فردوسی پور" و برنامه محبوب "نود" بدهند!