bato-adv
کد خبر: ۲۶۷۸۵

در صنعت خودروي ايران چه خبر است؟!

سيد شهاب‌الدين محمدي
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۹ - ۱۸ خرداد ۱۳۸۸


بذرپاش، "پسرجوان" و "فرزندخوانده" رئيس جمهور،پس از انتصاب به احكام رياست فرهنگسراي خاوران در25سالگي، رياست شوراي مشاوران جوان رئيس جمهوري در26 سالگي؛ شكست در انتخابات شوراي شهر ، عضويت هيات‌مديره سايپا و مديريت عامل پارس خودرو در27 سالگي و پيمودن سلسله مراتب مديريت ارشدي در بهمن‌ماه 86 ، پس از معامله‌اي كه با قلعه‌باني( مديرعامل وقت ) شد، در ميان اعتراضهاي كمرنگ برخي از صاحبنظران صنعت خودرو و برخي از نمايندگان مجلس ، به مديريت عاملي گروه سايپا منصوب مي‌گردد؛يك گروه صنعتي بزرگ با 80 شركت تابعه كه قرار است اين "جوان رعنا" در مورد مسائل مديريتي آنها ابراز نظر نمايد، مدير عامل آنها را منصوب كند، از آنها در مورد فعاليتها، اهداف و استرات‍ژيها سوال نمايد ،براي آنها تبيين خط‌مشي كند و آنها را رهنمون شده و راهبري نمايد. بذرپاش در پارس‌خودرو، جايگزين اميري شد. مديري که از دست هاي احمدي نژاد لوح تقدير مدير برتر را دريافت کرده بود و اين داستان تلخ شايسته‌گزيني در دولت نهم است ؛ مديراني در عرصه‌هاي مختلف ، كه جاي خود را به مديراني دادند که در عمر خود30 بهار را نديده اند.
 
او در پارس‌خودرو دراقدامي ناهماهنگ با برنامه مشترک وزارت صنايع و معادن براي واگذاري ال-90 ، جشني را در پارس خودرو ، با دعوت از رئيس سازمان تربيت بدني برگزار کرد تا ثابت شود كه "پدرخوانده" ، در صنعت خودروي ايران تغيير كرده است . به واقع ، اين جوان 29ساله، از بهمن ماه تاكنون ، فصل‌الخطاب صنعت خودروي ايران بوده است و نمادي از "مردمي‌بودن" و شايسته‌سالاري در ايران. 

اين بخشي از مصيبت‌نامه اي است كه بر صنعت‌خودرو در 4ساله اخير آمده است.در اين ايام كه عملكرد ها به نقد و بحث گذاشته مي‌شود در انتظار بودم تا يكي از بزرگان عرصه اقتصاد و صنعت كه به حمدخدا اين‌روزها ،تعداد آنها هم رو به فزوني نهاده‌است و از سايه به عرصه آمده‌اند و از قلت موضوع در مورد لحن سخنراني كانديداها هم ابراز نظر مي‌كنند، سخني در اين باره گويند چرا كه عرصه، عرصه نامداران است و ما را چه به اظهار فضل. صنعت خودرو نگين صنعت ايران است.

به قولي اين صنعت در حدود 10درصد از GDP كل كشور را شامل مي شود . لكن در دولت نهم ، اين صنعت همانند ساير صنايع ، قرباني سوء مديريت ، بي تدبيري و تصميمات بي‌پشتوانه و غيركارشناسي شده است. البته پر واضح است در شركت سايپا كه سود ساليانه آن نزديك به 1000مليارد تومان است و برخي از ساختارهاي اجرايي و مديريتي در اين يك دهه اخير در آن شكل گرفته است، اثر تصميمات سوء مديريتي ، حداقل در كوتاه‌مدت ، مشخص نگردد.

مهرداد بذرپاش ، شخصي كه در صنعت خودرو فاقد هرگونه سابقه مديريتي و حتي كارشناسي است به يكباره از مديريتي عاملي در شركت پارس‌خودرو و سايپا سردر‌مي‌آورد و البته هيچ كس هم بطور جدي اعتراض نمي كند. كسي نمي پرسد چرا صنعتي كه تمام رشد و پيشرفتش را مديون انحصار و بي‌چارگي مردم در انتخاب هر گزينه ديگر است و با جذب اموال مردم چنين به شكوه رسيده است مي‌بايد در اختيار يك جوان كم‌سن و سال و بي‌تجربه قرار گيرد.
 
پس اين شايسته‌سالاري و شايسته‌گزيني به كجا رفت؟ پس اين عدالت كه آقايان مكرر ، صورتها سرخ مي‌كردند و دم از آن بر‌مي‌آوردند به كدام مسلخ رهنمون گشت؟ صنعت خودرو در اين ساليان آسيبها و صدمات فراوان ديده است ؛ زيان بي‌برنامه بودن و زيان بي‌استراتژي بودن . پرواضح است که در آينده نزديك، سايپا هزينه اين بي‌کفايتي‌ها را خواهد پرداخت.

به اين نکات توجه کنيد:

1) ‹‹منصور›› در سايپا حتي در زمان جنگ مانع وقفه توليد بود و سايپا در آن زمان رکورد توليد روزانه 90 دستگاه خودرو را نيز ثبت کرده بود.

2) غروي در اين شرکت بنيان توليد محصولي همچون پرايد را نهاد.

3) ابراهيمي به ميزان بالايي ظرفيت‌سازي کرد و طرح توسعه سايپا را ايجاد و خودروي زانتيا را در ايران متولد و خودروي پرايد را در طول 2 سال 80% ساخت داخل كرد.

4)قلعه باني از ظرفيتهاي ايجادشده حداکثر بهره‌برداري را کرد و سايپا را به پر‌بازده‌ترين شرکت بورسي کشور تبديل نمود.

اما ميراث بذرپاش براي سايپا چه خواهد بود؟ دولت نهم به درستي ثابت کرد که "مي‌شود و مي توان". دو شرکت معظم ايران‌خودرو و سايپا را نگاه کنيد.

مي‌شود و مي توان در گروه سايپا ، قريب به 120نفر از ياران همراه را که بخشي از آنها فقط سابقه حضور در ميتينگهاي سياسي را دارند در بخشهاي مديريتي جاي داد.مسيح تفرشي 28 ساله با 1 سال سابقه کارشناسي در صداو سيما به يکباره مديريت عامل شرکت پارس‌خودرو مي‌گردد. عبدالله سلطاني 26 ساله که فقط سابقه حضور در درگيري‌هاي دانشجويي را دارد ، به عضويت هيات مديره شرکت پلاسکوکار منصوب مي‌گردد. قريب به 15نفر تنها در بخش مشاورين جاي ميگيرند.پستهايي همچون مشاورت بيمه،امور اقتصادي ، ايمني و بهداشت، امور بازرسي و نظارت و ... در سايپا خلق مي‌گردد به‌گونه‌اي كه فضاي مقابل و مجاور ساختمان اداري ، ديگر مجالي براي تنفس نداشته و مملو از خودروهاي ياران همراه مي‌باشد.

سايپا پس از دولت نهم كمتر مدير عامل را به خود ديده است و به نظر مي رسد که بذرپاش جوان ، اين يكساله اخير چندان علاقه‌اي به اين محيط ندارد و شايد اين فضا را براي خود کوچک مي داند. راستش را بخواهيد مي گويند اينجا به راحتي نفس نمي‌کشد.شايد به اين خاطر مصمم است كه به شرکت سرمايه‌گذاري تامين‌اجتماعي رود .ممكن است آنجا بتواند علاوه بر حوزه خودرو، در حوزه‌هاي ديگر هم تحول ايجاد نمايد.
 
به نظر من احمدي‌نژاد اگر اينبار راي نياورد، در دوره‌هاي بعد پرقدرت‌تر ظاهر خواهد شد ، چرا که ياران او در اين 4سال، با وجوداينکه چندان دل به‌‌کار نداده‌اند، اما اينگونه محيطها ، کارآموزي خوبي براي آنها بوده است. باور کنيد!!.

احمدي‌نژاد به طور فراوان از سخت‌كوشي اعضا و يارانش سخن به‌ميان مي‌آورد ، اما متصورم كه نسيم سخت‌كوشي‌اش هنوز به جان و روان ياران جوانش در گروه سايپا نرسيده است ، چرا كه ما سايپاييان، كمتر به توفيق زيارت ياران، نائل آمده‌ايم. 

"پسرجوان"، با سيستمهاي کنترل از راه منزل و يا تشکلها و مکانهاي سياسي در انديشه اداره شرکت سايپا است.دوستان دولت نهمي، معني ورود و خروج مديريتي كه به معني حضور حاشيه‌اي و پاره‌وقت است را به‌درستي به ما فهماندند.به‌راستي تصميم مهم ، استراتژيك و فيصله‌بخش بذرپاش در سايپا چه بوده است ؟ البته به جز تصميم به راه‌اندازي وطن امروز و حمايت از فعاليتهاي انتخاباتي و سياسي در سايپا و تصميم. وي گفته است:" ما با کشورهاي تراز اول بخش صنعت در چند بخش مانند قطعه سازي اختلاف داريم ولي در مواردي مثل حجم بالاي توليد حتي از کشورهاي تراز اول نيز در جايگاه بالاتري قرار گرفته ايم." ودر ميان نخيگان درجايي اشاره داشته است :

" ضرورت کشور با توجه به مناسبات بين المللي ، پرداختن به بخش صنعت است و مباحث سياسي کف روي آب و گذراست. مهم اين است که اگر وارد عرصه اجرايي مي شويم محکم و با روحيه جدي به کار بپردازيم ". شايد بهمين دليل است كه مديرعامل ، كمتر در سايپا، ديده مي‌شود. جالب است بدانيد که عنقريب 95% از نامه هاي اداري اصلا توسط ايشان بررسي و ارجاع نمي شود.

زمان بررسي و ارجاع هر نامه كه در زمان غروي، قلعه باني و ابراهيمي حداکثر به 2 تا 3 روز مي رسيد، در حکومت ايشان در بهترين حالت حداقل 45 روز تا 2 ماه را زمان مي برد. مديران که هیچ، معاونين هم توفيق زيارت ايشان را به اين آساني‌ها ندارند و مي‌بايد هفته‌ها به انتظار نشينند..ببينيد ساپيا چه بهشتي براي آقايان شده است! 

در زمانهاي گذشته هر مديرعامل روزانه 8 تا 11 ساعت را در شرکت مي گذرانيد اما جناب بذرپاش و برخي از مديران و مشاوران او به زحمت 3 تا 4 ساعت را در شرکت مي گذرانند.البته در وضعيت كنوني، بسيار كمتر و شايد انتخابات ، اصلا" مجالي به آنها ندهد. حال تصور کنيد آقايان با اين کيفيت حضور مي خواهند مجموعه را هم اداره كنند.به راستي ميراث بذرپاش در سايپا چه خواهد بود؟

‹‹بذرپاش جوان›› ، تنها يک گروه ميراث برجاي خواهد گذاشت و آن خيل عظيم افراد بي سواد ، بي مايه و پرادعايي است که در اين مدت کارآموزي‌شان را به بدترين نحو گذرانيده و کمي تجربه و ادعاي بيشتر پيدا کرده اند.

به راستي ! چه کسي پاسخگوي 2 سال وقفه طولاني در تصميم گيري هاي کلان شرکت است؟

به تاريخ که نگاه مي کنم خيل فرزندان و فرزند خواندگان بي لياقت را مي بينم که بر مسند قدرت تکيه زده اند و بر اين مردم حکمراني کرده‌اند.با خودم مي انديشم مگر مي شود؛ و ديدم که شده است.
 
خواستند و توانستند. خيل مديران و معاونين و مديران عامل گروه سايپا مي‌بايد براي تعيين تکليف و اتخاذ تصميمات کلان به يک جوان بي‌تجربه مراجعه نمايند و اي کاش فرصتي بدانان جهت ملاقات با عاليجناب داده مي شد.هرکدام مي‌بايد مدتها درانتظار مانند. 

کاش کسي مي توانست از اين مدير عامل جوان سوال کند که آيا مديران عامل شرکتهاي گروه را به چهره مي شناسد؟ آيا از محل استقرار اين شرکتها اطلاع دارد؟ آقايان تصور کردند مي‌توان به راحتي بر اوضاع مسلط شد و تصور کردند صنعت خودرو، صنعت سياست بازي است که برخي فقط خطا‌به‌گويان ماهر و آمارپردازان چيره‌اي هستند. ‹‹عابد›› ، مدير برجسته شرکت زامياد را از کار برکنار کردند و بجاي او کسي را منصوب كردند كه تنها سابقه‌اش در صنعت خودرو ، مدت کوتاهي عضويت در هيات مديره شرکت سايپا بوده است.نتيجه چه بود؟ دپوي 10000 دستگاه نيسان زامياد در پارکينگها ، کاهش قيمت 2 ميليون توماني،راکد ماندن سرمايه و افزايش هزينه هاي سربار و كاهش شديد توليد ..

غمگسار را از سايپا‌ديزل برکنار کردند و ملک بي تجربه را جايگزين او کردند! نتيجه : دپوي ميلياردها تومان سرمايه در پارکينگها. گرجي مشاور جوان به سمت مديريت عاملي در شرکت ايندامين ميرسد.
 
هاشمي مدير موفق باشگاه فرهنگي ورزشي سايپا به کنار مي‌رود و جايگزين او سجادي کانديداي شکست‌خورده رايحه خوش مي شود. نتيجه : اتلاف ميلياردها تومان سرمايه در باشگاه. 

سيد حسين اميري مدير موفق پارس خودرو به حاشيه رانده مي‌شود و در اتاقي تحت عنوان مشاوران محبوس مي شود و تفرشي ،كانديداي شكست‌خورده انتخابات جايگزين او مي‌گردد. نتيجه : واردات ميلياردي خودروهاي خارجي توسط پارس خودرو.پوستين‌دوز، مدير باكفايت شركت امداد خودرو را بدين دليل كه رقيب كانديداي آنان بود از كار بركنار كردند و عنان به ياران سپردند.احمدي بي‌تجربه را مديرعامل يك شركت معظم حمل و نقلي كردند كه باز هم با هزاران چشم‌پوشي و ارفاق، شركت به شركتي زيان‌ده ، تبديل گرديد.

به کمک مجلس هفتم قرارداد ساپيا با شرکت رنو پارس را مورد بازنگري قرار دادند و اعتماد ايجاد شده در طرف فرانسوي را تبديل به سوء‌ظن کردند و نتيجه آن تنها عدم اطمينان شرکت فرانسوي به قطعه سازان داخلي و سخت گيري هاي بيش از حد بر آنها بود که جالب است بدانيد هر دستگاه خودروي تندر 90 با ضرر2 ميليون توماني توسط خودروسازان به مردم عرضه مي گردد.

آقای احمدي‌نژاددر مناظره‌هاي تلويزيوني ، آنجا كه از پاسخگويي بازمي‌ماند ، مي‌گويد : " به شما اطلاعات غلط داده‌اند! " . از آنجا كه وي براين مسأله حساس است ، متذكر ميگردم كه مراقب باشند ياران‌شان در سايپا، به ايشان اطلاعات غلط ندهند . 

خودرو ملي و موتور ملي:
رئيس جمهوري مي‌گويد که ما نبايد متکي به ديگران باشيم و فرزندان ما قادرند حماسه‌آفريني کنند. صنعت ما از دنيا مستقل است و ما قادريم بر روي پاي خود بايستيم. ايشان از صنعت خودرو انتظار دارد که دست به حماسه‌آفريني بزند و لابد پس از آن اين صنعت از دنيا مستقل ‌گردد. به ناگاه پس از مدتي كوتاه از اين سخنان ، ايران خودرو در ارديبهشت 87 اعلام مي‌کند که موتور ملي را ساخته است و کشور و صنعت خودرو، غريق جشن رونمايي از موتور ملي که في الواقع بهينه شده موتور پژو توسط آلماني‌هاست مي‌گردد. اقدامات در سايپا نيز در جريان است .در دي 87، سايپا نيز آماده رونمايي از يك موتور ملي با حضور محصولي وزيركشور ميگردد و بدين‌گونه است که صنعت ما "موتورساز" مي‌گردد و البته به استقلال از دنيا مي‌رسد و باز شو و نمايشي ديگر، اين بار در سايپا.

پس از گذشت مدتي ديگر ، ايران‌خودرو براي اينکه از رقيب در اجزاي شوي تبليغاتي عقب نيفتد اينبار با تغييراتي در خودروي پژو 405، خودروي پژو SLX 405 را افتتاح مي‌کند كه از ميزان توليد وفروش اين خودرو، هيچ آماري منتشر نشده است. زمان درجريان است. اينبار پرونده خاک خورده خودروي S81 ، از بايگاني سايپا بيرون کشيده مي‌شود و به جريان مي‌افتد(پروژه اي كه سالها متوقف مانده بود) و در آذر87،  با برگزاري يک شوي تبليغاتي ديگر در سالن کنفرانس سران، خودروي مينياتور با هزينه کل پروژه اعلام شده 150ميليارد تومان ( که البته به نظر مي‌رسد رقم بايد درحدود200 ميليارد تومان باشد) به اجرا درمي‌آيد. در روز افتتاح بذرپاش در اقدامي تبليغي قيمت خودروي مينياتور را که با تيراژ اعلام شده (در صورتي که تيراژ به ظرفيت اسمي خود برسد که بسيار بعيد است)  زير 10 ميليون تومان اعلام مي‌کند و اين درحاليست كه قيمت تمام شده‌ آن در حدود 16-15 ميليون‌تومان است و بدين ترتيب اين پروژه نيز به ساير پروژه‌هاي زيانده سايپا از جمله ريو و زانتيا که هرکدام به‌ازاي هردستگاه ، حداقل 1 و 3 ميليون تومان زياندهي دارد اضافه مي‌گردد.
 
البته در اين بين نبايد فراموش کرد که شركت ايران‌خودرو در سال 84 نيز خودروي پژوSD 206 را با رقمي در حدود 120 ميليارد تومان اجرا کرد که اين پروژه نيز با توجه به تيراژ كنوني، پروژه‌اي زيانده است. داستان بدين جا ختم نمي‌گردد؛ در راستاي تکميل نمايش‌هاي دولت نهمي، اين شرکت تصميم به رونمايي از يك خودروي به‌اصطلاح ملي ديگر مي‌گيرد و اين بار پرونده X12 از بايگاني مسكوت ايران خودرو در اوايل دهه 80، بيرون كشيده ميشود و اوايل سال جاري، به بهره‌برداري مي‌رسد. همانگونه که مشخص است اين دو خودروساز، با کنار گذاشتن مشي همکاري‌هاي سازنده با خودروسازان بين‌المللي و صرف هزينه‌هاي گزاف، اقدام به اجراي پروژه‌هايي کردند که هيچ صرفه اقتصادي نداشته و مديران آينده صنعت خودرو، مطلقا چاره‌اي جز توقف آنها نخواهند داشت. 

سايت‌هاي خارجي
از ديگر فجايعي که در صنعت خودرو اتفاق افتاده است، توليد سياسي _تبليغاتي در کشورهاي مختلف بوده است. شرکت ايران خودرو، به مديريت منطقي، به تأسي از رييس جمهور و تحميل وزراي صنايع کنوني و قبلي، در اين حرکت پيشرو بود و شرکت سايپا به مديريت قلعه‌باني وبذرپاش ، کمتر در اين راستا حرکت کرد.
 
هيچکس نمي‌پرسد که سايت‌هاي توليدي ايران خودرو در بلاروس، مصر، آذربايجان، سوريه ، روسيه و ونزوئلا ، توليد روزانه‌اش به چه ميزان است؟ آيا يک سايت با توليد روزانه حداکثر 10 دستگاه، زيانده نيست؟! چه کسي پاسخگوي اين فجايع در صنعت خودرو است؟ در صنعتي که همه چيز بايد براساس هزينه-فايده و توجيهات اقتصادي صورت پذيرد، همه چيز براساس عوامفريبي و سياسي کاري و ... صورت مي‌پذيرد و نتيجه توليد 2موتور ملي و 3خودروي ملي درطول يكسال و تبديل شرکت ايران خودرو به يک شرکت ورشکسته با حداقل 5000 ميليارد تومان بدهي و افت شديد سهام اين شرکت بوده است . 

تغييرات مکرر مديران
سياسي کاري، ايران خودرو را فرا مي‌گيرد و اين شرکت نيز به سان بسياري از بخشهاي مهم اقتصادي تحت تاثير تغييرات شديد مديران قرار مي‌گيرد.آقايان راعي، فطانت، مختاري و ايماني، سمتهاي قائم مقام مالي ايران خودرو را تجربه مي‌كنند. مختاري يک مدير معمولي در فروشگاه شهروند اردبيل و دوست آقاي محرابيان، به يکباره به سمت قائم مقام عالي ايران خودرو منصوب مي‌ شود ودر پي بروز ضعف شديد در سيستم از کار برکنار مي‌گردد. 

تغيير مديرعامل ايران خودرو
قلعه‌باني به سمت رياست سازمان گسترش منصوب مي‌گردد و برخي از اختيارات او بويژه در حوزه خودرو، سلب مي‌گردد . او پس از اين کمتر در مورد صنعت خودرو اظهارنظر و دخالت مي‌کند. در ايران خودرو، اوضاع رو به وخامت مي‌گذارد و تعداد خودروهاي دپو شده به 45000 دستگاه مي‌رسد. بدهيها به مرز 5000 ميليارد تومان و ...

وزير مستاصل مي‌گردد و اينبار از قلعه‌باني مي‌خواهد که خود، کار را يکسره کند. قلعه با‌ني در بهترين فرصت و نبود رييس‌جمهور، کار منطقي را تمام مي‌کند . نجم‌الدين، همشهري قلعه‌باني، به سمت مديرعامل شرکت ايران‌خودرو منصوب مي‌گردد. 

جنبش رونمايي در صنعت خودروي ايران
اصولا اين دولت از روزي که بر سر کار آمده است در انديشه پيروزي در انتخابات بعد بوده است و شايد به همين دليل است که عمده کارهاي انجام‌شده ، سطحي و بي‌اثر بوده است. اين سياست در خودروسازان با انجام رونمايي‌هاي نمايشي مکررا" تکرار گرديده است. رونمايي از پروژ 405SLX، موتور ملي، خودرو رانا در ايران خودرو و درسايپا: رونمايي از مينياتور، موتور ملي، زانتيا 2 و چند پروژه ديگر به اجرا درمي‌آيد و مدير عامل جوان به همراه وزير کشور و وزير راه و رحيم مشايي و علي‌آبادي و در يک مورد وزير صنايع در محافل ظاهر مي‌گردد. اما نمايشي ترين رونمايي اخير در سايپا رونمايي از خودروهاي قشقايي، تينا، مگان و نسيم(هاچ‌بك) يا مرواريد111 بوده است.

تا جايي که مي‌دانم و شنيده‌ام "رونماکردن" يعني پرده از پديده‌اي غريب برداشتن و مكشوف کردن آن. مسئولين سايپا، اينقدر در اجراي شو و نمايشهاي تبليغاتي به تبحر رسيده‌اند که حاضرند حتي از خودروهاي وارداتي همچون قشقايي، تينا ، مگان و خودروهاي توليدي سابق همچون نسيم( كه درحدود 15سال است كه فقط در سايپا درحال توليد است ) پرده‌برداري کنند. براستي خودروي زانتيا 2، تاکنون به چه تيراژي از توليد رسيده است؟! و چند دستگاه از آن فروش رفته است؟!

آقايان ، مينياتور را در 2جاي سالن كنفرانس سران ، 2بار رونمايي كردند .يكبار توسط احمدي‌نژاد و يكبار توسط آقايان روشني‌مقدم و قلعه‌باني. اين هم از هنرشان بود كه آنقدر ذوق‌زده شدند كه فراموش كردند اسمي فرانسوي براي اين خودروي به اصطلاح ايراني ، انتخاب كرده‌اند . 

سايپا و انتخابات رياست جمهوري 
دولت نهم، پس از کسب قدرت سعي کرده است که در عرصه‌‌هاي مختلف نفوذ کند و آنها را به تسخير خود درآورد. صنعت نفت و خودرو که هر کدام بخش اعظمي از GDP کشور را تشکيل مي‌دهند از اين جمله است. در صنعت نفت، ابتدا کوشيدند که فرد ميلياردر را به عرصه وارد کنند که توفيقي نيافتند. بعد به وزيري هامانه روي آوردند که او نيز چندان مطلع نبود و راه نفوذ آنان کماکان بسته بود تا اينکه نوبت به نوذري رسيد. مهمترين اقدام آقايان در نفت، واگذاري يک پروژه 7000 ميليارد توماني بدون مناقصه به قرارگاه خاتم بوده است که عملي کاملا غيرقانوني است. 
 
ياران همه در اين ستاد جمع شده‌اند. اينجا ستاد حاميان دولت در كارگر شمالي است.بذرپاش، به همراه حلقه مشاوران؛ آقايان قليها، زرگر، تشت‌زر، مديران حراست سايپا و پارس خودرو، مديران ارتباطات و بخشي ديگر از دوستان در اينجا هستند. اين ستاد بلا‌شک با بودجه سايپا، تامين مي‌گردد. 

آقايان براي نيل به اين منظور، از 1 سال قبل زمينه سازي کرده و فردي به‌نام محمدخاني را به سمت سردبيري نشريه انديشه‌گستر سايپا منصوب مي‌کنند. اين نشريه که يک نشريه تخصصي در حوزه صنعت و مسائل داخلي سايپا بوده‌است، اين بار به يک "احمدي نژادنامه" تبديل مي‌گردد. عمده ماموريت آقايان در اين نشريه ، به دفاع از طرحهاي اقتصادي و صنعتي مختلف و نقطه‌نظرات رييس جمهور ، وزرا و ياران همراه در حوزه‌هاي مختلف خلاصه ميگردد. 

اين نشريه با تيراژ 260000 نسخه که يک رقم استثنايي در حوزه نشر است، منتشر مي‌گردد. نشريه، دفاع از همه چيز، از مونوريل گرفته تا سهام عدالت و وزراء و ... را در بر مي‌گيرد. اوضاع جهان به زعم آقايان، بسيار نامساعد بوده و در حال فروپاشي هست. در آخرين شماره نشريه که در خرداد 88 منتشر شده است، مي‌خوانيم: " آمريکا : در آستانه سقوط. خاورميانه : رکود بي‌سابقه. ايران: آرامش اقتصادي و تداوم امنيت، تداوم کاهش قيمت‌ها، کاهش تورم، رشد شاخص‌هاي اقتصادي. پس از انتصاب محمدخاني، چاپخانه نشريه تغيير مي‌کند و چاپخانه .... که از حلقه ياران است، جايگزين مي‌گردد و ماموريت نشر را بعهده مي‌گيرد. تمام کارهاي تبليغاتي احمدي‌نژاد در اين چاپخانه و با هزينه سايپا تامين مي‌گردد. ساير هزينه‌ها، نيز به دستور بذرپاش تأمين ميگردد. به هر صورت اينهم نمونه‌اي است از عدالت‌گستري و انديشه‌گستري. 

قلعه باني و بنياد نهج‌البلاغه و طهماسبي
فشارها براي عزل قلعه‌باني هر روز بيش از گذشته مي گردد. طهماسبي وزير صنايع که به تصميمات عجول و شتابزده از جمله افزايش تعرفه موبايل و تلاش براي راه‌اندازي خط موبايل در ايران شهرت دارد، تصميم به عزل قلعه‌باني مي‌گيرد و در اقدامي انقلابي پس از عزل قلعه‌باني از هيات مديره، همايون رياحي را به جاي او به رياست هيئت‌مديره و مدير عامل سايپا منصوب مي‌کند. قلعه‌باني به تکاپو مي‌افتد و با رايزني با مقامات از جمله داوود احمدي‌نژاد و آيت الله خزعلي که قبلا بواسطه کمک به بنياد نهج البلاغه رابطه نزديکي با او برقرار کرده بود حکم عزل را لغو کرده و بر مسند باقي مي‌ماند. در نهايت وزير تنها عضويت قلعه‌باني را در هيئت‌مديره را لغو کند و قلعه‌باني اولين مديرعاملي در صنعت خودرو مي‌گردد که عضو هيئت‌مديره نبوده است !!! 

خودروي اسلامي يا مردمي
در دولت نهم، تصميمات عجيب زياد گرفته شده است. اصلا لذت دولتمردان نهم بدين است که اخبار خوش منتشر کنند. براساس گفته محمد زالي رئيس مرکز تحقيقات ايران خودرو، « دربيانيه اجلاس سران کنفرانس اسلامي قرار بوده است با استفاده از توان خودروسازي کشورهاي مسلمان ، خودرويي ارزان توليد شود تا اين کشورها به جاي استفاده از محصولات ساير خودروسازها سوار بر خودرويي موسوم به «خودروي اسلامي» يا «خودروي مردمي» شوند.
 
محرابيان اعلام مي کند تا من هستم کلنگ هيچ کارخانه خودروسازي خارجي را در ايران به زمين نخواهم زد اما قرارداد سايپا و پروتون در يك روز جمعه در سال87، با حضور او در ساختمان وزارت صنايع و معادن به امضاي طرفين مي رسد و وقتي هم دليل اين اقدام از او پرسيده شد تنها گفته است از خودشان بپرسيد،

مديرعامل جوان اين مساله را يکي از موفقيت‌هاي خويش مي‌خواند. متعاقب آن ايران خودرو، از اين تصميم بشدت شگفت زده شده و اعتراض مي‌کند. از آن تاريخ تاکنون، هيچ اتفاق خاصي نيفتاده است و همکاري مشترکي نيز شروع نشده است. شايد اقدام جمعه اين مديرعامل هم در راستاي همان شوهاي تبليغاتي گذشته باشد. 

هيئت‌مديره سايپا و ايران‌خودرو
هيات مديره اين دو گروه نيز در اين مدت، دچار تغييرات شگرف، عجيب و غيرمنتظره‌اي شده است. اصولا چنانچه بخواهيم هر شرکت را ارزيابي کنيم اولين بخش هيئت‌مديره و سپس مديرعامل آن شرکت مي‌باشد و تصميمات استراتژيک در هيات مديره شرکت‌ها اتخاذ مي‌شود.جنس تصميمات در سازمان ، به تركيب يك هيئت‌مديره برمي‌گردد.

تغييرات مکرر و پي‌در‌پي، هيئت‌مديره اين دو شرکت را بسيار تضعيف کرده است. شريعتي، برجسته‌ترين عضو صنعت خودروي ايران از ترکيب خارج مي‌شود و مفيدي رييس سازمان گسترش که پس از مدتي او نيز استعفا مي‌دهد، جايگزين مي‌گردد. سپس نوبت به بذرپاش و رياحي و روشني‌ مقدم مي‌شود که به عضويت هيات مديره درآيند و قلعه‌باني عزل مي‌گردد. با گذشت 1 سال و آمدن محرابيان، نجم‌الدين نيز به هيات مديره راه پيدا مي‌کند و روشني‌مقدم خارج مي‌گردد. به طور خلاصه، هيات مديره اين 2 شرکت سرنوشتي بهتر از جاهاي ديگر در دولت نهم پيدا نکرده است و هر 2 شرکت در اين 3 سال و نيم، تاکنون 3 هيات مديره متفاوت را تجربه کرده‌اند. اما ترکيب آخرين هيات مديره سايپا نيز شايان توجه است: آقايان، سرداروحيد، بذرپاش، روغني، کماني و ملك. در اين هيات مديره، بذرپاش پرسابقه‌ترين عضو در صنعت خودروسازي است و آقايان روغني و کماني که اصلا سابقه اجرايي چنداني نداشته و از دانش‌آموختگان علم و صنعت مي‌باشند. حال بررسي کنيد که اين ترکيب‌ها در هيات مديره 2 شرکت چگونه مي‌تواند به تبيين استراتژي راهبردي در صنعت خودرو بپردازد و چرا در اين 3 ساله يک برنامه استراتژيک در2 شركت ، تعريف نشده است؟ 

سايپا و سازمان تربيت بدني
مثل اينکه قرار است که اموال مردم تکافوي تمام فعاليت‌هاي آقايان را در حوزه‌هاي مختلف بنمايد. علاوه بر هزينه‌هاي ميلياردي که در باشگاه سايپا پس از انتصاب مديرعامل رايحه خوشي شده است، ‹‹مهرداد جوان›› به ياري حاميان پدر در سازمان تربيت‌بدني و باشگاه استقلال نيز شتافته است. رقم پرداخت شده به باشگاه استقلال که زريبافان در راس آن حضور دارد، چندان مشخص نيست. اما گفته مي شود که سايپا اسپانسري فدراسيون فوتبال را با مبلغ تقريبي 15 ميليارد تومان، متقبل شده است. 

مديرعامل جوان و اين روزها
من به شخصه بذرپاش جوان را عاقل‌تر از پدر معنوي او ميدانم. او سعي نکرد که به ساختارهاي اصلي در سايپا دست بزند و فقط تلاش کرد که از خيل عظيم منابع، هزينه تبليغاتي و سياسي گروه متبوع خويش را تامين کند و تلاش کرد که ياران را بر سر سفره نعمت بنشاند و البته ساير منافع را نيز حسب دستور، برآورده نمايد. او اين روزها، پوپوليست هم شده است. پسر جوان که در طول اين 2سال، از مركب زانتيا براي تردد استفاده مي‌کرد ، در حلقه مركب‌نشيان پرايد، در رفت‌وآمد به ستاد حاميان دولت است و کمتر هم در شرکت رؤيت مي‌شود.

بذرپاش ، از پدر معنوي‌اش ، نمايشهاي تبليغاتي را به درستي فراگرفته است . دوست دارم اين پسر جوان به يك سؤال ،با‌صراحت و شهامت پاسخ دهد و آن اينكه چرا خط ريوي اتوماتيك را وي ، شخصا" افتتاح كرده است و چرا آقايان جوانفكر و كلهر ، به حالت قهر و ناراحتي ، پارس‌خودرو را ترك كرده‌ و در مجلس رونمايي سايپا شركت نكردند و در كنار جاده مخصوص ، به انتظار‌نشستند ؟ اين روايتي است كه برخي از دوستان خبرنگار ، از آن روز برايم روايت كرده‌اند . 

دولت نهم، از ديگر اقداماتي که انجام داده است، خواسته يا نخواسته، تخريب "نظام مديريتي"، بوده است. در شرکت سايپا، مدعيان پست مديريت‌عاملي،‌هر روز روبه فزوني نهاده است.چرا آنها كه بالغ بر 25 است، تعدادشان فزون گشته است. به قول ‹‹پدر معنوي‌شان›› ، همه به اين باور رسيده‌اند که مي‌شود و مي‌توانند . خلاصه توقعات و انتظارات افراد هر روز بيش از گذشته شده است. دولت نهم، نظام "سعي" و "خطايي" را وارد نظام مديريتي ايران کرد.

خلاصه ما در سايپا، هم به درستي معني "رايحه‌خوش" را فهميديم و هم به زيبايي معني "رايحه خوش خدمت، شايسته‌سالاري و چيزهاي ديگر را. 

موضع نامزدها در مورد صنعت خودرو
 کانديداهاي رياست جمهوري تا به حال موضع خود را در مورد صنعت خودرو، مشخص نکرده‌اند و البته اين هم نکته غريبي است .اما انتظار دارم که از سياست شکست‌خورده " توليدهاي ملي " ، پرهيز کنند و به همکاريهاي مشترک با شرکت‌هاي معتبر خودروساز روي آورده و تجربيات غيرعلمي و غيركارشناسي را دوباره تکرار نکنند. 

احمدي نژاد، گازسوز كردن خودروها را يك كار بزرگ ذكر كرد و به دشمنان گفت: "يكي از روزهاي زيبا، آن روزي بود كه شما گفتيد ببنديد (واردات بنزين از خارج) بطوري كه سيلي از اين محكمتر به گوش قدرت ها نخورده بود." او ادامه داد: "زودتر ببنديد راه ورود بنزين به ايران را، اگر جرأتش را داريد."وي گفت : غربي ها در بخش هاي نفت و گاز ثروت بوليوي را غارت کرده اند و رئيس جمهور جديد اين كشور موفق شده است صنعت نفت و گازشان را ملي کند.

دريكي از سايتهاي اينترنتي، دلايلي همراه با برخي آمار ، براي رأي به احمدي‌نژاد آمده بود كه برخي ازآنها روانتخاب كرده‌ام.خدا كند آمارهايي كه ميدهند مثل دلايل زيرنباشد : 
- آزادسازي سواحل شمال جهت استفاده عموم 
- تشکيل اوپک گازي با پيشنهاد و پيگيري ايران 

- تبديل شدن ايران به بزرگترين بازيگر منطقه خليج فارس 

- واگذاري بيش از ۲۴ ميليون خط تلفن همراه در عرض مدت زمان کمتر از سه سال، براي نخستين بار در کشور 

- کسب محبوبيت در بين مردم مسلمان منطقه و مردم ساير ملل 

- دعوت از رئيس جمهور براي شرکت در اجلاس کشورهاي خليج فارس براي اولين بار 

- سفر پوتين به عنوان اولين سفر رييس جمهور روسيه به ايران با دعوت آقاي احمدي نژاد 

- کنترل مهار عوارض يخبندان بي سابقه سال قبل که به مدت چهار هفته ۲۲ استان مهم کشور را درنورديد وبا توجه به گستردگي آن در مقايسه با بحرانهايي مانند برف دو روزه در استان گيلان در سال ۸۰ ، بسيار بهتر مديريت شد.

-پ س از پرتاب موفقيت‌آميز ماهواره اميد به فضا، مردم بسياري از کشورهاي جهان اقدام به پخش کردن شيريني کرده‌اند!

والنهايه ، حسن ختام كلام را با تفألي بر ديوان لسان‌الغيب ، حافظ شيرازي بمناسبت كانديداتوري مردي از ‹‹ ديار پاكان ›› ، مزين ميكنم :
ميفکن بر صف رندان نظري بهتر ازين
بر در ميکده ميکن گذري بهتر ازين
در حق من لبت اين لطف که مي فرمايد
سخت خوبست و ليکن قدري بهتر ازين 
آنکه فکرش گره از کار جهان بگشايد
گو درين کار بفرما نظري بهتر ازين
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو اي خواجه عاقل هنري بهتر ازين
دل بدان رود گرامي چکنم گر ندهم
مادر دهر ندارد پسري بهتر ازين
من چه گويم که قدح نوش و لب ساقي بوس
بشنو از من که نگويد دگري بهتر ازين
کلک حافظ شکرين ميوه نباتيست بچين
که در اين باغ نبيني ثمري بهتر ازين

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند
پرطرفدارترین عناوین