حدود ١٩ ماه از سوت آغاز ماراتن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگذرد و چندهفتهای است دوندگان باقیمانده وارد ورزشگاه اصلی مسابقه شدهاند؛ اما اینبار اگر از صدای بلندگوی ورزشگاه بگذریم، دیگر نه از شور و هیجان تماشاچیان خبری است، نه از هلهله فردای پس از قهرمانی.
در حقیقت، دورنمای رنجور نامزدهای عمده ایالات متحده که افتان و خیزان خود را به نزدیکی خط پایان رساندهاند، کافی است تا پیروزی هریک از آنان را شکست تماشاچیانی بدانیم که برخی در خیابانهای شهر، آب به دست دوندگان محبوبشان میدانند و بقیه ماهها در ورزشگاه به انتظار نشستند تا شاهد ورود نامحبوبترین نامزدهای تاریخ انتخابات ریاستجمهوری به دور نهایی باشند؛ حالا دراینمیان، اگر برخی همچون جیل استاین، نامزد حزب سبز، نیز با صدها متر فاصله از پیشتازان مسابقه، گام به ورزشگاه بگذارند، هیچ تأثیری بر این واقعیت نخواهد داشت که دو دونده پیشتاز، از پس کارزاری مالامال از خشم، نفرت، توهین و رسوایی، عریانتر از آن هستند که بخواهند برای رأیدهندگان آمریکایی امیدبخش باشند.
با همه این اوصاف، میتوان با اطمینانخاطر مدعی شد بخش اعظمی از قریب به ٢٠٠ میلیون واجد شرایطی که امروز شاهد برگزاری دور نهایی رقابت دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان و هیلاری کلینتون، رقیب دموکرات او، خواهند بود، بهراستی خرسندند که اگر پنجاهوهشتمین دور انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به روال چند ماه اخیر، سنتشکنی نکرده و فردای پس از انتخابات را نیز به معرکهای رسانهای و چهبسا خیابانی بدل نكند، از ٩ نوامبر دیگر ناچار از تحمل نمایش انتخاباتی ایالات متحده نیستند.
اما اینها رؤیاهایی ودیعهای است. واقعیت آن است اکنون با رسیدن به چندمتری خط پایان، ستیز و کشمکش شخصی و غیرعقلانی دو نامزد اصلی چنان به قوت خود باقی است که دیگر کمترامیدی به فردای آرام و روشمند انتخابات است. شاهد این مدعا نیز نمایش لحظه آخری اداره تحقیقات فدرال آمریکا، افبیآی، است که باری دیگر آتشی بر اردوی دموکراتها و جمهوریخواهان انداخته است.
پسگیری یک ادعارئیس اداره تحقیقات فدرال آمریکا، موسوم به افبیآی، در نامهای جدید به قانونگذاران آمریکایی اعلام کرده آژانس متبوعش پس از بررسی ایمیلهای جدید هیلاری کلینتون، تصمیم گرفته در رأی پیشین خود درباره پرونده نامزد دموکراتها تجدیدنظر نکرده و همچنان بر این باور است وزیر خارجه سابق ایالات متحده نباید در مظان اتهام قرار بگیرد.
به گزارش سیانان، جیمز کومی در نامهای خطاب به رئیس کمیته تحقیقات کنگره آمریکا نوشته بررسیهای جدید افبیآی نشان میدهد نیازی به تغییر نتایج تحقیقات پیشین درباره پرونده ایمیلهای هیلاری کلینتون نیست و نظر این آژانس همانی است که در ماه جولای گذشته اعلام کرده است. کومی ١٠ روز پیش و در جریان ارسال نامهای به کنگره اعلام کرده بود افبیآی ایمیلهایی را در تحقیقاتی جداگانه کشف کرده که مرتبط با رسوایی «انتشار غیرمسئولانه اطلاعات محرمانه» از سوی کلینتون است؛ اقدامی که باعث تنش در رقابتهای انتخاباتی شد. با این حال، نامه جدید مدیر افبیآی به کمیته تحقیقات کنگره آمریکا، اگرچه دیر اما کارساز بوده و احتمالا توانسته به کارزار انتخاباتی کلینتون کمک کند تا در روزهای پایانی از دونالد ترامپ، نامزد رقیب که موفق شده بود فاصله خود را به میزان درخور توجهی کاهش دهد، جلو بیفتد.
با همه این اوصاف، به نظر میرسد نامه جدید کومی نیز نتوانسته برخی چهرههای دموکرات را نسبت به شیوه رسیدگی افبیآی و همه پیامدهایی که میتواند برای انتخابات امروز ریاستجمهوری به دنبال داشته باشد، متقاعد كند. دایان فان اشتاین، یکی از اعضای ارشد دموکرات در کمیته تحقیقات سنای آمریکا است که از نوع رسیدگی افبیآی به این پرونده انتقاد و اظهار کرده نامه جدید جیمز کومی، بیش از نامه قبلی دردسرآفرین است.
او ضمن اشاره به آنکه بدون شک رویکرد اشتباهی در ماهیت تحقیقات آژانس در دستور کار قرار گرفته، اذعان کرده این وزارت دادگستری آمریکا است که باید با نظارت بر این روند، از اقدامات اشتباهی که میتواند بر انتخابات آتی آمریکا اثر بگذارد، جلوگیری کند. ایمیلهای تازه زمانی کشف شدند که افبیآی مشغول تحقیق درباره آنتونی وینر، شوهر سابق هما عابدین، دستیار ارشد خانم کلینتون، بود که متهم است عکسهایی با محتوای جنسی برای دختری زیر سن قانونی فرستاده است.
در ماه مارس سال گذشته مشخص شد کلینتون بهدلیل استفاده از سرور شخصی برای ایمیلهای کاری در زمانی که وزیر خارجه آمریکا بود، قانون فدرال آمریکا را نقض کرده است. افبیآی پس از تحقیق دراینباره در ماه جولای اعلام کرد به این نتیجه رسیده کلینتون با اینکه درباره اطلاعات طبقهبندیشده «بیاندازه بیاحتیاط» بود، اما مبنایی برای جرم وجود ندارد. کلینتون پس از اینکه افبیآی از تحقیقات تازه خبر داد گفته بود: «آنها باید ایمیلها را بررسی کنند و من مطمئنم به همان نتیجهای میرسند که در بررسیهای ایمیلهای من در یک سال گذشته رسیدند؛ اینکه مشکلی وجود ندارد».
با وجود این، در چند روز گذشته جمهوریخواهان با استناد به تحقیقات دوباره افبیآی از پرونده کلینتون، بارها بر «بیکفایتی» نامزد دموکراتها برای ورود به کاخ سفید مانور داده و البته برخی همچون شخص ترامپ مدعی شده بودند شاید دستگاه حکومتی آنچنان که پیشتر تصور میشد، نیز فاسد نباشد.
محاکمهای طولانی در انتظار هیلاریاما اکنون که با اعلام دوباره افبیآی مبنی بر مجرمانهنبودن عملکرد کلینتون، کمپین دموکراتها جان تازهای گرفته، ترامپ مجالی دیگر یافته تا از نو بر فاسدبودن نظام حکمرانی کشور تأکید کند. نامزد جمهوریخواهان که در میان هواداران میشیگانی خود سخن میگفت، با تأکید دوباره بر تقلبات انتخاباتی صورتگرفته به نفع هیلاری، مدعی شده افبیآی نمیتوانسته ۶۵۰ هزار ایمیل جدید را در فقط هشت روز بررسی کرده باشد.
میلیاردر نیویورکی باری دیگر هیلاری کلینتون را گناهکار دانسته و مدعی شده هم او، هم افبیآی و هم مردم از این مسئله آگاه هستند و حالا این بر عهده مردم آمریکاست تا در روز انتخابات، آراي خود را به صورت عادلانه در صندوقها بیندازند. همچنین ترامپ در حالی در اظهاراتی در مینیاپولیس، هیلاری کلینتون را تحت حمایت یک نظام فاسد دانسته و خاطرنشان کرده نامزد دموکراتها قرار است برای مدتی بسیار طولانی هدف تحقیقاتی قرار گیرد که احتمالا به محاکمه کیفری او خواهد انجامید که همزمان پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، نیز با انتشار بیانیهای به نامه اخیر رئیس افبیآی واکنش نشان داده است.
رایان که خود به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای جمهوریخواه، بهسختی تن به حمایت از ترامپ داده، در بیانیه خود نوشته است: «جدا از آنچه امروز مشخص شده، نکته اصلی انکارنشدنی این پرونده در آن است که نشان میدهد چطور خانم کلینتون در ارتباط با اسناد محرمانه، بیمبالاتی کرده و چطور بیدقتی او امنیت ملی ما را به خطر انداخته است.
او خیلی راحت میپندارد که فراتر از قانون است و همیشه همانطور که خودش صلاح میداند رفتار میکند. این الگوی رفتاری کلینتونهاست و مردم آمریکا نباید اجازه دهند برای چهار سال دیگر دوباره با رسواییها و دردسرهای کلینتونها روبهرو شویم. خوشبختانه مردم آمریکا فرصت دارند جلو دسترسی دوباره خانم کلینتون به اسناد محرمانه را بگیرند».
ترامپ شایسته ریاستجمهوری نیستهر چقدر رهبران جمهوریخواه در لفافه از رأی به ترامپ حمایت کرده و البته برخی از آنان عطای رأی حزبی را به لقایش بخشیدهاند، در مقابل رهبران دموکراتها فرصت یافتهاند بدون هیچ ابایی، از نامزد حزبی خود حمایت کنند. جدای از برنی سندرز، محبوبترین سیاستمدار حال حاضر ایالات متحده، این باراک اوباما، رئیسجمهوری آن کشور، است که به عنوان یکی از پرنفوذترین چهرههای دموکرات، اینروزها بهسختی درگیر نقد ترامپ و ستایش وزیر خارجه سابق خود است.
اوباما در مصاحبه اخیری که با شبکه اماسانبیسی انجام داده، برای چندمینبار تأکید کرده ترامپ تحت هیچ شرایطی مناسب پست ریاستجمهوری نیست و اگر به عنوان جانشین او سوگند یاد کند، عمیقا ناراحت خواهد شد؛ آن هم نه به دلیل اظهارات توهینآمیز پیشینش درباره او، بلکه بهدلیل همه نگرانیهایی که برای آینده کشور به ارمغان خواهد آورد.
اوباما با اشاره به اینکه در رقابتهای انتخاباتی پیشین، برتری یکی از نامزدهای دو حزب عمده، به هیچعنوان باعث نگرانی عمقی سران درباره مسیر آتی ایالات متحده نمیشد، اذعان کرده این یکی از معدود دفعاتی است که بهقدرترسیدن یکی از نامزدها میتواند رویکردی بیسابقه نسبت به ملزومات تصدی عالیترین مقام اجرائی کشور ایجاد کند.
رئیسجمهور آمریکا با تأکید بر این نکته که اکثریت آمریکاییها میدانند او مناسب ریاستجمهوری نیست، ابراز نگرانی کرده آرای شمردهشده بازتاب آرای اکثریت نیست و اگر نظام انتخاباتی آن کشور تغییر کند، میتوان امید داشت این چالش از پیشِرو برداشته شود. همچنین اوباما درباره بانوی اول سابق آمریکا گفت رأیدهندگان برای انتخاب در مقابل ترامپ دمدمیمزاج، قلدر و بیصلاحیت، با فردی روبهرویند که به عنوان یک خدمتگزار برجسته، وظایفش را میداند و تجربیات خوبی دارد؛ انتخابی که دستکم از منظر رئیسجمهور دموکرات آمریکا، بدیهی و از پیش تعیینشده است.
داعش، تهدید همیشه حاضراما در بحبوحه همه هیاهوهای جهانی درباره هویت چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالات متحده، میشد حدس زد نسخه این سیرک انتخاباتی فقط یک چیز کم دارد و آن تهدیدات تروریستی است که اینروزها داعش یکتنه جور همه آنها را به دوش میکشد. درنتیجه جای تعجب نیست این سازمان تروریستی در آخرین بیانیه خود حکم به قتلعام رأیدهندگان آمریکایی داده باشد.
به گزارش پایگاه خبری اکسپرس، داعش در بیانیهای نه فقط از پیروان خود خواسته به رأیدهندگان آمریکایی که امروز پای صندوقهای رأی میروند، حمله کنند، بلکه از همه مسلمانان ساکن ایالات متحده نیز خواسته از شرکت در این انتخابات اجتناب کرده و تسلیم قوانین ساخت بشر نشوند. تهدید تروریستی جدید داعش در مقاله منتشرشده به وسیله گروه رسانهای آنها موسوم به «الحیات» مطرح شده است.
در این مقاله هفت صفحهای ادعا شده جمهوریخواهان و دموکراتها همگی از سیاستهای علیه اسلام و مسلمین حمایت میکنند و بنابراین به اذن خداوند، انتخابات ریاستجمهوری امسال آمریکا به فاجعه وحشتناک بیهمتایی تبدیل خواهد شد که شبیه هیچیک از فاجعههای قبلی آن کشور در تاریخ رقتانگیزش نیست.
این در حالی است که یکی از سخنگویان افبیآی خاطرنشان کرده بخشهای مقابله با تروریسم و امنیت داخلی برای دفاع در برابر هرگونه حمله در آمریکا بهشدت آماده و گوشبهزنگ هستند و افبیآی به دنبال آن است تا با همکاری و تشریک اطلاعاتی با همتاهای محلی، ایالتی و فدرال خود، هرگونه تهدید بالقوه علیه امنیت عمومی را شناسایی و خنثی کند. این تهدید درست یک روز پس از آن مطرح شد که آژانس اطلاعات آمریکا هشدار داد القاعده قصد دارد به مکانهایی در نیویورک، تگزاس و ویرجینیا حمله کند.
در انتخابات آمریکا چه میگذرد؟امروز پنجاهوهشتمين دور انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پایان رسیده و چهره چهلوپنجمین ساکن کاخ سفید مشخص خواهد شد؛ رئیسجمهوری که به سیاق معمول از پس فرایندی پیچیده و زمانبر که شاید بیش از یک سال به طول انجامد، بر کرسی یکی از قدرتمندترین منصبهای جهانی تکیه خواهد زد. دراینمیان، اما مرور مسیر رقابت نامزدها در دستیابی به دروازههای کاخ سفید نشان میدهد چرا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، جدای از تمامی هیاهوهای رسانهای، به دلیل ماهیت و روند چندمرحلهای و مبهم خود به عرصه نمایشی جهانی بدل شده است.
نامزدهای حزبی که پس از پیروزی در انتخابات درونحزبی و بدون کوچکترین تهدیدی از سوی نامزدهای مستقل، در مجامع ملی دموکراتها و جمهوریخواهان بلیت ورود به دور نهایی رقابتها را دریافت میکنند، باید تلاش کنند تا در انتخابات مردمی که با اتکا به سیستم الکترالکالج برگزار میشود، بر رقیب خود پیروز شوند.
در سیستم انتخابات الکترال، هر ایالت تعداد مشخصی انتخابکننده دارد. تعداد نفرات در فهرست انتخابکنندگان هر ایالت برابر است با تعداد سناتورها و نمایندگان مجلس نمایندگان در آن ایالات. هر ایالت فارغ از هر چیز دو سناتور دارد، اما تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس نمایندگان بستگی به تعداد مناطق آن ایالت دارد. جمعیت بیشتر هر ایالت بهمنزله مناطق بیشتر و طبیعتا تعداد نمایندگان بیشتر در مجلس نمایندگان خواهد بود. انتخابات الکترال در ماه دسامبر برگزار میشود و به منزله مرحله دوم انتخابات آمریکا بعد از انتخابات مردمی یا عمومی است.
بهاینترتیب، پس از اتمام انتخابات مردمی در هر ایالت، نامزدی که بیشترین رأی را در آن ایالت کسب کند، براساس قاعده «برنده-همه-را-میبرد»، در آن ایالت پیروز میشود. پیروزی نامزدی خاص در ایالت به این معناست که فهرست انتخابکنندههای آن نامزد در انتخابات الکترال ماه دسامبر شرکت میکنند. قاعده برنده-همه-را-میبرد در همه ایالات بهجز دو ایالت نبراسکا و مِین برقرار است.
در این دو ایالت هرکس به نسبت رأیی که کسب میکند انتخابکننده به کالج الکترال میفرستد. براساس قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور و معاون او با رأی ٥٣٨ نفر هیأت انتخابکننده انتخاب میشوند. بنابراین هر نامزدی که بتواند بیش از نصف آرا یعنی ٢٧٠ رأی از ٥٣٨ رأی را کسب کند، رئیسجمهور ایالات متحده خواهد شد.
کدام نامزد برای اعراب بهتر است این پرسشی است که بارها در جهان عرب تکرار شده؛ میگویند کدامیک از نامزدهای انتخابات آمریکا از نظر کشورهای عربی لیاقت و صلاحیت بیشتری دارد و میتواند مسائل منطقه را بهتر حلوفصل کند؟
بدون اینکه بخواهیم وارد شاخ و برگهای متعدد روند تصمیمگیریها در داخل آمریکا شویم، باید گفت مسئلهای در ایالات متحده آمریکا هست که آن را از هر دولت دیگری حتی در بین متحدان اروپاییاش متمایز میکند؛ این ویژگی خاص در مراکز فکر سیاسی یا همان (Tink Tanks) نهفته است که تاکنون درباره آنها و نفوذشان صدها کتاب نوشته شده؛ این اتاق فکرها در مجموع یک دولت غیررسمی و در سایه را تشکیل میدهند که بهصورت موازی با نهادهای رسمی فعالیت میکنند.
این پدیدهای مختص آمریکاست و در یک صد سال گذشته اثر مهمی در برجستهکردن نقش آمریکا در کل جهان داشته است. گسترش این مراکز - که به تعبیری تا هزارو ٢٠٠ مرکز میرسد- بهصورت موازی با اوجگیری آمریکا و کسب رهبری در سطح جهانی همراه بوده است. اگر به پرسش نخست این مطلب برگردیم و بخواهیم سیاست رئیسجمهوری جدید آمریکا را بفهمیم، باید به این نکته توجه کنیم که اساسا در آمریکا رؤسای جمهوری اشراف کافی و عمیق بر مسائل سیاست خارجی ندارند؛ هرچند در دوران آنها دستاوردهای سیاسی و بینالمللی مهمی به دست آمده باشد، دلیلش هم آن است که آنها به کارشناسان خود بهویژه آنهایی که به این اتاق فکرها تعلق دارند، اعتماد میکنند.
یکی از این رؤسای جمهور «هری ترومن» بود که اطلاعی از سیاست خارجی نداشت، او، این نقص خود را با مشتی کارشناس با تجربه که شناخت عمیقی از جهان داشتند، پر میکرد؛ یکی از آنها «جورج مارشال» بود که بعدها وزیر خارجه شد. دیگری « دین اچیسون» بود که به او ستون دیپلماسی جدید میگفتند؛ نخستین کسی که پیمان ناتو را بنیان گذاشت. آنان در دولت ترومن نیز کار میکردند؛ همین افراد بودند که طرح مارشال را ارائه داده یا در این زمینه نهادهای بینالمللی مهمی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را تأسیس کردند.
اتاق فکرها در آمریکا نقش مهمی در این کشور دارند و موجب کارآمدی رئیسجمهور میشوند. هر رئیسجمهوری با شروع دوران خود گروهی از معاونان و مشاوران را تشکیل میدهد؛ اینها از بین کارشناسانی انتخاب میشوند که بیشترین نزدیکی را به تفکر او دارند. گاه اتفاق میافتد که نظریه یا پیشنهادهای یکی از همینها بهصورت رسمی به اساس سیاست خارجی آمریکا در یک دوران تبدیل میشود.
از آنجا که به حکم قانون اساسی آمریکا و نظام سیاسی این کشور، اعلام سیاست خارجی برعهده رئیسجمهور است، واقعیتها نشان میدهد این نیروها جدا از هم نیستند و بهصورت فردی عمل نمیکنند؛ برای مثال آمریکاییها نظام سیاسیشان را میشناسند و میدانند بهشدت تحتتأثیر دو گروه فشار به نام لابیها و گروههای ذینفع است؛ اولی با برخی از کشورهای خارجی در ارتباط است و از هر سیاستی که بهنفع آنها باشد، حمایت میکند؛ مثل لابی یهودیان. دومی بیانگر حضور همه مؤسساتی است که منافع متعددی را در ساختار نظام حاکم بر کشور دنبال میکنند؛ مانند گروه دفاع از حقوق داشتن سلاح یا امپراتوریهای بزرگ اقتصادی و کارخانههای تولید سلاح در آمریکا.
از صدها کتابی که در آمریکا منتشر شده میتوان بسیاری از این گروههای نفوذ را شناسایی کرد؛ اینها با کمکهایی که به اتاق فکرها میکنند یا بهلحاظ ایدئولوژیک با آنها سنخیت دارند، از همکاریهای آنها برخوردار میشوند. سال گذشته بحثی در کنگره مطرح شد که به تأثیر کشورهای خارجی بر عملکرد این اتاق فکرها اشاره میکرد و میگفت، برخی از دولتهای خارجی با ارائهدادن میلیونها دلار، در این اتاق فکرها نفوذ کردهاند.
نظام سیاسی آمریکا بهشدت پیچیده است؛ هرکس وارد کاخ سفید میشود باید بداند گامهای خودش را چگونه بردارد که منافع همه این گروههای نفوذ را در نظر داشته یا مطمئن باشد فاصلهگرفتن از یکی از این گروهها به چه قیمتی برای او تمام میشود. به این ترتیب میشود گفت در نهایت هرکسی رئیسجمهوری آمریکا میشود، ناگزیر تفکرش را از همان تشکیلات در سایه میگیرد.
حال اگر در جهان عرب کسی بپرسد کدامیک از اینها بهتر است، باید پیش از آن دانسته باشد که هر دوی این نامزدها از درون این نظام برخاسته و هیچکدام قادر به تصمیمگیری خارج از قواعد موجود در این نظام نیستند. بااینحال یک قاعده دیگر هست که نمیتوان آن را نادیده گرفت و آن اینکه باوجود داشتن تفکراتی ثابت، سیاست خارجی آمریکا براساس توازن قوا شکل میگیرد، به این معنا که توازن بین رئیسجمهور و دولتش از یک طرف و سایر قدرتهای نظام جهانی از جهت دیگر در چه وضعیتی است.
اگر این توازن به نفع طرف خارجی باشد، تصمیمگیران واشنگتن در اولویتهای خود تجدید نظر خواهند کرد، زیرا نمیخواهند با آن برخوردی داشته باشند. آمریکا همین است دیگر.
هیلاری کلینتون در آرای الکترال پیشتاز استدر چند هفته گذشته دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، تمام توان خود را بر سفر به ایالتهای مختلف این کشور متمرکز کرده است؛ از ایالتهایی پرجمعیت و سرنوشتساز تا ایالتهایی که نقش کمتری در برد و باخت دارند. این برنامه سفری را بسیاری از ناظران تحسین کردهاند اما همین سفرهای تأثیرگذار نشاندهنده بزرگترین چالش حال حاضر ترامپ است: هنوز مشخص نیست او کجا و چگونه پیروز میشود.
برعکس او، هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، میداند که در ایالتهایی که روی هم ٢٧٠ آرای الکترال به همراه دارند، پیشتاز است. ترامپ اما بهدرستی نمیداند در کدام ایالتها شانس بیشتری دارد و از همین رو نمیداند باید تلاشهای خود را روی کدام ایالتها متمرکز کند. این البته به این معنا نیست که ترامپ از همین حالا مغلوب است چراکه همه چیز میتواند پای صندوقهای رأی تغییر کند اما حتی اگر او برنده ایالتهایی مثل آریزونا، آیووا، اوهایو، یوتا، کارولینای شمالی، فلوریدا و نیوهمپشایر باشد، باز هم راه درازی تا پیروزی نهایی دارد.
هنوز مشخص نیست که او بتواند در این ایالتها پیروز باشد اما او در آیووا و یوتا شانس بیشتری دارد و در نظرسنجیهای تلفنی دو ایالت کارولینای شمالی و فلوریدا هم عقب افتاده است، هرچند رقابت نهایی در این ایالتها بسیار تنگاتنگتر از نظرسنجیهاست؛ اما او برای راهیافتن به کاخ سفید به پیروزی در یکی از ایالتهای پنسیلوانیا، نوادا، میشیگان، ویسکانسین، کلرادو، ویرجینیا، یا شاید نیومکزیکو یا مینهسوتا نیاز دارد.
در میان همه این ایالتها تنها جایی که ترامپ در نظرسنجیها رقابت تنگاتنگی با هیلاری کلینتون داشت، ایالت نوادا بود که در این ایالت هم رأیگیری پیشتر برگزار شده و ظاهرا خبرهای خوبی منتظر ترامپ نیست. نتایج دموکراتها به لطف استقبال گسترده در میان رأیدهندگان اسپانیاییتبار، تا حد زیادی مشابه سال ٢٠١٢ است و از همین رو بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ترامپ به طور قطع بازنده این انتخابات خواهد بود. اگر به نظرسنجیها اکتفا کنیم، پیروزی دموکراتها در ایالتی مثل نوادا آسان نیست اما برخی میگویند نظرسنجیها در جلب نظر رأیدهندگان اسپانیاییتبار که عمدتا متمایل به دموکراتها هستند، عملکرد خوبی نداشته است.
ازهمین رو با توجه به آرای رأیدهندگان سفیدپوست که مرهون شعارهای ترامپ علیه مهاجران اسپانیاییزبان است، نامزد جمهوریخواهان در نظرسنجیهای این ایالت پیشتاز است. از دیگر سو اوایل امسال، ایالت پنسیلوانیا به سمت ترامپ متمایل بود اما از تابستان سال جاری و بر پایه نظرسنجیهای تلفنی مشخص شد که او دیگر در این ایالت پیشتاز نیست. آخرین نظرسنجی غیرحزبي در این ایالت حاکی از آن بود که هیلاری کلینتون با حدود چهار تا شش امتیاز از ترامپ پیشی گرفته است.
ویسکانسین یکی دیگر از امیدهای ترامپ بود، ایالتی که مثل ایالت آیووا بسیاری از دموکراتهای سفیدپوست طبقه کارگر را در خود جای داده و ترامپ در ایالت آیووا هم عملکرد خوبی داشته است. با این حال موقعیت او در میان رأیدهندگان متمایل به جمهوریخواه حومه میلواکی در ایالت ویسکانسین، چالشبرانگیز شده است. رقابت انتخاباتی در این ایالت میتواند با بازگشت این رأیدهندگان به سمت جمهوریخواهان تنگاتنگ شود اما ترامپ در نظرسنجیهای تلفنی یک سال گذشته نتوانسته حتی یک بار در این منطقه با اقبال روبهرو شود. میشیگان هم میتواند برای ترامپ سرنوشتساز باشد.
این ایالت دموکراتترین ایالت انتخابات سال ٢٠١٢ در میان ایالتهای ذکرشده بوده و در یک سال گذشته ترامپ نتوانسته در هیچکدام از نظرسنجیهاي اين ايالت از هیلاری کلینتون پیشی بگیرد. بااینحال نظرسنجیهای اخیر نشاندهنده رقابت تنگاتنگی در این ایالت است. در ایالت کلرادو تقریبا همهچیز به نفع هیلاری کلینتون است، ایالتی که بیشتر جمعیت آن تحصیلکرده و اسپانیاییتبار هستند.
فقط اخیرا یک نظرسنجی از رقابتی تنگاتنگ در کلرادو حکایت داشت اما در بیشتر نظرسنجیها، کلینتون با اختلاف از ترامپ پیشی گرفته است. وضعیت ایالت ویرجینیا هم مثل کلرادو است. نه وضعیت جمعیتی و نه نظرسنجیها برای ترامپ امیدوارکننده نیست. کمپین ترامپ امیدوار است بتواند در ایالت مینهسوتا و نیومکزیکو به پیروزی برسد اما به نظر نمیرسد این ایالتها سرنوشت انتخابات آمریکا را مشخص کنند.
ترامپ؛ سیاستمداری تازهکارفقط یک معجزه بزرگ میتواند سبب بهبودی روابط روسیه و آمریکا شود؛ روابط مسکو و واشنگتن در مسیر رویارویی قرار گرفته است و روسیه اذعان دارد که امیدی برای نوسازی همکاریها وجود ندارد. در دوره مسئولیت «هیلاری کلینتون» به عنوان وزیر خارجه آمریکا، نوسازی روابط با روسیه شروع شد، اما بسیار زود پایان یافت و جای خود را به تنشهای جدید در روابط داد. از سوی دیگر، آمریکا و اتحادیه اروپا از سال ٢٠١٤ با طرح اتهام دخالت روسیه در درگیریهای شرق اوکراین و کمک به مخالفان دولت این کشور، مجموعهای از تحریمهای گسترده اقتصادی و مالی ضدروسی را وضع کردهاند که واکنش متقابل مسکو را در پی داشته است.
تلاش برای تأثیرگذاری در انتخابات آمریکا بهنفع ترامپ، هککردن صندوقهای ایمیلی حزب دموکرات برای انتشار مطالب محرمانه و الگوگیری ترامپ از پوتین اصلیترین اتهامهای ضدروسی مطرح شده از سوي هیلاری کلینتون بود. اما نامزد جمهوریخواه بر لزوم همکاری روسیه و آمریکا در حل مسائل جهانی و توان مدیریتی برتر «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه، در مسائل بینالمللی تأکید میکرد و همچنین از مواضع مسکو در برابر بحران اوکراین خلاف دیدگاه واشنگتن و اتحادیه اروپا حمایت ضمنی کرد که در روسیه با استقبال مواجه شد.
ترامپ جمهوریخواه تاکنون در مواضع خود حملهای به روسیه نکرده است و برخی نیز معتقدند روسها علاقهمند رویکارآمدن او در آمریکا هستند. یکی از اقدامات جنجالبرانگیزی که سبب شد این انگاره در میان افکار عمومی و حتی در میان نخبگان دو کشور پدید آید که رویکارآمدن دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، به نفع روسیه است یا حتی میان آنها زدوبندی صورت گرفته، درخواست رسمی او از روسیه برای هککردن ایمیلهای هیلاری کلینتون بود. ترامپ در اظهارنظری غیرمنتظره، از روسیه خواست با نفوذ در ایمیلهای هیلاری کلینتون، ایمیلهایی را که گفته میشود گم شدهاند، پیدا کند. او حتی از این پیشتر رفت و گفت: روسیه، با شما هستم. امیدوارم که بتوانید ٣٠هزار ایمیلی را که ناپدید شدهاند، پیدا کنید. فکر میکنم با این کار مورد تقدیر رسانههای ما قرار بگیرید.
بااینهمه این پرسشی جدی است که آیا واقعا رویکارآمدن دونالد ترامپ برای روسها بهتر از هیلاری کلینتون است؟ «پاول دمیدوف»، استاد ارشد دانشگاه دولتی روابط بینالمللی مسکو، در گفتوگو با نشریه روسی «اربکا» به این پرسش پاسخ منفی داده و میگوید ترامپ یک سیاستمدار تازهکار است که هرگز عملکرد او را نمیتوان پیشبینی کرد.
به عقیده این اندیشمند روسی، کشورهای جهان و از جمله مسکو برای مقابله با چالشهای کلان به طرفی پیشبینیپذیر در کاخ سفید نیاز دارند. ضمنا برای اولینبار، به جای نامزد جمهوریخواهان، کاندیدای حزب دموکرات است که اعلام میکند روسیه دشمن آمریکاست؛ اما علت اظهارات ترامپ درباره توافق با روسیه و چین این است که آنها از آمریکا دور هستند اما ترامپ بیتجربه در امور دولتی ترجیح میدهد به جای صحبت از حل مسائل داخلی کشور به این نوع امور بپردازد.
این کارشناس ترامپ را یک عوامفریب و پوپولیست معرفی کرده و او را با شخصیت روسی معروف «ولادیمیر ژیرینوفسکی» مقایسه کرده و گفته است: نباید سیاست واقعی با مبارزه انتخاباتی قاتی شود؛ برای مثال، مگر ما سخنان ولادیمیر ژیرینوفسکی یا سیاستمداران عوامفریب مشابه او را جدی میگیریم؟ دمیدوف با اشاره به برنامه انتخاباتی هفتمادهای ترامپ تأکید میکند در برنامه انتخاباتی ترامپ هفت بند هست که هیچ کدام به روابط آمریکا با روسیه ربطی ندارد. او درباره مسکو فقط حرف میزند، بنابراین امیدبستن به قولهای او سادهلوحی خواهد بود.
از نگاه این کارشناس، کلینتون که نمونه «تندروی دموکرات» محسوب میشود؛ اولا بهخوبی واقعیات سیاست جهانی را درک میکند و ثانیا همان فردی است که هشت سال قبل بازسازی روابط با روسیه را ترتیب داد. امر سوم این است که کاندیدای دموکرات میتواند ارزشها را از منافع جدا کند و اگر توافق در مورد اول میسر نشود، مذاکره درباره امر دوم آغاز میشود. بیهوده نیست که در برنامه انتخاباتی او علاوه بر «مقابله با ولادیمیر پوتین» نوشته شده است: «هیلاری میداند که ما باید نهتنها از منافع خود دفاع کنیم، بلکه بايد در هر مورد ممکن منافع مشترک را پیدا کنیم».