bato-adv
کد خبر: ۳۱۱۷۲۰
آیا باید به ورزشکاران و هنرمندان در انتخابات شورای شهر رای بدهیم؟

از سوت و دوبنده تا میدان سیاست!

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۳ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۶
حتما شما هم این روزها عکس‌هایی را از عباس جدیدی ورزشکار و قهرمان ایرانی در شبکه‌های اجتماعی دیده‌اید. او امروز یکی از اعضای شورای شهر تهران است. در روزگاری ورزشکار محبوب و پرآوازه‌ای بود، همچون ‌هادی ساعی و همچون رسول خادم یا حتی علیرضا دبیر. هر کدام از اینها در دوره‌ای آنچنان پرآوازه بودند و محبوبیت داشتند که مردم لحظه‌به‌لحظه اخبار ورزشی آنها را خصوصا در مسابقات بین‌المللی دنبال می‌کردند. اما اکنون چه؟ آیا همچنان آن آوازه و محبوبیت را دارند؟

به گزارش شهروند، این‌روزها، تلاطم ثبت‌نام شورای شهر به اتمام رسیده و خیابان میرعماد آرامش روزهای پیشین خود را تجربه می‌کند؛ آرامشی که با به اتمام رسیدن رفت‌وآمد طالبان صندلی‌های شورا حکمفرماست. شورایی که سن‌وسالی پیدا کرده و طی‌ سال‌های متمادی چهره‌ها و افراد مشهور زیادی را به خود دیده است؛ چهره‌هایی که شورای شهر را به شورای مشاهیر بدل کرده‌اند؛ مشاهیری که کارنامه قابل‌قبولی از خود به جا نگذاشته‌اند و مطالب و تصاویر دست‌به‌دست‌شده فضای مجازی نیز بر آن صحه می‌گذارند.
 
چهره‌هایی که زمانی لنزها شهرت را برایشان به ارمغان آوردند و گروهی نیز در میادین نام‌آوری کردند و  مدال‌های رنگارنگی را به گردن آویختند و این‌بار خسته از این میادین، میدان بعدی را شورای شهر تهران دیدند؛ شهری که بارندگی حریف خط متروی آن می‌شود و دو روز بارندگی این دلشوره را به جان شهروندانش می‌اندازد که در خیابان‌ها شاهد چاله‌های پر از آب نباشند؛ شهری که خودروهای رنگارنگ در آن جولان می‌دهند و میزگردهای مختلفی برای آلودگی هوا و محیط‌زیست آن تشکیل می‌شود و باز نابسامانی و صورت نازیبای این شهر با آسمان‌خراش‌هایش، افسردگی و به‌هم‌‌ریختگی را نصیب شهروندانش می‌کند؛ شهروندانی که چشم به شورای شهر -سکانداران شهر- دوخته‌اند تا کمی از این نابسامانی‌ها بکاهد.

محبوبیت، شرط صلاحیت!
اگرچه انتخابات شوراها در زمره انتخابات رسمی کشور است اما دو مسأله آن را کمی متفاوت با سایر انتخابات می‌کند؛ یکی این‌که مرجع تأیید صلاحیت آنها شورای نگهبان نیست و این درحالی است که در وزارت کشور معیار صحیح و تبیین‌شده‌ای برای احراز صلاحیت نامزدهای شوراها وجود ندارد. معیارها و شروطی که برای مجلس کمی آسان‌تر است و برای ریاست‌جمهوری شامل اجتهاد در خبرگان، رجال سیاسی و سایر موارد می‌شود.
 
درواقع قانون و منشوری وجود ندارد تا حضور احدی از آحاد جامعه‌ را برای نام‌نویسی در هرگونه از انتخابات منع کند، اما وجود فاکتور عدم‌نیاز به تأیید صلاحیت در شورای شهر سبب‌شده افرادی که محبوبیت دارند و دلواپس عدم‌صلاحیت خود نیستند، با خیال آسوده به نامزدی و انتخابات بیندیشند، برای همین است که هر دوره شورای شهر بیش از گذشته شاهد حضور مدال‌آوران مسابقات ملی و جهانی است که آرزوی شورای شهر را دارند.  

هدف‌گذاری بلندمدت احزاب
رفتن احمدی‌نژاد از شهرداری به پاستور و سودای شهردار فعلی برای ریاست‌جمهوری سبب شده تا شورای شهر موردتوجه جناح‌ها و جریانات سیاسی قرار  بگیرد و برای همین است که ما شاهد تلاش برخی احزاب و جریانات برای ورود به شورای شهر هستیم؛ تلاشی که بهره‌بردن از چهره‌ها و محبوبیت و شهرت آنها را نادیده نمی‌گیرد و با وارد کردن آنها در لیست خود سعی دارند صندلی‌های بیشتری از شورای شهر را به خود اختصاص بدهند و برای همین است که گاها با حمایت مالی و تبلیغاتی از شهرت چهره‌ها بهره می‌برند. اما مسأله اصلی این است که چهره‌ها اکثرا سیاسیون خبره‌ای نیستند!

رأی بد
زمانی ما در میان نامزدهای متخصص به افرادی رأی دادیم و آنها را راهی شورای شهر کردیم که شناخت‌مان از آنها محدود به افتخارآفرینی‌های‌شان در میادین یا نقش‌آفرینی‌های‌شان در مقابل لنز بود. افرادی که در جایگاه اجتماعی خود چهره‌های محبوبی هستند، اما این محبوبیت نتوانسته کاری برای عدم‌آشنایی آنها در مسائل شهری کند. درواقع همین رأی‌دادن‌ها بود که سبب شد امروز با سونامی نامزدی چهره‌ها روبه‌رو باشیم؛ رأی‌دادنی که ریشه در عدم‌تبیین معیارهای صحیح برای مردم و عدم توجه و دقت جدی آنها در سپردن امور شهری به افراد متخصص دارد.  در این میان این سوال پیش می‌آید که با تجربیات گذشته آیا باید دوباره به ورزشکاران و هنرمندان رأی داد و آنها را روانه شورای شهر کرد یا نه؟

عاشقان سیاست
امامعلی حبیبی دارنده مدال طلای المپیک ١٩٥٦ملبورن نخستین ورزشکاری بود که راهی مجلس شد، البته در آن دوران قرار بود غلامرضا تختی نیز از تهران نام‌نویسی کند که روزهای آخر پشیمان شد. محمد خاتم که از نخستین کاپیتان‌های تاریخ فوتبال ایران بود، در دهه ٢٠ خورشیدی در کنار فوتبال، آموزش خلبانی را شروع کرد و مدتی بعد به انگلستان سفر کرد و پس از برگشت، خلبان اختصاصی محمدرضا شاه پهلوی شد.
 
عباس فرزانگان نیز که به‌عنوان مدافع میانی تیم‌ملی نقشآفرینی می‌کرد ناگهان در کودتای ٢٨مرداد به‌عنوان مدافع شاه قدعلم کرد و سال‌ها بعد به سمت‌هایی از قبیل وزارت پست و تلگراف رسید. فتح‌ا... مین‌باشیان نیز که در دروازه باشگاه تاج جای گرفته بود، از دنیای فوتبال به ارتش رسید و به یکی از چهره‌های شاخص ارتش بدل شد. پرویز قلیچ‌خانی ورزشکاری سیاسی بود، چون در بهمن ١٣٥٠ توسط ساواک به جرم فعالیت ضدرژیم پهلوی و عضویت در سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد، اگرچه یک ماه بعد در یک مصاحبه تلویزیونی از فعالیت‌های سیاسی و عضویت در سازمان منافقین خلق ابراز پشیمانی کرد تا این‌که نوبت به امیر عابدینی با سابقه استانداری ٣استان لرستان،خراسان و آذربایجان‌شرقی رسید و توانست در نخستین دوره انتخابات شورای شهر در کنار چهره‌هایی همچون عبدا.. نوری و سعید حجاریان در شورای شهر قرار بگیرد.
 
دومین انتخابات شورای شهر رسول خادم را به خود دید، نخستین قهرمان ورزشی که وارد دنیای سیاست شد و یک‌سال بعد برادر خادم وارد انتخابات مجلس هفتم شد؛ امیر خادم ٤٠سال بعد از امامعلی حبیبی کشتی‌گیر بازنشسته‌ای بود که به مجلس راه یافت، اما مجلس هشتم دیگر خادم را به خود ندید و از دنیای ورزش مایلی‌کهن، مربی سابق تیم‌ملی از تهران نامزد شد که رأی لازم را به دست نیاورد اما در مجلس نهم این هدایت‌ا... ممبینی، داور بازنشسته فوتبال بود که طعم شکست در انتخابات را چشید.
 
در‌ سال ١٣٩٠ محمود احمدی‌نژاد ؛ قهرمان سابق دوومیدانی، حمید سجادی را به‌عنوان وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفی کرد که در کسب این سمت ناکام ماند. درواقع در میان ورزشکاران‌ هادی ساعی، حسین رضازاده، عباس جدیدی و علیرضا دبیر به بهشت راه یافتند. البته در این میدان هنرمندان نیز نامزدی خود را در دوره‌های مختلف اعلام کردند، اما گویی هیچ‌گاه اقبال با آنها یار نبوده است، به‌عنوان مثال احمد نجفی، امین و امید زندگانی، محمدرضا عیوضی، عبدالحسین مختاباد و محمد سلوکی هنرمندانی بودند که شانس خود را در انتخابات دور چهارم شورای شهر آزمودند.

نظر مخالف
عبدالکریم حسین‌زاده- عضو کمیسیون عمران و نایب‌رئیس فراکسیون امید | یکی از علایم یا دلایل توسعه‌نیافتگی شهرها یا نحوه مدیریت شهری ما رویکرد و نگاه اشتباه‌مان به شیوه انتخاب اعضای شورای شهر در بسیاری از شهرها به‌خصوص کلان‌شهرها بوده است. اساسا در این‌ شهرها نگاه‌های سیاسی و گاها ابزاری به شورای شهر اولویت داشته به نگاه تخصصی، توسعه‌طلبانه و توسعه‌گرایانه به شهر. البته نتیجه قابل مشاهده این است که اغلب شهرها دچار انحراف معیار شده‌اند.
 
در حال‌حاضر ما در شهرهای‌مان چیزی حدود ١٨میلیون جمعیت حاشیه‌نشین داریم، به‌خصوص در کلان‌شهرها. بنابراین اگر به‌دنبال درمان اساسی مسائل شهری به‌خصوص کلان‌شهرهایی همچون تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و... باشیم باید چیدمان و گزینش اعضای شورای شهر از یک‌سری شاخص‌های تخصصی و از شاخص‌هایی که همسو با وظایف و اختیارات شوراست، برخوردار باشد. شهرداری‌ها در کشورهای توسعه‌یافته وظایف متعدد و گوناگونی دارند، منتهی شهرداری در ایران وظایف متعدد و گوناگونی را به‌عهده ندارد، بنابراین براساس وظایفی که بر دوش شهرداری است و شورای شهر ابزار نظارتی این شهرداری است، این الزام را به‌وجود می‌آورد که مردم در گزینه‌های متخصص، کارآمد و گزینه‌هایی که تجربه‌های اجرایی و حضور در بسترهای مدنی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی  را داشته‌اند، انتخاب کنند و صرف استفاده از گزینه‌هایی که نوعا یا به عبارتی چهره‌ عرصه‌های هنری و ورزشی شده‌اند و از این مسأله بهره می‌برند و خواهان ورود به شورای شهر هستند، مطمئن باشند که خروجی بهتر از چیزی که طی این سالیان متمادی در شهر داشتیم، نخواهیم داشت.
 
ما در بسیاری از شهرها شاهدیم که شهردارها تبدیل به شهردار شورای شهر می‌شوند تا شهردار شهر، لذا تصور من این است که شاخص‌های کارآمدی، شاخص تجربه و حتی شاخص‌ تخصص‌های مرتبط مثل شهرسازی، معماری، طراحی شهرداری، برنامه‌ریزی شهرداری، جامعه‌شناسی شهری، روانشناسی محیطی و... اولویت‌هایی هستند که مورد توجه باید قرار بگیرند، البته در کنار آنها سوابق تجربی و مدیریتی در فضای شهری از فاکتورهایی هستند که نمی‌توان به راحتی از کنار آنها گذشت.
 
البته این شائبه نیز در جامعه وجود دارد که شهرت چهره‌ها ابزاری شده برای جناح‌ها و احزاب مختلف، البته من مشکل اصلی را در این مورد نبود خود احزاب می‌دانم. ما اگر احزاب پخته، کارآمد و دقیق داشته باشیم،به‌زعم تفکر موجود در جامعه به این شکل سیاسی‌شدن ایراد ندارد. همین احزاب موجود هم اگر بیایند لیست ارایه بدهند، به شرط این‌که شاخص‌هایی که برای تدوین لیست‌شان انتخاب می‌کنند، شاخص‌های تخصصی و کارآمدی باشد و افراد منتخب از تجربه لازم و دانش علمی برخوردار باشند، هیچ ایرادی به آن وارد نیست، بالاخره در همه جای دنیا جریانات سیاسی از ترکیه کشور همسایه ما گرفته تا کشورهای توسعه‌یافته اروپایی، انتخابات شورای شهر و حتی انتخاب شهردار از مولفه‌های اساسی توسعه جامعه مدنی است، منتهی در همین جوامع نیز جهت‌دهی‌های احزاب، جهت‌دهی‌های تخصصی است و جریان‌های سیاسی از میان افراد و گزینه‌های خود، کارآمدترین را انتخاب می‌کنند؛ عاملی برای توسعه. اگر احزاب با این رویکردها و شاخص‌ها ورود پیدا کنند، دو مسأله را تأیید می‌کنند؛ یکی این‌که به مردم این اعتماد را برمی‌گردانند که شورای شهر و شهرداری، ابزاری برای ایجاد رانت و توسعه‌ ناموزون شهر نیست و دوم این‌که کارآمدی را به شورای شهر برمی‌گردانند که خود عاملی است برای برگشت اعتماد به خود احزاب.   

نظر موافق
اسماعیل دوستی- عضو شورای شهر
ورزشکاران و هنرمندان جزیی از این جامعه هستند و شهروند تهرانی به حساب می‌آیند، پس مانعی برای حضور آنها در شورای شهر وجود ندارد. شورای شهر تنها به مهندس نیاز ندارد و هنرمندان و ورزشکاران نیز می‌توانند با حضورشان در شورای شهر پیگیر مشکلات بخشی از جامعه که هنرمندان و ورزشکاران هستند، باشند.
 
عکس‌العمل حال حاضر جامعه نسبت به نامزدی این قشر از جامعه درواقع بازتاب مواردی بود که طی‌ سال گذشته در پی مسائلی در فضای مجازی نشر پیدا کرد و تا حدودی نیز به این قشر بی‌مهری داشت، البته یکی از دوستان در به وجود آمدن این فضا و نگرش بی‌تاثیر نبود، چون متاسفانه در محافل خود را بیش‌ازحد در معرض گذاشت و این مسأله انعکاس منفی داشت و در ادامه فضا را برای حضور ورزشکاران و هنرمندان  در شورای شهر منفی کرد. کاندیداتوری اقشار مختلف در محلی همچون شورای‌شهر هیچ منعی ندارد، به شرط آن‌که افرادی که به عضویت شورای شهر درمی‌آیند، از مدیریت شهری، مشکلات و کاستی‌های شهر اطلاع داشته باشند و گوشه‌چشمی به ظرفیت‌های شهر.
 
البته این افراد باید از شهر و مسائل آن آگاهی داشته باشند، در سطحی که بتوانند طرح و برنامه‌ای برای حل و از میان برداشتن‌شان ارایه کنند. در این‌که این تفکر در جامعه وجود دارد که چهره‌های شناخته‌شده عرصه‌های مختلف برای رأی‌‌آوردن جناح‌های مختلف در لیست قرار می‌گیرند، شکی نیست و نمی‌توان آن را کتمان کرد و این درحالی است که شورا محلی است که باید از سیاست و جناح‌بندی به‌دور و تنها دغدغه‌اش شهر و مسائل شهروندی باشد، به‌جز در دو زمینه؛ یکی انتخاب شهردار و دیگری انتخاب هیات‌رئیسه و در سایر موارد کارشناس خبره‌بودن مثمرثمرتر خواهد بود.
 
اگرچه من به‌شخصه با حضور هنرمندان و ورزشکاران در شورای شهر موافق هستم اما باید این نکته را نیز متذکر شوم که در دوره چهارم اعضایی بودند که در واکنش به برنامه‌ها و طرح‌های ارایه‌شده تنها سکوت پیشه می‌کردند، درحالی‌که شایسته است فردی که مسئولیتی به‌عهده می‌گیرد، منشأ اثر باشد. شورای شهر به متخصصان در عرصه‌های مختلف نیاز دارد، چون شهر مجموعه‌ای از همین تخصص‌ها با نیازمندی‌های مختص به خود است، با رعایت این مسأله که اعضا به مسائل و راه‌حل‌های احتمالی اشراف داشته باشند و در زمان نامزدی دغدغه شهر و انگیزه بهبود شرایط پیش‌زمینه کاندیداتوری‌شان باشد.  

نظر کارشناس
وحید نوروزی- شهردار منطقه ١٨ و کارشناس مدیریت شهری: شهر موجود زنده‌ای است، نه مجموعه‌ای از ابزار و وسایل؛ سیمان و ماشین و خیابان‌ها. البته علم مدیریت شهری نیز بر این تعریف صحه می‌گذارد و شهر را چنین تعریف می‌کند: شهر موجود زنده‌ای است که از مجموعه ابزار تشکیل شده که عضو اصلی آن را مردم تشکیل می‌دهند؛ اعضایی که برای سهولت زندگی شهری سازمان‌ها، نهادها و مجموعه‌های مختلفی را با نام‌های متفاوت ایجاد کرده‌اند.
 
شورای شهر یکی از این مجموعه‌هاست که در ادامه حیات شهر و سهولت زیست در شهر نقش مهمی را به‌عهده دارد؛ نقشی که در اهمیت آن می‌توان گفت مغز متفکر این موجود زنده شورای شهر است و هرگونه خلل در این مغز ایجاد مشکل در شهر است؛ تاثیرگذاری مستقیم. در میان نهادها و سازمان‌ها، شهرداری نقش بازوان توانمند شهر را بازی می‌کند، بازوانی که هدایت آن با مغز متفکر است تا او را در حرکت در مسیر درست یاری کند و برهمین اساس است که تخصصی‌شدن مغز متفکر- شورای شهر- این موجود زنده اهمیت بالایی دارد، چون فاکتور لازم و ضروری پویاتر و سالم‌تر شدن شهر به حساب می‌آید.
 
درواقع تخصصی‌شدن این مجموعه مسیر را برای رسیدن به هدف نهایی که همان شهر آرمانی است، هموار می‌کند، البته در فضای موجود تندروی‌هایی برای نامزدی اقشار مختلف به وجود آمده و این درحالی است که این نکته مغفول مانده است که شورای شهر به همه تخصص‌ها و سلایق نیاز دارد.
 
هنرمند و ورزشکار و روزنامه‌نگار و طبیب بخشی از این جامعه هستند و به اندازه همه اقشار حق دارند خود را نامزد شورای شهر کنند، البته با درنظر گرفتن میزان تاثیرگذاری مثبت در این مجموعه. شهر که ما آن را موجود زنده محسوب می‌کنیم، به هنر و آگاهی نیز نیازمند است؛ نیازی که حضور هنرمندان می‌تواند آن را مرتفع کند و با حضور خود  در شورای شهر در این حیطه ورود کرده و با تخصص خود به بهبود و سوق پیداکردن آن به سمت ایده‌آل کمک کند.
 
با این تفاسیر نمی‌توان به‌طورکلی حضور این اقشار را از بیخ‌وبن اشتباه بدانیم. به‌نظر می‌رسد حضور یکی‌، دو نفر از این اقشار که دانش و تخصص حیطه فعالیت خود را دارند و از مدیریت شهری باخبرند، می‌تواند در شورای شهر مثمرثمر باشد، البته این شرایط درحالی می‌تواند موثر باشد که شورا درگیر سیاست نباشد، چون در چنین وضعیتی بی‌شک ورود هر فردی از هریک از اقشار جامعه می‌تواند منجر به موفقیت نسبی شورای شهر در حیطه فعالیتش شود.
 
دلیل این ادعا نیز این است؛ زمانی که فردی وابسته به جناح خاصی در چنین مجموعه‌ای ورود می‌کند نمی‌تواند برخلاف جناح خود نظر یا طرحی را ارایه کند، اگرچه به‌شخصه ایده‌ها و برنامه‌های خوبی داشته باشد. درحقیقت این شائبه در جامعه وجود دارد که چهره‌ها از طرف جناح‌های مختلف برای کسب آرا کاندیدا می‌شوند، اگرچه این امکان نیز وجود دارد که واقعیت چیز دیگری باشد. به‌طورکلی باید این مورد را درنظر گرفت که تا زمانی انتخابات جناحی است، شورای شهر موفقیت نسبی روبه‌پایینی را تجربه خواهد کرد.

تجربه دیگران
از ‌هالیوود و رینگ بوکس تا دنیای سیاست
چهلمین رئیس‌جمهوری آمریکا در ٢١سالگی فعالیت هنری خود را با کار در ایستگاه‌های رادیویی کوچک آغاز کرد تا این‌که توانست به‌عنوان گزارشگر ورزشی استخدام شود؛ هر گزارش ١٠دلار. زندگی در ١٩٣٧ چهره جدیدی از خود به رونالد ریگان ٢٦ساله نشان داد و او برای ورود به‌ هالیوود تست بازیگری داد و موفق شد با کمپانی برادران وارنر قراردادی ٧ساله امضا کند، البته تا مدت‌ها تنها در فیلم‌های درجه ٢ بازی کرد.
 
طی ٢٧سال ریگان در ٦١فیلم نقش‌آفرینی کرد که آخرین آن «مرگ یک قاتل» به کارگردانی «دان سیگل» در‌سال ١٩٦٤ بود. جاذبه سیاست ریگان را بر آن داشت تا از‌ سال ١٩٦٦ با شرکت در انتخابات فرمانداری ایالت کالیفرنیا را آغاز کند؛ سمتی که او به‌عنوان سی‌وسومین فرماندار به آن تکیه زد و تا‌ سال ١٩٧٥ همچنان آن را حفظ کرد.‌ سال ١٩٨٠ برای رونالد به‌یادماندنی شد، چون توانست «جیمی‌ کارتر» را شکست بدهد و به‌عنوان چهلمین رئیس‌جمهوری آمریکار کار خود را شروع کند. ریگان که به بیماری آلزایمر مبتلا شده بود در ٩٣سالگی یعنی در‌ سال ٢٠٠٤ بدرود حیات گفت.

جورج مورفی که در‌ سال ١٩٥٠برنده جایزه اسکار شد، فعالیت هنری خود را از‌ سال ١٩٢٧ با رقص و آواز در برادوی (تئاتر آمریکا) شروع کرد، البته بازی در فیلم «حادثه مرزی» برای او خوش‌یمن بود و عضوی از ‌هالیوود شد و خیلی زود به شهرت رسید و بعدها توانست به‌طور پنهانی سمت معاونت کمپانی «تکنی‌کالر» را به‌عهده بگیرد؛ کمپانی که سازنده فیلم‌هایی چون «بربادرفته» و «جادوگر شهر آواز» است. مورفی برای رسیدن به سنای آمریکا در ‌سال ١٩٦٤ رقابت تنگاتنگی را پشت‌سر گذاشت و موفق شد تا ‌سال ١٩٧١ در این سمت باقی بماند.

فرماندار کالیفرنیا که علاقه زیادی به بدنسازی داشت از ١٥سالگی بدنسازی را شروع کرد و در ٢٠سالگی قهرمان جهان شد، البته شهرت آرنولد شوارتزنگر به دنیای ورزش محدود نشد بازی در فیلم‌های «نابودگر»، «دروغ‌های حقیقی»، «دور دنیا در هشتاد روز» و... سبب شد در ‌هالیوود به شهرت برسد. در‌ سال ١٩٨٨ آرنولد به‌عنوان مشاور ستاد انتخاباتی بوش مشغول به کار شد و همین مسأله سبب شد تا او طی سال‌های ١٩٩٠ تا ١٩٩٣ رئیس انجمن ورزش و تناسب اندام دولت بوش شود. البته دوسال پس از آن نیز نماینده هلال‌احمر شد تا این‌که در ‌سال ٢٠٠٣ به جای «گری دیویس» فرماندار کالیفرنیا شد. او در ‌سال ٢٠٠٥ به‌عنوان بهترین و محبوب‌ترین سیاستمدار‌ سال انتخاب شد.

مارات سافین، بازیکن مستعدی که نمی‌توانست خشمش را مهار کند، پس از قهرمانی در دوگرنداسلم بازنشسته شد. مرد پیشین شماره یک تنیس جهان در ٣١سالگی توانست وارد مجلس روسیه شود.

روماریو یکی از بزرگترین مهاجمان تاریخ فوتبال بود که در ‌سال١٩٩٤به همراه برزیل قهرمان جام‌جهانی شد و عنوان بهترین بازیکن مسابقات را به خود اختصاص داد. او که یکی از مخالفان برگزاری جام‌جهانی در برزیل بود و فعالیت‌های سیاسی مختلفی نیز برای این مخالفت انجام داد در‌ سال ٢٠١٠ به‌عنوان یکی از اعضای حزب سوسیالیست برزیل وارد مجلس ایالتی بزریل شد. روماریو در‌ سال ٢٠١٤ که ٤٨سالگی را تجربه می‌کرد در انتخابات مجلس سنا شرکت کرد و با کسب ٦٣,٤درصد آرا راهی مجلس شد؛ بیشترین رأیی که یک نامزد سنا از ریودوژانیرو  به‌دست آورده بود.

 ویتالی کلیچکو یکی از بهترین بوکسورهای سنگین وزن تاریخ بوکس جهان است که هیچ بوکسوری نتوانست او را کف رینگ بیندازد. ویتالی تنها دوبار شکست را در رینگ تجربه کرد؛ یک‌بار به دلیل شکافتن ابرویش و بار دوم مصدومیت شانه‌اش. او تنها بوکسوری است که تا مقطع دکترا درس خوانده است. حمایت ویتالی از ویکتور یوشچنکو در انقلاب نارنجی اوکراین سبب شد در‌ سال ٢٠٠٥ به‌عنوان مشاوره رئیس‌جمهوری برگزیده شد. کلیچکو از رهبران حزب اتحاد دموکراتیک اوکراین برای اصلاحات و عضو پارلمان این کشور است.  

کوین جانسون چهره‌ای است که کمتر هوادار جدی بسکتبال است که او را نشناسد؛ چهره‌ای که ١٢‌سال در لیگ حرفه‌ای بسکتبال آمریکا بازی کرد، البته او سابقه بازی در تیم کلیولند کاوالیرز را هم دارد. کوین در‌ سال ٢٠٠٨ در انتخابات شهرداری ساکرامنتو پیروز شد تا نخستین شهردار سیاه‌پوست این شهر نام بگیرد.

مانی پاکیائو نخستین و تنها بوکسور جهان است که در ٨وزن مختلف قهرمان جهان شده است. او با ١٠بار قهرمانی در بوکس جهان یکی از پردرآمدترین ورزشکاران جهان به شمار می‌آید. این بوکسور چپ‌دست‌ سال ٢٠١٠ به‌عنوان نماینده مجلس پانزدهم فیلیپین انتخاب شد و در‌ سال ٢٠١٣ نیز توانست برای ورود به مجلس رأی مردم را به دست بیاورد.
برچسب ها: ورزش ورزشکاران
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین