bato-adv
کد خبر: ۳۱۱۹۲۱
میثم قهوه‌چیان

ورود رئیسی؛ تغییر آرایش سیاسی

ورود حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی را می‌توان بلوغ جریان تندرو در مقابل میانه‌رو دانست. این در حالی است که سیاست در ایران از تقابل اصلاح‌طلب-اصول‌گرا به تقابل میان‌ میانه‌رو-تندرو تغییر جهت می‌دهد و می‌توان شاهد تغییر آرایش جریان‌های سیاسی در ایران بود.
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۳ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶
میثم قهوه چیان؛ حضور ابراهیم رئیسی به عرصه انتخابات به منزله اتحاد اصولگرایان قلمداد می‌شود، اما به نظر می‌رسد باید این واقعه را در نسبت با طیف‌های گونه‌گون اصولگرایی ارزیابی کرد. اصول‌گرایان طیف گسترده‌ای از فعالان سیاسی پس از انقلاب اسلامی هستند که با ابتناء به ارزش‌های انقلاب اسلامی، از پیروی کامل از مقام معظم رهبری، سیاست ضدغربی، ارزش‌های فرهنگی اسلامی، عدالت و ... دفاع می‌کنند.
 
نیم نگاهی به انتخابات مجلس در سال 94 نشان می‌دهد که جریان اصولگرایی دیگر مانند گذشته حضور یکپارچه و مستقلی ندارد چرا که بخشی از آن با همکاری جناح اصلاح‌طلب در قالب، عنوان میانه‌روها همکاری کرد و لیست مشترک ارائه داد. اما در سر دیگر طیف گروه‌هایی همچون جبهه پایداری، ایثارگران، رهپویان یا یاران سابق احمدی‌نژاد به هیچ عنوان حاضر به همکاری حتی با بخش میانه‌رو جریان اصولگرایی نبودند. این روند البته در سالهای اخیر مصداق فراوان داشته است و به همین دلیل هم وحدت برای جریان اصولگرایی محال بوده است.
 
اکنون بخش تندرو اصولگرایی تمام قد از حضور سیدابراهیم رئیسی حمایت کرده است و بخش میانه‌رو اصولگرایی نیز به نظر می‌رسد به مانند گذشته دو شقه شده بخشی مردد و بخشی هم تمام قدم پشت سر حسن روحانی رفته است.
 
زایش
اسفند 94 را باید تاریخ تولد جناح میانه‌رو دانست. این جناح محصول نزدیکی اصلاح‌‍طلبان به اصول‌گرایان بود. آورده حامیان دولت، سازندگی و اصلاحات و آورده حامیان ناطق نوری و علی لاریجانی مجوز و تائید صلاحیت بود.
 
 لیست‌های گام دوم نه به امید مجلسی اصلاح‌طلب که به منظور تعدیل قوه قانون‌گذار بسته شد و بسیاری از اصول‌گرایان در آن راه یافتند و به واسطه اعتبار «تکرار می‌کنم» از رای مردم برخوردار شدند.
 
 اصول‌گرایان اگر چه پیش‌تر «راست» یا «محافظه‌کار» خوانده می‌شدند، با بازتعریف خود حول تبعیت از مقام معظم رهبری، سیاست‌های ضد غربی، ارزش‌های فرهنگی اسلامی، عدالت و ... آرایش جدیدی یافته‌اند. اصلاح‌طلبان نیز اگرچه پیشتر «پیروان خط امام» یا «چپ» خوانده می‌شدند با تاکید بر ضرورت اصلاح سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، قانون‌گرایی، تنش‌زدایی و منافع ملی در سیاست خارجی و آزادی فعالیت‌های خود را تداوم بخشیدند.
 
 آنچه پس از رویداد‌های 88 رخ داد این بود که اصلاح‌طلبان درجه یک و نام‌آورتر نتوانستند به صورت مستقل وارد فضای سیاسی شوند و این جناح ذیل نوعی پراگماتیسم سیاسی، میانه‌رو شده و با نیروهای کمترشناخته شده دست دو یا نیروهای دست سه و چهار خود وارد عرصه سیاست شد.
 
 این سیاست نزدیکی به اصول‌گرایان میانه‌رو را انتخابات 92 اقتضا می‌کرد. هرچند بتوان گفت ائتلاف با هاشمی جناح‌بندی سیاسی را تغییری اساسی نمی‌داد، زیرا وی سال‌ها پیش دیگر اصول‌گرا به معنای تشکیلاتی خوانده نمی‌شد، اما بی‌شک تبار جناح میانه‌رو را باید به سال‌های 84 بازگرداند، زمانی که ریاست سابق مجمع تشخیص مصلح نظام حمایت تشکل‌های اصول‌گرا را از دست داد.
 
 هم‌ز‌مان با این رویداد، دولت احمدی‌نژاد در ائتلاف روشن و نانوشته با اصولگرایان، روز به روز اقبال مردمی به این جریان را با مخاطره روبرو می‌کرد. انتخابات 92 روزی بود که اصول‌گرایان با همه طیف‌های خود طعم شکست را چشیدند و این باعث جدایی میانه‌روهای اصول‌گرا از تندروهای این جریان شد.
 
 حالا به نظر می‌رسد تقابل اصلی در سیاست ایران به جای اصلاح‌طلب-اصول‌گرا به میانه‌رو-تندرو تغییر داده باشد. محل نزاع در دوگانه اول اهداف و در دوگانه دوم روش‌های سیاسی است. هرچند آرایش سیاسی پیشتر بر مبنای ایدئولوژیک بود، به نظر می‌رسد تقابل کنونی بر مبنایی خارج از حوزه سیاسی باز می‌گردد.
 
جدید اما مدعی
تندروها می‌توانند در هر فکر و جناحی وجود داشته باشند. همان‌طور که ما می‌توانیم اصول‌گرای تندرو داشته باشیم، می‌توانیم اصلاح‌طلب تندرو هم داشته باشیم، اما تندروها معمولا مجوز لازم برای فعالیت سیاسی را دریافت نمی‌کنند.
 
به نظر می‌رسد جریان جدید، نه تنها مشکلی برای مجوز فعالیت‌ سیاسی‌شان نداشته باشد، بلکه چهره‌هایی مانند آیت‌الله مصباح، حجت‌الاسلام پناهیان و ... حمایت خود را از ایشان اعلام می‌کنند. از این رو اطلاق «تندروی» نه به هر فکر و اندیشه که به بخشی از اصول‌گرایان است.
 
تندروهای اصولگرا، جریانی جدید اما مدعی هستند. آنها فکر می‌کنند که جریان اصول‌گرایی از زبان آنها باید بیان شود، این جناح تن به هیچ اجماعی زیر پرچم اصول‌گرایان میانه‌رو نمی‌دهند. نگاهی به عدم اجماع این جناح در سال‌هایی به زعامت ناطق‌نوری و سپس آیت‌الله مهدوی‌کنی این مسئله را نشان می‌دهد. این جریان خود را اصول‌گرا نمی‌داند.
 
 هر چند چهره‌هایی مانند بذرپاش چند صباحی نیست که وارد گود سیاست شده‌اند، اما ادعای ایشان بسیار است. جناح تندرو بر چهارچوب‌های اصول‌گرایان مواردی از قبیل مبارزه همیشگی با فتنه، برجام و تجدد را افزوده‌اند. نیم نگاهی به موسسات فکری این جریان نشان می‌دهد که ایشان پیوسته به دنبال قلب علوم انسانی به گونه‌ای از علم اسلامی ذیل فقه و یا نهاد دینی هستند.
 
 این جریان نوظهور را می‌توان مستظهر به تاسیس محمود احمدی‌نژاد دانست، هرچند حالا احمدی‌نژاد دیگر «فعلا» رد صلاحیت شده است. سعید جلیلی در آب نمک این جریان خوابید، اما فعلا به جایی نرسیده و حالا به سمت رئیسی حرکت کرده است. تشکل‌هایی جدید مانند «جبهه پایداری» را می‌توان بازوی تشکیلاتی این رویکرد سیاسی دانست و «جمنا» نیز به سمت آن راهنمای خود را روشن کرده است.
 
 ورود رئیسی؛ تغییر آرایش سیاسی
معلوم نیست که ورود رئیسی به انسجام تندروها منجر شود، اما بی‌شک او برجسته‌ترین فردی است که این جریان از او حمایت خواهد کرد. او هرچند جوان است اما سن و وجه‌اش سنگین‌تر از نورسیده‌های دیگر سیاسی است. ورود رئیسی به عنوان یک گزینه قابل توجه به جریان میانه‌روی معنا داده است.
 
 پیش از ورود رئیسی، انتخاب روشن بود و همگان احتمال بالایی می‌دادند که روحانی به ریاست خود ادامه خواهد داد، اما حالا دیگر وضع تغییر کرده است. حالا میانه‌روهایی مانند ناطق‌نوری که زمانی ستون خیمه اصول‌گرایان بودند هم پشت حسن روحانی قرار گرفته‌اند.
 
 رئیسی علاوه بر سیادت، از عناوینی چون مبارزه با فساد و تبعیض، پیرو سیاست‌های مقام معظم رهبری، خادم حرم مقدس رضوی و ... استفاده کرده و خود را در مقابل حسن روحانی تعریف خواهد کرد.
 
 ورود رئیسی بلوغ سر تیز جریان اصولگرایی است. وی خود را نه اصول‌گرا و نه اصلاح‌طلب می‌داند. «سید‌ابراهیم رئیسی» چهره قابل قبول و حالا مورد حمایت محافظه‌کاران است. در این میان هنوز تکلیف شهردار تکنوکرات تهران مشخص نشده است، آیا او نیز تلاش خواهد کرد در نسبت با این جناح‌بندی خود را تعریف کند و یا به عنوان چهره‌ای مستقل باقی خواهد ماند. در کنار ادامه رقابت وی با رئیسی که احتمال کمی برای آن متصور است، دو احتمال وجود دارد، انصراف به نفع رئیسی و یا انصراف رئیسی و منتفع شدن از جریان نوظهور.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو