محمد ماکویی؛ یک زمانی کسانی که کار تئاتر میکردند خوب میدانستند که پس از اجرا باید منتظر واکنش مردم باشند. دلیل اینکار این بود که اگر مردم یک کف مرتب میزدند «خوششان آمده» برداشت میشد و تئاتر میتوانست حالا حالاها به کار خود ادامه دهد.
عدم استقبال مردم هم به اینکه «بازیگران شور و حال سابق را ندارند» و یا «اصولا اینکاره نیستند» بر میگشت. آسیبشناسی عدم تشویق مردم حتی میتوانست «پشت صحنهایها» را زیر سوال برده و عوامل کارگردانی و فیلمنامه را متوجه اینکه مردم کلا از اینجور نمایشها خوششان نمیآید نماید.
پیش بردن کارها بر مبنای داوریهای مردمی اختصاص به تئاتر نداشت و در عالم سینما و ورزش هم هنرپیشهها و ورزشکاران دل خود را بیش از مبالغ دریافتی به «مردم خوششان آمده» خوش میکردند.
این قضیه حتی در اشلها و مقیاسهای کوچک و خودمانی و فامیلی هم مصداق داشت و به همین دلیل ضمن اینکه بارها و بارها شاهد اینکه به کسی «تو جوک تعریف نکن» گفته شود بودهایم، زیاد شنیدهایم که درباره شخصی «فیلم را فقط فلانی باید تعریف کند» بر زبان آورده شده است.
این نکته که از کی اوضاع تغییر کرد و کنندگان کارها بیش از داوریهای مردمی بر پسند ناصر الدین شاهی خودشان و «خودمان از خودمان خوشمان آمد» ارزش و احترام قائل شدند بر نگارنده هویدا نیست (بعید است کسی اطلاع چندانی از این مهم داشته باشد)
با این حال اوضاع به گونهای پیش رفت که مجریهای مراسم جشنها و شادیها و عروسیها پس از اجرایی نامناسب مردم را به «یک کف مرتب بزنید» تشویق کرده و الحاقیه آن را تمسخر اندک افرادی که میدانستند نباید خوشحالی زاید الوصف خود از آنچه خوشایندشان نیست ابراز گردد قرار دادند.
آنچه بیان گردید و عدم توجه به آنچه دل مردم میخواهد در اشلها و مقیاسهای بزرگتر هم بخوبی هر چه تمامتر رخ نشان داد و به همین دلیل بیشتر برنامههای تلویزیون که برای مردم تهیه و تدارک دیده میشود با ایده و دیده «مردم چکارهاند که خوششان بیاید یا نیاید» پای به علم هستی گذاشتند.
نکته جالب توجه این است که بسیاری از تلویزیونیها در هنگام مواجهه با انتقادات مردمی به شیوه «تلویزیون کانالهای دیگر هم دارد» موضع گرفته و کلا از یاد میبرند که صدا و سیمای ما بخش خصوصی نیست که برنامههای هر کانالش با کانال دیگر بیش از یک مو فاصله داشته باشد.
از دیگر موضوعات جالب این است که در اندک نظر سنجیهای صدا و سیمایی که تنها در مورد سریالها و برنامههای کمی متفاوتتر از دیگران صورت میگیرد هم «متوسط» بدترین امتیازی است که بینندگان حق دارند نصیب صدا و سیما سازند و این همان دلیل اصلی است که باعث میشود صدا و سیما در دادن آمار «هیچکس نگفته که برنامهای مورد پسندش نبوده است» را مورد اشاره قرار دهد.
با این حساب است که هجوم انتقادی غیر قابل باور به خانم آزاده نامداری که در شبکههای اجتماعی به وقوع پیوست بیش از حمله به یک مجری انتقاد به صدا و سیمایی را بیان میکند که خود را همیشه خوب معرفی کرده است. صدا و سیمایی که مردم منتظر هر فرصتی هستند تا با حمله به خوبترین مجریانش «بقیه که جای خود دارند!» را با شدت و حدت هر چه تمامتر فریاد بزنند!