bato-adv
کد خبر: ۳۲۸۲۴۶

حجاريان: هرچه فساد بيشتر شود آزادی كمتر مي‌شود

مردي كه خود در دوره‌هاي گوناگون يا قرباني مخالفان آزادي شده يا به تيغ توقيف و توقف گفت‌وگو گرفتار آمده است. حجاريان در اين گفت‌وگو همان‌طور كه او را مي‌شناسيم ابتدا به تشريح واژه‌ها مي‌پردازد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۶
آزادي و گفت‌وگو موضوع مصاحبه‌اي است كه روز گذشته از سوي خبرگزاري تسنيم با سعيد حجاريان منتشر شد.
 
مردي كه خود در دوره‌هاي گوناگون يا قرباني مخالفان آزادي شده يا به تيغ توقيف و توقف گفت‌وگو گرفتار آمده است. حجاريان در اين گفت‌وگو همان‌طور كه او را مي‌شناسيم ابتدا به تشريح واژه‌ها مي‌پردازد.
 
اساسا مراد از آزادي، گفت‌وگو و بيان چيست؟
او با اشاره به خاطره‌اي بحث گفت‌وگو را باز كرد: بارها رفقاي جناح راست از من درخواست كرده‌اند كه براي مناظره با آنها حاضر شوم و من پاسخ داده‌ام زماني مي‌توان به عنوان دو فرد آزاد به گفت‌وگو نشست كه اولا اختلالي را كه در گفتار من پديد آمده است، رفع كنيد؛ ثانيا برابرحقوقي را به‌رسميت بشناسيد و رابطه بازجو و متهم برقرار نكنيد و ثالثا تضمين دهيد كه گفتار من هرچه بود عواقبي در پي نخواهد داشت.
 
صدا و سيما؛ مدافع ناتوان
نقدهاي حجاريان در اين گفت‌وگو به صدا و سيما هم رسيد: طبعا صداوسيما نمي‌تواند نقش خود را حتي در زمينه دفاع از نظام به‌خوبي ايفا كند چرا كه اكنون مشخص نيست چند درصد از مردم به صداوسيما وفادار مانده و چند درصد به رسانه‌هاي‌ جايگزين همچون ماهواره و شبكه‌هاي مجازي روي آورده‌اند.
 
سوال ديگري كه از حجاريان پرسيده شد درباره ميزان پايبندي اصلاح‌طلبان به نقد خود است.
 
آيا آنها در پاسداري از آزادي نمره خوبي مي‌گيرند؟
حجاريان در پاسخ به اين پرسش ضمن اعلام لزوم قضاوت بيطرفانه گفت: پاسخ به اين پرسش ميسر نيست؛ به‌دليل اينكه هر پاسخي مي‌تواند حمل بر جانبداري شود لذا براي پاسخ به اين پرسش بايد به‌دنبال نظرات ناظران بي‌طرف برويم. البته در اين زمينه مي‌توان شاخص‌هاي داخلي نيز ارايه داد كه شايد پذيرش از سوي مردم و اليت همچون هنرمندان، دانشگاهيان و... شاخص مهمي به شمار برود. همچنين ما شاهد بوده‌ايم كه لااقل از دوم خرداد به اين سو چندين و چند نيروي جناح راست هر يك به‌كيفيتي به اردوگاه اصلاح‌طلبان كوچ كرده‌اند يا لااقل مشي اعتدالي اتخاذ كرده‌اند، عملي كه نقطه‌ مقابل آن را به‌سختي مشاهده مي‌كنيم كه اين موضوع گواه مقبوليت اصلاح‌طلبان است؛ البته پيوستگي پيوندهاي اصلاح‌طلبي و گسيختگي پيوندهاي اصولگرايي را نيز بايد موثر دانست كه در نتيجه آن اصولگرايان نتوانستند حتي در جمع‌هاي محدود، يكديگر را تحمل كنند چنان كه در هر مقطع انشعاب و ائتلاف‌هاي جديدي را شاهد هستيم.
 
خطاهاي اصلاح‌طلبان و راهي كه اصولگرايان مي‌روند
در فراز پاياني اين گفت‌وگو حجاريان نقد خود به چپ‌هاي خط امامي دهه شصت را هم بر شمرد و مصاحبه‌اش را با يك سوال مهم به پايان برد: من منكر خطاهاي چپ‌هاي خط‌امامي در زمان حيات امام نيستم. اما چپ‌هاي قديم يا اصلاح‌طلبان امروز بعدها تلاش كردند خطاي خود را اصلاح‌ كنند. اما اينكه فروپاشي شوروي بر آزاديخواهي اصلاح‌طلبان اثر داشته است يا نه، مطمئن نيستم چرا كه به هر حال فروپاشي يك رژيم توتاليتر و فاسد حتمي بود و برخلاف آنكه تبليغ مي‌شود عنصر خارجي در اين ميان موثر است من معتقدم بايد ريشه را در داخل جست‌وجو كرد. حال فرض كنيد چپ‌هاي خط‌امامي در سال‌هاي فعاليت‌شان اشتباهاتي داشته‌‌اند، چرا اصولگرايان بايد همان اشتباهات را امروز تكرار كنند؟ چپ‌هاي خط امامي چه ثمري بردند كه اكنون اصولگرايان مي‌خواهند ردپاي ٣٠ سال قبل آ‌نها را دنبال كنند؟
مجله خواندنی ها
مجله فرارو