bato-adv
کد خبر: ۳۵۶۵۰۰
اندیشه مطهری سیاسی نیست

روح سرگردان ملیت ایرانی

در سمینار نقد کتاب «خدمات اسلام و ایران» تفاوت دیدگاه کربن و مطهری در خصوص هویت ایرانی مطرح شد، همچنین از آنجاکه مطهری به دنبال نقد ملیت بود، نماینده روح سرگردان ملیت ایرانی خوانده شد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۸ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۷

ایکنا نوشت: سمینار بازخوانی «خدمات متقابل اسلام و ایران»، نقد روایت مطهری از ناسیونالیسم ایرانی، ۲۹ فروردین در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز به کار کرد. در پنل اول این نشست آیدین ابراهیمی، دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، زهرا حاجی‌شاه‌کرم، دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی، حسن کلباسی‌اشتری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین مظفری، پژوهشگر حقوق بین‌الملل، محمدحسین بادامچی، پژوهشگر اندیشکده راهبردی مهاجر دانشگاه شریف و حجت‌الاسلام والمسلمین داود مهدوی‌زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به سخنرانی پرداختند.

مطهری اسلام را باعث تکامل ایران دانسته

ابراهیمی به ارائه مقاله خود با عنوان «روایتی غیرتاریخی از ناسیونالیسم غربی در برابر تاریخی از ناسیونالیسم ایرانی» پرداخت. وی در آغاز سخنانش گفت: روایت مطهری از ناسیونالیسم ایرانی از جمله روایت‌های رسمی و پرباری است که خواننده را با حجم گسترده و بی‌بدیلی از منابع و موضوعات تاریخی مواجه می‌کند. اما نکته‌ای که در این مقاله به آن توجه شده است، نگرش و رویکردی است که در متن و شاید در لابلای سطور و کلمات آن پیدا و پنهان است.

دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات افزود: مطهری در این کتاب پیش‌فرضی اساسی و البته در زمان خویش قابل دفاع دارد، اسلام به‌مثابه دین جهانی دارای فرهنگی است که ایرانیان در مواجه با آن دارای تاثیر و تاثر بوده‌اند. مطهری در گزینش این خدمات متقابل اسلام و ایران هر جا مسئله اسلام باشد رویکردی انسان‌شناسانه و دین‌باورانه دارد و هر کجا مسئله ایران باشد به هوشمندی، ذکاوت و اصلح بودن ایرانیان در ترویج فرهنگ اسلامی و دین اسلام در جهان و ایران اشاره می‌کند.

وی تصریح کرد: گویی اگر ایرانیان روزی این فرهنگ مشترک و باور مشترک به غنا و کارکرد اسلام را از دست بدهند، طبق منطق دیگر اسلام نمی‌تواند خدماتی برای ایرانیان داشته باشد. او اسلام را به عقلانیتی گره می‌زند که ریشه در فرهنگ و تمدن ایران دارد و از آن‌سو انتخاب و گزینش اسلام را به خاطر بی‌توجهی اسلام به مسئله نژاد و قومیت می‌داند. انگار اعراب اساسا اسلامی تاریخی را بدون توجه به لوازم فراتاریخی آن در ایران زمین و نقاط دیگر جهان ترویج نکرده‌اند، اما ایرانیان با منطقی تاریخی و عقلانی دست به انتخاب اصلاح زده و تکامل یافته‌اند. این پیوند صلح‌جویانه و انسانی بین یک فرهنگ غنی و یک دین جهانی فاقد عناصر لازم برای تفکیک رویداد‌های تاریخی و فراتاریخ است.

ابراهیمی ادامه داد: تلاش کم‌نظیر مطهری در پیوند این دو عنصر وحدت‌بخش منجر به پذیرش این مسئله می‌شود که هر کجا فرهنگ مشترک از اسلام عبور کرد، می‌توان آن‌را به عنوان روح تازه جامعه ایرانی که دارای عناصر تکاملی در جامعه است نیز پذیرفت. اسلام به عنوان عنصر هویت‌بخشی که دارای مناسبات قدرت نیز است در روایت مطهری بین ایران و عربستان تفکیکی تاریخی قائل است و این تاریخیت با مسئله انطباق ادیان با فرهنگ یک کشور تفاوت اساسی دارد، که این تفاوت همانا دین را در سطح کنش بین فرهنگی میان اقوام غنی با فقیر نمایش دادن است.

مطهری و جایگاه هویت دینی در هویت ایرانی

سخنران دیگر این سمینار حاجی‌شاه‌کرم، دانش‌آموخته جامعه‌شناسی، در بخشی از سخنانش گفت: زرین‌کوب دین را هم در دوره باستانی و اسلامی عامل هویت می‌داند. او تلاش زیادی برای تبیین هویت ملی ایرانی انجام داد و در این راستا روی حافظ، سعدی و ... مطالعاتی داشت. او نوعی تقابلی میان ایران و اسلام می‌دید. تفکر و ذهنیت تاریخ‌نگاری زرین‌کوب تحت تاثیر پیدایش هویت ملی ایرانی بوده است. او از عناصر فرهنگی ایران باستان و ایران اسلامی و ارتباط با غرب به صورت تلفیقی بهره برده است. زرین‌کوب در کتاب‌های خود از اسلام دفاع کرده است، هر چند نسبت به فاتحین ایران خوشبین‌نبوده، بنابراین اسلام و تشیع را تحمیلی نمی‌داند.

حاجی‌شاه‌کرمی ادامه داد: مطهری متفکر بعدی که من به آن پرداخته‌ام. او به نسبت زرین‌کوب از مباحث پایه‌ای‌تری استفاده کرده و دین را مولفه اصلی هویت ملی دانسته و زبان، فرهنگ و سوابق تاریخی را عوامل کمکی گرفته است. از نظر او ملیت‌گرایی مثبت با اسلام سازگار است. مطهری با سوالات زیادی در خصوص ایرانیت، اسلامیت و غربی‌شدن روبرو بود و در این راستا به برخی از سوالات باستان‌گرایان از جمله تشیع به عنوان اسلام ایرانیزه شده و ... پاسخ می‌دهد.

وی تصریح کرد: مطهری در شرایطی بود که نظرات ناسیونالیسم ایرانی بسیار تبلیغ می‌شده است. کتاب خدمات متقابل بین اسلام و اعراب تمایز قائل شده است. مطهری در کتاب خود اشاره می‌کند که باید از ایران باستان شرمنده باشیم. شاید این را اشتباه تفسیر کنیم، اما از زاویه مطهری یا ایشان در فلسفه‌ورزی دچار مشکل شده و یا نگاه ایشان باعث چنین بحثی شده است، از این منظر او به ظلم و ستم شاهان نظر داشته است. می‌توانیم بگوییم ایشان نقدی به فلسفه‌ورزی ایرانیان نداشته است و نوع نگاه اول در مطهری باعث شده است تا از حکومت استبدادی شاهان شرمنده باشد. مطهری عناصر ساختاری هویت را جدا می‌کند. در مولفه‌های هویت اهمیت کمی برای نژاد می‌داند و به دین جایگاه بیشتری می‌دهد.

این پژوهشگر ادامه داد: اندیشمند سوم آقای طباطبائی هستند. ایشان مطالعه پیرامون تاریخ به مثابه ابزاری برای هویت‌یابی تاریخ و فرهنگی داشته‌اند. دوران‌های تاریخ ایران از نظر ایشان شامل دوران قدیم و جدید تقسیم می‌کنند. ایشان دوران جدید را از صفویان آغاز کرده‌اند و آن‌را به دوره‌هایی تقسیم کرده‌اند. طباطبائی هویت ملی را در تعامل با هویت اسلام و غربی می‌داند. ایشان از آگاهی قومی سخن و خودآگاهی ملی سخن می‌گویند. مقومات اندیشه ایران‌شهری در تکوین هویت ملی اهمیت دارد. از نظر ایشان تاریخ مکان تکوین آگاهی ملی می‌داند. تعامل هویت ایرانی را با اسلامی و غربی در نظر می‌گیرد و از این‌رو هویت اسلامی، طفیل هویت ایرانی است. از نظر ایشان ایرانیان اسلام آوردند و اما ایمان نیاوردند و با پایان دو قرن سکوت بسیاری از نمود‌های فرهنگ ایرانی را تجدید کردند. به نظر او سهم ایران در اسلام بیشتر از سهم اسلام در ایران است.

وی تصریح کرد: نقدی که به ایشان می‌توان داشت این است که ایشان در سخنرانی و کتب‌شان در بحث هویت تامل درستی نداشته است. ایشان روی مفهوم‌بندی حساسیت زیادی دارند، اما در نهایت نتوانسته‌اند هویت ایرانی، اسلامی و غربی را به‌خوبی مفهوم‌بندی کنند. دوره‌بندی‌های تاریخ با به هم‌ریختگی توأم است. جایی که از رنسانس اسلامی صحبت می‌کند، دارای اشکال است و معلوم نیست، رنسانس اندیشه سیاسی در ایران مطرح است و یا رنسانس چه چیزی؟ نظریه شاهی-آرمانی هسته اصلی هویت ایرانی در اندیشه طباطبائی است، اما برای تعریف هویت ملی که با زبان قوم و ادیان مختلف روبروست دارای کاستی است. او سخن از فره ایزدی می‌کند که می‌تواند قبل از به دنیا آمدن شاه به فرد نسبت داده شود، اما در جستجو با فره ایزدی در تاریخ معلوم می‌شود که همیشه چنین نیست.

وی افزود: ملک‌الشعرای بهار بیان می‌کند فره ایزدی را افراد به دست می‌آورند و از قبل به آن‌ها نسبت داده نمی‌شود و تحلیل طباطبائی اشتباه است و او در خصوص مفهوم فره ایزدی بر مبنای تاریخی تخیلی سخن گفته است. وقتی طباطبائی از هویت ایرانی سخن می‌گوید، برخی از مفاهیمش از جمله ایران و فره ایزدی مشخص نیست. او ایران را مفهومی مجردی، واقعیتی ورای دولت و ملت که از هیچ چیز گزندی ندیده است و من از مفهوم نامفهوم ایران در نزد طباطبائی نام می‌برم. او می‌گوید ایران‌زمین، اما ایران زمین دارای چه مدلول جغرافیایی، قومی، زبانی و دینی و ... است؟ اگر تامل نظری در مفهوم نباشد، نمی‌توان آن را به عنوان مبنا پذیرفت. از مهم‌ترین مشکلات اندیشه ایرانشهری این است که ارتباط این ایده با اندیشه ایران پیش از اسلام مشخص نیست. ما ادبیات سیاست‌نامه‌ای داریم در ایران اسلامی که باید بگوییم یا این در امتداد اندیشه سیاسی است و یا اندیشه زرتشتی که پس از اسلام نیز ادامه داشته است.

کربن برخلاف مطهری معتقد به پیوند ازلی ایران و اسلام است

کلباسی‌اشتری سخنران بعدی این نشست در آغاز سخنانش گفت: من ملاحظاتی در باب نسبت میان اسلام و ایران خواهم داشت. کتاب مطهری تدریجا فراهم شده و به دفعات منتشر شده و آخرین اصلاحات در آبان ماه ۱۳۵۷ در اواخر عمر ایشان اعمال شده است.

وی افزود: کتاب استاد مطهری اهمیت‌های بسیاری دارد. ایشان مفاهیمی مانند ناسیونالیسم، روشنفکری و آئین زرتشت را مورد توجه قرار داده‌اند. آقای مطهری زاویه‌ای را انتخاب کرده‌اند که چالش فکری دوره خود بوده است. نکته دوم اهمیت اثر ایشان در منابع تاریخی است که ایشان ارائه داده‌اند. ما در دهه ۵۰ نمی‌توانیم اثری مانند آن را در طبقه‌بندی اندیشمندان اسلامی داشته است را برشماریم.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: استناداتی که ایشان داده‌اند به نظر آماری از جمعیت مسلمانان، خدمات‌شان در آسیا و آفریقا نشان از دقت ایشان می‌کند. بعد از گذشته ۴۰ سال اگر امروز به این مقوله نگاه می‌شود، چه پرسش‌هایی مطرح خواهد بود. اگر امروز ما از ملیت، ناسیونالیسم و ... صحبت می‌کنیم، قبول می‌کنیم که تحولی در این مفاهیم صورت گرفته است. ناسیونالیسم امروز با ناسیونالیسم زمان آقای مطهری تفاوت کرده و مفاهیمی مانند کشور، ملت و وطن تحول کرده است. همچنین نگاه ما به پژوهش‌های تاریخی بسیار متفاوت است. این‌ها در نگاه ما به گذشته، اکنون و آینده تاثیر می‌گذارد. اساسی‌ترین تفاوت این است که در ۴۰ گذشته نوعی آرمان‌اندیشی وجود داشت، اما امروز ما نوعی یاس به آینده بشری داریم. همچنین روش تاریخ‌نگاری استاد مطهری امروز مورد تردید است.

کلباسی با طرح این پرسش که ما امروز چطور باید به نسبت اسلام و ایران نگاه کنیم؟ گفت: چه نگاهی ما را به واقعیت امر نزدیک‌تر می‌کند. اگر امروز از ما بپرسند ایرانیت به چه معناست ما چه پاسخی می‌دهیم؟ این ایران با همه بار سیاسی و اجتماعی‌اش، ایران فرهنگی، ادبی و ایران شعر و هنر است. در نظر روشنفکران ما وجه فرهنگی ایران سنگین‌تر است. از مفهوم ناسیونالیسم چنانچه از کتاب شهید مطهری بیان شده است باید قدری فاصله بگیریم. در پژوهش در خصوص نسبت میان اسلام و ایران می‌توان شیوه‌های متفاوتی را انتخاب کرد، اما همه این روش‌ها بخشی از مسئله را برای ما روشن می‌کند، اما ملاحظاتی باید در خصوص منظر شرق‌شناسی داشت.

کلباسی تصریح کرد: آثار مهمی در حوزه ایران از منظر شرق‌شناسی نوشته شده است که بی‌نظیر است، اما نکته‌ای که حداقل از زمان نگارش کتاب شرق‌شناسی ادوارد سعید به‌وجود آمد، حاوی تردید‌هایی بود. آیا شرق‌شناسی مقاصد غیرعلمی هم داشته است؟ سعید نشان می‌دهد شرق‌شناسی بی‌طرف نبوده و از مبادی مفروض، خاص و سیاسی همراه بوده است، برای نمونه شرق نردبان و مقدمه غرب در نظر گرفته شده است.

وی افزود: فلسفه تطبیقی در صحنه مطالعات دانشگاهی پدید آمد و در آثار اولیه آن مطرح شد که مشرق زمین یک امر مرده، جامد و مسکوت نیست و سخن جدیدی برای دوره معاصر دارد. من با همه نتایج کربن موافق نیستم، اما نوع رهیافت فوق‌العاده است. از نظر او شرق‌شناسی کفاف نشان دادن ظرفیت‌های فرهنگی ایران را نمی‌دهد و اگر قرار است که شیوه‌ای باشد باید پدیدارشناسی باشد که در معنای نه به معنای هوسرلی، هایدگری و ژیلسونی نیست. شیوه کربن باطنی و ذات‌انگار بود و به سراغ روح، اعماق و ریشه فرهنگ ایرانی و اسلامی می‌رفت. به لحاظ نوع پردازش یک مسیر و رهیافت ریشه‌شناسانه در کار کربن دیده می‌شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: از نظر کربن روح ایرانی به یک حکمت خالده در تمام دوران‌ها اعتقاد داشته است. مسئله‌ای به نام امام‌شناسی که با توجه به مباحث کلام اسلامی که امام حجت زنده و حاضر است، در اندیشه ایرانی در ذیل واسطه‌های گیتی و مینو حضور داشته است. همچنین وجه اشتراک دیگر میان بحث خیال در ایران باستان و ایران اسلامی وجود داشته است. کربن نوعی پیوند ازلی میان ایران و اسلام اعتقاد دارد. شواهد تاریخی مورد استناد کربن با شواهد تاریخی مطهری متفاوت است. او از شواهد حکمت خسروانی، مغان، جاویدان و ... استفاده کرده است که ممکن است گفته شود این‌ها جنبه‌های اسطوره‌ای است، اما ما نیز اطلاعات تاریخی را وحی منزل گرفته‌ایم.

مطهری؛ روح سرگردان هویت ایرانی

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسین مظفری، پژوهشگر حقوق بین‌الملل در ادامه این نشست گفت: شهید مطهری هویت ایرانی را بین قومیت، ایرانیت و جهان‌وطنی اسلامی سرگردان می‌کند و نماینده روح سرگردان ملی بود. چند سال پیش بازی فوتبال ایران و چین را از یکی از شبکه‌های عربی گزارشگر از ایران طرفداری می‌کرد، در حالی که در بازی ایران و کشور‌های عربی او طرفدار کشور‌های عربی بود و این اهمیت بحث هویت ملی را نشان می‌دهد.

وی افزود: شهید مطهری در زمانی این سخنرانی‌ها را انجام داده‌اند که دو ایدئولوژی ناسیونالیسم ایران و جهان‌وطنی در حال مبارزه با هم بوده‌اند، از این رو ما باید خود را در آن فضا قرار دهیم و این سخنرانی‌ها در پاسخ و واکنش به کتاب دو قرن سکوت نبوده است، زیرا کتاب زرین‌کوب دو دهه بیشتر نوشته شده است. سخنرانی‌های مطهری در پاسخ به ایدئولوژی رایج در ایران آن روز بوده که می‌خواست نظام سلطنتی را با استناد به هویت تاریخی ایران، آریایی بودن و ایران ماقبل اسلام را توجیه کنند و این فراتر از مباحثات سطح روشنفکری بود.

مظفری تصریح کرد: نوعی تثلیث شاهنشانی ذیل خدا، شاه و میهن مطرح می‌شد و یا شعار‌هایی که حاوی آئین زرتشت بود که در مدارس نصب می‌شد و این سیاستی حکومتی بود تا سلطنت را مشروعیت دهد. این ایدئولوژی برای ترویج ناسیونالیسم ایرانی و توجیه مشروعیت نظام سلطنتی صورت می‌گرفته است. در دوران مطهری به اسلام به عنوان دینی رهایی‌بخش نگاه می‌شد و او تحت تاثیر این ایدئولوژی است و باید بپذیریم که این نگاه باعث شده است که هویت ایرانی شکل نگیرد و روح سرگردان ملی نتیجه روشنفکرانی نظیر مطهری بود.

این پژوهشگر ادامه داد: اهتمام مطهری در بخش اول این بود که اسلام تعارضی با هویت ایرانی ندارد. ایران یک ملت تاریخی مانند یونان است که از دوران باستان وجود داشته است. همین چالش هویت را یونان داشت آن‌ها که در ۱۹۲۷ از عثمانی جدا شدند، چالشی داشتند که برخی معتقد بودند ما باید رنسانس یونانی داشته باشیم، اما برخی معتقد بودند که اکثریت مردم ما مسیحی هستند و نمی‌توان اساس و بنیان هویت یونانی را بر هلنیسم باستانی قرار داد. نهایتا به این نتیجه رسیدند که دو رکن یونانیت و دینی را به عنوان عنصر ملی قرار دهند. تمام سیاست‌های آموزشی و فرهنگی این کشور مبتنی بر این دو رکن شد. در کتاب‌های درسی مدارس یونان جنگ‌های ایران و یونان و حاکمیت عثمانی مطرح می‌شود. اگر ما بخواهیم یونان را به عنوان نمونه قرار دهیم، برخلاف دکتر کلباسی معتقدم باید بتوانیم هویت ایرانی را به عنوان امری روشن به نسل‌های جدید القا کنیم و به علت این که ما نتوانسته‌ایم این امر را بیان کنیم چالش‌های جدی برای ما به وجود آورده است.

وی افزود: شهید مطهری تاکید دارد که ملت‌های مسلمان وقتی با استناد به نژادشان هویت‌خودشان را تعریف می‌کردند عبور کرده‌اند و به این حد رسیده‌اند که با توسل به ایدئولوژی رهایی‌بخش امتی واحده را تشکیل دهند. این نگاه این ایراد را دارد که واقعیت‌های جهان امروز را نادیده گرفته است. جهان امروز بر اساس دولت-ملت شکل گرفته است که با نگاه قرون اولیه اسلامی متفاوت است. ما در حقوق بین‌الملل اسلامی جهان به دارلکفر و دارالایمان تقسیم می‌شد، اما امروزه مناسبات بین‌المللی بر اساس نظام دولت-ملتی شکل گرفته است که آثار انکارناپذیری در زندگی روزمره ما دارد.

وی ادامه داد: ما وحدت اسلامی را می‌خواهیم، اما نسبت به تمامیت ارضی خود حساسیت داریم بنابراین ما باید هویت ملی را مورد عنایت قرار دهیم و متاسفانه ما در قانون اساسی خودمان ذیل تمامیت ارضی، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی را غیرقابل انفکاک بیان کرده‌ایم، اما اشاره به وحدت ملی نشده و به خاطر حساسیت‌های موجود لفظ ملی حذف شده است. مطهری با اشاره به قرآن و اینکه همه انسان‌ها منشا واحدی دارند، این نتیجه را گرفته است که اسلام اختلافات نژادی، قومی و ملی را به رسمیت نمی‌شناسد در حالی که اینگونه نیست و هویت‌های قومی و نژادی نفی نشده است و به تعبیر دیگر تنها خصوصیاتی را که باعث امتیاز‌های حقوقی شده‌اند را نقد کرده است.

مظفری تصریح کرد: او معتقد بود هویت‌ها در تعالیم اسلامی نفی شده است در حالی که چنین نیست و ایرانی، عراقی، ترک، کرد، عرب و ... جز هویت انسانی است و نمی‌توان آن را نفی کرد. ما در قوانین خودمان بر اساس اینکه خون ایرانی در جریان داشته باشد را ایرانی دانسته‌ایم، بنابراین اگر یک فرد از پدر و مادر غیرایرانی در ایران زندگی بکند، متولد بشود، به زبان فارسی سخن بگوید ایرانی نیست و این مشکل ایجاد می‌کند، زیرا او هویت اجتماعی او در ایران شکل گرفته است و نمی‌توان از حقوق مطرح کرد. ما در جهان امروز به شهروند‌های سیال مواجه هستیم و اینکه یک فرد می‌تواند شهروندی چند کشور را داشته باشد.

اندیشه مطهری سیاسی نیست
در ادامه این نشست بادامچی در آغاز سخنانش گفت: اندیشه مطهری را باید در بستر حوزه عمومی و نه معرفت‌شناسی و نه هستی‌شناسی و. جست. کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام مطهری در خصوص در زمینه هویت و ملیت نیست. بحث اصلی که ما برای زیست اجتماعی و سیاسی داریم مغفول مانده است. مطهری در خصوص چیزی صحبت می‌کند که می‌توان نوعی سیاست داخلی و خارجی بر مبنای آن قرار داد. این کتاب همچنان زنده است، زیرا این مباحث در این خصوص به سیاستمداران سپرده شده که همه چیز را با عمل‌گرایی سیاسی پیش می‌بریم.

وی افزود: مقدمه که نوشته شهید مطهری نیست و متن اصلی از خود استاد، از ملی‌گرایی به سمت اسلام‌گرایی می‌روند. در متن اصلی کتاب طرح کلی این است که میان نسبت فرهنگ و سیاست ایجاد کند. او این دو را از هم جدا کرده و اسلام و ایرانی که او مطرح می‌کند از یک جنس نیستند. ایران اینجا یک ملت است که شهید مطهری به معنای ملت در مقابل دولت گرفته که حیات تاریخی می‌گیرد و علامه طباطبائی در المیزان به معنای قوم گرفته است و اسلام در اینجا جهانی است.

بادامچی تصریح کرد: در نگاه شهید مطهری فرهنگ و سیاست در مقابل هم هستند و ما چیزی به عنوان امر سیاسی نداریم. شهید مطهری در وضعیت ساسانی دین و دولت با هم و فاقد تمدن بوده که نمی‌گذارد فرهنگ رشد کند. از نظر او در وضعیت اسلامی دین در ناحیه فرهنگ است که همه ملت‌ها در آن هستند. چیزی که شهید مطهری به آن فرهنگ و تمدن می‌گوید جامعه و دولت-ملت نیست و شبیه جامعه مدنی است و آنچه او به این معنا گرفته است سیاسی نیست، بلکه جامعه مدنی که فاقد سیاست است و حوزه‌ای غیرسیاسی است و این تفاوتی است که فلسفه سیاسی پیدا می‌کند. دولت در نظر مطهری غایب است و مرز‌ها جایی ندارد. خواجه نظام‌الملک را کنار خواجه نصیرالدین طوسی می‌گذارد که تفاوت بسیاری با هم دارند. در این کتاب به مسئله شریعت‌نامه‌ها، تغلب و ... اشاره نشده و اساسا سیاست جایی ندارد.

مطهری در مقابل حذف اسلام از هویت ملی ایستاد
داود مهدوی‌زادگان سخنران این نشست، در آغاز سخنانش گفت: از نگاه درونی این کتاب اثری برجسته است. یکی از فعالیت‌های علمای دینی پاسخ به مسائل و شبهاتی است که پیرامون دین مطرح می‌شود و این دغدغه تجلیات برحسته‌ای هم پیدا می‌کند که دیگر در قالب پاسخ به یک شبهه نیست و باب جدیدی در عرصه علمی بوده و این اثر شهید مطهری از آن جمله است.

مهدوی‌زادگان افزود: این کتاب دارای مقدمه، پیشگفتار و متن است، مقدمه و متن از آن استاد مطهری است، اما پیشگفتار متعلق به انجمن اسلامی مهندسین است از این‌رو باید به این نکته توجه داشته باشیم.

وی تصریح کرد: استاد مطهری به مسئله هویت در این کتاب توجه کرده است، زیرا ایشان در دوره‌ای به سر می‌برده که شاهد جریانی بود که تلاش می‌کرد تعریفی از هویت ایرانی بدهد که اسلام و دین در آن حضور نداشت در حالی‌که استاد مطهری تصریح می‌کند که ۱۴ قرن از ایران متعلق به دوره اسلامی است و این جریان این دوران را نادیده می‌گیرد و از این رو ایشان خدمات اسلام و ایرانیان را برجسته می‌کند. استاد مطهری تنها از دین دفاع نمی‌کند بلکه از خدمات ۱۴ قرنه ایرانیان به اسلام نیز دفاع می‌کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: استاد مطهری می‌خواهد بگوید هویت‌کاوی‌های ناسیونالیسم باستانی بر مدار منطق احساس حرکت می‌کند و می‌کوشد اندیشه‌های عقلی را بر اساس تشخص‌های قومی قبول و یا رد کند و اگر نظریه عقلی و دانشی از ناحیه ایرانی مطرح شود پذیرفته و اگر یک غیرایرانی مطرح کند نمی‌پذیرد و این نامعقول است.

مهدوی‌زادگان تصریح کرد: هویت ملی مسئله‌ای جعلی است و در واقع پرسش از کیستی یک قوم و جمع است از این رو هویت ملی پرسش از کیستی یک جمع و قوم از مردم است. پاسخ و تعریفی که ما به این پرسش می‌دهیم، هویت ملی خواهد بود. اینجاست که مسئله هویت ملی تولید می‌شود. اگر ما تعریف نادرستی از هویت ملی ارائه کنیم، ارکان اصلی را دور کرده و در عوض اموری که داخل این هویت نیست را داخل می‌کنیم و اینجا نوعی تحریف و تغلب ماهیتی شکل می‌گیرد که مطهری همین مسئله را برجسته کرده‌اند و به این نتیجه رسیده بودند که هویت ملی که در عصر پهلوی ارائه می‌شود، ارکان اصلی ایرانی‌بودن حذف شده است که عبارت از روابط متقابل اسلام و ایران و در واقع اسلام است.

برچسب ها: ایران مطهری اسلام
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۱/۳۱
ملت و ملیت سرگردان
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین