فرارو- رسول محسنزاده*؛ حتماً اگر از جمله کسانی هستید که نسبت به بحران آبی پیشآمده برای کشور نگرانید کلیپ دو سه دقیقهای اخیراً پخششده توسط بنیامین نتانیاهو را دیدهاید. کلیپی که در یک نمای بسته، و ساده با ریختن آب در لیوان، و مزه مزه کردنش آغاز میشود. نتانیاهو شاید، چون مجبور بوده چندین بار این سکانس را از نو برداشت کند، پس به مزه کردن اکتفا میکند. او سپس رو به دوربین میگوید که امروز میخواهم پیشنهادی بیسابقه به ایران دهم، که مربوط به آب است. بعد در پیشنهاد خود، مانند کسانی که سعی میکنند در زمانی کوتاه فاصله دو شهر طولانی را طی کنند، عجولانه و بیانیهوار، از هر دری سخن میگوید تا نشان دهد دولت ایران تعمداً اجازه نمیدهد که مردم به آب دسترسی داشته باشند، اما آیا اسراییل، به راستی دوستدار و پشتیبان مردم ایران است؟
او خامدستانه حرف میزند. یک مدل را پیش روی مخاطب قرار میدهد که یک سوی آن حکومتی خونخوار و آبخوار قرار دارد که تعمداً مردم را از دسترسی به آب محروم میکند و سوی دیگرش رژیمی وجود دارد که خونخوار و آبخوار نیست و میخواهد ما را به آب برساند. خب البته سوی دیگرش هم، فناوری آب است که در انحصار اسراییل است و نتانیاهو از سر انسانیت میخواهد این فناوری را در اختیار ما قرار دهد. کاش همه چیز به همین سادگی بود. او سپس برخی از این فناوریها و پیشرفتها مانند تصفیه و بازیابی آب، آبیاری قطرهای، مدیریت آب را نام برده و میگوید خب ما میخواهیم این تجربههای موفق را با شما به اشتراک بگذاریم، اما، چون دولت ایران اجازه ورود به ما نمیدهد پس بیاید خلاق باشیم. بعد کانال اسراییلی فنآوریهای آب اسراییلی را معرفی میکند و باز تکرارِ ما با هم دوست هستیم ملت ایران، شما مهربان و نجیبید، اما دولت ایران اینگونه نیست، اما حقیقاً کاش همه چیز به همین سادگی بود.
کانال معرفی شده توسط نتانیاهو، ۲۴ ساعت پس از ایجاد، پذیرای حدود یکصد هزار نفر است و برخی از پستهای آن تا سیصدهزار مشاهده دارند. اگر خوشبینانه به این مسئله نگاه کنیم به خودی خود شاهد اتفاق بدی نیستیم. اما ما پیش از این نیز کانالهایی را در شبکههای مجازی درباره بحران آب داشتهایم که به شکل بسیار علمی، مدقن و با تکیه بر مطالعات میدانی کارشناسان از یک سو ابعاد فاجعه را در ایران تشریح کرده و از سوی دیگر تجارب موفق دیگر ملل را به مخاطبان عرضه میکنند. کانالهایی که هیچکدام بعد از سالها فعالیت به ده هزار دنبالکننده نرسیده و مطالب آنها همین حالا به زحمت هزار نفر بیننده دارد. چنین واقعیتی، مشمئزکننده است، سیاستزده و حتی مبتذل، درست مانند هجوم برای تهیه جنسی، که نمونههای بهتر و ارزانترش نیز در بازار هست. ما به همین مسئله خواهیم پرداخت، در ادامه ضمن شرح تکنیکهای رژیم صهونیستی برای بحران آب، نشان خواهیم داد که آنگونه که نتانیاهو میگوید، لطفی در کار نخواهد بود.
فناوریهای رژیم صهونیستی
میدانیم که فلسطین اشغالی در نواری خشک و در یک پهنه جغرافیای کوچک قرار دارد و با حجم وسیعی از جمعیت مهاجر رو به روست. تمامی این موارد بحران آب را عملاً همزاد اسراییل نموده است. امروز، تجارب رژیم صهونیستی در حل بحران آب، منجر به راهکارهایی در حل مسائل عرضهی آب، مقابله با نشت آب، بهرهوری و بازیافت هرزهآبها، شیرینسازی آب؛ سیاستهای قیمتگذاری و آموزش درباره آب و کلیت بحران آب گردیده است. آنها توسعه خود در این زمینه را انقلاب آبی نام نهادهاند انقلابی که به زعم آنان قابل تقلیل به سطح فناوری نیست بلکه در تفکر، سیاست و فرهنگ اسراییلیها خود را بروز میدهد. اکنون پس از نیم قرن تلاش، اسراییل به یکی از قطبهای جهانی در حوزهی آب با صادرات فناوریهای مربوط به آن، به ارزش ۲/۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ مبدل شده است. اکنون به برخی از این ابداعات میپردازیم.
در اوایل ۱۹۳۰، یک مهندس آب جوان با یک لهجه سنگین لهستانی به نام سیمچا بلئس متوجه رشد یک ردیف از درختان شد که در اطراف مزرعهای رشد کرده بودند. همهی درختها کاملاً شبیه به هم بودند، به جز یکی از آنها در انتهای ردیف قرار داشت. این درخت نسبت به دیگر درختان دو برابر بلندتر و پربرگتر بود. بلئس برای فهم دقیقتر مسئله، به ریشه و تنهی درختان نگاهی انداخت و متوجه شد که یک لوله فلزی آب، دارای نشتی کوچکی است که در طول زمان مقدار بسیار ناچیزی آب از این طریق به سمت یکی از درختان رفته است. او از آنچه دیده بود یعنی تاثیر قطرات ناچیز آب بروی درخت غول پیکر به شدت متحیر شد. بلئس متاثر از این کشف، دست به کار شد و نقشی تعیینکننده در پروژه انتقال آب در اسرائیل در سال ۱۹۵۰ ایفا نمود. در این پروژه آب شیرین از دریای شمالی طبریه به نواحی ساحلی و صحرایی نگب منتقل گردید. این خط لوله برای پروژه صهیونیست اهمیتی بسیار بالا داشت، چرا که بدون آب شرب، هیچ شهرک یهودی در نواحی جنوبی و مناطق نزدیک به صحرای سینا به وجود نمیآمد.
علاوه بر این بلئس پس از ورود به اسراییل امری را تحقق بخشید که کشاورزی رژیم صهونیستی را برای همیشه متحول کرد: مقدار کمی از آب در جای مناسب به جای حجم زیاد و سیلابی آن، میتواند رشد گیاهان را بسیار سریعتر و اندازهی آنها را بزرگتر کند. از این رو سوالی که پیش میآید این است که چگونه باید مقدار آب موجود را به گیاه تخصیص داد به نحوی که مقرون به صرفه باشد. پاسخ این سوال تنها یک کلمه است: آبیاری قطرهای. این روش چه تفاوتی با دیگر روشهای آبیاری سنتی از حیث صرفهجویی آب دارد؟ تخمینهای محافظهکارانه برآورد میکنند که با استفاده از این روش نسبت به روشهای قدیمی آبیاری، ۴۰ درصد در مصرف آب صرفهجویی میشود. در این روش، آنچه که بیش از هرچیزی دارای اهمیت است این نکته است که با همان حجم از آب چگونه میتوان تولیدات کشاورزی را بیشتر و پربارتر نمود.
از دیگر مزایای بزرگ در اجتناب و پرهیز از آبیاری به روش غرقابی؛ حفظ منابع آب زیرزمینی از آلودگی است. در سرتاسر آمریکا، کشاورزان، محصولات خود را با استفاده از انواع کودهای شیمیایی، حاصلخیزتر میکنند و سپس زمینهای خود را به روش غرقابی آبیاری میکنند. سپس فسفر، نیتروژن موجود در کودها با آبی که اکنون در زمین رها شده، ترکیب میشود و به احتمال زیاد به منابع آب شیرین مانند دریاچهها و آبخوان وارد میشوند. این امر، رشد جلبکها در دریاچهها و رودخانهها را تسریع میکند و در عوض، موجب مرگ ماهیها و دیگر انواع آبزیان و گیاهان میگردد و حتی منابع آب را سمی و غیرقابل شرب میگرداند.
صهونیستها همچنین با استفاده از انواع روشهای اصلاح بذر، دست به تولید دانههایی زدند که آب کمتری مصرف میکنند و منجر به تولید غذای بیشتری میشوند. کشاورزان اسراییلی به شکل تخصصی از سال ۱۹۳۹ مشغول کار بر روی بهبود دانههای مقاوم در برابر خشکی میباشند. زمانی که کشمکش بین اعراب و صهونیستها در فلسطین اوج گرفت، فلسطینیها تصمیم به تحریم کشاورزان یهودی گرفتند و از فروش دانههای بذر به صهونیستها اجتناب کردند. ترس از آینده که ملهم از اتفاقاتی از این دست بود، کشاورزان اسراییلی را به همکاری و هماندیشی سوق داد؛ آنها از طریق یک تعاونی به نام حازرا، شروع به تامل و همکنشی درباره این مسئله کردند که چه نوع محصولاتی میتواند نیازهای جامعهی در حال رشد جمعیت اسراییل را با توجه به کمبود منابع آب تامین نماید؟ حازرا که قرار بود مشکلات داخلی را تامین کند، خیلی زود شروع به صادرات محصول مازاد به کشورهایی نمود که آب و هوا و اقلیم مشابه اسراییل داشتند؛ و خیلی زود، تعاونی حازرا در قامت شرکتی جهانی با دفاتر متعدد در اطراف و اکناف جهان ظاهر گردید. آنها سرمایهگذاری وسیعی در پژوهش و تحقیق درباره دانههای اصلاح ژنتیکیشده انجام میدهند که طیف گستردهای از سبزیجاتِ با راندمان آب بالا را در بر میگیرد. البته بسیاری از این فرمولها و قواعد، هنوز قابل قیمتگذاری نیستند چرا که در بسیاری از نقاط جهان از جمله اروپا، نسبت به عرضهی محصولاتی که دستکاری ژنتیکی شدهاند، حساسیتهای فراوانی وجود دارد.
اما بعد دیگر درباره انتخاب بذر وجود دارد که منجر به استفاده متفاوت از آب گردیده است. این کشف به دهه ۱۹۵۰ بر میگردد که در آن صحبت از محصولات کشاورزیای بود که عملاً نیازی به آب شیرین نداشتند. این محصولات با استفاده از آبهای شورمزه سیرآب میشوند. در صحرای آروا و نقف و در سرتاسر خاورمیانه، شمال آفریقا همچنین در کالیفورنیا، آریزونا، و تگزاس در زیر شن و ماسههای بیابانی مواد شوری وجود دارد که با آنها، محصولات کشاورزی آبیاری میشوند. اکنون در بیش از چهارصد مزرعه از این مواد شور برای آبیاری مزارع استفاده میکنند. همچنان که گیاهان آب شور را جذب میکنند، ساختار سلولی گیاهان تغییر پیدا میکند و میزان آب در آنها کاهش و مقدار شکر طبیعی در این میوهها افزایش مییابد از این رو تولیدات مذکور شامل میوههایی به مراتب شیرینتر و سبزیجاتی با بافت بهتر هستند.
مدیریت آب بیت المقدس در اختیار شرکت ملی آبرسانی هاگیون است. بیتالمقدس با بیش از هفتصد هزار نفر جمعیت بزرگترین شهر فلسطین اشغالی به حساب میآید. هاگیون به بیش از یک میلیون نفر خدمترسانی میکند. باید توجه داشت که این شهر به علت وجه مقدس و تاریخی آن، شهری بسیار چالش برانگیزاست. همینکه وجود کوهستانها و درههای متعدد، مسئلهی فشار آب را در این شهر به وجود آورده است. ساکنان بیتالمقدس ترکیبی متضاد از اسراییلیهای سکولار، ارتدکس و اجتماعات عرب فلسطینیاند. این امر ضرورتاً با این برداشت همراه است که در بیتالمقدس با عادات مصرفی متنوعی روبهرو هستیم. در چند سال گذشته، هاگیون دست به استخدام طیف گستردهای از متخصصان و بکارگیری شرکتهای فوقپیشرفته زده تا شهر بیتالمقدس را از اتلاف آب مصون نگه دارد. اصلیترین مسئله برای آنها، یافتن و رفع نشتی آب است. هر روزه، سنسورهای خطوط لوله، که به چرخدندههای هیدروالکترونیکی کوچک مجهز شدهاند امکان ضبط صدای فعل و انفعال، نشت، و بیرون جهیدن آب را تا ده برابر افزایش میدهند. سیستم سپس اطلاعات مربوط به شکستگی لولهی آب را از طریق شبکه سلولی به کامپیوتر مرکزی منتقل میکند. همچنین روباتهای هدایت شونده توسط دستگاههای سامانه موقعیتیاب جهانی، در درون خطوط لوله برای یافت نشتیها هدایت میشوند. شرکت هاگیان میتواند رد نشتیهای کوچک را در زیرساختها بگیرد، و پیش از اینکه مبدل به نشتیهای بزرگتری گردند، مسئله را حل و فصل کند و از این طریق حجم قابل ملاحظهای از آب را ذخیره میکنند. از سال ۲۰۱۵ آنها نشتیها را با تزریق یک بتونهی خاص، به شکل اتوماتیک مسدود میکنند و از این جهت برای نخستین بار، نشتی آب، بدون نیاز به حضور تیمهای حفاری و حفر زمین تعمیر میشود. ابزارهای به کار رفته توسط سیستم سایبری چنان حساس است که میتوانند دوش آبی که در خانه باز مانده است را به شکل اتوماتیک شناسایی کرده و ببندند؛ که کل میزان آب اتلاف شدهی شهر بیتالمقدس حدود ۱۱ درصد است و در محلات توسعهیافتهتر این مقدار به کمتر از ۶ درصد میرسد.
برای فهم این حجم کافی است این مقدار را با برخی از مناطق دیگر مقایسه گردانیم. اغلب کشورهای اروپایی میانگین اتلاف آبشان بین ۲۰ تا ۴۰ درصد است. در کالیفورنیا که خود درگیر بحران آب است اخیراً مادهای به تصویب رسیده که میزان اتلاف آب شهری را در سال ۲۰۲۰ به ۲۰ درصد برسانند. شرکت هاگیون اخیراً خدمات مشاوره را به مجموعهی وظایف خویش اضافه کرده و با دو شرکت دیگر پروژه متحولسازی تکنولوژی آب در دهلینو و قاهره را که به تنهایی جمعیتی بیشتر از فلسطین اشغالی دارند را به عهده گرفته است.
اسراییلیها همچنین آب دریا و آب فاضلاب را به دو ماده قابل استفاده تبدیل کردند. چشمگیرترین عامل در امر استقلال آبی، ساخت موفقیتآمیز کارخانههای نمکزدا در امتداد سواحل مدیترانه در فلسطین بود. میدانیم که بیش از ۹۷ درصد از آبهای جهان را آب اقیانوسها تشکیل میدهد. سرزمینهای اشغالی دارای یک خط ساحل طولانی است و حتی بنیانگذار و نخستین نخستوزیر اسراییل؛ دیویدبنگوروین، از بدو امر، ایده جدایی نمک از آب دریا را در سر داشت. با کمک ایالتمتحده و صندوق ملی یهود، اسراییل به سرمایهگذاری در طرحهای مختلف نمکزدایی، شامل انجماد آب در جهت جدایی آن از نمک یا جوشاندن آن برای دستیابی به بخار دست زد چرا که بخار متراکم میتواند مبدل به آب نوشیدنی شود آب باران نیز به همین صورت شکل میگیرد.
رومیهای باستان تلاش کردن برای سربازانشان آب دریا را از نمک والایش کنند اما، هرگز این تلاشها به جایی نرسید. در خلال جنگ جهانی دوم دانشمندان آمریکایی تلاشهای مشابهی را انجام دادند. در فوریه سال ۱۹۶۴ ریس جمهور وقت ایالات متحده، لیندون جانسون سخنرانی مهمی را درباره هدایت منابع آمریکا از طریق نمکزدایی مقرون به صرفه از آب شور کرد و با زبانی که مانند نتانیاهو رنگ بوی رستاخیزی و منجیگری داشت به دستاوردها و تلاشهای اسراییل اشاره نمود که خشم کشورهای عرب زبان را برانگیخت. او سپس نخستوزیر اسراییل لوی اشکول را به کاخسفید دعوت کرد تا درباره همین موضوع دست به مذاکره و گفتگو زنند. اما با بالا گرفتن جنگ ویتنام و افزایش هزینههای جنگ حداقل تا مدتی این پروژه به فراموشی سپرده شد. در هر صورت، نخستین کارخانهای که به نمکزدایی از آب دست زد در سال ۱۹۸۰ فعال شد. همچنین در اسراییل اما، ۸۵ درصد از فاضلاب با درجه پاکی بسیار بالا، برای مصارف کشاورزی بازیافت میگردد. ۱۰ درصد دیگر نیز برای افزایش آب موجود در رودخانه و اتفای حریق جنگل مورد استفاده قرار میگیرد و تنها ۵ درصد از فاضلاب به دریا ریخته میشود. دومین کشوری در زمینه بازیافت بهینه آب بعد از اسراییل، اسپانیاست که تنها ۲۵ درصد از فاضلاب خود را برای مصارف انسانی بازیافت میکند.
هدف نتانیاهو چیست؟
با فرض، توسعه فناوری آب در اسراییل باید خود را با چند پرسش مواجه کنیم. آنچه جای بحث دارد استفاده زیرکانه نتانیاهو از عبارات انسانی و قیممابانه مانند اشتراکگذاری تجارب، محبتورزی و شفقت است. اجازه بدهید دربارهی مفهوم نخست صحبت کنیم. آیا اسراییل فناوریهای خود را در صورت همراهی دولت ایران در اختیار مردم قرار میدهد؟ ابداً. اجازه بدهید مثالی بیاوریم. یکی دو سال پیش، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل قراردادی را با فرماندار کالیفورنیا جری براون در جهت پیشبرد همکاریهای فناوری آب بین اسراییل و منطقه در معرض خشکسالی گلدن استیت در اوکلاهاما امضا کرد. رقم این قرارداد چیزی در حدود ۷۰۰ میلیون دلار بود و امسال نیز شهر ساندیگو با تسهیلات و تاسیسات یک کمپانی اسراییلی بزرگترین کارخانه آبشیرینکن آمریکا را افتتاح نمود. حتی متعهد سوقالجیشی مانند ایالات متحده، که حمایتش از اسراییل، غیرقابل بحث است نیز از دریچه بازار برای حل مشکل خود با اسراییل وارد مذاکره میشود. اسراییل خدمات فناورانهی خود را به آمریکا نیز میفروشد، بنابراین، متوهم نباشیم، مادامی که جیب تجار آب اسراییلی پر نشود، چیزی با ما به اشتراک گذاشته نخواهد شد.
در سال ۲۰۰۵ اسراییل در زمینه مدیریت آب، تحت یک آزمایش ملی قرار گرفت. مدیریت منابع آب، تحت یک سازمان آبی ملی و متمرکز قرار گرفت. بر این اساس، مطابق با قانون همه منابع آبی رژیم صهونیستی، من جمله آب باران، در ذیل اموال دولتی تعریف گردید، از سال ۲۰۰۸، قانون جدیدی تصویب شد که کل سیستم آبی باید درآمد مالیاتی مشخص و الزامآوری را داشته باشد. این به این معناست که کل هزینهها الزاماً توسط مشتریان پوشش داده میشوند. این قانون تصریح میکندکه دولت باید از محل فروش آب هر سال، بر مبنای برنامهها درآمدی مشخص داشته باشد. اسراییلیها معتقدند که با سیاستهای بازار آزاد به زودی همه متوجه این مسئله میشوند که هزینه آب برای کشور چقدر زیاد است. در اسراییل یک سال پس از آزادسازی قیمت آب، مصرفکنندگان با افزایش ۴۰ درصدی قیمت آب مواجه شدند. گرچه مردم از این وضعیت به شدت ناراحت بودند، اما مصرف آب خانگی، به سرعت ۱۵ درصد کاهش پیدا کردند. کشاورزان، نیز در اسرع وقت، روشهای آبرسانی کارآمد و بهرهورانه را به کار گرفتند. عضو سابق هئیت کشاورزی اسراییل در این رابطه میگوید:
چند سال پیش از اینکه مکانیسم جدید قیمتگذاری پیاده گردد ما در نقطه ثقل خشکسالی منطقهای بودیم. کمیسیون آب جلساتی روشنگرانه پیرامون این مسئله که چرا ما باید آب را حفظ کنیم برگزار کرد. این برنامهها حقیقتاً موفقیتآمیز بود. مصرف آب ۸ درصد کاهش پیدا کرد. سپس ما از قیمت به عنوان انگیزهای برای کاهش مصرف استفاده نمودیم. یک شبه، مصرفکنندگانی که از افزایش قیمت آگاه شدند، روشهایی برای کاهش مصرف آب پبدا نموده و مصرف آب تقریباً به نصف رسید و از این جهت، به این نتیجه رسیدیم که قیمت میتواند موثرترین انگیزه برای کاهش مصرف آب باشد. اکنون فلسطین اشغالی تنها جایی بروی کره خاکی است که به زعم مقام اسراییلی بر آب شرب، قیمت واقعی آن را قرار داده و اثبات نموده که این امکان وجود دارد که از طریق افزایش بها، راهکارهای سریع برای کاهش مصرف خلق گردد. این دو پارگراف، نشان میدهند که اسراییل از چه دریچهای به مسئله آب نگاه میکند؛ نئولیبرالیسم. وقتی اسراییل از شهروندان خود، برای آب مصرفی، بیهیچ تعارفی قیمت واقعی آب را مطالبه میکند، پس چه چیز ما ایرانیان را به صرافت انداخته، که نتانیاهو، از منظری دیگر، و با الگوی غیرنئولیبرالی به ما در حوزهی فناوری آب یاری خواهد رساند؟
نیز لحن پدرانه نتانیاهو را فراموش نکنیم. کلام و لحنی که به هیچ وجه عاری از خودستایی نیست. چنین بروز میدهد که میخواهد اکنون در حق ما لطف کند. این رویکرد، در تاریخ اسراییل امری بیسابقه نیست، نگاهی به مطالب بارگذاری شده در این کانال نیز لحن قیممابانه نتانیاهو را بازتایید میکند. برای مثال نخستین اثری که در این کانال به مخاطبان معرفی شده، کتاب بگذارید آب باقی بماند از ست ام سیگل است که به سرعت در حال ترجمه به زبان فارسی است. ترجمه درستتر این اثر، "آب باشد" است عنوانی که آشکارا رنگ بوی الهیاتی دارد. آب باشد، اشارهای به کتاب جنسیس است، آنجا که متعالی، هر چه که میخواست را با فرمانی نیتگونه به وجود میآورد. اکنون، سیگل این اراده را به زعم خویش، در فرزندان یهوه میبیند که از نظر صهوینیستها قوم برگزیده خداوند میباشند. کتاب گرچه به رشد فناوری، فرهنگسازی، و تلاش اسراییلیها برای بهرهبرداری از آب صحه مینهد، اما با قرار دادن اثر در گفتمان روانشناسی مثبتگرا، تلویحاً نقش نجاتبخش اسراییلیها را در فرمی قهرمانانه پرورش میدهد. گویی آنها، اکنون سخنگوی یهوه بر زمین تشنهاند و فناوری آب، انحصاری است که یهوه به آنها داده تا برتری خود را بر دیگران به نمایش گذارند.
ما معتقدیم، که نمیتوان از فناوریهای موجود صرف نظر کرد که قطعاً این فناوریها، مزیتهای فراوانی را برای ما به وجود خواهد آورد. اما نباید جایگاه واقعی آنان که خود را در مقام سخنگونی انسانیت قرار میدهند از یاد برد. اسرائیل، نه منجی ماست، نه از سر کرامت چیزی را به ما رایگان عرضه خواهد کرد، به تعبیر خودمانیتر برای ما تره هم خُرد نخواهند کرد. در واقع ما برای آنها مانند قاهره، دهلی یا کالیفورنیا، یک بازاریم، بازاری که سود ۵/۲ میلیارد دلاری محصولات و نرمافزارهای فناوری آب را بیش از پیش خواهد کرد.
* دانشجوی انسانشناسی