نگاهی به ستون طنز روزنامه های سه شنبه 24/9/88:
مردمسالاری> کارتون
علی کاشی
اعتماد> سود برنج در جیب کیست
ابراهیم رها
من خوشحالم، هرچند اوضاع همين است که مي بينيد، هرچند ستون آشپزي مدام تکه پاره مي شود، حتي هرچند مهدي کلهر چند روزي است که صحبت نکرده اما «طرح جرخوردگي اقتصادي» دوباره موضوع بحث شده و اين، خود، کمک شايان توجهي است به طبخ قورمه سبزي در سراسر کشور و حومه.
به هر روي، گويا بيشترين بحث و اختلاف پيرامون طرح جرخوردگي اقتصادي اين است که دولت مي خواهد پول حاصل از عدم پرداخت يارانه دست خودش باشد تا آن را به مصارفي که صلاح مي داند برساند. نکته فقط در اين است که دولت معمولاً چيزهايي را صلاح مي داند که اصلاً صلاح نيست.
خب طبيعي است براي داشتن يک پلوخورشت قورمه سبزي نيازمند خريد برنج هستيد. در ارتباط با همين موضوع سوال شده 800 ميليارد سود برنج هاي وارداتي به جيب چه کسي مي رود؟
الف) يک گروه هستند متشکل از ژان کلود ون دم، المپياکوس و اسدالله يکتا، سود برنج به جيب آنها مي رود.
ب) به جيب ميرحسين موسوي، کروبي و خاتمي.
ج) به جيب محسن و مهدي هاشمي (الان مد شده همه چيز را به جيب اينها حواله مي دهند.)
د) چو داني و پرسي... مرض داري مي پرسي؟
همين طور که داريد قورمه سبزي مي پزيد لابد شما هم اين شايعه نمايندگان طرفدار احمدي نژاد در مجلس را مي شنويد که ميرحسين سکته کرده است. شما کمي آبليمو اضافه کنيد تا من شايعات بعدي طرفداران احمدي نژاد را حدس بزنم؛ الف) مهدي کروبي که از کارهاي پس از انتخاباتش خيلي پشيمان شده در يک... ثبت نام کرد، ب) خاتمي گفت اين 63 درصد که ميگن يکيش من.
ج) ميرحسين موسوي که تا به حال به خاطر غربزده بودنش سکته نکرده بود، ضمن ابراز پشيماني قول داد در اسرع وقت به اين عمل پسنديده مبادرت ورزد.
د)اي الهي همه شون جز جگر بزنن.
تهران امروز> برلوسکونی یا قذافی؟
محمود فرجامی
به نظر شما آدم نخستوزیر ایتالیا باشد بهتر است یا رئیسجمهور لیبی؟ من كه رئیسجمهور لیبی بودن را ترجیح می دهم. لابد تعجب میكنید كه كسی ریاستجمهوری بر یك كشور جهان سومي آفریقایی را بر نخستوزیری یك كشور صنعتی اروپایی كه ضمنا یكی از كهنترین تمدنهای جهان هم هست ترجیح بدهد. به خصوص با در نظر گرفتن اینكه نخستوزیر فعلی ایتالیا شخصیت بسیار ثروتمند و خوشگذران كه البته دلی هم عاشق پیشه دارد و...
اما این فقط یك طرف قضیه است و به نظر من اگر تمام جوانب كار را در نظر بگیریم، معمر قذافی بودن خیلی بهتر است از برلوسكونی بودن. البته همینجا این را هم اضافه كنم كه در عاشقپیشگی جناب قذافی هیچ از برلوسكونی كم نمیآورد بلكه حتی شاید هم یك چیزی اضافه بیاورد.
همین چند ماه پیش بود كه ضیافت پرخرج قذافی برای زیبارویان ایتالیایی در تمام خبرگزاریهای معتبر دنیا مخابره شد. اما از اینها هم كه صرفنظر كنیم حرف من همان است كه بود. لابد خبر مشت خوردن آقای برلوسكونی از یك هموطن (هموطن خودش البته. هموطن ما كه از این كارها نمیكند) كه منجر به خونی شدن دهان و بینی او شد را خواندهاید. این در حالی است كه محال است در كشوری مثل لیبی چنین اتفاقی بیفتد. بله؛ درست است كه قذافی و برلوسكونی شباهتهایی مثل علاقه شدید به زیبارویان دارند اما تفاوتهای بنیادینی دارند كه آدم ترجیح میدهد قذافی باشد تا برلوسكونی.
مثلا: 1 - هرچند كه برلوسكونی آدم بسیار ثروتمندی در سطح ایتالیاست اما قذافی هم در كشور خودش با در دست داشتن تمام صنایع و معادن و منابع طبیعی، ثروتمندترین فرد محسوب میشود. منتها در ایتالیا مطبوعات هر چند روز یكبار از رسواییهای مالی برلوسكونی گزارش مینویسند و اوقات بنده خدا را تلخ میكنند اما در لیبی چنین جسارتهایی در مطبوعات محال است. (البته اگر مطبوعاتی وجود داشته باشد)
2 - درست است كه برلوسكونی صاحب چند شبكه تلویزیونی ایتالیایی است كه به طور ضمنی میتواند در خلال برنامههای آنها تبلیغ خودش را بكند اما باید مالیات آنها را هم بدهد ولی در عوض تمام شبكههای رادیویی و تلویزیونی لیبی مال قذافی است كه هرچقدر دوست داشته باشد در آنها تبلیغ خودش را پخش میكند و تازه برای اداره آنها از مردم مالیات هم میگیرد.
3 - برلوسكونی اگر دو كلام حرف نامربوط از جانب مردم ایتالیا در یك جمع رسمی و دیپلماتیك بزند مردم و نمایندگان پارلمان ایتالیا پوست از كلهاش میكنند اما قذافی میتواند به عنوان نماینده مردم لیبی برود سازمان ملل و دو ساعت تمام هرچقدر كه دوست دارد به نمایندگان سایر ملتها توهین كند (به قدری كه مترجمش از شدت خجالت همانجا استعفا بدهد) و در برگشت هم پوست از سر چند نفر - محض تفریح- بكند.
4 - در ایتالیا برلوسكونی از دست منتقدانش امنیت جانی ندارد اما در لیبی منتقدان و سایر مردم از دست قذافی امنیت جانی ندارند. حكما متفقالقولند كه سلب امنیت برای دیگران لذت بیشتری از سلب امنیت توسط دیگران دارد.
5 - برلوسكونی در انتخابات بعدی عوض میشود اما قذافی مادام العمر است و با هیچ انتخاباتی عوض نمیشود. (اصولا در لیبی انتخاباتی هم برگزار نمیشود)
کیهان> گفت و شنود
گفت: اگر سران فتنه آمريكايي نيستند چرا از شعار مرگ بر آمريكا عصباني مي شوند و خونشان به جوش مي آيد؟!
گفتم: براي اين كه نمك گير عمو سام شده اند و نمي خواهند نمكدان آمريكا را بشكنند!
گفت: از شعار مرگ بر اسرائيل هم تمام وجودشان به لرزه مي افتد و از عصبانيت جيغ سبز مي كشند!
گفتم: احترام استادشان را نگه مي دارند!
گفت: وقتي مردم عليه مفسدان اقتصادي و آدمكشان و قدرت هاي استكباري و اشغالگران و مفت خورها و... شعار مي دهند باز هم سران فتنه از كوره در مي روند.
گفتم: ساواكي ها يك جوان دانشجو را دستگير كرده و شكنجه مي دادند، شعبون بي مخ از راه رسيد و پرسيد مگه اين جوون چيكار كرده كه اينطور شكنجه ش ميدين؟ رئيس ساواك گفت؛ از خودش بپرس. و جوان گفت؛ آقا شعبون! من عليه دزدها و آدم كش ها و وطن فروش ها و مال مردم خورها و نوكران بيگانه شعار داده بودم و شعبون بي مخ به ساواكي ها گفت؛ بزنيدش! فلان فلان شده به اعليحضرت خودمون فحش داده!