bato-adv
نویسندگان و بازیگران روایت می‌کنند

جنجال #من_و_سانسورچی

بعد از اتمام فیلمبرداری اون سریال بنده گوش هارو سپردم به تیغ جراحی که بلکه بخشی از صُوَرِ قبیحه کم شود و خدارو شکر شد و در کار‌های بعدی فقط به استفاده از باندِ کشی برای حذفِ زن بودنم پرداختم. البته هیچوقت جواب این دو سوال را هم نفهمیدم چرا نباید تصویر از بالارفتن از پله‌های خانم‌ها گرفته شود و دو، تکیه دادن به دیوار در هنگام ایفای نقش کجاش اروتیکه؟!
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۴ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۷
گوش‌های تحریک‌کننده در صدا و سیما
فراروصدا و سیما اگر خود منعکس کننده همه رنگ ها، اما منتقدان متنوعی دارد. جدی‌ترین منتقدان صدا و سیما سیاسیون هستند. آن‌هایی که برای این سازمان از تعبیر رسانه میلی استفاده می‌کنند و می‌گویند صدا و سیمای جمهوری اسلامی به جای آنکه منعکس کننده همه دیدگاه‌ها باشد به تریبون و بولتنی برای اصولگرایان به حساب می‌آید. البته گروه‌های اصولگرا نیز تا کنون از عملکرد صدا و سیما رضایت نداشته اند و بار‌ها به خاطر تریبون‌های بیش از اندازه به طیف تندرو‌های این انتقاد کرده اند. اما با وجود این انتقادات، صدا و سیما از خود تغییر رفتار نشان نداده و اتهام رفتار جناحی به این سازمان امر ثابتی بوده است. 

کار برای صدا و سیما آنجا دشوار می‌شود که باید با رسانه‌های خارجی نیز به رقابت بپردازد. به گفته برخی بررسی‌های علمی رسانه ملی تقریبا از گردونه اطلاع‌رسانی خارج شده است. اگر رسانه ملی روزگاری باید تنها با شبکه‌های ماهواره‌ای به رقابت می‌پرداخت اکنون باید با رسانه‌های اجتماعی و اینترنتی نیز رقابت کند.

اعمال برخی خطوط قرمز عجیب و غریب در پخش برنامه‌های هنری مانند سانسور ساز و نشان دادن گلدان در هنگام پخش موسیقی ارتباط بین هنرمندان و این سازمان را کمرنگ کرده است. به ویژه آنکه هر نوع سبک موسیقیایی در این رسانه جایگاه بالایی ندارد. اگر موسیقی سنتی را مطلوب‌ترین سبک برای صدا و سیما بدانیم در این عرصه هم بین خود و اهالی موسیقی فاصله انداخته تا جایی که مناجات ربنای محمدرضا شجریان هم سیاسی و خط قرمز تلقی می‌شود.

در کنار این مصادیق بارز گروهی از هنرمندان در شبکه‌های اجتماعی هشتگی با عنوان #من_و_سانسورچی راه انداخته‌اند و در آن از سانسور‌هایی در پشت صحنه‌ها سخن می‌گویند که هیچ گاه به چشم مخاطبان نمی‌آمد. ماجرا به یک پست اینستاگرامی از امیرمهدی ژوله نویسنده و طنزپرداز برمی‌گردد که در آن از همکارانش خواست خاطرات خود را از سانسور‌ها روایت کنند. او و همکارانش مطالبی را به عنوان سانسور در صدا و سیما بیان کرده اند که بسیار عجیب به نظر می‌رسید. به عنوان نمونه برای اولین بار مشخص شد که حجم گوش یا غبغب بازیگران زن از زیر پوشش شرعی آنها نیز یکی از ایرادات صدا و سیماست. 

ژوله همچنین سوت زدن، جیغ کشیدن، بلند خندیدن و انجام بعضی شوخی‌ها توسط بازیگران زن را از مصادیق سانسور عنوان می‌کند و می‌گوید در یکی از سریال‌ها یکی از اشکالات وارد شده خوردن خیار برای بازیگران زن در صحنه بود. 
 

. من از سال هشتاد و سه (كمربندها را ببنديم)تا سال نود و چهار(درحاشيه٢) در حال سريال نويسي براي تلويزيون (كمربندها،برره،باغ مظفر،مردهزار چهره،مرد دوهزارچهره،درحاشيه يك،در حاشيه دو)و نمايش خانگي(گنج مظفر،قهوه تلخ،شوخي كردم و عطسه )بودم. انقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و مميزي تو اين سالها دارم كه ديدم حيفه براي شما تعريف نكنم. (توضيح اينكه هر قسمت سريال براي پخش به تلويزيون فرستاده ميشه،بعد از بازبيني برگه اي به عنوان موارد اشكال پخش به گروه برگردونده ميشه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگيره) قسمت اول :حجم خانمها يكي از معضلات نمايش خانمها در تلويزيون علاوه بر حجاب كه عموما رعايت ميشه و ارايش كه حتي گاهي با تغيير رنگ تصوير هنگام نمايش اصلاح ميشه ،تصور يا توهم مشخص بودن حجم بخشي از اندام اونها از زير لباسه. مثلا اين يك اصل پذيرفته شدست كه خانمهاي بازيگر بايد حتما زير پيراهنشون شلوار ضخيم بپوشن(توي سرما و گرما ) كه حجم پاشون معلوم نباشه.لباسهاي گشاد و ضخيم هم كه يه رواله. اما بامزه بود كه سر سريال برره يكي از اشكال پخشهايي كه براي ما اومد اين بود كه چرا حجم گوش شقايق دهقان از زير روسري معلومه!!(توجه كنيد گوش نه،حجم گوش) و ما هيچ وقت نفهميده بوديم دوستان چه عنصر تحريك كننده اي توي حجم گوش يك بازيگر از زير روسري كشف كرده بودن يا وقتي به گوش فكر ميكردن دقيقا به چي فكر ميكردن. @mehrab_ghasemkhani يا مثلا قيافه مات و مبهوت سحر جعفري جوزاني يادم نميره وقتي توي سريال باغ مظفر بهش گفتن اشكال اومده كه چرا غبغب خانوم جوزاني معلومه. جدا از اينكه اساسا چي غبغب تحريك كننده ست،سحر جوزاني داشت دق ميكرد كه من با چهل كيلو وزن غبغبم كجا بود.. @saharjafarijozani پي نوشت:جدا از اينكه خانمها نميتونن توي سريالها سوت بزنن و جيغ بكشن و بلند بخندن و خيلي از شوخي ها رو بكنن،توي يكي از سريالهاي اخير اشكال پخش اومد كه خانمها خيار نخورن توي صحنه! پي نوشت:ادامه دارد. همه دوستان و همكارانم توي همه اين سالها رو هم دعوت به اين ذكر مصيبت ها ميكنم.همچنين فهالين عرصه ادبيات ،تاتر،موسيقي،راديو،تلويزيون،سينما،مطبوعات و .. #من_و_سانسورچي

A post shared by امير مهدي ژوله (@amir_mahdi_jule) on


محمد طحانی، کارتونیست کاریکاتورزیر را در روزنامه ابتکار منتشر کرد.
 
گوش‌های تحریک‌کننده در صدا و سیما

پرستو صالحی: گوشهایم را عمل کردم، اما گونه ام را نه
از واکنش‌های طنزآمیز که بگذریم، بعضی هنرمندان به دعوت ژوله پاسخ مثبت نشان دادند و به بیان خاطراتشان از سانسور‌های عجیب و غریب پرداخته اند. به عنوان نمونه پرستو صالحی اعلام کرد بعد از فیلمبرداری سریال زیر آسمان شهر گوش‌های خود را به تیغ جراحی سپرده است. او می‌نویسد: " هیچوقت جواب این دو سوال را هم نفهمیدم چرا نباید تصویر از بالارفتن از پله‌های خانم‌ها گرفته شود و دو، تکیه دادن به دیوار در هنگام ایفای نقش کجاش اروتیکه؟! و سوال‌های بسیار دیگر که دیگه روم نمیشه بپرسم راستی یادم رفت بگم مژه هامم بلند بود روش پودر میزدن. یعنی عاشقتونم یه عمره میگم گونه‌های خودمه عمل نکردم باور نمی‌کنین الانم میگم گوشام و عمل کردم بازم باور نمی‌کنین به خدا عمل کردم قسم می‌خورم. "

. من از سال هشتاد و سه (كمربندها را ببنديم)تا سال نود و چهار(درحاشيه٢) در حال سريال نويسي براي تلويزيون (كمربندها،برره،باغ مظفر،مردهزار چهره،مرد دوهزارچهره،درحاشيه يك،در حاشيه دو)و نمايش خانگي(گنج مظفر،قهوه تلخ،شوخي كردم و عطسه )بودم. انقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و مميزي تو اين سالها دارم كه ديدم حيفه براي شما تعريف نكنم. (توضيح اينكه هر قسمت سريال براي پخش به تلويزيون فرستاده ميشه،بعد از بازبيني برگه اي به عنوان موارد اشكال پخش به گروه برگردونده ميشه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگيره) قسمت اول :حجم خانمها يكي از معضلات نمايش خانمها در تلويزيون علاوه بر حجاب كه عموما رعايت ميشه و ارايش كه حتي گاهي با تغيير رنگ تصوير هنگام نمايش اصلاح ميشه ،تصور يا توهم مشخص بودن حجم بخشي از اندام اونها از زير لباسه. مثلا اين يك اصل پذيرفته شدست كه خانمهاي بازيگر بايد حتما زير پيراهنشون شلوار ضخيم بپوشن(توي سرما و گرما ) كه حجم پاشون معلوم نباشه.لباسهاي گشاد و ضخيم هم كه يه رواله. اما بامزه بود كه سر سريال برره يكي از اشكال پخشهايي كه براي ما اومد اين بود كه چرا حجم گوش شقايق دهقان از زير روسري معلومه!!(توجه كنيد گوش نه،حجم گوش) و ما هيچ وقت نفهميده بوديم دوستان چه عنصر تحريك كننده اي توي حجم گوش يك بازيگر از زير روسري كشف كرده بودن يا وقتي به گوش فكر ميكردن دقيقا به چي فكر ميكردن. @mehrab_ghasemkhani يا مثلا قيافه مات و مبهوت سحر جعفري جوزاني يادم نميره وقتي توي سريال باغ مظفر بهش گفتن اشكال اومده كه چرا غبغب خانوم جوزاني معلومه. جدا از اينكه اساسا چي غبغب تحريك كننده ست،سحر جوزاني داشت دق ميكرد كه من با چهل كيلو وزن غبغبم كجا بود.. @saharjafarijozani پي نوشت:جدا از اينكه خانمها نميتونن توي سريالها سوت بزنن و جيغ بكشن و بلند بخندن و خيلي از شوخي ها رو بكنن،توي يكي از سريالهاي اخير اشكال پخش اومد كه خانمها خيار نخورن توي صحنه! پي نوشت:ادامه دارد. همه دوستان و همكارانم توي همه اين سالها رو هم دعوت به اين ذكر مصيبت ها ميكنم.همچنين فهالين عرصه ادبيات ،تاتر،موسيقي،راديو،تلويزيون،سينما،مطبوعات و .. #من_و_سانسورچي

A post shared by امير مهدي ژوله (@amir_mahdi_jule) on



 
گفتند طوری بخند که دندان هایت معلوم نباشند
بهاره رهنما هم درباره سانسور‌هایی که در مورد او اعمال شده می‌نویسد: "در تمام این بیست و پنج سال مرتب نمای خندیدن من سانسور شد و تذکر دادند طوری بخند که دندان هایت معلوم نباشند، ولی من فقط بلدم واقعی بخندم. لابد دلیل توقیف شدن قسمت «عبدی شو» من و همسرم هم خنده‌های خانمان برانداز من بوده. "

گوش‌های تحریک‌کننده در صدا و سیما

ایراد به اسم نظام در شب‌های برره
امیرمهدی ژوله در پست اینستاگرامی دیگری گفته صدا و سیما هنگام برنامه شبهای برره اعلام کرده نظام دو برره نام شخصیتی که بازیگر آن هادی کاظمی بوده باید به دو برره تغییر پیدا کند. 

. #من_و_سانسورچي  اسم شخصيتي كه هادي كاظمي توي برره بازي ميكرد نظام دوبرره بود. گويا چون اين شخصيت قرار بود پدر شخصيت حسام(دوبرره)كه درپاورچين ديده بوديم باشد،مهراب و پيمان اين اسم را برايش انتخاب كرده بودند. در يكي از قسمت ها (فكر كنم قسمت سربازي) شير فرهاد كه با نظام دوبرره كل كل داشتند سر صف ميگفت من پشت سر نظام واينميستم يا اينكه چرا از جلو نظام،از جلو شيرفرهاد نه؟ يا همچين چيزي.. چندروز بعد از پخش اين قسمت گفتند اسم اين شخصيت دوبرره خالي باشه،ديگر نظام را نگيد! از اون به بعد هادي كاظمي دوبرره خالي شد! . توهم اينه نه اوني كه ايرج ملكي داره... @hadikazemi_  @mehrab_ghasemkhani #من_و_سانسورچي پي نوشت:همكاران نويسنده و فعال در عرصه ادبيات،تاتر،سينما و موسيقي و ... رو دعوت ميكنم به چالش ذكر خاطراتشون از سانسور،در صفحه خودشون و با هشتگ#من_و_سانسورچي

A post shared by امير مهدي ژوله (@amir_mahdi_jule) on

 
ژوله در پست دیگری از سانسور سه قسمت از سریال قهوه تلخ در وزارت ارشاد روایت می‌کند که قرار بود در آن‌ها امیر حسین رستمی به تصویر کشیده شود.

#من_و_سانسورچي _و_سانسورچي . يك سه قسمتي داشتيم(مجموعه بيستم) در قهوه تلخ.امير حسين رستمي در نقش يك تاپاله جمع كن مي امد و ادعا ميكرد پسر شاه است از يكبار خوشگذراني شبانه جهانگيرشاه در پشت كوه. شاه كه پسردار نميشد از او استقبال ميكرد جشن و مهماني ميگرفت و دست او را براي انجام هر كاري در دربار باز ميگذاشت. پسر تاپاله جمع كن  لوس قصه ما كم كم قدرت را در دربار به دست ميگرفت و مقامات را يكي يكي كنار ميزد و به تاپاله جمع كني ميفرستاد. اوضاع نابسامان مُلك از انچه بود بدتر ميشد. انذار و ارشادهاي مستشار هم گوش شنوايي نداشت تا اينكه قدرت نمايي پسر تاباله جمع كن(اسم شخصيتش يادم رفته) تا جايي پيش ميرفت كه خود جهانگيرشاه را هم از تخت پايين ميكشد و به اندروني ميفرستاد! تازه آنجا بود كه شاه با توطئه درباريان درباره پسرش موافقت ميكند و اجازه ميدهد توي گوني بكنندش و .. . وزارت ارشاد آقاي احمدي نژاد كل اين سه قسمت را دور ريخت. . دوستان هيچ وقت رويشان نشد به ما بگويند چي رو به چي تشبيه كرده اند و به نظرشان مشكل دار اومده. بعدا اين خبري كه درعكس ميبينيد به گوش ما هم رسيد. .@amir_hrostami پي نوشت: اين فقط يك خاطره از ساخت يك سرياله. طبعا من هم ميدونم شما هم ميدونيد كه اين سريال از تلويزيون غيرقابل پخش بود و با مجوز و حمايت همين وزارت ارشاد و همين دولت ساخته شد. ولي خب اين اتفاقي بود كه افتاد ديگه! الان من نگم چون برداشت سياسي ازش ميشه؟واقعا هنوز معطل  اين دولت و اون دولت و اين رئيس جمهور و اون رئيس جمهوريد؟

A post shared by امير مهدي ژوله (@amir_mahdi_jule) on

 
گوش‌های تحریک‌کننده در صدا و سیما
  
جوان ژوله را به تمسخر حجاب متهم کرد
روزنامه جوان در یادداشتی درباره چالش «من و سانسورچی»، امیر مهدی ژوله را به مخالفت و تمسخر حجاب متهم کرد. این روزنامه می‌نویسد:

"این روز‌ها گسترش روزافزون فضای مجازی گویی تبدیل شده به نمایش سخنان هجو و بی پایه و اساس سلبریتی‌ها که درباره هر موضوعی اظهارنظر کنند. یکی از این سلبریتی‌ها امیرمهدی ژوله نویسنده طنز تلویزیون است که به خاطر بر سر زبان افتادن نامش حاضر است حتی سیاست‌های سازمانی که باعث شهرت و دیده شدن آثارش شده را به سخره گیرد. او تلویزیونی را مورد تمسخر قرار می‌دهد که روزگاری پله ترقی ژوله و امثال او بوده و هویت کاری خود را مرهون صداوسیما می‌دانند.

این نویسنده و بازیگر باسابقه آثار طنز تلویزیونی نه‌تنها همه‌چیز را به‌مضحکه می‌گیرد، بلکه پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و به رعایت حجاب در تلویزیون اعتراض می‌کند و می‌گوید چرا بازیگرانش باید حجاب داشته باشند؟!

همه‌ی ما از سلیقه‌ای بودن برخی از ممیزی‌ها در صدا و سیما اطلاع داریم. همه‌ی ما می‌دانیم که در برخی موارد سخت‌گیری بیش از حد و غیرمنطقی در برخی کار‌های نمایشی اعمال می‌شود. اما سوالی که باید از آقای ژوله پرسید این است که بیرون گذاشتن گوش بازیگر زن یا نمایش حجم بدن بانوان، چه‌قدر به پیشبرد اهداف سریال‌نویسی شما کمک می‌کرد که جلوگیری از این امر، چنان لطمه‌ای به شما وارد کرده که پس از مدت‌ها نمی‌توانید آن را از ذهن خارج کنید؟!

از همه مهمتر سوالی که در ذهن مخاطب به وجود می‌آید این است که چرا حالا که دیگر نقطه‌ی اتصال شما به بودجه این سازمان قطع شده است به فکر آگاه‌سازی مخاطب افتاده‌اید؟! شما در نوشته تان تاکید کزده‌اید که بار‌ها تلویزیون به شما میدان داده تا امروز شناخته شوید. "

انگ زدن‌های بی پایه و اساس مصداق بارز سانسور
امیر مهدی ژوله، اما در یک واکنش به این مطلب، به مطالب خود با هشتگ من و سانسورچی اشاره می‌کند و می‌نویسد:

"در مورد انهدام سه قسمت از سریال قهوه تلخ توسط وزارت ارشاد بود. یکی در مورد حذف پیشوند نظام از اسم نظام دوبرره در سریال شب‌های برره بود. اولین پستم هم خاطره‌ای از گیر دادن به حجم گوش فلانی از زیر روسری (حجم گوش نه خود گوش) بود. کدوم یکی از این‌ها مخالفت با حجاب یا نمایش حجم اندام خانم‌ها بود؟

همین انگ زدن‌های بی پایه و اساس و چسبوندن وصله‌های مجرمانه برای بستن دهن هر منتقد حتی خیرخواهی مصداق بارز سانسوره. طبیعتا حق اعتراض قانونی نسبت به ایراد این اتهام برای من محفوظه. "
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۱
فقط از این قشر در این شرایط میشود انتظار خاطره گویی داشت و از فرارو انتظار بازنشر و پرداختن به این مسائل سخیف.
بوق
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۱
واقعا که ............................
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۱
«او تلویزیونی را مورد تمسخر قرار می‌دهد که روزگاری پله ترقی ژوله و امثال او بوده و هویت کاری خود را مرهون صداوسیما می‌دانند.»

تمسخر که نه اینها ایراداتیه که بهش میگن مته به خشخش گذاشتن
اما یعنی اگه شما از جایی معرفی شدین که مشکل داشت نباید ایرادش رو بگید؟؟؟
یعنی خودسانسوری کنیم؟؟؟
پس چطور پیشرفت کنیم؟؟؟
این استدلاله؟؟؟
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین