فرارو- سعید حجاریان عنوان کرده است که روحانی در مواجه با تندروها باید مسئله استعفای خود را مطرح میکرد و با این حربه با آنها مقابله میکرد.
مدتی است که سعید حجاریان مواضع انتقادی بسیار تندی در قبال دولت اتخاذ میکند و بارها مستقیم یا غیرمستقیم مسئله عبور از روحانی یا کنار کشیدن اصلاحطلبان از انتخابات را مطرح میکند. او در تازهترین اظهار نظر خود، اما به نکته جالب توجه دیگری اشاره کرده و گفته است که زمانی که رقبای روحانی به قلب برنامه دولت که همان برجام باشد، حمله کردند، رئیسجمهور میتوانست محکم بایستد و بگوید، نمیتوانم اینگونه کار کنم و حتی صراحتا اعلام میکرد، استعفا میدهم و میروم.
بخوانید: تحليل سعيد حجاريان از مسير حركت اصلاحطلبان
نباید توصیه عبوراز روحانی را به روحانی داد در همین خصوص محمد کیانوش راد فعال سیاسی اصلاحطلب طی
گفتگو با فرارو اظهار کرد: «زمانی که توصیه «خروج از حاکمیت» در گنگره حزب مشارکت و در زمان خاتمی داده شد، گفتم اگر به فرض طرح ِخروج از حاکمیت، که کلیّت آن به لحاظ نظری و هم از نظر مصداقی مبهم و نارسا است درست باشد، تنها خروج یک نفر از حاکمیت موثر است و آن هم خاتمی است، که با استعفای خویش احتمالا میتواند جریان امور را بر مسیر درست بیندازد و این در حالی بود که خاتمی با پشتوانه عظیم مردمی روبرو بود و مردم کفّه قدرت خاتمی را نسبت به مخالفان اصلاحات سنگین کرده بودند.»
وی تاکید کرد: «اما پیشنهادِ استعفاء به روحانی به دلیل مخالفتها وکارشکنیها علیه برجام، در واقع توصیه عبور روحانی از روحانی است. اگر میگوییم روحانی در انتخابات باید شعارهای خود را میداد و نه بیشتر و اگر میگوییم شعارهای اصلاح طلبانه از ظرفیت و توان روحانی خارج بود، اکنون به چه دلایلی پیشنهاد استعفاء که بالاتر از ظرفیت روحانی است را اقدامی مفید میدانیم؟»
او تصریح کرد: «استعفاء زمانی موثر است که با دست ِبرتر و فرجام آن منجر به قدرت بیشتر برای حل مشکلات کشور شود. امروز شرایط اجتماعی و پایگاه رای روحانی چگونه است؟ پیشنهاد استعفاء به روحانی، خالی کردن میدان و سپردن کامل بازی به مخالفان منافع ملی است، آنهم در زمانی که قدرت پنهان و مسلط برای قبضه کامل قدرت لحظه شماری میکند و حتی در جهت خلع ید دولت اقداماتی را تدارک دیده است.»
کیانوش راد در پایان گفت: «استعفاء مصدق با توجه به پشتوانه اجتماعی و ضعف دربار با موفقیت قرین بود و این از زمان شناسی و تصمیم بهنگام ِو درست مصدق ناشی شده بود. استعفای مصدقیِ خوب است، اما استعفای مصدقی با همراهی مجموعهای از متغیرهای همراه و تقویت کننده مفید خواهد بود. نباید با افزایش انتظارات از سطح واقعی توان روحانی همان اشتباهات دوره خاتمی را تکرار کرد. تحقق نرمال سازی در کشور، تنها با ابزار برجام نیست که صورت میگیرد، اگرچه برجام یکی از اقدامات مهم و ضروری در این مسیر است. روحانی، خوب یا بد همین است که بود و هست. با این همه و در شرایط اکنون و به رغم بسیاری از کاستیهای دولت و انتقادات بر روحانی و دولت او، هنوز هم حمایت از او توجیه عقلانی دارد.»
استعفای یک تصمیم منفعلانه است
همچنین علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «به نظر من اساسا خروج از حاکمیت و قدرت رویکرد مناسب و سازندهای نیست و یک تصمیم کاملا منفعلانه است، زیرا رسما نوعی واگذاری محسوب میشود. ببنید ما دو نوع استعفا داریم. یک نوع استعفای منفعلانه است و دیگری استعفای فعال. معمولا در کشورهایی که دولت ائتلافی دارند، استعفاها کاملا فعالانه است. زیرا در این کشورها یک حزب بعد از پیروزی مجبور به ائتلاف با باقی احزاب است و زمانی که پای خود را کج میگذارند، دیگر احزاب استعفا میدهند تا مانع از این اتفاق شوند و بعضا دولت از حد نصاب خارج شود و انتخابات زودهنگام برگزار شود. اینگونه استعفاها کاملا مفید است و حزب مورد نظر حساب خود را از اشتباهات باقی احزاب جدا میکند و زمینه ساز تحول میشود.»
او افزود: «اما استعفای منفعلانه به این صورت است که فرد به عنوان رئیس جمهور خود را از حاکمیت و قدرت جدا میکند و با این اقدام تنها اتفاقی که رخ میدهد، عرصه برای رقبا که طی مدت فعالیتش مداوم چوب لای چرخ دولت گذاشته اند باز میشود. یعنی به نوعی پیروزی برای جریان رقیب محسوب میشود. ما نوع دیگر خروج از حاکمیت و قدرت را در سال ۸۴ هم تجربه کردیم و آن نه فقط برای اصلاحطلبان بلکه برای تمام کشور هزینههای بسیاری به بار آورد. ما در آن دوره شاید در انتخابات شرکت کردیم، اما آن قدر پراکنده بودیم که دولت را تقدیم جریان رقیب کردیم و محمود احمدی نژاد به روی کار آمد. یا در انتخابات مجلس هفتم و تا نهم هم شرایط به همین نحو بود و با کنار کشیدن اصلاحات، اصولگرایان تندرو توانستند قدرت را در دست بگیرند.»
وی تاکید کرد: «بنابراین من اصلا موافق ایده استعفا نیستم. باید در نظر داشت این دولت با حمایت اصلاحطلبان روی کار آمده و نباید تجربه گذشته را تکرار کنیم. ضمن اینکه درست است که دولت آقای روحانی طی یک سال گذشته اصلا عملکرد مناسبی نداشته و من هم انتقادهای زیادی به وی دارم، اما باید قبول کرد که دولت نخست ایشان یک دولت خوب و کارآمد بود. به ویژه در حوزه سیاست خارجی دستاورد بزرگی مثل برجام داشت. ما نباید الان اینگونه فکر کنیم که با از دست رفتن برجام تمام دستاوردهای دولت در این حوزه از بین رفته است. زیرا با همه کاستیها و مشکلات حداقل توانست ایران را از قطعنامههای سازمان ملل و تحریمهای اروپا نجات دهد و شرایطی ایجاد کند که الان دیگر هیچ کدام از همپیمانان آمریکا حاضر به حمایت از آنها در برابر ایران نشده اند.»
صوفی در پایان تاکید کرد: «البته من هم موافق که آقای روحانی اصلا تدبیر مناسبی برای سیاست داخلی نداشتند و نتوانستند همان طور که عملکرد خوبی در عرصه سیاست خارجی داشتند، فضای سیاست داخلی را هم مدیریت و مشکلات را حل کنند. ایشان بارها و بارها با وجود توصیهها رویکرد مناسبی در قبال تندروها اتخاذ نکردند و هربار فکر کردند با امتیاز دادن به آنها میتوانند این طیف را با خود همراه کنند، ولی بر خلاف محاسبات ایشان، هربار که عقب نشینی کردند، تندروها چندین قدم به جلو آمدند و فشار بر دولت را افزایش دادند. من در این خصوص کاملا با آقای حجاریان موافقم. اما راه حل درست، استعفای آقای روحانی نبود. به نظر من ایشان باید در مواجه با این گروههای تندرو جدیت بیشتری به خرج می داد و اجازه نمی داد آنها هر اقدامی انجام دهند.»