bato-adv
کد خبر: ۳۸۸۲۱۵

تحلیل نعمت احمدی از بحران سیاسی ونزوئلا

آنچه در ونزوئلا در جریان است باید تقابل دولت امریکا و دولت روسیه بدانیم. از زمانی که نیرو‌های چپ به رهبری هوگو چاوز در ونزوئلا به قدرت رسید، این کشور ثروتمند و نفت‌خیز امریکای جنوبی به جمع دولت‌هایی پیوست که مخالف با سیاست‌های امریکایی و موافق با سیاست دولت روسیه است
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ - ۰۷ بهمن ۱۳۹۷

بحران سیاسی ونزوئلا
نعمت احمدی در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از ویژگی‌های قانون اساسی اصلاح شده در ونزوئلا این است که مجلس شورای ملی آن کشور برابر اصل ۲۳۳ می‌تواند با رای خود در صورتی که رییس‌جمهور تخلفی کرده باشد او را برکنار کند، وقتی رای مجلس بر برکناری رییس‌جمهور باشد و رییس‌جمهور برکنار شود، رییس مجلس به صورت موقت ریاست قوه مجریه را برعهده می‌گیرد.

علاوه بر صراحت اصل ۲۳۳ قانون اساسی در اصل ۳۳۳ هم آمده است: اگر قانون اساسی کشور زیر پا گذاشته شود همه شهروندان موظفند برای برقراری دوباره قانون اساسی کوشش کنند. خوان‌گوآیدا که در انتخابات اخیر مجلس ونزوئلا توسط نمایندگان به ریاست مجلس شورای ملی انتخاب شده بود و این انتخاب مورد قبول آقای مادورو رییس‌جمهور این کشور نبود و آقای مادورو متوسل به دیوان‌عالی این کشور شد. دیوان‌عالی کشور ونزوئلا مجلس شورای ملی را ملغی کرد و اختیارات مجلس شورا به نهاد جدیدی به نام- مجلس موسسان- واگذار شد که باید نمایندگان آن با رای مردم انتخاب شوند. مجلس شورای ملی رای دیوان‌عالی کشور را غیرقانونی اعلام کرد و با استناد به اینکه قضات دیوان‌عالی کشور با اعمال نفوذ آقای مادورو و از بین طرفداران رییس‌جمهور انتخاب شده‌اند و مخالفان دولت در انتخابات تعیین اعضای مجلس موسسان شرکت نکردند، این انتخابات را غیرقانونی اعلام کردند.

رییس‌جمهور مادورو در سال ۲۰۱۸ انتخابات ریاست‌جمهوری را هم برگزار کرد و با وجود تحریم انتخابات توسط مخالفان و عدم شرکت آن‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری، آقای مادورو خود را پیروز انتخابات معرفی کرد و در ماه گذشته سوگند ریاست‌جمهوری خورد. بن‌بست سیاسی به وجود آمده یعنی انحلال مجلس شورای ملی توسط دیوان‌عالی کشور و تشکیل مجلس موسسان، کشور را در وضعیت خاصی قرار داد. نمایندگان مجلس شورای ملی که حکم انحلال خود را از دیوان‌عالی کشور داشتند، به این حکم تمکین نکردند و آقای خوان‌گوآیدای ۳۵ ساله را به ریاست خود برگزیدند و چندین جلسه هم در پارلمان پیرامون اوضاع کشور به بحث پرداختند. خروجی این جلسات این بود که قانون اساسی توسط مادورو زیر پا گذاشته شده و انتخابات ریاست‌جمهوری غیرقانونی و باطل است و مادورو رییس‌جمهور نیست.

از طرفی اصل ۲۳۳ قانون اساسی این اختیار را به مجلس شورای ملی ونزوئلا تفویض کرده است که قوه مجریه را ملغی کند و به صورت موقت رییس مجلس شورای ملی عهده‌دار ریاست‌جمهوری بشود و مقدمات انتخابات جدید را فراهم آورد. مخالفان رییس‌جمهور مادورو به روش جدیدی وارد عمل شدند و جلسه مجلس شورای ملی را در خیابان و بین طرفداران میلیونی خود برگزار کردند و غاصب بودن مادورو عزل او را اعلام کردند و با تکیه بر اصل ۲۳۳ قانون اساسی ریاست‌جمهوری موقت را به رییس مجلس واگذار کردند، روشی که افکار عمومی جهانیان را به سوی خود جلب کرد. تکنولوژی جدید و استفاده از فضای مجازی به کمک رییس مجلس شورای ملی ونزوئلا آمد و همه جهانیان چهره مردی جوان را دیدند که در حضور میلیونی هواداران خود دستش را بالا برد و متن سوگند قانون اساسی را و تعهد به اینکه به صورت موقت رییس‌جمهور است و باید مقدمات برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری را ظرف مدت قانونی اعمال کند قرائت کرد.

همین عمل باعث شد که تعداد زیادی از کشور‌های جهان عمل رییس مجلس را قانونی بدانند و دولت او را به رسمیت بشناسند. مادورو هم که خود را رییس‌جمهور قانونی می‌داند، هواداران خود را به کاخ ریاست‌جمهوری فراخواند و از بالکن کاخ ریاست‌جمهوری با آنان صحبت کرد و با نطقی احساسی عملا فضای دو قطبی در کشور به وجود آورد و دخالت دولت‌های خارجی خصوصا امریکا را یادآور شد و درست به روش رییس مجلس، خواسته‌های خود را به صورت علنی و از همان فضای مجازی ایجاد شده توسط دوربین‌های تلویزیونی بیان کرد و رابطه کشورش را با امریکا قطع کرد و به اعضای سفارت امریکا ۷۲ ساعت فرصت داد که خاک این کشور را ترک کنند و مجددا با تکیه بر رای دیوان‌عالی کشور که مجلس شورای ملی را منحل کرده بود، اعلام کرد که مجلس وجود قانونی ندارد تا رییس آن بتواند قوه مجریه را منحل و خود را رییس دولت موقت اعلام کند.

آنچه در ونزوئلا در جریان است باید تقابل دولت امریکا و دولت روسیه بدانیم. از زمانی که نیرو‌های چپ به رهبری هوگوچاوز در ونزوئلا به قدرت رسید، این کشور ثروتمند و نفت‌خیز امریکای جنوبی به جمع دولت‌هایی پیوست که مخالف با سیاست‌های امریکایی و موافق با سیاست دولت روسیه است. برنامه‌های هوگوچاوز در ونزوئلا نتیجه مطلوبی نداشت و این کشور ثروتمند را به کشوری فقیر تبدیل کرد. برنامه اقتصادی هوگوچاوز تقسیم زمین و پول نفت بین مردم بود. اصلاحات ارضی هوگوچاوز عملا تولید محصولات کشاورزی را در کشور به بن‌بست کشاند و حمایت از واردات باعث توقف تولید در بخش کشاورزی شد تا جایی که امروزه عمده احتیاجات غذایی مردم ونزوئلا کلا از طریق واردات تامین می‌شود و دولت هم روش تقسیم پول بین مردم را بهترین روش اداره کشور دانسته است.

پرداخت یارانه نقدی به مردم خزانه ونزوئلا را خالی و تقسیم اراضی بین کشاورزان تولید را متوقف کرد. مردمی که عادت به دریافت یارانه نقدی بکنند، خود را محتاج تولید و فعالیت نمی‌دانند. با کمبود نقدینگی، سرمایه‌گذاری در صنعت نفت عملا متوقف شد و چاه‌های نفت که نیاز به بازسازی داشتند، رها شدند. ملی کردن شرکت‌هایی که در بخش نفت ونزوئلا فعال بودند، ضربه دیگری بود که تولید نفت را کاهش داد تا جایی که امروزه نفت ونزوئلا جایگاهی در بازار نفت مانند سابق ندارد و عمده خریدار آن شرکت‌های امریکایی هستند که در پرداخت پول نفت هم حساب‌سازی می‌کنند.

ونزوئلا دچار ابرتورم است، تورمی که مشابه آن در دیگر کشور‌ها سابقه ندارد. کشور‌های عمده قاره امریکا اعم از امریکای‌شمالی و مرکزی و جنوبی، دولت خوان‌گوآیدا را دولت قانونی می‌دانند و دولت مادورو را به رسمیت نمی‌شناسند. مادورو که دستور اخراج اعضای سفارت امریکا را صادر کرده، این دستور اجرا نشده و دولت امریکا اعلام کرده که به دستور رییس‌جمهور معزول آقای مادورو عمل نخواهد کرد، در مقابل دولت روسیه و چندین کشور دیگر از جمله ترکیه و ایران و سوریه و کوبا عمل رییس مجلس شورای ملی را غیرقانونی می‌دانند. هم‌اکنون دو دولت در ونزوئلا خود را دولت قانونی می‌دانند؛ آقای مادورو که با تکیه بر انتخابات سال ۲۰۱۸ خود را رییس‌جمهور می‌داند و اخیرا سوگند خورده است و آقای خوان‌گوآیدا که با تکیه بر اصل ۲۳۳ قانون اساسی خود را رییس‌جمهور موقت می‌داند و جلوی دوربین و بین هواداران خود سوگند خورده و باید مقدمات انتخابات ریاست‌جمهوری را برگزار کند.

ارتش ونزوئلا که سران آن از بین هواداران آقای مادورو تعیین شده‌اند به گونه‌ای هوشیارانه تاکنون عمل کرده است، هرچند خود را وفادار رییس‌جمهور مادورو می‌دانند، اما به تقابل با مخالفان خصوصا آقای خوان‌گوآیدا برنخاسته. اوضاع سیاسی ونزوئلا پیچیده است. عده‌ای وضع موجود را مشابه ۲۸ مرداد ۳۲ ایران می‌دانند که امریکا با دخالت در امور داخلی ایران کودتای ۲۸ مرداد را به وجود آورد. عده‌ای بر این باورند، شکست سوسیالیسم چاوزی در ونزوئلا و پرداخت یارانه نقدی به مردم باعث ویرانی کشور شده است. پول‌هایی که باید صرف سازندگی و ایجاد زیرساخت‌های کشور می‌شد که روزگاری ثروتمندترین کشور امریکای‌جنوبی بود، هم‌اکنون به طناب داری تبدیل شده است که بر گردن برنامه سوسیالیستی چاوز فشار آورده است. ترامپ مهاجران ونزوئلایی را مهم‌ترین دغدغه دولت خود می‌داند که برای جلوگیری از موج مهاجران قصد احداث دیوار بین مرز امریکا و مکزیک را دارد و عملا دیدیم با تحریکاتی که مدتی قبل صورت گرفت، خط سیر مهاجران روزبه‌روز انبوه و انبوه‌تر شد.

هرچند در همان زمان تحلیلگران منطقه‌ای بر این باور بودند که پشت تشکیل موج مهاجران دست‌های پنهان است که قصد دارند، اوضاع منطقه را آشفته نشان دهند تا هم دیوار حائل توسط ترامپ ساخته شود و هم زمینه دخالت در ونزوئلا که عمده مهاجران از این کشورند، فراهم آید. آیا حرکتی از نوع بهار عربی در کشور‌های امریکایی که مخالف دخالت امریکا در امور خود است، در شرف وقوع است؟ جامعه ونزوئلا عملا با شکاف عمیقی روبه‌روست و هواداران مادورو هنوز به برنامه‌های سوسیالیستی از نوع چاوزی آن باور دارند، اما این برنامه با نبود نقدینگی و ابرتورمی که اقتصاد ونزوئلا را زمین‌گیر کرده است و مردم با قفسه‌های خالی از مواد غذایی فروشگاه‌ها روبه‌رو هستند آیا می‌تواند با وعده‌های فریبنده‌ای که رقبای سیاسی مادورو با تکیه بر حمایت امریکا و دیگر کشور‌های غربی هواداران خوان گوآیدا را همچنان در خیابان‌ها نگه دارند؟ باید منتظر ماند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو