bato-adv
کد خبر: ۳۹۲۱۴۶

روایت یونسی از نقش حکمیت در پرونده زهرا کاظمی

زهرا کاظمی، دوم تیرماه سال ۱۳۸۲ هنگام گرفتن عکس از تجمع خانواده‌های تعدادی از زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت شد و ۱۸ روز بعد یعنی در تاریخ ۲۰ تیرماه همان سال در بیمارستان بقیه‌الله اعظم تهران جان باخت.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۷

روایت یونسی از نقش حکمیت در پرونده زهرا کاظمی

پرونده زهرا کاظمی از آن‌دست پرونده‌هایی است که پس از سال‌ها هنوز محل بحث و نظر است و هر چند وقت یک بار یکی از مسئولان نکته جدیدی درباره چگونگی نقش سعید مرتضوی، افراد مرتبط با پرونده یا چگونگی مرگ زهرا کاظمی سخن می‌گویند. چنین فضایی در شرایطی شدت گرفته است که مرتضوی نه‌تن‌ها قدرتی ندارد بلکه با حکم قضائی حبس خود را سپری می‌کند.

اخیرا علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت اصلاحات در گفت‌وگویی با ایرناپلاس ضمن استقبال از ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه به ذکر خاطره‌ای از نقش حَکمیت او، غلامحسین محسنی‌اژه‌ای و غلامحسین الهام در پرونده زهرا کاظمی اشاره کرده است: «وقتی پرونده زهرا کاظمی مطرح و بین دولت و قوه قضائیه اختلاف بالا گرفت و مرتضوی اصرار داشت و مدعی بود که این خانم توسط وزارت اطلاعات به قتل رسیده است و، چون قدرت را در دست داشت ملاحظه چیزی را نمی‌کرد لذا من، به عنوان وزیر اطلاعات برای حل نزاع سه نفر را به‌عنوان حَکم خدمت مقام معظم رهبری معرفی کردم. این سه نفر، آقایان رئیسی، محسنی‌اژه‌ای و الهام بودند که هر سه از مخالفان اصلاح‌طلبان و دولت محسوب می‌شدند ولی من، آنان را به‌عنوان حَکم پیشنهاد کردم. در ابتدا برای رئیس وقت قوه قضائیه سخت بود زیر بار چنین پیشنهادی برود، ولی مقام معظم رهبری دستور دادند پیشنهاد وزیر اطلاعات پذیرفته شود و حتی وقتی که من آنان را معرفی کردم معاونان من در وزارت اطلاعات هم متعجب شدند و معتقد بودند که این ترکیب، وزارت اطلاعات را از پیش محکوم می‌کند، اما من چنین اعتقادی نداشتم و می‌گفتم که این‌طور نیست. بر اساس شناختی که از این آقایان داشتم، مطمئن بودم که حتی اگر مرتضوی را مقصر نشناسند و محکوم نکنند، اما وزارت اطلاعات را تبرئه می‌کنند و این اتفاق هم افتاد».

وی ادامه داد: «این گروه آمدند حدود ۴۰ روز تحقیق و بررسی کردند، اسناد را دیدند، حرف‌ها را شنیدند و بعد صریحا نوشتند که این حادثه مطلقا هیچ‌ربطی به وزارت اطلاعات ندارد و وزارت توسط همین سه نفر تبرئه شد».

زهرا کاظمی، دوم تیرماه سال ۱۳۸۲ هنگام گرفتن عکس از تجمع خانواده‌های تعدادی از زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت شد و ۱۸ روز بعد یعنی در تاریخ ۲۰ تیرماه همان سال در بیمارستان بقیه‌الله اعظم تهران جان باخت.

روایت آرمین از مرگ کاظمی
محسن آرمین اخیرا در گفت‌وگویی با «ایرنا» با اشاره به نقش سعید مرتضوی در مرگ زهرا کاظمی گفته بود: «سعید مرتضوی در پرونده زهرا کاظمی هزینه بسیار سنگینی را به کشور تحمیل کرد که نظام هنوز درگیر آن است. عملکرد مرتضوی در این پرونده کشور کانادا را به یک نیروی فعال علیه جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین‌المللی تبدیل کرده است. تازه‌ترین اقدام کانادا پیشنهاد قطع‌نامه نقض حقوق بشر علیه ایران بود که به تصویب رسید. می‌گویند بعد از دستگیری بلافاصله ضربه مغزی شده است که نمی‌تواند این‌طور باشد. چون فاصله بین دستگیری تا مرگ مغزی او زیاد بوده است. البته ظاهرا هنگام دستگیری وقتی به محوطه زندان اوین منتقل می‌شود، همچنان اعتراض می‌کرده است و می‌گویند در همین درگیری زمین می‌خورد. خانم کاظمی از نظر جسمی هم قوی بوده و مقاومت می‌کرده است. تا موقعی که به کما می‌رود حدود دو روز طول می‌کشد؛ یعنی این ضربه احتمالا مربوط به دقایق اول دستگیری نیست. تا آنجا که من می‌دانم هیچ تحقیقی هم در مورد این ادعا صورت نگرفت».

آرمین در ادامه گفت: «ایشان شب دستگیری چهار ساعت پشت در‌های بسته مورد بازجویی قرار می‌گیرد. این بازجویی ظاهرا تا ساعاتی پس از نیمه‌شب طول می‌کشد. آقای مرتضوی هم در این بازجویی حضور داشته است. هیچ‌کس از محتوا و اتفاقات آن شب و اینکه در آن جلسه چه گذشته است خبری ندارد. منتها براساس گزارش‌هایی که در همان زمان دریافت کردم بعد از بازجویی خانم کاظمی وقتی به نیروی انتظامی تحویل داده می‌شود هم بینی‌اش، هم انگشتانش ضربه خورده بود. تا آنجا که یادم هست ظاهرا بازجویان نیروی انتظامی از او می‌خواهند که این موارد را در بازجویی خود بنویسد و او نیز می‌نویسد. این موارد باید در پرونده زهر کاظمی موجود باشد».

آرمین درباره نحوه مواجهه وزارت اطلاعات وقت با مرتضوی گفت: «مرتضوی از وزارت اطلاعات می‌خواهد که متهم را تحویل بگیرند. وزارت اطلاعات می‌گوید ما او را جاسوس نمی‌دانیم. ایشان را به هتلش بفرستید. آنجا اگر قرار باشد از ایشان بازجویی می‌کنیم. بنابراین خانم کاظمی تحویل نیروی انتظامی می‌شود. در نیروی انتظامی ایشان می‌گوید که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و آن را مکتوب هم می‌کند. مرحله بعد مرتضوی به وزارت اطلاعات دستور می‌دهد شما باید خانم کاظمی را تحویل بگیرید، اما وزارت اطلاعات قبول نمی‌کند. مرتضوی تهدید می‌کند و وزارت اطلاعات هم به‌ اجبار زهرا کاظمی را تحویل می‌گیرد. او در سلول وزارت اظهار سردرد و تهوع می‌کند. او را به بهداری می‌برند نمی‌توانند بفهمند مشکل چیست؛ فکر می‌کنند مشکل معده دارد. چون بهداری زندان امکانات زیادی ندارد. بعد حال خانم کاظمی وخیم می‌شود. وقتی او را به بیمارستان خاتم‌الانبیا می‌برند دیگر به کما می‌رود. چند روز بعد مرتضوی به خانواده‌اش می‌گوید ما کاری به دخترتان نداریم بیایید او را ببرید. خانواده‌اش به بیمارستان مراجعه می‌کنند و می‌بینند دخترشان مدتی است مرگ مغزی است».

آرمین در ادامه از فشار‌های مرتضوی بر افراد مختلف پس از مرگ کاظمی گفت: «پس از گذشت یکی دو هفته از مرگ مغزی زهرا کاظمی، آقای مرتضوی آقای خوشوقت مدیرکل وقت مطبوعات خارجی وزارت ارشاد را احضار و مجبور می‌کند که اطلاعیه‌ای نادرست را بنویسد و از همان دفتر مرتضوی مخابره کند. او همچنین خبرگزاری ایرنا را تحت فشار می‌گذارد که خبر کذب را مخابره کند».

آرمین درباره دفن جسد زهرا کاظمی در شیراز اظهار کرد: «مرتضوی مدعی بود خانم کاظمی مننژیت مغزی گرفته است. همان ادعایی که چند سال بعد در مورد قربانیان کهریزک کرد. ظاهرا او به این بیماری خیلی علاقه دارد. به هر حال زهرا کاظمی سریع باید دفن می‌شد. مرتضوی خانواده ایشان را خواسته بود و مادرش را مجبور کرده بود که رضایت بدهد تا به سرعت جسد دفن شود. برای اینکه اصلا نشود ماجرا را پیگیری کرد».

روایت خوشوقت از مرگ کاظمی
در دی‌ماه سال جاری محمدحسین خوشوقت که در سال ۸۲ مدیرکلی مطبوعات خارجی وزارت ارشاد را عهده‌دار بود، زوایای دیگری از مرگ خبرنگار ایرانی-کانادایی ارائه داده بود. او در گفتگو با «ایرنا» گفته بود: «ایشان [زهرا کاظمی]از همان ابتدا با مأموران در چند مورد درگیر شده بود. بعد از آنکه در اختیار نیروی انتظامی برای بازجویی قرار می‌گیرد آنجا ناراحتی و ناآرامی‌هایی از خود نشان می‌دهد. آن‌ها مستأصل می‌شوند و به این جمع‌بندی می‌رسند که بازجویی را ادامه ندهند. تصمیم می‌گیرند ایشان را به زندان اوین عودت دهند. طبق گزارش‌هایی که به هیئت ویژه رئیس‌جمهور ارائه شد، ایشان تصور می‌کند آنجا [اوین]سفارت کاناداست، اما شخصی که در شب اول، به خاطر نا‌آرامی‌هایش، با ایشان برخورد فیزیکی داشت با خانم کاظمی برخورد می‌کند و سیلی به ایشان می‌زند تا دوباره آرامش کند».

خوشوقت ادامه داده است: «خانم کاظمی از صدای آن مرد می‌فهمد که آنجا نه سفارت کانادا، که زندان اوین است. داد و فریاد و بی‌تابی می‌کند که آنجا سیلی به ایشان زده می‌شود و تعادلش از دست می‌رود و به زمین می‌افتد و سرش به جدول جویی که کنارش ایستاده بوده برخورد می‌کند. بدین سبب، شکاف کوچکی در جمجمه ایشان ایجاد می‌شود. مقداری بی‌حال می‌شود، اما به ظاهر بهبود می‌یابد».

بر اساس گفته‌های خوشوقت چند روز طول می‌کشد تا نشانه‌های ضربه مغزی آشکار شود و زهرا کاظمی از هوش برود: «گزارش‌هایی که در کمیته رئیس‌جمهور داده می‌شد بیان می‌کرد که ابتدا هم در بهداری و هم در بیمارستان بقیه‌الله تصور بر این بوده است که ایشان ناراحتی گوارشی دارد. اما وقتی ایشان به کما می‌رود متوجه می‌شوند مشکل مغزی بوده است. ایشان در بیمارستان حالت تهوع و بی‌حالی داشته است. آقای مرتضوی گفت که این خانم اعتراف کرده که جاسوس آمریکا و انگلیس است و علاوه بر جاسوسی، در پوشش کار خبری آمده تا ببیند آیا اصلاح‌طلبان، آن یک‌میلیون‌دلاری که سی‌آی‌ای به آن‌ها پرداخته، درست خرج کرده‌اند یا نه؟ با این مطلبی که مرتضوی گفت: بعید هم نیست می‌خواسته به اصطلاح، فیلی هوا کند».

روایت صحفی از مرگ کاظمی
محمد صحفی، معاون مطبوعاتی اسبق وزارت ارشاد و رئیس کمیته تحقیق پرونده مرگ زهرا کاظمی در آذرماه امسال درباره روند پیگیری این پرونده در آن زمان و نیز واکنش دولت اصلاحات به مرگ زهرا کاظمی به «ایرنا» گفت: «آقای خاتمی بلافاصله طی دستوری وزارت ارشاد را موظف به رسیدگی و تهیه گزارشی از این موضوع کرد. ایشان قاطعیت به خرج داد و با جدیت به‌دنبال روشن‌شدن و تعیین تکلیف این حادثه بود. خانم کاظمی با مجوز وزارت ارشاد فعالیت می‌کرد و به اصطلاح میهمان این وزارتخانه بود. طبعا مرگ مشکوک وی در زندان برای دولت خیلی گران تمام شد و معلوم بود که ماجرا نمی‌تواند یک اتفاق ساده باشد؛ به‌ویژه اینکه در دولتی که به‌دنبال تنش‌زدایی با دیگر کشور‌ها بود حال به‌وسیله برخی تبدیل به تنش‌زایی و سبب یک واکنش منفی جهانی علیه ایران شد.

به دنبال حکم رئیس‌جمهوری وزارت ارشاد به همه دستگاه‌هایی که در این قضیه مرتبط، مطلع یا مسئول بودند فراخوان داد و کمیته‌ای متشکل از نمایندگان این وزارتخانه‌ها (در سطح معاون وزیر) از وزارت دادگستری، وزارت امور خارجه، وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی را تشکیل داد. وزیر ارشاد، من و آقای خوشوقت هم حضور داشتیم. معاون وزیر دادگستری به عنوان رابط بین قوه مجریه و قضائیه عمل می‌کرد، نماینده نیروی انتظامی هم برای این در جلسه حضور داشت؛ چون این نیرو ضابط دادگستری و قوه قضائیه است و مرحوم خانم کاظمی مدت کوتاهی را در بازداشتگاه این نیرو به سر برده بود. جلسات خیلی طولانی و خسته‌کننده بود. وزیر ارشاد مدیریت جلسات کارگروه را به من سپرد تا این پروژه را پیگیری و به سرانجام برسانم».

صحفی ادامه داد: «بر اساس نوشته مأموران مراقب متهم اتفاق غیرعادی در زمان حضور وی در بازداشتگاه نیروی انتظامی نیفتاده مگر اینکه از وی شخصیت شلوغ و پرخاشگری توصیف شده بود. به‌هرحال آثار ضعف و بحرانی‌شدن حال وی پس از انتقال به زندان اوین آشکار می‌شود. از سوی معاون وزیر دادگستری وقت جناب احمدی میانجی که اتفاقا همشهری و آشنا بودیم و مرتب به جلسه می‌آمد درباره نحوه رسیدگی پزشکی پس از مشاهده اولین نشانه‌های ضربه مغزی توضیحاتی به کمیته تحقیق ارائه شد. وزارت اطلاعات هم توضیحاتی به کمیته تحقیق رسیدگی به ماجرای فوت زهرا کاظمی داد و معلوم شد که اتهام جاسوس‌بودن وی باید به تأیید کارشناسان این وزارت می‌رسیده که ابتدا کارشناسان وزارت اطلاعات پس از بررسی‌های فنی، نظر منفی راجع به فرضیه جاسوسی متهم می‌دهند و بعدا این پرونده توسط خود آقای سعید مرتضوی مدیریت می‌شود. نقطه غبارآلود پرونده نحوه بازجویی، زمان وقوع حادثه و رسیدگی‌های پزشکی بعد از مشاهده آثار خون‌ریزی مغزی بوده است. به همین علت نظر پزشکی قانونی نیز برای تکمیل گزارش اخذ شد که گزارش مفصل کارگروه را نقطه پایانی باشد. آن موقع دکتر صدر، رئیس پزشکی قانونی بود و آقای خوشوقت این مأموریت را پیدا کرد که همه نظرات و اسناد این حادثه را جمع‌بندی و گزارش نهایی را ارائه دهد. این گزارش تکمیل و برای رئیس‌جمهوری ارسال شد. پزشکی قانونی در نامه خود علت مرگ خانم کاظمی را برخورد سر ایشان با جسم سخت عنوان کرد. پاسخ پزشکی قانونی اگرچه در حد اختیارات قانونی بود، اما ابهامات را برطرف نکرد و انتظار این بود دستگاه قضائی حرف آخر را بزند. اگر موضوع فوت وی بر اثر سهل‌انگاری یا اقدام اتفاقی مأموری بوده، زوایای مسئله برای افکار عمومی توضیح داده شود. بدیهی است پزشکی قانونی محکمه نیست و از نظر وظایف قانونی خود بیشتر از این هم نمی‌توانست ورود پیدا کند. خاطرم هست که در گزارش بهداری زندان هم آمده بود رسیدگی‌های پزشکی در مورد خانم کاظمی انجام شده لیکن در وضعیتی که وی به بهداری منتقل شده اقدامات پزشکی نتوانسته وی را از مرگ نجات دهد».

رد ادعای جاسوس‌بودن کاظمی
در نهایت کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در گزارشی اعلام کرد که سندی مبنی بر «فعالیت جاسوسانه» زهرا کاظمی در دسترس نیست و این خبرنگار با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی به ایران سفر و فعالیت کرده است. این در حالی است که در آن زمان سعید مرتضوی مدعی شده بود که کاظمی به اتهام جاسوسی دستگیر و زندانی شده و به علت سکته مغزی درگذشته است.

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۷/۱۲/۰۶
خدایا تو قادری و خون هیچ مظلومی بی جواب نمی ماند...
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۷/۱۲/۰۶
ای کاش روز جواب برای مرتضوی و امثال ایشان در همین دنیا باشد.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۷/۱۲/۰۶
عجب! این اعمالی که در بازداشتگاه های مختلف بر روی ایشان انجام شده اسم داره یا نه؟؟
اگر بلد نیستید بهش میگن"شکنجه" یعنی رفتار خلاف انسانیت
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو