فرارو- یک تحلیلگر بازار سرمایه گفت: «الان شرکتها نیاز دارند که یک تزریق نقدینگی در بازار رخ دهد و کمی جذابیت بازار افزایش پیدا کند و ریسک در بازار کم شود. الان فقط چند شرکت فعال هستند و معاملات را انجام میدهند. آنقدر بازار سرمایه به هم ریخته است که کوچکترین شایعهها تاثیر شدیدی روی آن میگذارد. به همین دلایل است که میگویم جنبههای سفته بازی بازار این روزها بسیار برجستهتر شده است؛ بنابراین به طور خلاصه بازار سرمایه فعلی یک بازار بسیار مهیب و بیمار است و تا زمانی که ما یک نظام هماهنگ و یکپارچه برای برنامه ریزی نداشته باشیم و بازار سرمایه را تبدیل به یکی از ابزارهای اجرای سیاستهای کلان مناسب نکند، شرایط بر همین روال پیش خواهد رفت. اینکه بخواهیم همه مشکلات را بر گردن تحریمها بیاندازیم حداقل به نظر من به دور از واقعیت است و ما به شدت مشکل مدیریتی و برنامه ریزی داریم.»
بیشتر بخوانید:
حمید میرمعینی تحلیلگر تکنیکال بازار بورس طی گفتگو با فرارو در خصوص وضعیت فعلی این بازار گفت: «هیچ شکی وجود ندارد که رابطه معناداری میان تغییرات نرخ دلار و شاخصهای بورس به وجود آمده است. دلیلش هم این است که درآمدهای شرکتهای صادرکننده ارزی است و این درآمدها به اندازه نوسانات بازار ارز تغییر میکند. اما واقعیت این است که دلار تنها یکی از دلایل نوسانات بازار بورس است. دلیل عمده عدم تصمیمگیری درست و دقیق برای سامانه نیما است که باعث شده تمامی فعالان اقتصادی را در یک بلاتکلیفی خاصی قرار دهد. ضمن اینکه این بلاتکلیفی موجب شده که بازار سرمایه هم دچار ابهامات بسیاری شود.»
وی ادامه داد: «موضوع این است که مسئولان پیوسته اعلام میکنند که کشور در شرایط خاصی قرار دارد و حتی معتقدند که وضعیت فعلی مشابه شرایط جنگی است. همین مسئله به آنها این اجازه را میدهد که هر تصمیمی اتخاذ کنند و این موضوع تاثیر بسیاری در بازار سرمایه میگذارد و ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد. علاوه بر اینها محدودیتهای ناشی از تحریمها نیز تاثیرات بسیاری دارد. زیرا الان نه تنها شرکتها در تنگناهای بسیاری قرار گرفته اند بلکه اقتصاد داخلی هم بسیار ملتهب است و این هم در بازار سرمایه بیتاثیر نیست. نباید این نکته را فراموش کرد که الان شرکتها با مشکلات فروش، واردات و صادرات مواجه هستند و این هم باعث نوسانات در بازار سرمایه میشود.»
او افزود: «در این میان نکته قابل توجه این است که شرکتهای خودروسازی هم به دلیل عدم قیمتگذاری مناسب و درست، نتوانسته اند از مزایای افزایش قیمتها استفاده کنند. البته این صرفا مختص خودروسازان نیست و باقی تولیدکنندگان هم از این مشکل رنج میبرند. واقعیت این است که مزایای این افزایش قیمتها عمدتا به جیب دلالها و گروههایی رفته که دسترسی کافی به سامانههای فروش دارند و از این مسئله هم نهایت سواستفاده را انجام داده اند؛ لذا نه مردم از این افزایش قیمتها بهرهمند شده اند و نه شرکتهای تولیدکننده. یعنی میخواهم بگویم که اگر در جایی افزایش قیمت ایجاد میشود که باید متناسب با آن شرکتها هم سود ببرند اصلا این اتفاق رخ نداده است.»
میرمعینی تاکید کرد: «درباره آینده هم آنقدر ابهامات در خصوص نرخ ارز، سیاستگذاری اقتصادی، سیاست خارجی و عدم کنترل بازارهای مختلف وجود دارد که امکان پیشبینی را بسیار سخت کرده است. ضمن اینکه بازار سرمایه هم به ماموریتها و محتوای خود عمل نمیکند و الان صرفا تبدیل به محل مناسبی برای سفته بازی شده و کاملا منفعل به هیچ کدام از ماموریتهای خود به درستی عمل نکرده است. یعنی نه توانسته رونقی ایجاد کند نه ریسک بازار را کاهش دهد و نه تعین مالی مناسبی برای بنگاهها ایجاد کند، این در حالی است که میتوانست از موقعیت بد بانکها که الان زمینگیر شده اند و با مشکلات بسیاری مواجه هستند، استفاده کند و عمق بیشتری به بازار بدهد و مردم را به سرمایهگذاری علاقهمند کند. واقعیت این است که هرچه افزایش سرمایه وجود دارد صرفا به دلیل تجدید ارزیابی و یا تورم است و هیچ ارتباطی به عملکرد مناسب بازار سرمایه ندارد و اصلا به کار شرکتها نمیآید.»
بیشتر بخوانید:
گارد معکوس بورس و دلار
او تصریح کرد: «الان شرکتها نیاز دارند که یک تزریق نقدینگی در بازار رخ دهد و کمی جذابیت بازار افزایش پیدا کند و متقابلا ریسک در بازار کم شود. الان صرفا چند شرکت فعال هستند و معاملات را انجام میدهند. آنقدر بازار سرمایه به هم ریخته است که کوچکترین شایعهها تاثیر شدیدی روی آن میگذارد. به همین دلایل است که میگویم جنبههای سفته بازی بازار این روزها بسیار برجستهتر شده است؛ بنابراین به طور خلاصه بازار سرمایه فعلی یک بازار بسیار مهیب و بیمار است و تا زمانی که ما یک نظام هماهنگ و یکپارچه برای برنامه ریزی نداشته باشیم و بازار سرمایه را تبدیل به یکی از ابزارهای اجرای سیاستهای کلان مناسب نکند، شرایط بر همین روال پیش خواهد رفت. اینکه بخواهیم همه مشکلات را بر گردن تحریمها بیاندازیم حداقل به نظر من به دور از واقعیت است و ما به شدت مشکل مدیریتی و برنامه ریزی داریم.»
وی در پاسخ به این سوال که سرمایهگذاران حقیقی که سرمایه زیادی ندارند و آن را در این بازار سرمایهگذاری کردهاند چه اقداماتی باید انجام دهند، گفت: «متاسفانه نمیتوان یک نسخه تمام عیار و کامل برای این وضعیت تجویز کرد و باید چند مسئله را مد نظر قرار داد. اول اینکه بزرگترین تحولی که میتواند در بازار بورس رخ بدهد ناشی از مسائل سیاسی است. به عنوان مثال اگر توافقی صورت بگیرد، قطعا تاثیر بسیار زیادی بر بازار سرمایه ایجاد خواهد کرد. زیرا از این طریق میزان ریسک در بازار تا حدود زیادی کاهش پیدا میکند و این روی عملکرد شرکتها و ظرفیتهایی که دارند تاثیر مثبت خواهد داشت.»
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: «مسئله دوم مربوط به سیاستگذاری داخل کشور است. یعنی باید سیاستهای درست و جدید و بستههای حمایتی مناسب ابلاغ شود. یکی از اینها تثبیت بازار ارز است که به وسیله قیمتگذاری مناسب چه در بازارهای رسمی و غیررسمی رخ میدهد. این موضوع از ان جهت بسیار حائز اهمیت است که روی سودآوری شرکتها و روشن شدن درآمدها و هزینههای آنها تاثیر بسیاری میگذارد؛ بنابراین الان بازار سرمایه نیازمند چنین اخبار خوبی است و من مطمئن هستم که اگر این چنین شود، شرایط در بازار بسیار متفاوت از امروز خواهد شد.»
میرمعینی در پایان گفت: «مسئله سوم اصلا احیای بورس اوراق بهادار است. واقعیت این است که به نظر من تا امروز هیچ کدام از دولتها شناخت مناسبی از این بازار نداشتند. یعنی در تمام این چهل سال هیچکدام از دولتها به نقش موثر بازار سرمایه در هدایت پولهای خرد و سرگردان و فعالیتهای محرک، واقف نبودند. اصلا هنوز برای دولتمردان مورد قبول نیست که بازار سرمایه نقش بسیار مهم تاثیرگذاری در اقتصاد کشور دارد. البته مقصر این قضیه متولی بازار سرمایه یعنی سازمان اوراق بورس بهادار است که نتوانسته به درستی عمل کند و دولتمردان را متوجه این مسائل کند؛ لذا اگر این سازمان بتواند قدم مثبتی بردارد، میتوان به آینده بازار سرمایه امیدوار بود.»
لطفا پی گیری کنید و فیلتر نکنید بخاطر خدا و مردم شاید کسی فکری کند و سفته رو جمع کند
كسي هم جرات نمي كند اين لكه ننگ رو از دامن كشورمان حذف بكند.
لطفا فيلتر نكنيد و پي گيري علت چاريي وجود سفته در كشور با وجود اين همه امكانات بانكي باشيد