bato-adv
کد خبر: ۴۰۵۳۰

غفاری: شب اول قبر یقه کیهان را می‌گیرم

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۸ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۸


هادی غفاری در مصاحبه با روزنامه اعتماد درباره كشف سلاح از انبار كنار مسجد الهادی گفت:

در سال های پایانی جنگ كه مصادف با دوران نمایندگی من در مجلس شورای اسلامی بود، به دلیل مشغله زیاد كاری در مجلس چندان درگیر كارهای جبهه و بسیج و مسجد نبودم ولی بسیج مسجد همچنان فعال بود. حتی بعد از پایان جنگ هم به طور طبیعی به فعالیت خود ادامه می داد ولی 17 سال پیش به دلیل مشكلاتی كه در درون بدنه بسیج مسجد به وجود آمد و بنده هم هیچ دخالتی در آن قضایا نداشتم بسیج منحل شد.

با تعطیل شدن مسجد ساختمان و انباری كه در اختیار بسیج مسجد بود هم خالی شد و ما فكر می كردیم آنها وسایل خودشان را برده اند و وسایل مسجد را هم تحویل داده اند.

انبار بسیج یك اتاق كوچك زیرپله یی دو متر در دو متر بود كه بعد از تخلیه شدن توسط بسیج، ما یك بار هم به آنجا نرفتیم چون بیرون از ساختمان مسجد قرار دارد.

در كنار این انبار موتورخانه مسجد است كه دو سال قبل نیمی از آن را كه در حد 15 یا 16 متر می شد به یكی از افراد متدین و نمازگزار مسجد اجاره دادیم و از آنجا كه ایشان اهل شمال هستند آنجا را تبدیل به برنج فروشی كردند.

ایشان آنقدر فقیر و تنگدست است كه حتی اجاره هفت، هشت ماه اخیر را هم نتوانسته بود به مسجد بپردازد و تازه دو هفته پیش اجاره این چند ماه را یكجا به مسجد پرداخت كرد.

منظورم از گفتن این حرف ها این است كه ما هیچ خبری از وجود اسلحه در انبار مسجد نداشتیم. ساختمان قبلاً دست بسیج بوده است و بعد از منحل شدن هم ما فكر می كردیم همه وسایل را با خودشان برده اند و اطلاعی نداشتیم. اگر من از وجود اسلحه ها در انبار مسجد خبر داشتم یقیناً تاكنون تحویل مراجع و مقامات مسوول داده بودم. اگر قصد سوئی هم داشتم كه آنقدر عاقل بودم كه آنها را در مسجد و در ملاء عام جلوی برنج فروشی كه محل رفت و آمد مردم است نگه ندارم. لااقل در بیابانی پنهان می كردم.

دیروز دوستی من را در خیابان دید و به شوخی گفت تو این همه اسلحه داشتی و خبر ندادی، به ما می دادی كه كودتا می كردیم. یعنی این مساله آنقدر مضحك است كه ایشان به طنز این حرف را به من می زدند. من واقعاً در جریان این انبار و اسلحه هایی كه از آن كشف شده نبوده و نیستم و نباید این گونه علیه من جنجال كنند. گله من از خبرگزاری های رسمی كشور است كه متاسفانه با این موضع گیری ها و خبرهای كذبی كه منتشر می كنند خودشان را بی اعتبار و بی حیثیت می كنند از جمله خبرگزاری فارس و برنا كه این خبر را منتشر كردند. البته خبرگزاری برنا، آبرومندانه تكذیبیه من را منتشر كرد ولی خبرگزاری فارس تكذیبیه را ناقص منتشر كرد.

روزنامه كیهان، جوان و رسالت با بی تقوایی كامل این خبر را با تیتر درشت چاپ كردند و به قول معروف از هول حلیم در دیگ افتادند. مثلاً كیهان تیتر زده بود كه هادی غفاری دستگیر شد. بعد از چاپ این خبر خودم به آقای شریعتمداری تلفن زدم و گفتم آقای شریعتمداری اگر دستگیر شده ام پس چه جوری به شما تلفن زده ام. ایشان گفت نه، لابد شما از زندان به من تلفن زده اید. به ایشان گفتم به شماره نگاه كنید. آیا این شماره زندان است؟ این شماره منزل من است. اما ایشان به شوخی یا جدی باور نكرد. من هم گوشی را به همسرم دادم و گفتم شما به ایشان بگویید من منزل هستم و دستگیر نشده ام. همسرم هم با پوزخندی به ایشان گفت من دستگیر نشده ام و در منزل هستم. بعد از این مكالمه ایشان قول داد تكذیبیه را چاپ كند ولی این كار را نكرد و دوباره كه تماس گرفتم خودشان نبودند و مسوول دفترشان در پاسخ به سوال من كه چرا تكذیبیه را برخلاف قولی كه داده بودید چاپ نكرده اید، گفت شما دستگیر شده بودید و موقتاً آزاد شده اید.

ما تاكنون دروغی به این بزرگی نشنیده بودیم كه از كیهان شنیدیم. به آنها هم گفتم یقین بدانید من شب اول قبر یقه شما را خواهم گرفت. شما با حیثیت و آبروی روحانیت، تشیع و وفاداران به انقلاب اسلامی و این سرزمین به این راحتی بازی می كنید و حرمت و قداست لباس روحانیت را در حد یك قاچاقچی پایین می آورید.

مشكل روزنامه رسالت هم با من به سال های دور برمی گردد؛ آن زمان كه آقای آذری قمی عضو هیات مركزی روزنامه بودند و نظرات معاندی را علیه امام مطرح می كردند. این روزنامه از همان زمان نسبت به من كینه دارد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین