bato-adv

قسمت چهارم مانکن و عدالت به شیوه‌ی اخگر!

در قسمت چهارم مانکن همتا با اخگر دیدار می‌کند و از او می‌خواهد که برایش کاری پیدا کند. اخگر هم با کمال میل وعده‌ی یک شغل را به او می‌دهد و ضمن ابراز تاسف برای مرگ مادر بزرگ همتا، باز هم کاری که می‌کند را در برابر لطف و بزرگواری همتا چیزی نمی‌داند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۹ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۸
قسمت چهارم مانکن و عدالت به شیوه‌ی اخگر!
 
فرارو- قسمت چهارم سریال مانکن به کارگردانی حسین سهیلی زاده، شنبه ۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.

در این قسمت همتا با اخگر دیدار می‌کند و از او می‌خواهد که برایش کاری پیدا کند. اخگر هم با کمال میل وعده‌ی یک شغل را به او می‌دهد و ضمن ابراز تاسف برای مرگ مادر بزرگ همتا، باز هم کاری که می‌کند را در برابر لطف و بزرگواری همتا چیزی نمی‌داند.
 
برای دانلود حلال و خرید قانونی قسمت چهارم سریال مانکن اینجا کلیک کنید

اخگر: هر کاری قانون خودشو داره. به نظر می‌رسه دختر ساده و خوش قلبی هستی که تو دنیای خودش سیر می‌کنه و نتونسته که از پس زندگی بر بیاد. اما من کمکت می‌کنم... که بتونی از پس زندگی بر بیای؛ که اون روی زندگی رو که خوشبختی و راحتیه ببینی.

همتا به آدرسی می‌رود که ژیلا، همان دختری که باعث آشنایی او با اخگر شد، در یک آرایشگاه بزرگ و لوکس منتظر اوست. ژیلا کلید آرایشگاه را به همتا می‌دهد تا او در آن جا بماند و بعد تز نیز در همان جا کار کند.

سلمان، پدر کاوه، در میان استقبال خانواده اش از زندان آزاد می‌شود. اما از همان اولین لحظه‌ی آزادی فکر کسی که هفت میلیارد تومان بدهی او را به شکل ناشناس پرداخت کرده است رهایش نمی‌کند. او به جز این مساله با آزادی اش تغییراتی را در کاوه می‌بیند که برایش تعجب آور است.

تغییر ناگهانی لباس‌ها و موبایل و... کاوه و همچنین خانه‌ای که او برای خانواده اش اجاره کرده است، سلمان را به فکر فرو می‌برد و غیبت‌های گاه و بی گاه کاوه نیز شک او را دو چندان می‌کند.

کاوه، اسیر و اجیر کتایون، هر کاری که او بخواهد و در هر زمانی که او بخواهد باید انجام دهد و توان سرپیچی ندارد. در شرکت باید نقش یک بیزینس من را ایفا کند که در جلسات کاری کتایون حضور پیدا می‌کند و در خانه و در مقابل مهمان‌های کتایون باید نقش یک عاشق را بازی کند که از مهمان‌های او استقبال می‌کند و برایشان کباب می‌پزد.

سلمان که به کاوه مشکوک است دست به تعقیب او می‌زند و نهایتا رد او را تا شرکتی می‌زند که به نام صوفیان است. کتایون صوفیان.

مانکن هنوز هم مثل قسمت اول به کندی پیش می‌رود. تمرکز سریال در این قسمت‌های ابتدایی بیشتر بر شناساندن کاراکتر‌های اصلی داستانش است، اما نه از راه کنش. بلکه با تمهیدات دوربین و موسیقی و فضا سازی. تا جایی که شخصیتی مثل اخگر تبدیل به عروسکی سخن گو می‌شود با حرکات تجریدی که این حد از مصنوعی بودن نه شخصیتی می‌سازد و نه به مخاطب کمکی می‌کند به شناختن آن!

با تمام کند پیش رفتن‌ها و موزیک ویدیو‌های میان هر قسمت که با صدای فرزاد فرزین و تصاویر تکراری کاوه و همتا پر می‌شود، در انتهای قسمت چهارم، اما اتفاقی می‌افتد که با توجه به روند سریال دور از انتظار به نظر می‌رسید.

سلمان با تعقیب کاوه او را در شرکت کتایون پیدا می‌کند و بعد از مدت‌ها با کتایون روبرو می‌شود. این می‌تواند نقطه‌ی عطفی برای داستان مانکن باشد که از این پس اتفاق‌ها به شکل دیگری و با سرعت بیشتری رقم بخورد و با فهمیدن گذشته‌ی پر رمز و راز خانواده‌ی صوفیان پا به دنیای اکنون بگذاریم و منتظر کنش‌های زمان حال شخصیت‌ها باشیم.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین