در سال 1360 كه كشور همچنان با تداوم حمله نظامي عراق به ايران مواجه بود، صادق خلخالي به عنوان نماينده مجلس به دفاع از بودجه دولت رجايي پرداخت. او عنوان كرد؛ در صورت ادامه جنگ بايد از چوب درختان جنگل براي رفع سرما و نيازهاي ضروري استفاده شود، تا ما در جنگ پيروز شويم، اما نبايد از خزانه دولت برداشت كنيم. وي همچنين در دفاع از دولت رجايي به موضوع شيلات، گازرساني، وضعيت روستاها و ساير شهرهاي ايران پرداخته است كه در شماره امروز، ادامه آن تقديم خوانندگان ارجمند ميشود
يكي از مطالبي كه گفته شده راجع به اينكه همت دولت چون من اسم كسي را نميبرم و ديروز هم آقايان گفتند و حالا نميخواهم در آنباره بحث كنم يا به طور كلي بعضي از آقايان يا بعضي از نمايندگان يا در خارج گفتهاند در شهرها است نه دهات. اين خود يك نوع بيانصافي است.
البته اين حرفها بهانه به دست گروهكها ميدهد كه دولت همان وضع دولت سابق است و همان طاغوتي بازي و شهروندان را در نظر بگيرد و دهات را به كلي فراموش كند بايد اين سوال را از اين آقايان كرد كه آيا آسفالت شهر بزرگ تهران يا لولهكشي يا گازرساني را به كلي بايد به 8 ميليون سكنه و اين همه مراكز فعاليت كارخانهها و تجارت تعطيل كرد؟ يك چهارم جمعيت ايران در تهران زندگي ميكنند.
يعني به طور كلي نبايد به آسفالت آن نه به خيابان آن، به گاز آن و نه به نفتش، به هيچ چيزي اهميتي ندهيم و اصلا به كلي تهران را تعطيل كنيم كه در نتيجه تمام صداي اين مردم بدبخت بيرون بيايد و شما ميدانيد كه زندگي در تهران، غير از زندگي در قزوين و ميانه و زنجان و شيراز يا مثلا خلخال است كه عقب افتادهترين محلها است به اين صورت نيست.
اينجا مردم ارتباطات ميخواهند، رفت و آمد ميخواهند بايد خيابانش را آسفالت كرد، داد مردم بلند نشود، شهرهاي بزرگ را به كلي تعطيل كنيم كه همه شهرها به ويرانه مبدل شود و تمام سرمايه بزرگ كشورمان و ملتمان از دست برود و در نتيجه اهالي شهرها با دولت مركزي در حال ستيز باشند و تبليغات دامنهدار با دست گروهكها عليه دولت نسبت به نارسايي آب و برق و آسفالت و گاز بلند شده و همه ما را غرق بكنند.
البته معناي اين حرف، اين نيست كه يعني مخارج تهران را تامين كنيم و جاهاي ديگر را در نظر نگيريم. نه، بايد تهران را كه ارث همان طاغوتيان براي دولتهاي انقلابي است، بايد به همين حال در جايي نگه داريم و البته دهات را در اولويت قرار بدهيم، راهحل اين است كه دولت تمام هم و كوشش خودش را در دهات مصرف كند و در اولويت قرار بدهد و شهرها را هم در همين وضع و در حال در جا نگه دارد و نگذارد تورم بيكاري و ساختمان بازي و بورس بازي در شهرها گسترش پيدا كند و اين مسالهاي است كه احتياج به گفتن ندارد. دولت همش به اين است.
الان شما ملاحظه ميكنيد در قم اگر كسي بخواهد دو تا شاخه آهن كه لازم دارد، پيدا كند نميتواند پيدا كند، ميگويند كه برو در دهات خانه بساز ما آهن ميدهيم يا اينكه مردم قم چقدر بيچارگي ميكشند چقدر از اين رهگذر خسارت بر آنها وارد ميشود، پيرزنها، بيوهزنها از همه جا دستشان كوتاه است. در قديمها ولايت خودمان رفته بوديم و يك كسي آنجا بود كه كور بود و گفتند اين را ترتيبي بده كه به قم برود، گفتيم مگر در قم چه خبر است.
گفتند كه قم جاي خوبي است و مخصوص افليجها و كورها است، حالا هم افرادي كه واقعا در سن كهولت هستند، در حال بازنشستگي هستند، نوعا به قم متوجه هستند، خوب با اينكه دولت اين مسائل را ميداند دهات را در اولويت قرار ميدهد و اين را خود دولت متوجه هست و اين انتقاد به دولت نيست بايد دولت را در آن مسائلي كه نميداند ارشاد كنيم، نه اينكه بياييم هر روز ايراد بگيريم، يك مساله ديگري كه باز آقايان عنوان كردند به اينكه دولت منفعل است و فعال نيست بايد بگويم اين امركمال بيانصافي است براي اينكه اگر احيانا انفعالي در كارها مشاهده ميشود اين مربوط به دولتهاي قبل از انقلاب و دولت قبل از دولت فعلي است و ثانيا ميبينيم كه دولت تمام هم و تلاشش بر اين است كه كمكم از حالت انفعالي به حالت فعل وارد شود و لذا ميبينيم دولت با برنامههاي روي دست مانده، با فعاليت جدي برخورد كند و سدهاي نيمهتمام را تكميل ميكند يا در شرف اتمام است يا پروژههاي تازهاي را وارد برنامه ميكند يا بعضي از راهها را ايجاد ميكند.
اگر انفعالي در كار دولت هست، اين انفعالي بوده كه در خارج يعني به دست طاغوتيان به دولتهاي ما، بر ملت ما تحميل شده بوده و دولت تمام تلاشش اين است كه از حالت انفعالي بيرون بيايد. درست است كه در بعضي از جاها در حال انفعال است، ولي ميخواهد خودش را از حالت انفعالي بيرون بكشد كه حالت فعال به خود بگيرد.
این را نميشود ايراد گرفت.اين نارضاییهایی بوده که از دولتهای قبلی از زمان طاغوت به یادگار مانده است و حالا هم دولت تلاش ميکند کهاين حالت انفعالی را مبدل به حالت فعال کند، ميگویند دولت به طرف وابستگی ميرود.
اين حرف مخصوصا در نوشتههای بعضی از گروهکها مشاهده ميشود که دولت وابسته است. من در اين باره جوابهای مفصلی داشتم که نميخواهم وقت شنوندگان محترم را بگیرم و اين مساله از روی کمال غرض است.
دلیل براين مطلب اين است که دولت گاز را با همه مخارج گزافی که از نظر لوله کشی و گازرسانی به بندر کنگان داشته، دولتاين را بریده است. برای چه منظور؟ برایاين که ملاحظه کرده که وابستگی به دولتهای خارجی یا دولتهایی که همجوار هستند برای ما درست نیست.
اگر دولت اهل باج و خراج و اينطور چیزها بود، اين گاز را بااين که کشور ايران از نظر منابع گاز در درجه دوم قرار دارد، ميداد بهاين دولتهایی که دهانشان را مانند غول باز کردهاند و همه چیز را ميبلعند، ولی دولتاين را به کلی بریده است. خوب دراين زمینه چه کار خواسته بکند، فقط ميخواسته وابستگی را قطع کند. غیر از اين مساله دیگری نبوده، ولی در عوض ميبینیم که دولت همین گاز را در تهران و در شهرهایی که در مسیر لوله گاز قرار دارنداينها را با کمال جدیت حتی به دهات ميرساند و کم کم ميخواهد از مصرف نفت و ازاين سوختی که خیلی برای ما گران تمام ميشود بکاهد. حالا چرا در شهرهااين کار صورت ميگیرد برایاين که وسایل مصرف گاز در شهرها فراهم است و دولت از دهات در اطراف مسیر لوله گاز غافل نمانده و یکی از برنامههای پیشرفته در جمهوری اسلامي ايران همان مساله گازرسانی است که بیاندازه در اين مساله پیشرفت کرده واين مایه افتخار است. در حالی که در وضع جنگ بودهايم و خیلی وضع ناجور بوده است دولت دارد اين برنامه را تعقیب ميکند.
قره باغ- آقای هاشميخارج از موضوع نیست؟
خلخالی- نه دیگراين مطلب را که دولت وابسته است دیروز آقایان گفتند و ما ميگوییم که دولت وابستگی ندارد واين را به عنوان مثال گفتیم.
رييس- حرفهایی را که مخالفان ميزنند، موافقان جواب ميدهند.
خلخالی- دولت متکی به بودجه نفت است.اين هم جواب دارد. اولا تکیه بر درآمد نفت جرم نیست. وقتی که چارهاي در کار نباشد، نبایداين مساله را اين طور مطرح کرد که چون نفت، جنگل و شیلات مربوط به نسلهای آينده است. پس بنابراین نباید مورد استفاده قرار بگیرند طرحاين مساله بهاين وضع مغالطه است.
چون در وضعاين جنگ واين خون واين همه شهید و اين همه انقلاب واين همه حماسه واين همه غرور، مربوط به نسلهای آينده کشور ما است که ما باید امروز ايستادگی کنیم که نسلهای آينده ما نیایند ما را مذمت کنند.
اين آقایان نشسته بودند و چند نفر هم انتقاد کردند که بودجه نفت را چرا مصرف ميکنید؟ پس بنابراین آقایان دست روی دست گذاشتند و گفتند که ما از بودجه نفت استفاده نميکنیم. پس بنابراین جنگ را ميبازیم. آنها درآينده نباید بیایند و بر قبر ما لگد بزنند که چرا از نفت برای پیروزی از دشمن استفاده نکردیم و ما جنگ ميکنیم که برای نسلهایآينده خود افتخار به یادگار بگذاریم و پیامبر گرامينیز فرمودند «اغزوتورثوا ابنائکم مجدا» پیکار کنید تا برای نسلهایآيندهتان افتخار به یادگار بگذارید.
باید از نفت که سهل است، بلکه از شیلات و جنگل نیز استفاده کنیم. آقایان کم و بیش از جنگ دوم جهانی اطلاع دارند که روسها و متفقین برای پیشبرد جنگ حتی از آتش زدن جنگلها و سیلوها مضایقه نکردند، ولی در بحبوحه نبرد و جنگ ما نباید از شیلات و جنگل استفاده کنیم. اينها را بگذاریم تمام اين منابعی را که در دسترس دولت است که دولت بیاید و با بدبختی بخواهد بودجه را تامین کند و اگر به هر جایی که دولت بخواهد دست بزند، شما آنجا فریادتان بیشتر ازاينجا است که الان دولت از منابع استفاده ميکند.
آقایان کهاينايرادهای بنیاسرائیلی را دارند باید به دولت بهتر ازاينايراد بگیرند و بگوینداين همه اسلحه و جوان را چرا برای به دست آوردن پیروزی نابود ميکنید و با عراق مصالحه نميکنید ولو به شکست اسلام در طول تاریخ منجر شود. ما جنگل و شیلات و نفت را مصرف ميکنیم، ولی تسلیم هرگز در قاموس ما نخواهد بود و اگراينايرادها را دقت کنیم ميبینیم که پایه و مایهاي ندارد وانگهی جنگل را چه کسی از بین برده است؟ اين دولت فعلیاين کارخانه بزرگ چو کارآ ...
گلزاده غفوری- آقایهاشمياین جور کهايشان ميگویند نیست.
خلخالی- من که اسم شما را نبردم که بگویم شماايراد کردهايد (خنده نمایندگان) شما خودتان شک دارید. ما به شما ارادت داریم و به همه ارادتی که به شما داریم امام فرمودند ما به شیخالامه مرحوم آقای نائینی ارادت داریم ولی چه کار کنیم که ما طلبهايم و اشکال ميکنیم و شما هم همین جور و فرق نمیکند و اشکال را باید کرد. نگویند که اين مرد هم نميفهمد. ما هم ميفهمیم. (خنده نمایندگان) وانگهی اين کارخانه بزرگ چوکا یا مثلا کارخانه چوب و کاغذ مازندران را چه کسی درست کرده است؟ اين دولت فعلی درست کرده است. اين دولت آقای رجایی درست کرده است. اين اشکال به آنها است. خوب درست کردهاند.اين پروژه عظیم که الان در دست ما مانده و تقریبا جناب آقای بنیصدر رفتند که آن کارخانه را راه بیندازند و آن روز هم یک خمیری را از خارج آورده بودند و انداختند در کارخانه و بعد هم یک، سه، چهار، پنج، ورق کاغذ درست کردند و به اين صورت کارخانه راه افتاد.
آقای بنی صدر هم برگشتند وآمدند. قبل از آقای بنیصدر دولتهای دیگری هم من یادم هست که آقای (این سوءتعبیر نشود و واقعیتی است که دارم ميگویم) هویدا از راه بندر انزلی با دریا رفتند به چوکا. همین بازی بود که الان آنجا ما شش هفت هزار نفر بیکار داریم واين کارخانه را دولت باید راه بیندازد یا راه نیندازد. اگر راه نیندازد که بیکاری وجود دارد واين گروهکها ميگویند کهاين دولتها اصلا کار برای کسی درست نميکنند.
حالا که ميخواهد کار درست کند که شما فریادتان بلند شده است که جنگل را ميبرید. خوباين درختهای زاید جنگل را ميبرند که بنده و شما وارد دراين کار نیستیم و آن درختهایی را که در بغلش کنارهای جوان وجود دارد، آن درختها را ميبرند واين کار فعلا در حال تعطیل است.
آن وقت به دولت اجازه ميدهیم مسلما خرابیهای گذشته را ترمیم خواهد کرد و اگر جنگ ادامه پیدا کنداين معنا را من بگویم که ما مجبوریم در سال آينده اگر جنگ ادامه پیدا کند، از چوب جنگل برای رفع سرما و نیازهای ضروری استفاده کنیم؛ چرا که با ضرر کم بزرگترین سود را که همان پیروزی در جنگ است، به دست خواهیم آورد و ما نميتوانیم بنشینیم، بگوییم که خیر جنگل ما همان جور به حالت دکور بماند و بعد هم ما بیاییم به بدبختی بیفتیم و از خزانه دولت برداشت کنیم و از بانک پول بگیریم و اسکناس بیپشتوانه بخواهیم چاپ کنیم، اين مسائل نیست.
دولت باید قاطعانه جاهایی را که مصلحت ميداند با مصلحت و مشاوره با مجلس کارها را فعالانه انجام بدهد و پیش ببرد و بهاين حرفها هم آنجا که خیر و صلاح است، گوش بدهد و آنجایی که جنبه خیر و صلاحی ندارد گوش ندهد، اما درباره شيلات که جناب آقای غفوری نماینده محترم عنوان کردهاند و بدان اشاره فرمودهاند دولت درصدد احیای شیلات و کوتاه کردن دست واسطهها از قبیل کرهجنوبی و شرکتهای طاغوتی ژاپنی و جاهای دیگر است. دولتهایی از قبیل کره جنوبی و ژاپن کهاينها در بحر عمان فعالیت ميکنند و احیای بندر کنارک و چابهار و... سایر پروژههای عمرانی در بندرعباس و احیانا در بندر لنگه و غیره برای خاطر احیای شیلات است و اگر دست دولت را دراين کار ببندیم بزرگترین خیانت را در حقاين ملت ستمدیده و حرمان کشیدهاي که دولت هم رفتند و گفتند که نه انشاءالله دیگر شما استان محرومينخواهید بود، انجام دادهايم. مردم هرمزگان و بلوچستان که در کنار خلیجفارس و عمان زندگی ميکنند از همه چیز محروم هستند حتی از خوردن گوشت ماهی و دولت ميخواهد شیلات را احیا کند نهاين که شیلات را از بین ببرد.
اين یک مسالهاي است که به طور خلاصه عرض کردم، اما راجع به شیلات شمال باید بگویم، آقایان از وضع مردم شرافتمند و زحمتکش گیلان و مازندران مخصوصا در وقت کشت برنج و بهاره خبر ندارند. آنها بایداين روزها ماهی شور بخورند تا بتوانند تا کمر در گل فرو بروند و برای شهر تهران برنج صدری درجه یک تولید کنند و شما بااين فشار به دولت ميگویید دولت چرا در صدد شیلات نیست و درصدد اضمحلال شیلات است. خوب یک مشت فقیر، بیچاره دراين قسمت شمال زندگی ميکنند. دولت هم ميخواهد یعنی همه ما ميخواهیم اصلا دولت به آن معنی نیست که باشد یعنی یک تافته جدا بافتهاي بوده باشد وجود ندارد.
ما همه داریم فعالیت ميکنیم همه باید ارشاد کنند و واقعا اگرايرادی هم بوده باشد باید بگویند و اگراين روزها آزادی ماهیگیری وجود دارد و دولت یا مقامات مسوول قدری کم کاری یعنی کوتاه ميآیند ازاين که اينها را بگیرند، اين برای خاطر جلوگیری از نفوذ گوشت منجمد استرالیایی برای گیلان و مازندران است و شما هم نميخواهید برای اين که خودتان هم آلوده شدهايد و نميخواهید که گیلان و مازندران هم گوشت استرالیایی مصرف کنند اين ماهی هست و شما وضع ماهی را ميدانید در چله کوچک زمستان ماهی به قدری به خودش فشار ميآورد که خودش را از دریا بیندازد اينهایی که در شمال زندگی ميکنند خودشان ميدانند اصلا در بعضی مواقع ماهی (در وقت خودش) خودش را از دریا بیرون مياندازد واينها ماهی را ميگیرند واين کار بد نیست و کار خیلی خوبی هم هست. دولت هم دست اين افراد را باز ميگذارد که به گوشت طبیعی هم برسند والا دولت جیبی برای خود ندوخته که مانند دودمان پهلوی چاه ویل باشد و هرچه در آن بریزی باز فریاد کمبود سر دهند. و ما بگوییم هلامتلات و دولت بگوید هل من مزید اين مساله نیست.
دولت با بررسی دقیق... یک مساله ارز است که از نظر ارز بعضیها شکایت ميکنند کهاين دولت فعلی جلوی بعضیها را ميگیرد و اينها ميخواهند به مسافرت بروند.
خدا ميداند ما مریضی داشتیم که از رفقای خصوصی ما بود و هست و من چندین مرتبه بهاين آقای بهزاد نبوی توصیه کردم آخرالامر بالاخره چه کردند، گفتند کهاين درايران علاج ميشود و بعد هم متوجه شدیم که اين درايران علاجپذیر نیست. اين شخص را اجازه دادند اين دست دولت است نهاين که کارشکنی دولت است که مثلا نميخواهد برای مردم کار کند.
دولت ما بررسی دقیق به مساله خروج ارز از کشور جلوی چپاول بیت المال را به دست ضد انقلاب گرفته است و چند روز قبل دختر ناجی ميخواسته با تحصیل گذرنامه و ارز تحصیلی به خارج برود که دولت جلوی او را گرفته و اين دختر و دختران مشابه او مانند دختران مهندس ریاضی و ربیعی و رحیمي و نیک پی با همین گذرنامههای صحیح و شناسنامههای قلابی که از کردستان و جاهای دیگر به دست آوردهاند از مقامات دولت موقت گذرنامه گرفتهاند و چندین مرتبه به خارج رفتهاند و در توطئهها شرکت کرده و دوباره بهايران برگشتهاند.
چرا فریاد شما در زمان دولت موقت نسبت به اين کارها بلند نشد؟ و حالا دارید ايراد ميگیرید کهاي وای بچههای ايرانی در خارج پول ندارند.
آيا دولتی که جلوی ارز و بورس تحصیل زن 60 ساله ايرانی را که به عنوان محصل در خارج ارز ميگرفته، ميگیرد اين باید افتخار برای ما بوده باشد نه اين که بیاییم بنشینیم مرتبا انتقاد کنیم که چرا دولت جلوی خارج شدن ارز را ميگیرد. (یک زن 60 ساله یا یک مرد 70 ساله که اگر پروفسور هم شده بود باید بعد از چهل و چند سال به ايران برگردد که به عنوان محصل در خارج ارز تحصیلی ميگیرد) یا اين دولت حالت انفعالی دارد یا نعوذ بالله خیانت به ملت ميکند. حاشا و کلااين جورها نیست.