bato-adv
کد خبر: ۴۱۹۰۸۲

روایت تلخ زندگی در یک جهنم سوزان شمال سوریه!

روایت تلخ زندگی در یک جهنم سوزان شمال سوریه!
اکثر پناهجویان به هیچ کمک دسترسی ندارند، نه کمک مالی نه ارتباطی برای مهاجرت به کشوری دیگر. آن‌ها با حالتی بی قرار منتظر زمستان تلخ تری هستند و امید دارند بخت بازگشت به خانه را داشته باشند.
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۴ - ۰۴ آذر ۱۳۹۸
فرارو- همزمان با بمباران نیرو‌های متحد ترکیه، خانواده‌های سوری که به روستا‌های متروکه پناه برده اند نمی‌دانند کی می‌توانند به خانه برگردند.

به گزارش فرارو به نقل از فارین پالیسی، فاطمه شلو، ۴۳ ساله در حالی که کف خانه جدید خانواده نشسته است می‌گوید: «ترجیح می‌دهم به روستای خود برگردم و در آنجا کشته شوم تا اینکه در اینجا مانند یک پناهجو زندگی کنم.»
 
روایت تلخ زندگی در خط مقدم شمال سوریه
مادر فاطمه شلو در خانه ملکف

اوایل نوامبر بود که او به همراه خانواده اش در یک مدرسه متروکه که توسط داعش تخریب شده بود، زندگی می‌کردند. صفی از درختان کاج سایه‌ای کوچک در مقابل آفتاب سوزان سر ظهر به وجود آورده بود. بچه‌های او در ویرانه‌های بتنی کلاس‌های درس بازی می‌کردند و یک تخته سیاه بین دو دیوار، نوشته‌ای از سال‌های قبل را نشان می‌داد: «داعش باقی خواهد ماند.»
 
روایت تلخ زندگی در خط مقدم شمال سوریه
کودکی در انتظار برای خروج از روستای ملکف

در چند هفته گذشته، جنگ بین نیرو‌های دمکراتیک کرد سوریه، ارتش سوریه و ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه به روستای شلو در حومه تل‌تمر در شمال سوریه رسیده است. برای نسل‌ها، اقلیت مسلمان عرب در کنار همسایگان کرد و مسیحی دوستانه زندگی کرده اند. اما همزمان با اینکه صدای تیرباران و حملات هوایی نزدیک‌تر شد، اکثر خانواده ها، آنجا را به مقصد شهر حسکه که در ۲۵ مایلی تل‌تمر است، ترک کردند. آن‌ها با اتومبیل‌های اجاره‌ای یا با پای پیاده گریختند. بعضی از بچه‌ها پابرهنه بودند و چیز‌هایی که داشتند را تا جاییکه می‌توانستند با خود حمل می‌کردند. آن‌ها با آینده‌ای نامعلوم رو به رو هستند. خانواده شلو هم در بین کسانی بودند که فرار کردند.

"روستای ملکف" از زمانی که شلو از آنجا رفت به طرز غم انگیزی تغییر کرد. دو روز بعد از کوچ او، این روستای کوچک تنها یک مایل از جبهه نبرد فاصله داشت. نیرو‌های نیروهای دموکراتیک کرد سوریه (اس دی اف) که لباس غیر نظامی می‌پوشیدند تا هدف پهپاد‌ها قرار نگیرند، ساکنین اصلی روستا بودند. لاستیک‌های آتش زده شده افق دید را محو می‌کرد.
 
روایت تلخ زندگی در خط مقدم شمال سوریه
آتش زدن لاستیک ها برای پوشش در مقابل حملات پهپادی ترکیه
 
بعد از ظهر یک بمب به یک خانه اصابت کرد. به گفته نیروهای دموکراتیک کرد سوریه که در روستا مستقر بودند، دو بچه کشته شدند و هفت شهروند غیر نظامی مجروح شدند. همه این‌ها برخلاف روایت رسمی است که می‌گوید هیچ درگیری اتفاق نیافتاده است. در ۲۲ اکتبر روسیه برای یک قرارداد آتش بس با ترکیه وساطت کرد تا ترکیه پیشروی ارتش خود را متوقف کند. هنوز جنگ متوقف نشده است.

یک سرباز اس دی اف که خواست اسمش فقط «آگیر» ذکر شود گفت: «گفتگو‌های قرارداد صلح هرگز واقعیت میدانی نبود.» به عنوان بخشی از آخرین توافق، ترکیه در خواست ایجاد منطقه‌ای امن در امتداد بخش‌هایی از مرز مشترکش با شمال سوریه کرده است که بر اساس آن نیرو‌های کرد حذف می‌شوند. نیروهای اس دی اف معتقدند تل‌تمر، شهری که هرگز جزو منطقه امن نبود، حالا هدف قرار گرفته است. آگیر می‌گوید: «یک لحظه همه چیز خوب به نظر می‌رسد، اما یک لحظه بعد می‌تواند جهنم روی زمین باشد.»

مشخص نیست ترکیه تا چه حد کنترل ارتش آزاد سوریه تحت حمایت خود را در دست دارد، اما کسانی که در میدان هستند گمان می‌کنند که جنگجویان این نیرو تشویق شده اند شهر را تصرف کنند تا بتوانند آنجا را غارت کنند.

فاطمه خُدالشلا ۳۶ ساله نمی‌دانست شبی که "ملکف" را ترک کردند، بچه هایش کجا می‌خوابند. او سرانجام در یک روستای مسیحی پناه گرفت؛ ام البآلوآ که چهار سال پیش در حکومت داعش متروکه شده بود. خانه‌ها آب لوله‌کشی و برق نداشتند. همچنین هیچ لوازم خانه‌ای و حتی در و پنجره‌ای نداشتند.
 
روایت تلخ زندگی در خط مقدم شمال سوریه
شلا در ام البآلوآ 
 
خانواده هفت نفره او در یک اتاق قرار گرفتند. بچه‌های او که دیگر به مدرسه دسترسی نداشتند، بیشتر وقت خود را داخل خانه می‌گذراندند. اوایل نوامبر آنجا بیش از ۸۰ خانواده پناهجو در ام البآلوآ زندگی می‌کردند. مقامات محلی از خانواده‌ها آمارگیری کردند، اما هنوز کمکی نرسیده است. پناهجویان می‌گویند از رودخانه‌ای که در آن نزدیکی وجود دارد آب می‌نوشند که به گفته آن‌ها موجب بیماری شده است. شلا که منتظر یک بچه دیگر است می‌گوید: «زندگی در اینجا زندگی نیست.» او گفت: اگر پسر دارد شود اسم او را «حرب»، به معنی جنگ می‌گذارد.

سالم عوید، ۵۰ ساله خانواده خود را به یک روستای مسیحی نشین متروکه دیگر که تل‌حیفان نامیده می‌شود، برد. آن‌ها همراه دو خانواده دیگر زندگی می‌کنند؛ جمعا ۲۵ نفر در یک خانه سه اتاقه که در جنگ آسیب دیده است. با وجود نبود آب آشامیدنی سالم و غذا، او می‌گوید بزرگترین ترسش جنگِ بیشتر است. بچه‌های او از صدای بمب و خمپاره تروما گرفته اند.

بمباران و حملات هوایی روزانه در روستای اطراف تل‌تمر و سایر جبهه‌هایی که هجوم ارتش سوریه متوقف شده است وجود دارد. مشخص نیست ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه پیشروی خود را ادامه دهد، اما سوری‌ها خود را برای بدترین وضعیت آماده می‌کنند. اکثر پناهجویان به هیچ کمک دسترسی ندارند، نه کمک مالی نه ارتباطی برای مهاجرت به کشوری دیگر. آن‌ها با حالتی بی قرار منتظر زمستان تلخ تری هستند و امید دارند بخت بازگشت به خانه را داشته باشند.
 
روایت تلخ زندگی در خط مقدم شمال سوریه
سالم عوید و خانواده اش در اطراف خانه جدید

علی رغم خطر بمباران بی وقفه، عوید هرروز به خانه قبلی خود در ملکف می‌رود و بی پروایانه بین خانه خود و درختان زیتون پراکنده که آن را احاطه کرده اند می‌نشیند. عوید که نمی‌خواهد زمین و دارایی‌های اندک خانواده اش را ترک کند می‌گوید: «خانه ام را دوست دارم.»

او در حالی که صدای بمباران در آن حوالی می‌پیچد روزش را در روستای خود و بدون خانواده می‌گذراند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۵
خدا لعنت کنه اردوغان و تروریستهای تکفیری مورد حمایتش رو.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۵
اینجاست که کار بزرگ و از خودگذشتگی آنهایی که برای دفاع از انسانیت و مبارزه با سگ هار صهیونیستها و سعودیها (داعش) بیشتر و بیشتر نمایان میشه... درود خدا بر شهدای مدافع حرم که در واقع شهید مدافع انسانیت و اهل بیت هستند....
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۵
خدا لعنت کنه اردوغان فاشیست رو که دین رو آلت دستت قرار داده تا مردم رو نسل کشی کنه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۴
ارتش آزاد همون داعشه
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
مجله فرارو