bato-adv
کد خبر: ۴۲۱۳۹۳
محمد ماکویی

این سه عبارت را به کار نبرید؟!

تاریخ انتشار: ۱۵:۲۶ - ۲۴ آذر ۱۳۹۸
محمد ماکویی؛
 
"می‌خواستم بهت بگم"
این عبارت که توسط ما ایرانی‌ها زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد، عموما در خاتمه دسته‌گلی که کسی آب داده است عنوان می‌گردد. معنی خودمانی این عبارت این است که اگر چه گوینده می‌دانسته که کننده کار ره به خطا می‌برد و از جا‌های خوبی که مقصود و مقصد اوست سر در نمی‌آورد، صلاح را در این دیده که تا هنگام آب داده شدن تمام و کمال دسته گل، سکوت اختیار نماید.
 
عبارت بالا بیانگر این است که شخص گوینده اصلا و ابدا به "اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است" اعتقاد نداشته و بیشتر در اندیشه این که پس از افتادن نابینا در چاه او را مطلع اینکه "می‌دانستم سر راهت چاهی که ممکن است تویش بیفتی قرار دارد، اما عمدا و برای اینکه بعدا حرفی برای گفتن به تو و دیگران و ایجاد سرگرمی‌های نشاط‌انگیز و فرح‌بخش داشته باشم، صدای قضیه را در نیاوردم! " گرداند، بوده است!

"فلانی می‌داند من چه می‌گویم"
این عبارت معمولا در جلسات سخنرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد و به همان شدت و حدتی که به دانش و فهم و شعور یکی از حضار مهر تایید می‌زند، ارزش و اعتبار فهم و شعور و دانش دیگر شرکت کنندگان در مراسم را پایین می‌آورد.
 
در این باره باید گفت که درست است که ادب ایرانی به جمع منهای یک نفر اجازه نمی‌دهد که به دلیل عدم درک و فهم موضوع از جلسه خارج شوند، اما گوینده‌ای که می‌خواهد برای جمع، نه فرد، حرف بزند باید بداند که مشکل به فرستنده، نه گیرنده، بر می‌گردد، زیرا جدا از اینکه نتوانسته است "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد" را دستمایه و سرمایه حرف‌هایی که زده یا خواهد زد، بگیرد، آنقدر مطالعه نداشته که سخن ارزنده اینشتین را آویزه گوش نماید:" تنها وقتی از موضوعی کاملا سر در می‌آورید که بتوانید آن را بخوبی برای مادربزرگتان توضیح دهید"

"می دانی می‌خواهم چه بگویم"
این عبارت کلا غلط است، زیرا کسی که از قبل می‌داند طرف مقابل می‌خواهد چه چیزی را بر زبان بیاورد، لزومی به شنیدن دوباره آن احساس نخواهد کرد. به این ترتیب، معمولا این عبارت آن‌جور که به نظر می‌رسد معنا نداده و معمولا در مواقعی مورد استفاده قرار می‌گیرد که گوینده می‌خواهد شنونده را متقاعد کم و کسری درک و فهم خود نماید. حال سوالی که پیش می‌آید این است که چرا باید با کسی که از حرف‌های ما سر در نمی‌آورد سخن بگوییم؟!
 
به عبارت دیگر، کسانی که از عبارت بالا به نحو احسن استفاده می‌کنند بیش از شنوندگان خودشان را زیر سوال می‌برند، زیرا مشخص می‌گردد که آن‌ها بیش از آن‌که بخواهند بخشی از دانش و معلومات و آگاهی‌ها و اخبار خود را به دیگران انتقال دهند، از حرف زدن برای خودنمایی استفاده کرده و می‌خواهند به خوبی هر چه تمامتر خودشان را معرفی نمایند.

قطعا، این عده، ناخودآگاه ما را به یاد ماجرایی که برای لئو تولستوی، نویسنده شهیر روسیه فعلی، اتفاق افتاده بود می‌اندازند: تولستوی بی‌ آن‌که بخواهد به خانمی تنه زد. خانم دهان باز کرده و هر آنچه از آن بیرون می‌آمد را نثار نویسنده سرشناس نگون‌بخت نمود. تولستوی مودبانه عذر خواهی کرده و "من تولستوی هستم" را بر زبان آورد. خانم شرمنده "چرا زودتر خودتان را معرفی نکردید؟!" گفته و جواب این دندان شکن را دشت نمود: "متاسفانه آنقدر شما مشغول معرفی خود بودید که به من اجازه معرفی ندادید! "
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین