محمد ماکویی؛ اگر از کسی "آقای دکتر چرا اینقدر پول میگیرند؟! " را سوال کنید، به احتمال قوی، پاسخ "میدانی چقدر درس خوانده است!" را خواهید گرفت.
چنانچه از شخصی خواهان جواب "چرا اوضاع مالی علی دایی بسیار خوب است؟!" گردید، بسیار محتمل است که شنونده "تمام عمرش را پای فوتبال گذاشته است! " شوید.
اگر به فردی بگویید که "چرا دستمزد آقای ... اینقدر بالا است؟! "، ممکن است به پاسخ "اگر تو هم تجربه کاری او را داشتی، همانقدر حقوق میگرفتی!" برسید.
نگاهی به پاسخهای بالا بیانگر این است که ما آنقدر توجه خود را معطوف "دروندادها"، "پتانسیل ها" و چیزهایی که ممکن است به انجام کار درست منجر شوند (ممکن است هم نشوند!) نمودهایم که، پاک، میزان و چگونگی انجام فعالیتهای درست و صحیح و اینکه آنها باید تعیین کننده اوضاع مالی و درآمدی افراد باشند را از یاد برده ایم!
در یک سرزمین پیشرفته غربی، پزشک به دلیل نجات جان انسانها و اینکه آدمیان را از شر بیماری و رنج و درد رها میسازد مستحق دریافت حقوق خوب شناخته میشود؛ خواه برای رسیدن به این مهم سالها دود چراغ خورده باشد و خواه به دلیل استعداد ذاتی و خدادادی و بوعلی سینایی، در حین درس خواندن به باقی کارهایش هم رسیده باشد!
در چنین کشورهایی، فوتبال یک بازی مردمپسند و هیجانانگیز که مردم حاضرند برای تماشای زنده و مردهاش پول حسابی خرج کنند شناخته میشود و لذا بسیار ممکن است آنهایی که عمرشان را پای فوتبال گذاشتهاند کمتر از دارندگان استعداد فراوانی که آنها را خیلی زود از پای میز و نیمکت مدرسه راهی مستطیل سبز نموده است، عایدی داشته باشند.
در این مملکت ها، تجربه بالا فقط به شرط اینکه شما را از جوانان جویای نامی که مهر مدرک فارغ التحصیلیشان خشک نشده است متمایز ساخته و جنابعالی را فردی که، بر خلاف بر و بچهها، از عهده خوب انجام دادن کارها بر میآیید معرفی کند، دلیل مواجب بالا شناخته میشود.
لذا، چنانچه تجارب کاری مفید و مضر شما در هم گره خورده و تعداد دسته گلهای آبیاری شده توسط شما از میزان خدمات و تولیداتی که رضایت مشتریها را در پیش داشته باشد فزونی گیرد، خیلی زود متوجه میشوید که بهتر است موهای سپید نشده در آسیاب را رنگآمیزی نموده و به برکت عملهای زیبایی و گریمهایی که از انسان یک آدم دیگر میسازند، خود را جز جوانی جویای نام معرفی نسازید!