bato-adv
کد خبر: ۴۲۸۶۷۱

نقد و بررسی فیلم روز بلوا؛ و هر آنچه باید درباره این فیلم بدانید

نقد و بررسی فیلم روز بلوا؛ و هر آنچه باید درباره این فیلم بدانید
مشکل «روز بلوا» فقط این شتاب‌زدگی و یک‌سویه‌‌‌نگری در مواجهه با سوژه‌ نیست. مشکل اصلی به استفاده (یا به تعبیر دقیق‌تر سوء‌استفاده) از این سوژه‌ در جهت تسویه‌حساب‌های سیاسی و حزبی برمی‌گردد. وقتی با فیلمی طرفیم که بیشتر از آنکه قصه‌اش را در چارچوب قواعد سینمایی تعریف کند و روایتی هنرمندانه در پیش بگیرد، تطهیر بخشی از یک نظام سیاسی و ارائه تصویری دمده از یک صنف مذهبی را اصل قرار می‌دهد، چگونه می‌توان انتظار داشت نتیجه قابل توجه یا تحمل به نظر بیاید؟ در «روز بلوا» جامعه‌ای مملو از شر ترسیم شده که در آن حتی زن‌ها به شوهرها رحم نمی‌کنند و منفعت‌طلبی بر هرگونه آرمان و ارزشی سایه انداخته است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۹ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۸

روز بلوا: بهروز شعیبی

عماد استاد دانشگاهی خوشنام و یک چهره تلویزیونی مورد توجه است، او ناگهان توسط پلیس با اتهام‌هایی جدی مواجه می‌شود که خود و خانواده‌اش را در موقعیت پیچیده‌ای قرار می‌دهد. «روز بلوا» چهارمین فیلم سینمایی بهروز شعیبی پس از «دهلیز»، «سیانور» و «دارکوب» در مقام کارگردان است.

کارگردان: بهروز شعیبی
نویسنده: مهران کاشانی
تهیه‌کننده: محمدرضا تختکشیان / سرمایه گذار: سازمان هنری اوج
بازیگران: بابک حمیدیان، لیلا زارع، داریوش ارجمند، دیانا دهقان، ساغر قناعت، مسعود دلخواه، زکیه بهبهانی، پاشا جمالی، محمد علی محمدی

نقد فیلم روز بلوا

نقد روز بلوا توسط مسعود فراستی


بی‌خبر، بی‌گناه نیست
«روز بلوا‌» چطور به یک فیلمفارسی تمام‌عیار تبدیل می‌شود

یحیی نطنزی
«روز بلوا» تا میانه جشنواره‌ می‌تواند ناامیدکننده‌ترین فیلم لقب بگیرد. نه فقط به‌خاطر کیفیت ساخت تلویزیونی و فیلمنامه سطحی‌نگر آن، بلکه بیشتر به‌دلیل رویکرد حاکم بر کلیت فیلم و دست کم گرفتن شعور مخاطبی که برای تماشایش وقت گذاشته. فیلمسازی بر اساس اتفاقات واقعی (در اینجا مشکلات مؤسسات مالی و اعتباری) همیشه دردسرهای خودش را دارد. این مشکلات وقتی تشدید می‌شوند که فیلمساز با یک فاصله زمانی نه چندان زیاد از یک رویداد تصمیم به ساخت فیلم بگیرد و به سوژه‌اش زمان ندهد تا کاملاً پخته شود یا همه ابعادش به چشم بیایند.

اما مشکل «روز بلوا» فقط این شتاب‌زدگی و یک‌سویه‌‌‌نگری در مواجهه با سوژه‌ نیست. مشکل اصلی به استفاده (یا به تعبیر دقیق‌تر سوء‌استفاده) از این سوژه‌ در جهت تسویه‌حساب‌های سیاسی و حزبی برمی‌گردد. وقتی با فیلمی طرفیم که بیشتر از آنکه قصه‌اش را در چارچوب قواعد سینمایی تعریف کند و روایتی هنرمندانه در پیش بگیرد، تطهیر بخشی از یک نظام سیاسی و ارائه تصویری دمده از یک صنف مذهبی را اصل قرار می‌دهد، چگونه می‌توان انتظار داشت نتیجه قابل توجه یا تحمل به نظر بیاید؟ در «روز بلوا» جامعه‌ای مملو از شر ترسیم شده که در آن حتی زن‌ها به شوهرها رحم نمی‌کنند و منفعت‌طلبی بر هرگونه آرمان و ارزشی سایه انداخته است.

در این جامعه تا حدی فانتزی شخصیتی روحانی با کارکردی آشکارا استعاری گنجانده شده که به‌نظر می‌رسد ذاتی پاک و فطرتی دست‌نخورده دارد و بی‌خبر از فسادی که اطرافش را فراگرفته به تبلیغ سویه‌های رحمانی دین مشغول است. اما وقتی پرده‌ها کنار می‌روند، این شخصیت پاک‌باخته مجبور می‌شود برای دفاع از حیثیتش پا به میدان بگذارد و برای حفظ آبرویش یک تنه به میدان بزند؛ میدانی در تسخیر چهره‌های بانفوذ در حال ساخت و ساز (کنایه‌ای به کارگزاران سازندگی؟) که به فسادی ریشه‌دار دامن زده‌اند و همه را آلوده کرده‌اند. شخصیت چشم و گوش‌ بسته ماجرا هم چاره‌ای ندارد جز اینکه کمی کلاهش (در اینجا عمامه‌اش) را آن‌طرف‌تر بگذارد و با واقعیت‌هایی مواجه شود که اصلاً خوشایند به‌نظر نمی‌رسند؛ واقعیت‌هایی که اولین قدم برای رؤیایی با آنها کنار گذاشتن ظاهر متجدد (لباده) و پوشیدن یک ردای سنتی‌ (قبا) است!

همین شواهد را کنار هم قرار دهید تا به این نتیجه برسید که «روز بلوا» یک «فیلمفارسی» تمام عیار است. فقط کافی است به جای شخصیت روحانی یک کلاه‌مخملی باغیرت قرار دهید و جای زد و بند‌های مالی را با مسائل ناموسی و خانوادگی عوض کنید تا ظاهر گول‌زننده فیلم کنار برود و چهره نخ‌نما‌شده‌اش کاملاً به چشم بیاید. فیلم حتی در پایبندی به این فرمول تا جایی پیش رفته که جای معشوقه دل‌فریب اما بی‌وفای «فیلمفارسی»، یک همسر شیک‌پوش چادری نشانده و به‌لحاظ دراماتیک همان کارکرد را برایش تعریف کرده. با این حال فاجعه دراماتیک فیلم فقط به این مسائل محدود نمی‌شود. مشکل اصلی‌تر‌ جایی به چشم می‌آید که تمام تلاش فیلمساز و فیلمنامه‌نویس برای ارائه تصویری همدلی‌برانگیز با شخصیت اصلی داستان کارکردی معکوس پیدا می‌کند و در عوض ظاهری بلاهت‌وار به او می‌دهد. اصل اولیه چنین درام‌هایی همذات‌پنداری مخاطب با شخصیت بی‌گناهی‌ست که ناخواسته در موقعیتی بغرنج اسیر شده. تنها در این صورت است که ما برای سرنوشت او دل می‌سوزانیم و برای رهایی یا رستگاری‌اش خدا خدا می‌کنیم. «روز بلوا» اما به جای در پیش گرفتن این تمهید امتحان‌پس‌داده، شخصیتی ساده‌لوح روی پرده می‌برد که چشم بر واقعیت‌های کاملاً بدیهی اطرافش بسته و به یک خوش‌خیالی خودخواسته تن داده. چنین شخصیتی در چارچوب دراماتیک فیلم بیشتر از آنکه دوست‌داشتنی باشد حرص‌درآور است؛ شخصیتی که هنوز نفهمیده در بی‌خبری فضیلتی نیست.

منبع: روزنامه ایران


 

مجله خواندنی ها
مجله فرارو