bato-adv
کد خبر: ۴۲۹۱۸

زناني كه در عرصه سياست آقايي مي‌كنند

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ - ۱۷ اسفند ۱۳۸۸


هشتم ماه مارس روز جهاني زن نام گرفته است. در اين روز دستاوردهاي زنان در عرصه‌هاي مختلف در گذشته، حال و آينده در سراسر جهان جشن گرفته مي‌شود. عرصه سياست از جمله عرصه‌هايي كه زنان در چند دهه اخير حضوري چشمگيري در آن داشته و اين روند روبه رشد همچنان ادامه دارد. زناني كه با پرهيز از خشونت براي احقاق خواست‌هاي به حق سياسي و مدني تلاش كرده و حتي در اين راه قرباني شده‌اند. 

بي‌نظير بوتو؛ كابوس افراطيون پاكستان
«بي‌نظیر بوتو» 21 ژوئن 1953 در کراچی پاکستان در خانواده‌ای سیاستمدار به دنیا آمد. بي‌نظیر در 16 سالگی زادگاه خود را برای تحصيل در رشته كارشناسی مطالعات سیاسی در دانشکده «رادکلیف» هاروارد ترک کرد و تحصیلات خود را در زمینه فلسفه، اقتصاد و سیاست در دانشگاه «آکسفورد» انگلیس ادامه داد. 

بوتو یک سال پس از اتمام تحصیلات خود و هم‌زمان با انتصاب «ذوالفقار علی بوتو»، پدرش به سمت نخست‌وزیری به پاکستان بازگشت، اما چندی نگذشت که بوتوی پدر با کودتای نظامیان روبه‌رو و اعدام شد و ژنرال «ضیاءالحق» به قدرت رسید. بي‌نظیر بوتو که پیش از خروج دوباره از پاکستان در سال 1984 بارها بازداشت و روانه زندان شده بود به همراه «شهنواز» و «میرغلام مرتضی»، دو برادر خود در لندن سازمانی زیرزمینی را برای مبارزه با دیکتاتوری نظامی پایه‌گذاری کرد. 

بوتو که پس از اعدام پدرش کاندیدای رهبری حزب «مردم» شده بود، هنگامي که ژنرال ضيا بر اثر انفجار هواپيما کشته شد در سن 35سالگی به عنوان جوان‌ترین نخست‌وزیر پاكستان به قدرت رسید. بوتو اهداف خود را برگرداندن قوانین مدنی به پاكستان و بركناری قاتل پدر اعلام کرد. اگرچه «غلام اسحاق خان»، رئیس‌جمهوري وقت در سال ۱۹۹۰ او را كنار گذاشت ولي بوتو با استفاده از تبلیغات ضداختلاس مجدداًَ توانست ۱۹۹۳ نخست‌وزیر شود. 

بي‌نظیر که به اعتقاد بسیاری همچون ذوالفقار علی بوتو دارای گرایش‌های سوسیالیستی و پوپولیستی بود در انتخابات 1997ميلادي شكست خورد. او كه از سال ۱۹۹۹ در تبعید خودخوانده به سر می‌برد، اعلام كرد كه ۱۸ اكتبر 2007 به پاكستان بازمی‌گردد تا شانس خود را برای رسیدن به قدرت بار ديگر امتحان كند اما ورود او با انفجارهای انتحاری همراه شد كه صدها كشته و زخمی بر جای گذاشت. 

بوتو، در كتابی با عنوان «آشتي: اسلام، دموكراسي و غرب» كه چند روز پيش از ترور خود نوشته، آورده است که مقام‌هاي پاكستاني به او گفته بودند كه چهار گروه بمب‌گذار انتحاري از جمله توسط «بيت‌الله محسود»، رهبر طالبان پاكستان و سازمان تروريستي القاعده براي ترور وي اعزام شده‌اند. بی‌نظیر بوتو تنها چند هفته پیش از برگزاری انتخابات ژانویه 2008 میلادی بر اثر حمله افرادی مسلح به شدت مجروح و تلاش پزشکان برای نجات وی سرانجامی نداشت، مرگ بوتو پاکستان را تا مدت‌ها دست‌خوش ناآرامی‌ها گسترده کرد. 

«آصف‌علي زرداري»، همسر بي‌نظير و رئيس‌جمهوري كنوني پاكستان در مقدمه كتاب بوتو نوشته است: «اين كتاب درباره چيزي است كه قاتلان وی هرگز آن را درك نخواهند كرد؛ دموكراسي، صبر، منطق، اميد و مهم‌تر از همه پيام راستین اسلام؛ يا شايد آنها اين حقايق را درك كرده‌اند و از آن مي‌ترسند و بنابراين از او نيز ترسيدند. او بدترين كابوس آنها بود.» 

مارگارت تاچر؛ فرسوده اما همچنان آهنین
«مارگارت هیلدا روبرتز» 13 اکتبر 1925 میلادی در شهر «گرندسام» لینکلن شایر متولد شد، «آلفرد روبرتز»، پدر مارگارت صاحب دو فروشگاه خواربار فروشی و البته فعال سیاسی محلی نیز بود. 

هنگامی که مارگارت تاچر در انتخابات 1950 و 1951 میلادی در «دارت فورد» شرکت کرد جوان‌ترین کاندیدای محافظه‌کاران بود. اگرچه تاچر در این انتخابات پیروز نشد اما از صحنه سیاست کنار نکشید و هم‌زمان با فعالیت‌های سیاسی خود با «دنیس تاچر»، تاجر ثروتمند ازدواج کرد. 

مارگارت تاچر 1959 وارد پارلمان شد و چهارم ماه می 1979 به نخست‌وزیري رسید و در سه انتخابات متوالی درسال‌های 1979، 1983و 1987 به پیروزی رسید. او طی سال‌های دهه هفتاد که انگليس با تورم فوق‌العاده بالا و اعتصاباتی گسترده مواجه بود با پافشاري بر سیاست‌های خود (تاچریسم) اقتصاد اين كشور را بار دیگر احیا کرد به‌طوري كه بحران تورم اقتصادی در دولت تاچر به تدریج از میان رفت و تولید داخلی انگلیس افزایش یافت. مارگارت تاچر به آزادی فردی باور داشت و همچنین شدیدا معتقد بود دولت در حوزه‌هایی مثل اجرای قانون و ایجاد نظم باید قدرتمند باشد. 

«کارول تاچر» دختر روزنامه‌نگار مارگارت ۸۳ ساله در کتابی درباره سلامتی تاچر با اشاره به زوال تدریجی حافظه مادرش نوشته که بانوي آهنين سابق انگليس باید برای تمام کردن جملات خود تلاش زيادي به خرج دهد، اما با این همه وقتی در مورد روزهایی که در دفتر نخست‌وزیري بود صحبت می‌کند، هنوز می‌توان بارقه‌هایی از گذشته را در او دید. كارول تاچر نوشته است: «مادر هنوز هم گاهی در قالب بانوی آهنین فرو می‌رود، از جمله وقتی کسی از او درباره «میخائیل گورباچف»، آخرین رئیس‌جمهوری اتحاد جماهیرشوروی می‌پرسد.» 

مادلین آلبرایت؛ نخستين وزير زن آمريكا
مادلین کربل آلبرایت، ۱۵ ماه مي ۱۹۳۷ ميلادي در پراگ، پايتخت چکسلواکی سابق به دنیا آمد. اگرچه وی فرزند نخست خانواده‌اي یهودی بود اما خود یک مسیحی اپیسکوپال شد. مادلين دوران كودكي خود را در دنور گذراند، وي سپس براي تحصيل در رشته علوم سياسي به كالج «ويلسلي» رفت و در سال 1957 شهروند آمريكايي شد و به كالج دموكرات‌هاي آمريكا پيوست. او در سال 1959 با «جوزف ميدل پيترسون آلبرايت» ازدواج كرد و سپس به عنوان ويرايشگر عكس دانشنامه «بريتانيكا» مشغول به كار شد. 

مادلين آلبرايت سال 1962 ميلادي تحصيل در رشته روابط بين‌الملل را آغاز و هم‌زمان يادگيري زبان روسي را ادامه داد، وی 1975 مدرک دکتراي خود را از دانشگاه کلمبیا در رشته حقوق و دولت مدنی دريافت كرد و تا سال 1982 ميلادي در دانشگاه «جورج تاون» واشنگتن روابط بين‌الملل گرايش اروپاي شرقي و علوم سياسي تدريس مي‌كرد؛ آلبرايت همچنين به‌عنوان مشاور ارشد سياست خارجي حزب «دموكرات» نيز انتخاب شده و ژانويه 1993 «بيل كلينتون» او را به‌عنوان نماينده آمريكا در سازمان ملل انتخاب كرد، مقامي كه نخستين كرسي ديپلماتيك براي مادلين بود. 

هنگامي كه آلبرايت به‌عنوان شصت‌وچهارمين وزير خارجه ايالات متحده تائيد شد، نخستين زن در تاريخ دولت آمريكا بود كه تا آن زمان بالاترين كرسي سياسي در اين كشور را به دست مي‌آورد، فردي كه حتي شهروند آمريكايي‌الاصل اين كشور نيز نبود. او در زمان تصدي كرسي وزارت خارجه آمريكا به‌طور چشمگيري سياست‌هاي آمريكا را در بوسني و هرزگوين و خاورميانه بسط داد و به‌دليل نقش به‌سزايي كه در سياست‌هاي واشنگتن در جنگ كوزوو، بوسني و همچنين ديگر نقاط منطقه بالكان داشت خشم مقام‌هاي صرب را برانگيخت؛ با اين وجود به همراه «بيل كلينتون»، رئيس‌جمهوري وقت آمريكا يكي از محبوب‌ترين چهره‌هاي سياسي بالكان به‌ويژه در بوسني و هرزگوين، كوزوو و كرواسي باقي ماند. آلبرايت هم‌ اکنون رئيس گروه كارشناسان سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) است و کرسی استادی دانشگاه جورج تاون را دارد. 

آنگ سان سوچي؛ مبارزي پيرو مكتب گاندي
«آنگ سان سوچی»، ۱۹ ژوئن ۱۳۴۵ ميلادي در شهر «رانگون» ميانمار متولد شد. پدرش بنیانگذار ارتش مدرن برمه و يكي از مذاكره‌كنندگان فعال سياسي براي استقلال اين كشور از بريتانياي كبير در سال 1947 ميلادي بود و توسط رقباي خود در همان سال ترور شد. 

سوچي 1964 ميلادي تحصيل در رشته علوم سياسي در دهلي‌نو را به پايان رساند و تحصيلات خود را در كالج آكسفورد در زمينه فلسفه، سياست و اقتصاد ادامه داد؛ پس از فارق التحصيلي به‌همراه خانواده و دوستان خود در نيويورك به مدت سه سال در سازمان ملل مشغول به‌كار شد و سال 1972 با دكتر «مايكل آريس»، محقق فرهنگ تبت ازدواج كرد. زندگی سیاسی سوچي از سال 1988 و با ورودش به ميانمار آغاز شد. 

سفر «مايكل آريس»، همسر سوچي به ميانمار در كريسمس 1995 آخرين ملاقات او با سوچي بود چرا كه دولت ديكتاتوري ميانمار از صدور ويزا براي همسر سوچي كه در خارج از كشور ساكن بود، خودداري كرد. به‌رغم درخواست‌هاي مكرر همسر سوچي كه مبتلا به سرطان پروستات شده بود براي صدور ويزا براي سفر به ميانمار، مقام‌هاي نظامي از ورودش به كشور جلوگيري كرده و تلاش‌هاي «كوفي عنان»، دبير كل وقت سازمان ملل متحد و «پاپ ژان پل دوم» نيز نتيجه‌اي نداشت و آريس 27 مارس 1999 در سن 53 سالگي در انگليس درگذشت.
 
در اين مدت دولت ميانمار بارها از سوچي خواسته بود تا كشور را ترك كند اما سوچي كه از 1989 در بازداشت خانگي به‌سر مي‌برد به‌دليل نگراني از اين‌كه ديگر اجازه ورود به ميانمار به او داده نشود از پذيرش اين درخواست خودداري كرد. در سال 1990 ميلادي رژیم نظامي حاكم بر ميانمار انتخابات عمومی برگزار كرد كه طی آن حزب «آزادي براي دموكراسي» به رهبري سوچی با كسب 82 درصد آرا پيروز انتخابات شد، اما نظاميان نتيجه انتخابات را نپذيرفته از واگذاري قدرت به او خودداري كردند و بازداشت خانگی سوچي تا 15 جولاي 1995 ميلادي ادامه یافت. 

سوچی دهم ماه اكتبر 1995 برنده جایزه صلح نوبل شد و هم‌زمان با پايان دوره شش ساله بازداشت خانگی دبير كل حزب «اتحاد ملی برای دموكراسی» شد. سوچي تنها زن شورای مركزی این حزب بود كه رهبری فراگیرترین تشكل سیاسی ميانمار را به‌عهده گرفت. 

آنگ سان سوچي كه در تمام طول تاريخ مبارزاتي خود همواره بر پرهيز از خشونت تاكيد كرده، گفته است: «به نبرد مسلحانه اعتقاد ندارم چرا كه این سنت را به‌جای خواهد گذاشت تا هركس كه سلاح‌های مجهزتری در اختیار دارد، قدرت را از آن خود كند. حتی اگر جنبش دموكراسی‌خواهی از راه توسل به روش‌های خشونت‌آمیز به پیروزی برسد، باز در ذهن مردم این اندیشه را به‌جای خواهد گذاشت كه هر كه قدرتش بیشتر است، برنده نهایی است. این تفكر، كمكی به برقراری دموكراسی نمی‌كند.» 

بانوي دموكراسي‌خواه ميانمار 14 سال از 20 سال گذشته را در بازداشت به سر برده است. 

آنگلا مركل؛ سیاستمداری برآمده از آلمان شرقی
«آنگلا دورتا كاسنر»، 17 جولاي ۱۹۵۴ در «هامبورگ» آلمان به دنيا آمد، زمان كوتاهي پس از تولد آنگلا خانواده‌اس به آلمان شرقی مهاجرت کردند. مركل كه در جواني يكي از اعضاي رسمي «جنبش آزاد جوانان آلمان» (FDJ) به رهبري سوسياليست‌ها بود در سال ۱۹۷۳ در دانشگاه «لیپتسیگ» در رشته فیزیک پذيرفته شد و دکترای خود را در رشته شیمی كوانتوم در سال ۱۹۸۶ به‌دست آورد. او پس از فروپاشي ديوار برلين در سال 1989 ميلادي با پيوستن به حزب جديد «بيداري دموكرات» به‌طور رسمي به دنياي سياست قدم گذاشت و تا پيش از فروپاشي دیوار برلین جایگزین آخرین سخنگوی دولت آلمان شرقی بود. او در سال ۱۹۹۰ عضو حزب «دموکرات مسيحي» شد و از ایالت «مک‌لنبورگ-فورپومرن» به بوندستاگ (پارلمان) راه یافت و از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ ميلادي رئیس ائتلاف پارلمانی این حزب با اتحادیه «سوسیال مسیحی» بود. 

مرکل نخستين شهروند آلمان شرقي سابق است که در آلمان پس از فروپاشي ديوار برلين قدرت را به‌دست گرفت. «هلموت کهل»، صدراعظم وقت آلمان ژانویه ۱۹۹۱ ميلادي او را به‌عنوان وزیر «بانوان و جوانان» معرفي كرد و سپس پست خود را به وزیر«محیط زیست، حفظ طبیعت» و سرانجام «امنیت راکتورها هسته‌اي» تغییر داد و این سمت را تا ۱۹۹۸ که به قدرت گرفتن حزب «سوسیال دموکرات» آلمان به رهبری «گرهارد شرودر» منجر شد، حفظ كرد. مركل بارها از شرودر و سوسیال دموکرات‌ها به‌دليل سیاست‌های غلط اقتصادی، افزایش بدهی‌های و مهمتر از همه افزايش بیکاري انتقاد كرد و اين انتقادها در سال ۲۰۰۲ به‌دليل سیاست‌های دولت وقت آلمان در جنگ عراق افزايش يافت. 

شرودر ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ و در پي مذاکرات ائتلاف بزرگ، به صدراعظمی مرکل و کناره‌گیری خود از سیاست رضایت داد به‌شرط این‌که هشت كرسي وزارت در دست حزب وي باقي بماند و به این ترتيب مرکل نخستين صدراعظم زن در آلمان شد. مرکل با پيروزي مجدد در انتخابات عمومي سال 2010 و پايان دادن به ائتلاف بزرگ اين بار با حزب «ليبرال»، شريک ايده‌آ‌ل خود دولت جديد را تشكيل داد و به اين ترتيب پس از چهار سال ائتلاف بزرگ در آلمان، اين کشور در چهار سال آينده، دولتي ائتلافي از احزاب مسيحي و ليبرال خواهد داشت. 

يوليا تيموشنكو: سياستمداري تاجر
«یولیا ولودیمیریفنا تیموشنکو»، ۲۷ نوامبر ۱۹۶۰ در «دنیپرو پترووسک» در خانواده سياسي در اوكراين (بخشي از اتحاد جماهير شوروي سابق) به دنيا آمد. پدر يوليا زماني‌كه تنها سه ساله بود خانواده را ترك كرد و تيموشنكو براي تحصيل در دانشگاه نام خانوادگي مادر خود را انتخاب كرد. يوليا تيموشنكو 1979 با «الكساندر تيموشنكو» ازدواج كرد، فعاليت‌هاي كاري تيموشنکو از اواسط 1980 و با تاسيس شركت تجاري «وديوسلان» آغاز شد و مدت كوتاهي پس از آن در سال 1991 به مديريت شرکت «بنزين اوکراين» رسيد. 

او با پيروزي در انتخابات پارلماني 1996 اوكراين پا به عرصه سياست گذاشت و در سال 1999 ميلادي حزب هم‌ميهن را را تاسيس كرد. از سال 1999 تا 2001 ميلادي تيموشنكو، معاون بخش سوخت و انرژي «لئونيد كوچما»، نخست‌وزير اوكراين در كابينه «ويكتور يانوكوويچ»، رئيس‌جمهوري وقت اين كشور بود، اما سياست‌هاي او كه به گفته خودش بر پايه مبارزه با فساد، رشوه و بازار سياه در بخش انرژي استوار بود به مذاق بسياري خوش نيامد و يك سال بعد بركنار شد. 

تيموشنكو به شيوه‌اي متمايز در ميان سياستمداران اوكرايني رفتار مي‌كند، آرايش خاص موهاي يوليا كه وجهه‌اي منحصر به فرد به او بخشيده، در افزايش شهرت اين سياستمدار اوكرايني مؤثر بوده ‌است. اما شهرت تيموشنکو هنگامي جهاني شد كه به‌عنوان يكي از مهره‌هاي سياسي كليدي رهبري جنبشي را برعهده گرفت كه نتيجه آن وقوع انقلابي موسوم به انقلاب نارنجي بود. 

تيموشنکو در سال 2004 ميلادي با حزب «اوکراين ما»، به رهبري «ويکتور يوشچنکو» متحد شد و مبارزه‌اي تمام‌عيار ضد آنچه تقلب در نتايج آراي انتخابات رياست‌جمهوري خواند را آغاز كرد. پس از سرنگوني دولت كوچما، يوشچنکو، رئيس‌جمهوري و يوليا تيموشنکو، نخست‌وزير اوكراين شدند. اما اين اتحاد چندان دوام نيافت و با گذشت هشت سال از انقلاب نارنجي اين شكاف تا آنجا پيش رفت كه در دور دوم انتخابات رياست‌جمهوري 2010 يوشچنكو نه تنها از تيموشنكو حمايت نكرد بلكه حتي از حاميان خود خواست تا در انتخابات شركت نكنند و به اين ترتيب تيموشنكو تنها با اختلاف سه تا پنج درصد نتيجه را به ويكتور يانوكوويچ واگذار كرد. 

سياستمداران اوكرايني تائيد مي‌كنند كه تيموشنكو سياستمداري زيرك و رهبري توانا است. يوليا تيموشنكو با آن ظاهر آراسته يكي از شخصيت‌هاي پيچيده و بانفوذ در عرصه سياست اوكراين است و اگرچه ترجيح مي‌دهد كه تاكيد كند جوياي قدرت نيست اما ماراتن نفس‌گيرش با ويكتور يوشچنكو در سال‌هاي پس از انقلاب نارنجي بيانگر حقيقت ديگري است. 

كاندوليزا رايس: دموكراتي كه جمهوري‌خواه شد
«كاندوليزا رايس»، 14 نوامبر 1954 در بیرمنگام ایالت آلاباما متولد شد. او در رشته علوم سیاسی در دانشگاه «دنور» تحصيل كرد و دكتري خود را از دانشکده مطالعاتی بین‌المللی دانشگاه دنور در سال 1981 اخذ كرد و هم‌اكنون عضو آکادمی هنر و علوم است. رايس تا سال 1982 ميلادي دموكرات بود اما در مخالفت با سياست‌هاي خارجي «جيمي كارتر»، رئيس‌جمهوري وقت آمريكا جمهوري‌خواه شد.
 
او به عنوان محافظه‌كاري فعال در سال 1986 به عضویت شورای روابط خارجی درآمد و سمت معاونت ویژه رئیس ستاد مشترک فرماندهی ارتش آمریکا را نیز بر عهده گرفت. رايس كه در دوره ریاست‌جمهوری «جورج بوش» پدر مشاور روابط با شوروی و اروپای شرقی در انحلال اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد آلمان بود، شصت‌وششمین وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا و دومین وزیر اين سمت در کابینه دولت «جورج بوش»، رئيس‌جمهوري پيشين آمريكا بود. 

گفته شده كه رفتار رایس در دوران تصدي كرسي وزارت خارجه به‌‌رغم اين‌كه در برخورد با روساي خود فردي وفادار و گوش به فرمان بوده و سعي مي‌كرده تا تمام خواسته‌هاي آنها را بی‌هیچ‌گونه مخالفتي اجرا ‌کند اما در مورد زیردستان و حتی دوستان قدیمی گاه رفتاری بسیار بی‌رحمانه و تهاجم‌آمیز داشته است. برخي از كتاب‌ها كه به قلم او منتشر شده عبارتند از «اتحاد آلمان و دگرگونی اروپا»، «نقطه عطف گورباچف» و «پیمان مبهم: ارتش اتحاد جماهیر شوروی و چکسلواکی» است. 

هيلاري كلينتون: واترگيت آغاز حيات سياسي
هيلاري رودهام كلينتون، 26 اكتبر 1947 در شيكاگو به دنيا آمد. او در سال‌هاي نخست جواني به گروه‌هاي جوانان جمهوري‌خواه پيوست و در ستاد انتخاباتي «بري گلدواتر»، كانديداي جمهوري‌خواه انتخابات رياست‌جمهوري در سال 1964 فعاليت داشت. هيلاري به كارهاي عام‌المنفعه روي آورده در سال 1968 ميلادي با شنيدن سخنراني «مارتين لوتر كينگ»، فعال برابر حقوق نژادي آمريكا دموكرات شد. كلينتون پس از پایان تحصیلات در کالج «ولزلی» در ۱۹۶۹ وارد مدرسه حقوق دانشگاه «ئیل» شد و همان ‌جا با «بیل کلینتون» آشنا شد. 

كلينتون ۱۹۷۴ ميلادي و در اوج رسوایی «واترگیت»، به‌عنوان دستیار کمیته قضایی کاخ‌سفید که درباره «ریچارد نیکسون»، رئيس‌جمهوري وقت آمريكا تحقیق می‌کرد، مشغول کار شد. او كه از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ ميلادي بانوی نخست ایالات متحده بود همچنين از سوم ماه ژانويه ۲۰۰۱ سناتور ایالت نیویورک بود. کلینتون پیش از آن هم در ایالت «آرکانزاس» وکیلی سرشناس به‌شمار می‌رفت. بانوي اول پيشين آمريكا پس از شكست در رقابت‌هاي انتخاباتی درون حزبی انتخابات رياست‌جمهوري، هفتم ماه ژوئن ۲۰۰۸ ميلادي اعلام کرد که از «باراک اوباما»، كانديداي هم‌حزبي خود در انتخابات حمايت مي‌كند. اوباما نيز پس از پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري هیلاری کلینتون را به‌عنوان وزیر خارجه دولت خود معرفی کرد. 

گلوريا آريو: سياستمداري پركار
«گلوريا ماكاپاگال آريو»، پنجم ماه آوريل 1947 در استان «ريزال» فيليپين به دنيا آمد. او دختر «ديوسدادو ماكاپاگال»، رئيس‌جمهوري پيشين فيليپين بود. گلوريا 1987 دكتري خود در رشته اقصاد را از دانشگاهي در «مانيل»، مركز فيليپين دريافت كرد. او در دوران رياست‌جمهوري «كوراسون اكينو»، نخستين رئيس‌جمهوري زن فيليپين و قاره آسيا معاون وزير صنعت و تجارت شد.
 
آريو فعاليت‌هاي سياسي خود را به‌طور رسمي از سال 1992 و در سن 35 سالگي آغاز كرد و در انتخابات مجلس سناي فيليپين به پيروزي رسيد؛ او همچنين در انتخابات 1995 نيز شركت كرد و با كسب 16 ميليون راي و برتري سه ميليون و 200 هزار راي بر نفر دوم به پيروزي رسيد.او در دوران نمایندگی خود قانون‌گذاري بسیار پرکار بود و در نوشتن ۵۵ قانون شرکت داشت که «ممنوعیت مزاحمت‌های جنسی» و «توسعه صادرات» از مهمترین آنها هستند. 

گلوريا آريو با تكيه بر اقبال عمومي خود در انتخابات رياست‌جمهوري 1998 نيز شركت كرد و با اين‌كه نظرسنجي‌هاي پيش از انتخابات از برتري قابل توجه او بر «جوزف استرادا»، بازيگر فيليپيني حكايت داشت اما پس از آن‌كه يكي از نزديكان او به ارتباط با قاچاقچيان موادمخدر متهم شد، از رقابت‌هاي انتخاباتي كنار كشيد اما به توصیه رئيس‌جمهوري وقت به‌عنوان معاون اول رئیس‌جمهوري ثبت نام کرد (در نظام انتخاباتی فیلیپین رأی‌دهندگان جداگانه رئیس‌جمهوري و معاون رئیس‌جمهوري را انتخاب می‌کنند) در پایان هر چند جوزف استرادا رئیس‌جمهوري شد، ولی آرویو به‌عنوان معاون رئیس‌جمهوري انتخاب شد و با حکم استرادا اداره وزارتخانه توسعه و رفاه اجتماعی را برعهده گرفت. 

او در اكتبر ۲۰۰۰ و پس از آن‌كه استرادا به فساد مالي متهم شد، رهبری اعتراض‌هاي مسالمت‌آميزي که خواستار استعفای رئیس‌جمهوري بودند را برعهده ‌گرفت. سرانجام دیوان عالی فیلیپین سال ۲۰۰۱ استرادا را از ریاست‌جمهوری بركنار و چندي بعد او را دستگير كرد؛ دستگيري استرادا ناآرامي‌ها را در فيليپن در پي داشت و آريو با اعلام وضعيت فوق‌العاده دستور دستگيري رهبران مخالفان را صادر كرد. 

كريستينا فرناندز: نخستين زن منتخب در تاريخ 200 ساله دموكراسي آرژانتين
كريستينا فرناندز»، 19 فوريه 1953 ميلادي در «بوينوس آيرس» آرژانتين متولد شد. او فارغ‌التحصيل حقوق از دانشگاه «لاپلاتا»، داراي سابقه وکالت، دو دوره نمايندگي مجلس از ايالت کوچک «سانتاکروز» در سال‌هاي 1989 و 1993 و دو دوره عضويت در مجلس سنا در سال‌هاي 1995 و 2001 ميلادي از همان ايالت است. فرناندز همپاي «نستور کوشنر»، همسر خود وارد فعاليت‌هاي سياسي شد و در انتخابات 2003 پشتيبان اصلي همسرش در انتخابات رياست‌جمهوري بود و با پيروزي نستور كوشنر در انتخابات او به‌عنوان بانوي اول آرژانتين شناخته شد. 

کريستينا خود در انتخابات 28 اکتبر 2007 با برتري قابل ملاحظه و بيش از20 درصد اختلاف نسبت به كانديداي دوم پيروز شد و در دور اول به‌عنوان نخستين رئيس‌جمهوري زن آرژانتين انتخاب شد. او پس از پيروزي در انتخابات وعده داد كه برنامه‌هاي اقتصادي چپ‌گرايانه همسرش را گسترش دهد، شغل ايجاد كند و سطح فقر در آرژانتين را كاهش دهد. 

پس از «ايزابل پرون»، نخستين زن رئيس‌جمهوري غيرمنتخب آرژانتين كه دومين زن «خوان پرون» ديكتاتور سابق آرژانتين بود، کريستينا فرناندز نخستين زني است که در تاريخ 200 ساله دموکراسي در آرژانتين از طريق آراي عمومي قدرت را در اين کشور به دست گرفت. او به داشتن کلکسيون لباس و کفش و پيروي از آخرين مدهاي روز جهان معروف است. 

از ديگر زنان قدرتمند سياسي جهان مي‌توان به «ميشله باچلت»، رئيس‌جمهوري شيلي كه به‌زودي دوران رياستش به پايان مي‌رسد و «لورا چينچيلا»، رئيس‌جمهوري جديد منتخب كاستاريكا اشاره كرد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین