فرارو- هشت ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری مانده اصلاحطلبان هنوز درباره نحوه ورود به انتخابات هیچ تصمیمی نگرفتهاند و جز اظهارنظرات شخصی در این باره چیزی مشاهده نمیشود.
به گزارش فرارو، پس از انتخابات اسفند ماه ۹۸ و دلسردی مردم از صندوقهای رای اصلاحطلبان که کرسیهای بهارستان را به رقبای اصولگرای خود واگذار کردند به سکوت فرو رفتند. استعفای عارف و موسوی لاری از شعسا نیز موجب شد تا این نهاد که پیش از این نمود عینی فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان بود این روزها به حاشیه برود. در چنین فضایی
موسوی خوئینیها از چهرههای مطرح اصلاحات پیامی داد و اصلاحطلبان را دعوت به مشارکت در انتخابات کرد. حال باید دید موتور انتخاباتی اصلاحات پس از این روشن خواهد شد یا خیر؟
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات در گفتگو با فرارو در این باره گفت: قطعا مشی اصلاحطلبان کناره گیری از انتخابات نیست و شرکت در انتخابات از ضروریات اصلاحطلبی است. انتخابات بهترین وسیله و موقعیت برای حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان است. اصلاحطلبان معتقد هستند هر گونه تغییری را از کانال صندوقهای رای میتوان ایجاد کرد. تاکنون نیز با هر گونه تنگنایی که برای اصلاحطلبان ایجاد کردند و میکنند اصلاحطلبان پای این خط مشی خود محکم ایستادند.
وی افزود: تابه حال انتخاباتی نبوده که برای اصلاحطلبان مانع تراشی نشود به ویژه از انتخابات مجلس چهارم که نظارت استصوابی باب شد و نامزدهای شاخص جناح چپ که الان اصلاحطلب هستند حذف شدند و انتخابات از حالت رقابتی خارج شد. حاصل آن مجلسی یکدست بوده، اما اصلاحطلبان از مجلس پنجم راهی پیدا کردند. حاکمیت هم به مشارکت مردم بها میداد و به خاطر همین اشتراک وجهی که بین اصلاحطلبان و حاکمیت وجود داشت مفری ایجاد شد که این تنگناها را رفع کنند و مجالی برای جریان چپ به وجود بیاورند. در انتخابات مجلس پنجم اصلاحطلبان توانستند به مجلس پنجم وارد شوند و اقلیتی قوی را شکل بدهند. در سال ۷۶ با توجه به اینکه رقیب تصور میکرد پیروز میدان است و آقای خاتمی را رقیب خود نمیدانستند آقای خاتمی آمد جریان چپ به جد وارد میدان شد و با اینکه تصوری از پیروزی نداشت ورود در انتخابات را فریضهای برای خود دید و مردم هم استقبال کردند.
این فعال سیاسی اظهار کرد: در انتخابات هر از گاهی فشار سنگین میشد آخرین هم انتخابات مجلس یازدهم بود. اما اینگونه برای حاکمیت قابل ادامه نیست. اگر حاکمیت بخواهد یک قشر عظیمی از مردم در انتخابات نباشند و به آرای حداقلی بسنده کند به مشکل بر میخورد. چنانچه میبینیم خود آقای روحانی که برآمده از جریان سیاسی وزین و سنگین در جامعه بود در دروه اول سعی کرد متناسب با این جریان کابینهاش را تشکیل بدهد و حرکت کند موفق بود، اما در دوره دوم از این روندی که در دوره اول داشت فاصله گرفت و بر جریانهای ضعیف متکی کرد و کابینهای سبک وزن بر مبنای این جریانها انتخاب کرد و موفق نشد. اینها تجربه است.
او افزود: الان حاکمیت چه نهادهای انتخابی و چه انتصابی باید با اکثریت جامعه وخواست و گرایش اکثریت آن منطبق باشند تا بتواند موفق باشد. در غیر این صورت میتواند حکومت کند، ولی این حکومت مورد استقبال مردم قرار نمیگیرد. اصلاحطلبان این را میدانند، چون مشی اصلاح طلبی دارند. اصلاحطلبی در چارچوب قانون اساسی است و رکن مهم قانون اساسی مردم هستند و مردم از طریق انتخابات اعمال حاکمیت میکنند. اصلاحطلبان برآمده از این مردم هستند و راهی غیر از حضور فعال در انتخابات ندارند؛ بنابراین اصلاحطلبان قطعا در انتخابات آینده شرکت خواهند کرد و سعی خواهند کرد نامزدهای خود را مطرح کنند اگر مانع ایجاد شد دیگر از عهده اصلاحطلبان خارج است و هزینهاش را باید مانعتراشان بدهند.
صوفی تأکید کرد: تحرکات انتخاباتی درون اصلاحات دیده میشود. هم یک عده از اصلاحطلبان به عنوان نامزد تحرکاتی دارند و هم اینکه نهادها و جبهههای اصلاحطلبی مثل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات کاملا فعال هستند و برای انتخابات در حال برنامهریزی هستند. شورای عالی سیاستگذاری نیز از رسمیت نیفتاده و احتمالا با همین شکل یا شکل دیگری مجدد فعال شود. توصیه بزرگان اصلاحات هم از جمله آخریاش آقای موسوی خوئینیها بر شرکت فعال در انتخابات است.
دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات با اشاره به تاثیرگذاری نامه موسوی خوئینیها بر فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان گفت: این نامه میتواند مبنای یک تغییرو تحول جدید در اصلاحطلبان باشد. برخی چهرههای اصلاحطلب بنا به دلایلی در گذشته در حاشیه بودند وقتی به متن میآیند نشان از یک حرکت جدید و تحول است. این تحول را میبینیم و فکر میکنیم که منشا اثر باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ورود موسوی خوئینیها به معنای جایگزینی او به جای خاتمی و برجسته شدن جناح چپ سنتی در جبهه اصلاحات است، بیان کرد: آقای خاتمی مسئولیت تشکیلاتی ندارد که کسی جایگزینش شود. آقای خاتمی بین مردم کاریزما دارد و کارش این است که در مقاطع حساس پیامی را به مردم بدهد و مردم، چون قبولش دارند به پیامش توجه و عمل میکنند. نمیشود آقای موسوی خوئینیها را با آقای خاتمی مقایسه کرد این بحثش جداست.
او همچنین افزود: حتی در داخل اصلاحطلبان هم این اشتباه صورت میگیرد. در حالی که آقای خاتمی رهبر تشکیلاتی نیست و به اصطلاح منتخب تشکیلات سیاسی هم نیست. یعنی به این معنا که ایشان کاندیدا شده باشد و در جمعی رقابت کرده و پیروز شده باشد نیست. ایشان ادعای رهبری هم ندارد که اگر کسی ادعایی دراین باره بکند به آقای خاتمی بربخورد. هر کسی آن کاریزما و محبوبیت را داشته باشد میتواند رهبری اصلاحات را در دست بگیرد، ولی چنین شخصیتی در حال حاضر وجود ندارد و جایگاه آقای خاتمی همچنان محفوظ است، اما در کنار آقای خاتمی دیگرانی بودند که کار تشکیلاتی میکردند اینها میتوانند جایگزین شوند.
این اصلاحطلب تصریح کرد: از نظر تشکیلاتی در شورای عالی سیاستگذاری خلایی داریم. آقای عارف استعفا داده و آقای موسوی خوئینیها هم وارد صحنه شده است ایشان میتواند جای آقای عارف را بگیرد. این تحرکات نشانه این است که با رفتن یک یا چند نفر از اصلاحطلبان، کار اصلاحطلبان معطل نخواهد ماند. هر چه چهرههای جدید از اصلاحطلبان را در صحنه سیاسی ببینیم که علاقهمند به کار تشکیلاتی باشند میتوان برایشان نقش و جایگاه تشکیلاتی تعریف کرد.
صوفی همچنین خاطرنشان کرد: نامه موسوی خوئینیها بر تغییر فضای انتخاباتی در جبهه اصلاحات تاثیرگذار است. این نامه نشان از عزم مجموعه اصلاحطلبان دارد. آقای موسوی خویئنیها دبیر کل مجمع روحانیون مبارز است و هم شخصیتی مبارز و انقلابی و اصلاحطلب است که در حاشیه بوده و آمدنش به میدان این پیام را دارد که عزم اصلاحطلبان برای مشارکت در انتخابت ۱۴۰۰ جدی است.
او افزود: هنوز هیچ جلسه رسمی تحت عنوان شورای عالی و هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری تشکیل نشده است. شورای هماهنگی اصلاحات متشکل از احزاب اصلاحات و شورای عالی جز احزاب از شخصیتهای حقیقی تشکیل شده است. در حال حاضر شورای هماهنگی فعال است. چون قسمت عمده شورای عالی سیاستگذاری احزاب بودند و با شعسا تعطیل نشدند جلسات خود را داشته و دارند. شورای عالی سیاستگذاری هم رسمیت دارد، ولی جلساتش تشکیل نمیشود، ولی شورای هماهنگی جلساتش تشکیل میشود و مباحث انتخاباتی در آن مطرح میشود.