فرارو- با مشخص شدن نتیجه نهایی انتخابات آمریکا و پیروزی جو بایدن قیمت دلار و طلا در ایران روندی نزولی در پیش گرفت.به نظر میرسد روند نزولی قیمتها فرصتی باشد که بتوان از آن برای مهار تورم استفاده کرد. اما چه باید کرد؟
بهنام ملکی اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو در این باره گفت: قطعاً کاهش قیمتها فرصتی برای دولت است تا بتواند با استفاده از مجموعه سیاستهایی تورم را مهار کند. خارج از این شرایط میتوانستیم بگوییم امکانپذیر نیست وقتی دلار به ۳۳ هزار تومان رسیده بود خیلی از فعالیتها، خدمات و محصولات خود را با آن قیمت محاسبه میکردند الان که قیمت دلار ۱۰ هزار تومان کاهش پیدا کرده است قاعدتاً این کاهش در قیمت تمام شده باید لحاظ بشود. منتها به جای اینکه ما از سیاستهای دستوری، سرکوبگرانه و تعزیراتی بخواهیم استفاده بکنیم باید بیاییم از این فضا برای اصلاح کسب و کار استفاده کنیم.
وی افزود: یعنی اینکه باید محدودیتهایی که در فرآیند تولید و عرضه هست را رفع کنیم. طبیعتاً این امر میتواند تولید را بشدت افزایش بدهد و منجر به کاهش بیشتر قیمتها بشود. در کشور ظرفیتهای زیادی وجود دارد، ولی نگرانیهایی هم وجود دارد اینکه وقتی قیمتها به این صورت سقوط پیدا کرده است بخشی از تولیدات از عرصه خارج بشود و در تولید دچار رکود بشویم. دولت الان باید در ارتباط با تولید حمایتهای مختلف خود را که حمایتی شفاف، منطقی و غیر فسادآور است ارتقا بدهد. از طرف دیگر هم باید بحث تشویق صادرات برای محصولات صنعتی و غیر سنتی را مدنظر قرار بدهد.
او ادامه داد: اگر در راس مجموعه سیاستهایی که اعمال میشود فسادزدایی و رانت زدایی قرار بگیرد دولت میتواند در کاهش قیمتها موفق باشد و مردم هم به منافع خود برسند. باید رانت چه اطلاعاتی و چه عملیاتی از طرف فرهنگ عمومی کشور و مراجع حرام اعلام بشود. دوم مجلس بایستی فوراً قانونی تصویب بکند که هرگونه درآمد حاصل از فعالیتی که حاصل کار و تلاش نباشد و ناشی از زدوبندهای اداری باشد مشمول مالیات ۹۰ درصدی قرار بگیرد. سوم اینکه بایستی مالیات بر انحصارات و امضا طلایی تا مبلغ ۹۹ درصد تصویب بشود. بایستی این راه را بست. علاوه بر اینها، قانون سوت زنی مقابله با رانت و فساد هم تصویب بشود که اگر مردم یک فساد را اطلاع دادند و مدارک را ارسال کردند خطاکار مشمول مجازات سنگین قرار بگیرد و به افرادی که این فساد را افشا کردند پاداش بدهند یعنی آنها مشمول حمایت قرار بگیرند.
این اقتصاددان اضافه کرد: همچنین باید قانون مزایده و مناقصه احیا بشود. اگر قرار است امتیازی به فردی تعلق بگیرد باید از طریق مزایده صورت بگیرد. اگر این مزایده صوری بود هم رقبا بتوانند اعتراض کنند تا جلوی مزایده صوری گرفته شود. مناقصه هم همین طور، اگر پروژهای به مناقصه گذاشته میشود اینطور نباشد که فقط اسم مناقصه و مزایده در آن باشد بلکه باید به افراد مختلف اطلاعرسانی بشود و همه در شرایط یکسان در آن شرکت بکنند. اگر مزایده و مناقصه در مورد خصوصیسازی اعمال میشد خیلی از مشکلات حل بود.
وی بیان کرد: من برنامهای را در شبکه خبر گوش میدادم که اعلام کرد وزیر صنایع گفته است یکی از برنامههایش این است که امضای طلائی را حذف کند. این نوید خوبی برای حذف رانت و فساد در کشور بود. اما در آن برنامه دو نفر حضور پیدا کرده بودند یکی معاون معدنی وزارت صنایع و یکی هم نماینده معدنی اتاق بازرگانی که میگفتند نمیشود این مجوز یعنی امضای طلایی را حذف کرد و اصلا رانتی وجود ندارد. متأسفانه در آن برنامه هیچ کارشناس مستقلی نبود و به نوعی آنها پول داده بودند تا در این برنامه بیایند و فضاسازی بکنند که نباید جلوی رانت گرفته شود و به این شکل، حق را باطل کردند. در حالیکه اگر لازم است در برخی حوزهها واردات یا صادرات داشته باشیم باید این را از طریق مزایده واگذار کنیم تا ما به التفاوتش در خزانه کشور وارد شود نه خزانه جیب اشخاص.
او افزود: گاهی خود مقام ارشد مایل به فساد و رانتخواری نیست، اما اطرافیانش آن گروههای مافیایی که او را همراهی کردند به او اجازه نمیدهند. گروههای پنهانی که در سایه قرار دارند و اصلا آن فرد را حمایت کردهاند تا بیایند از رانتش بهره بگیرند.
این استاد دانشگاه تشریح کرد: یکی از راهکارها هم این است که مفسدین پیگیری شوند. الان گفته شده که ۷۲ نفر کارتنخواب صادرات کردند و ارزشان را برنگرداندند یا به نام یک پیرزن روستایی چند هزار پورشه وارد شده است و معلوم نیست چه کسی یا کسانی این کار را کردند. بحث این است که اتفاقا اینها قابل پیگیری است. اینها رد گم کردن است. وقتی شاهد چنین اخباری هستیم یعنی رانتخواری گستردهای وجود دارد. قوه قضاییه باید بیاید این ۷۲ نفر را بیاورد بالاخره اینها در یک دفترخانه وکالت دادهاند و این قابل پیگیری است. این طوری که اینها میگویند که اصلاً نمیشود حقوق ملت را وصول کرد چنین چیزی نیست یک اراده میخواهد و بعد شفافسازی.
این کارشناس خاطرنشان کرد: بهنظر من در این فرصت باید به رسانههای پاک و مستقل که بهترین ابزار برای این کار هستند میدان داد تا مسئله را پیگیری کنند. رسانهها برای این کار نیاز به امنیت دارند بنابراین باید اول بستر قانونی آن فراهم شود تا اگر رسانهها توانستند این کار را کنند از آن محل پاداش بگیرند. اما الان برای رسانهها چه پاداشی در نظر گرفته شده است؛ هیچ پاداشی نیست. چهبسا تنبیهاتی هم وجود دارد.
ملکی اظهار کرد: همچنین باید از فرصت کاهش قیمتها که به طور طبیعی پیش آمده است در تعامل با جهان خارج استفاده کرد و در این باره اصلاحاتی انجام داد. از نظر من به عنوان یک اقتصاددان نه یک سیاستمدار حالا که دولت جدیدی در آمریکا حاکم شده و اظهارات مثبتی داشته است باید با آمریکا وارد گفتگو شد. بایدن اعلام کرده که به برجام برمیگردد اگر این فضا ادامه داشته باشد که آمریکا بخواهد رابطهای برابر با ایران داشته باشد بایستی دولتمردان از آن استقبال کنند و این فضا را فراهم بکنند. آن هم قبل از اینکه کشورهایی مثل اسرائیل، عربستان و دیگران بخواهند این رابطه را به جایی برسانند که به بنبست ختم شود.
او عنوان کرد: این امر میتواند نقش مؤثری در استفاده از این فرصت داشته باشد. ما باید فرصتها را افزایش و تهدیدها را کاهش بدهیم. اگر اینکار را نکنیم این فرصت هم تبدیل به تهدید میشود. همانطور که در گذشته هم تجارب تبدیل فرصت به تهدیدها را داشتیم.
ملکی همچنین درباره اینکه کاهش قیمتها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، گفت: پیشبینی من این است تا جایی که انتظارات کاهش قیمت ادامه دارد قیمتها پایین میآید. ممکن است اتفاقات دیگری پیش بیاید و موضعگیریهای سیاسی دیگری مطرح بشود، اما تا این لحظه که اتفاقی نیفتاده است. پیش از این موضعگیریهای ترامپ فشار و تحریم حداکثری بود. او هر روزخرخره ایران را میجوید تا تمامش کند، اما الان با انتخاب بایدن، فضای جدیدی ایجاد شده است. انتظارات بازگشت به آرامش در افکار عمومی شکل گرفته است و هنوز تا این لحظه خوشبختانه چیز منفی پیش نیامده است. بالاخره افکار عمومی به بازار و اقتصاد و همه چیز خوشبین است. به اینک خوش بین است که اوضاع در حال برگشت به سمت ثبات و آرامش است و آن جنگ اقتصادی دارد تمام میشود.
وی افزود: ولی طبیعی است که اگر موضعگیری منفی پیش بیاید که این اوضاع آشفته بشود دوباره ممکن است وضعیت به همان روند قبلی برگردد؛ بنابراین باید حالا یک قوه صالحهای و عقل سلیمی وجود داشته باشد که به صورت نظاممند روی این موضوع کار کند تا این فرصت ایجاد شده تبدیل به تهدید نشود. از طرفی هم ایران خواستههایش را با آقای بایدن مطرح کند و بههرحال لابیگری لازم و کافی را داشته باشد. همچنین نباید بهدنبال این باشیم که که خامفروشی کنیم. وارد مذاکره بشویم تا تبادلات تکنولوژیک در حوزه تولید صنعتی صورت بگیرد. منافع خودمان را مطرح کنیم و در پی ایجاد تعامل برابر از راه دوستی باشیم.
این کارشناس ادامه داد: اگر ما بتوانیم این مسایل را به صورت منطقی مطرح کنیم چهبسا که این امر امکانپذیر باشد. چرا که بایدن هم به نوعی خود را مدیون ایران میداند. چون شاید اگر مقاومت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ترامپ نبود اگر این ظلم و ستمی که به مردم ایران شد نبود بایدن نمیتوانست پیروز بشود. ترامپ خیلی از شاخصها را برای آمریکا مثبت کرده بود هر چند کرونا به نفع ترامپ نبود و به زیان او عمل کرد. از طرفی هم عملکرد ترامپ در مقابله با ایران بد بود. بایدن هم این را حتماً میداند که جنگ و مقاومتی که ایران در مقابل ترامپ کرد در پیروزیاش، در تضعیف ترامپ و زمین خوردن او مؤثر بود. برای همین ایران باید در پی منافع دو سویه با آمریکا باشد و تعاملی برابر را دنبال کند که به نفع هر دو کشور است. ولی هر گونه رابطه ظالمانه نمیتواند به نفع دو طرف باشد.