bato-adv

درس‌هایی از تولید واکسن کرونا

درس‌هایی از تولید واکسن کرونا
دستاورد‌های تولیدکنندگان واکسن را نباید با دغدغه‌های بنیادگرایانه از هر نوعی که باشند نقد کرد. چنین نقدی نه در خدمت رهایی انسان که برعکس به بند کشیدن آن است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۳ - ۰۵ آذر ۱۳۹۹

علی دینی ترکمانی کارشناس اقتصادی در مطلبی که آنرا در کانال تلگرامی شخصی خود منتشر کرده نوشت: از ابتدا قابل پیش‌بینی بود که انسان در برابر هیولای میکروسکوپی‌کرونا، به لطف دانش علمی و فنی پزشکی انباشت شده در طول تاریخ بخصوص یکصد سال اخیر، خواهد ایستاد و یک‌بار دیگر پیروزی آگاهی بر جهل و خرافه، و شکست شام‌مرگ‌زای در برابر طلوع خورشید جانبخش را به ثبت خواهد رساند.

برخی ساختار سیال ژنتیکی ویروس را مانع نیل به چنین دستاوردی می‌دانستند. اما، چنین نشد چرا که اگر جوهره‌ی وجودی هر ویروسی تقریبا ثابت باشد و در گذر زمان دچار تغییرات یا جهش‌هایی با حفظ آن جوهره‌ی وجودی شود، با احتمال بالایی می‌توان بر مبنای شناخت آن، به مقابله‌اش رفت.

برخی زمان دستیابی به واکسن را بر مبنای تجربه‌ی تولید واکسن‌های پیشین و ضرورت طی مراحل سه‌گانه‌ی آن، حداقل یک‌سال و نیم برآورد می‌کردند. اما، این واکسن دست کم در زمانی حدود ۱۰ ماه (در دی ۹۸ چین اعلان عمومی کرد) به حتی مرحله‌ی چهارم یعنی تولید انبوه رسیده است.

۲. شرکت‌های فایزر - بیو ان‌تک، مادرنا، گامالیا، استرازنکا- دانشگاه اکسفورد، در میان تعداد زیاد شرکت‌ها و مراکز تحقیق و توسعه فعال در این باره، پیشگام هستند.

این موارد و نظایر آن‌ها دو ویژگی مهم دارند:

الف: در جامعه‌ای فعالیت می‌کنند که تخصص‌گرایی در آن نهادینه شده است. یعنی هر کسی نمی‌تواند با استناد به هر چیزی که در ذهن دارد، در چنین اموری دخالت کند. تخصص‌گرایی دموکراتیک و نه نخبه‌سالار، پیش‌شرط اداره‌ی صحیح هر جامعه‌ای و مصاف با چنین مخاطراتی و حفظ جان انسان‌هاست.

ب: چنین شرکت‌ها و مراکز تحقیقاتی با ارج‌نهادن به سرمایه انسانی و مهارت‌های مدیریتی و یادگیری اجتماعی، ظرفیت حرکت در مسیر رو به پیشرفت و تکامل و در نتیجه پاسخ به مساله‌ها و مشکلات جدید را به خوبی دارند.

ساختار سازمانی آن‌ها بر مبنای اصول کاری حرفه‌ای شکل گرفته است. تنها معیارشان برای جذب افراد، توانمندی‌ها و شایستگی‌های حرفه‌ای و تخصصی‌شان است. نه جنسیت، نه دین و مذهب، نه رنگ پوست، و نه قومیت و ملیت هیچ‌کدام کوچک‌ترین تاثیری در جذب دانشمندان ندارد. به این‌صورت، می‌توانند بهترینِ بهترین‌ها را از همه‌جا، از سرزمین خود گرفته تا گوشه و کنار جهان، جذب کنند و پتانسیل راه‌گشایی در چنین شرایطی را به نمایش بگذارند. بدون ادعا و هیاهو.

۳. اگر این شرکت‌ها و مراکز تحقیق و توسعه بخواهند کاملا تجاری برخورد کنند، بارشان را می‌توانند در چنین شرایطی برای همیشه ببندند. در بسیاری از کشور‌ها بخشی از مردم مایل‌اند در قیمتی بالا به چنین اکسیر جان‌بخشی دست پیدا کنند. موفقیت آن‌ها، تکرار مصداق دیگری از ان‌چیزی است که چرخه عمر کالا و محصول و خدمت نامیده می‌شود. شرکت‌های برخوردار از فناوری پیشگام، با ارائه اولیه محصول و کالا و خدمتی، به ارزش افزوده بالایی دست پیدا می‌کنند. با گذر زمان، شرکت‌های دیگر وارد بازار می‌شوند. ارزش افزوده افت می‌کند و سهم کم‌تری به آن‌ها می‌رسد.

۴. البته، این واکسن، چون با حمایت یارانه‌ای خاص دولت‌ها و سازمان بهداشت جهانی و همکاری کشور‌ها (در انجام مرحله‌ی سوم ازمایش)، تهیه شده و پای امر اخلاقی در میان است، با قیمت مناسب عرضه خواهد شد. با وجود این، نام‌های این شرکت‌ها در ذهن همه‌ی ما ثبت شد. نام‌هایی که پیش از این برای جامعه‌ی داروسازی و پزشکی و دام‌پزشکی آشنا بود. این یعنی استفاده از موقعیت‌ها برای برندسازی.

۵. سال‌هایی است که ایده‌ی برندسازی در نظام اداری ایران دنبال می‌شود. فرمان: «برندسازی کنید». دستوردهندگان از عواملی که موجب خلق برند می‌شود هیچ شناختی ندارند. نمی‌دانند بی‌مایه فطیر است. باید مایه‌ای در کار باشد تا با استفاده از آن بتوان برای مثال در چنین موقعیت‌هایی هم به بشریت صرف نظر از نوع رنگ پوست و دین و مذهب و قومیت و ملیت خدمت کرد و هم خود را به مدار بالاتری ارتقا داد.

۶. برخی ایده‌ی پیشرفت و توسعه را نقد می‌کنند. معتقدند این ایده انسان را از چاله در آورده و در چاه انداخته است. گاهی با دعاوی مترقی موسوم به پست مدرن چنین نظری بیان می‌شود. ولی واقعیت امر این است که دیدگاه پست مدرنی در جا‌هایی با رویکرد‌های بنیادگرایانه‌ی تجدد ستیز هم‌سو می‌شود و بر آسیاب آن سیلاب می‌ریزد.

گریزی از پیشرفت و توسعه نیست. فرایندی است تکاملی که در کنار سویه مثبتش عوارض منفی هم داشته. اما، راه‌کار اصلی، دموکراتیزه کردن حداکثری سازوکار‌ها و میو‌های آن است و نه نفی کاملش.

۷. باید به تولیدکنندگان واکسن درود فرستاد که عصاره‌ی پیشرفت و توسعه را یک‌بار دیگر در موفقیتی به نمایش می‌گذارند که رهایی انسان از شام مرگ‌زای جاری را نوید می‌دهد.

دستاورد‌های چنین پروژه‌ای را نباید با دغدغه‌های بنیادگرایانه از هر نوعی که باشند نقد کرد. چنین نقدی نه در خدمت رهایی انسان که برعکس به بند کشیدن آن است.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین