bato-adv
کد خبر: ۴۶۹۹۶۷

آغاز ناامیدانه سریال روز‌های ابدی

آغاز ناامیدانه سریال روز‌های ابدی
برخی موقعیت‌های انتخاب‌شده برای سریال، آنقدر ساده‌اند که هم هوش و ذکاوت مبارزان انقلابی را زیر سوال می‌برند و هم میزان درک مخاطبان را. مهدی و حاج‌آقا دانشور، از مبارزان کهنه‌کارند و تجربه حبس دارند؛ بنابراین باید خوب بدانند که وقتی خطر رویارویی با ماموران ساواک وجود دارد چطور رفتار کنند و با چه ترفندی، آن‌ها را از سر باز کنند.
تاریخ انتشار: ۲۲:۳۵ - ۱۰ دی ۱۳۹۹

دوشنبه‌شب اولین قسمت سریال «روز‌های ابدی» به کارگردانی جواد شمقدری روی آنتن رفت. این سریال ۴۵ قسمتی است و طبیعتا از حالا نمی‌توان درباره کلیت و ابعاد مختلف آن نظر داد، اما اتفاق‌های نقطه شروع، به اندازه‌ای مهم بود که حیفمان آمد راحت از کنارش بگذریم.

به گزارش روزنامه هفت صبح، این سریال قرار است نمایشگر اتفاق‌های سال‌های اول پس از انقلاب باشد، پس طبیعی است که انتظارمان از هرجهت نسبت به آن بالا باشد. دیالوگ‌های تصنعی و ضعیف، ایجاد موقعیت‌های ساده و دم‌دستی، نادیده گرفتن هوش و قدرت ساواک، استفاده از نما‌های آرشیوی، عدم توجه به چهره‌پردازی مناسب و … از جمله مواردی بودند که در قسمت اول به چشم آمدند، البته لازم است تاکید کنیم که سریال تیتراژ قابل‌قبولی دارد و جزو نکات مثبت آن به حساب می‌آید.

موقعیت‌های ساده و دم‌دستی

برخی موقعیت‌های انتخاب‌شده برای سریال، آنقدر ساده‌اند که هم هوش و ذکاوت مبارزان انقلابی را زیر سوال می‌برند و هم میزان درک مخاطبان را. مهدی و حاج‌آقا دانشور، از مبارزان کهنه‌کارند و تجربه حبس دارند؛ بنابراین باید خوب بدانند که وقتی خطر رویارویی با ماموران ساواک وجود دارد چطور رفتار کنند و با چه ترفندی، آن‌ها را از سر باز کنند.

با این‌حال در همان نقطه شروع، دسته‌دسته اسلحه را از زیر زمین بیرون می‌کشند و توی صندوق عقب ماشین جاساز می‌کنند. بعد هم یک دسته اسلحه را روی صندلی عقب ماشین می‌گذارند و برای استتار آن صرفا یک گونی رویش می‌اندازند. خب طبیعی است وقتی ماموران جلوی ماشین را بگیرند اولین کاری که انجام می‌دهند این است که گونی را از روی اسلحه‌ها بردارند!

حاج‌آقا برای رد گم‌کنی یک آینه و شمعدان روی گونی می‌گذارد و از آن‌ها می‌خواهد هروقت گیر افتادند بگویند که دارند جهیزیه می‌برند. اگر اسلحه‌ها زیر چند قلم ظرف و ظروف و لحاف و تشک و … استتار شده بود شاید می‌توانستیم این توصیه را منطقی بدانیم، اما واقعا می‌توانیم بپذیریم مامور‌ها جلوی ماشینی را بگیرند و گونی را از روی وسایل کنار نزنند؟

دیالوگ‌های تصنعی و ضعیف

درست است که با سریال تاریخی واقعی روبه‌رو هستیم. اما این باعث نمی‌شود دیالوگ آدم‌ها در شرایط عادی یا بحرانی، تغییر کند. مثلا فردی به اسم گاس از زیرزمین ساختمان مستشاری با سفیر تماس می‌گیرد و درحالی‌که می‌دود و نفس‌نفس می‌زند و دیگران به او تنه می‌زنند به او گزارش می‌دهد. در این شرایط، این دیالوگ‌ها را از زبانش می‌شنویم: «مردان مسلح وارد ساختمان مستشاری شدند ما مجبور شدیم بیایم در زیرزمین ستاد مشترک پناه بگیریم. ارتش شاهنشاهی مثل یک سقف موریانه‌خورده، زیر ضربات مهلک مردم داره فرو می‌ریزه.» واقعا ممکن است در آن شرایط کسی از توصیف اوضاع به سقف موریانه‌خورده استفاده کند؟

در جایی دیگر وقتی مهدی در حال بازجویی است، بازجو از او می‌پرسد: «آقای خمینی چی می‌خواد؟» او جواب می‌دهد: «شاه از ایران بره، امرای ارتش هم به مردم بپیوندند.» بازجو می‌پرسد: «چرا مصالحه نمی‌کنه؟» او می‌گوید: «مصالحه روی فرش خون فایده‌ای داره؟» او در جایی دیگر هم از اصطلاح «به رگبار بستن مردم» استفاده می‌کند. این دیالوگ‌ها شاید به ظاهر جذاب به نظر برسند، اما با در نظر گرفتن شرایط، چقدر باورپذیر هستند؟

چهره‌پردازی نامناسب

مهدی زمانی که دستگیر می‌شود، موهایش را از ته تراشیده است. او چهار ماه در زندان انفرادی می‌ماند و با تنها کسی که در تماس است ماموری است که برایش غذا می‌آورد. بعد از گذشت چهار ماه، او را می‌بینیم که موهایش بلند شده، اما خبری از پریشانی و به‌هم‌ریختگی نیست. طوری موهایش را آراسته است که انگار همان لحظه سشوار کشیده و مدل داده است. حتی وقتی از گرسنگی و بیماری روی زمین افتاده هم آرایش موهایش تغییری نمی‌کند!

استفاده از نما‌های آرشیوی

«روز‌های ابدی» با نام قبلی «نفوذ»، مراحل تولید طولانی‌ای را گذراند. در قسمت اول نمایش حال‌و‌هوای خیابان‌ها در پیروزی انقلاب از نما‌های آرشیوی استفاده شده بود و هنوز نمی‌دانیم در ادامه با چه شرایطی روبه‌رو خواهیم بود. اگر قرار باشد به‌جای بازسازی وقایع، از نما‌های آرشیوی استفاده شده باشد، درخواست هزینه برای چه بوده است؟ برای قضاوت دراین‌باره باید منتظر باشیم و ادامه سریال را ببینیم.

تیتراژ قابل‌قبول

با وجود ضعف‌هایی که در بخش‌های قبل به آن‌ها اشاره شد، سریال تیتراژ قابل‌قبولی دارد. ادغام صحنه‌ها و مرور اجمالی اتفاق‌های دوران انقلاب و بعد از آن در مدت‌زمانی کوتاه بسیار جالب از آب درآمده و تلفیق آن‌ها با رنگ و موسیقی انتخابی هم به بالا رفتن هیجان و جذابیتش کمک کرده است. تیتراژ پایانی هم در عین سادگی، متناسب با حال‌وهوای سریال طراحی شده است.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو