ستاره ای بدرخشید و ماه خلیج شد! آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور محبوب و مردمی ایران در دوحه قطر درخشید. وی که برای نخستین بار در "مجلس التعاون لدول الخلیج العربیه" شرکت میکرد، از سوی بسیاری از رسانههای عربی ملقب به "ستاره نشست دوحه" شد. عکس هایی هم منتشر شد که نشان میداد این ستاره با متکی خود در زیر همان "الدول الخلیج العربیه" به درخشیدن مشغول بوده است. انتشار این عکس ها باعث شد که عده ای آدم کم ظرفیت به اینکه رئیس جمهور محبوب و مردمی و وزیر امور خارجه وی، به آن عبارت اعتراضی نکرده اند و حتی آنجا برای اعراب درخشیدهاند اعتراض کند که خوشبختانه اینبار هم دکتر نوریزاده (که همیشه جاسوس سیا و موساد خوانده می شود اما در مواقع ضروری -به تعبیر رجانیوز- به "یکی از تحلیلگران خوبی که غالبا تحلیلهای وی درست از آب درمیآید"، تبدیل می شود) روشنگری کرد و نوشت که منظور از این عبارت: نشست همکاری دولتهای عربی خلیج بوده و نه خلیج عربی.
بعد از رفع این نگرانیها، بیانیه پایانی این نشست که در آن مجددا از ایران خواسته شده بود تا به اشغال جزایر سه گانه امارات متحده عربی(!) پایان دهد، قرائت شد و مجددا فتح الفتوح یا حماسهای دیگر در عرصه بین المللی برای دولت نهم رقم خورد.
مرگ بر مارکسیست ها، درود بر کمونیست ها! آقای کروبی، دبیرکل با مرام حزب اعتماد ملی که همین چند روز پیش در دفاع از دراویش بروجرد به وزیرکشور نامه نوشت و در آن نامه ضمن برشمردن رذالتهای مارکسیستها متذکر شده که "نگرانم که خدای ناکرده دست پنهان چنين افرادی (مارکسیست ها) در پشت حوادث اخير باشد تا به دست افراد مخلص و ساده انديش با جلوه دادن ناامنی در کشور بخواهند انتقام خويش را از جمهوری اسلامی و مردم شهيدپرور بگيرند." به دعوت حزب کمونیست چین، به آن دیار رفت و گوش شیطان کر احتمالا الان هم در همانجا هستند.
همچنین آن عزیز سفرکرده، به مصداق حدیت "من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق" بارها از "عنایت حزب کمونیست چین به حزب اعتماد ملی ایران" تشکر کرد که گزارش مبسوط آن در روزنامه وزین اعتماد ملی مکررا به چاپ رسید و به حول و قوه الهی و به عون عنایت حزب کونیست چین باز هم به چاپ خواهد رسید.
راستی حالا که جرف چاپ و چپ و چین شد این را هم بگویم که در روزهای اخیر، موج کوچکی از دستگیری دانشجویان چپ در برخی دانشگاه های ایران به راه افتاده است که چون ربطی به اعتماد ملی ندارد، محلی هم از اِعراب ندارد.
معلول عزیز، روزت مبارک دوازدهم آذر، روز جهانی معلولان هم به میمنت و خوشی تمام شد و برخی از مسئولان به مناسبت این روز، سخنرانی کردند. پس از این روز تاریخی و دقیقا از روز سیزدهم آذرماه، معلولان و جانبازان ایرانی میتوانند تا روز جهانی معولان بعدی، کمافی السابق:
در پیاده روهای پر از چاله به زمین بخورند؛
برای رد شدن از خیابان "و ان یکاد بخوانند" و در انتظار بمانند؛
برای وارد شدن به پارک ها و اماکن تفریحی عمومی، از روی زنجیرها و موانع دیگر پرش کنند؛
به خاطر مناسب نبودن معماری، بیرون ادارات و نهادهای دولتی منتظر بمانند؛
برای خریدن داروهای مورد نیاز، بین هلال احمر و بهزیستی و بنیاد امور بیماری های خاص هروله کنند؛
در ترمینالها و ایستگاه های راه آهن و فرودگاهها، زیر دست و پا بمانند؛
و به جان مسئولان دعا کنند.
حماسه در تهران اگر فکر میکنید نشان دادن اقتدار و ساختن حماسه فقط با حضور در دانشگاه های آمریکایی و شنیدن ناسزاهای رئیس آنجا به وجود میآید، اشتباه میکنید. وزارت امور خارجه ایران از سفیر کانادا در تهران خواست تا ایران را ترک کند. برخی معاندان تلاش کردند تا این مساله را به مسائل نامربوطی نظیر به جریان افتادن دوباره پرونده زهرا کاظمی و همچنین قطعنامه اخیری که به پیشنهاد کانادا برعلیه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، ربط دهند؛ در حالیکه معلوم شد این اقدام، واکنشی به نپذیرفتن سفیر پیشنهادی ایران در کانادا از سوی مقامات آن کشور بوده است.
به نظر میرسد دلیل اصلی این اقدام هر چه که باشد، چندان مهم نیست و مهم اقتدار دستگاه دیپلماسی ماست که با اخراج سفیر کانادا به اوج خود رسیده است و ای بسا که آقای متکی هم در نوع خود فتح الفتوحی آفریده باشد.
علی احمدی در آموزش و پرورش
شتر استعفایاندن دم در خانه فرشیدی، وزیر بابرنامه آموزش و پرورش که میخواست معماری مدارس ایرانی را اسلامی کند و سیستم آموزشی را بر اساس "فلسفه اسلامی" تنظیم کند، نزول اجلال (یا سقوط اجباری؟) کرد. با کنار رفتن فرشیدی از این وزارتخانه، قرعه فال به نام علی احمدی عاقل زدند و وی از دانشگاه پیام نور به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد. البته در حال حاضر ایشان به عنوان سرپرست در این وزارتخانه به خدمت به آقای احمدی نزاد مشغول است اما از آنجایی که معمولا سرپرست یک وزارتخانه به عنوان وزیر معرفی میشود (به خصوص اگر سابقه آشنائی اش از آن وزارتخانه به اندازه همان سرپرستیاش باشد!) به احتمالِ بیشتر از یقین، وزیر پیشنهادی احمدینژاد برای آموزش و پروش علی احمدی خواهد بود.
بعضی از نمایندگان مجلس، که در میان آنها اعضای اصلی کمیسیون آموزش هم حضور دارند با این انتخاب مخالفند و دلیلشان هم ناآشنایی علی احمدی با آموزش و پرورش است. صلاح مملکت خویش خسروان دانند و اختیار رای اعتماد خویش را نمایندگان دارند اما من که اصلا با این دلیل موافق نیستم. یعنی نمایندگان محترم مجلس نمیبینند که با ریاست جناب علی احمدی و حمایت های بی دریغ دولت نهم، در مدت کوتاهی دانشگاه پیام نور به سطح مدارس و آموزشگاه ها رسیده است؟!
بنزین های کپک زده! خبرهای خوشی از افزایش سهمیه بندی بنزین می رسد. رئیس راهنمایی ورانندگی نیروی انتظامی در جلسه شورای شهر تهران اعلام کرد که با افزایش سهمیه بنزین، طول مدت هر سهمیه از 6 ماه به 4 ماه کاهش یافت و البته این درحالیست که قائم مقام وزیر نفت گفت که ستاد تبصره 13 از این موضوع بی اطلاع است که با توجه به این امر، با توجه به منطق تصمیمگیری های دولت نهم نتیجه می گیریم حتما میزان سهمیه افزایش خواهد یافت.
به نظر شما دورانی می رسد که آنقدر سهمیه بنزین زیاد شود که قیمت آن به زیر لیتری صد تومن برسد؟!
پل هواییایمیل من هنوز همان meem.fe@gmail.com است.