bato-adv
کد خبر: ۶۹۸

پاسخ معین به جمهوری اسلامی

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۹ - ۳۱ تير ۱۳۸۶
حادثه تلخ يا حكايت تلخ
جناب آقاي مسيح مهاجري مدير مسئول محترم روزنامه جمهوري اسلامي نقد وب نوشتي از اينجانب را درباره « آزادي علمي و استقلال دانشگاه » در يك وبلاگ شخصي در خور دانسته اند كه سرمقاله يك روزنامه كثيرالانتشار را به آن اختصاص دهند و در روز شنبه 23 تير ماه خود اين كار را با عنوان « ايكاش ما هم وينوگراد داشتيم » به انجام رساندند . من نيز هم به احترام اينگونه طرح مساله در عرصه افكار عمومي و هم به حرمت صراحت و ادب و سابقه مودت ايشان نكاتي را تقديم مي دارم :
.1 مي گويند كسي از حادثه فجيعي مرتب سخن مي گفت ; مشفقي او را نصيحت كرد كه « نگو خوب نيست » فرد در پاسخ گفت : « گفتن من خوب نيست يا وقوع آن حادثه » . به نظر مي رسد حادثه تلخ 18 تير هم چنين سرنوشتي يافته است ; من در اين باره انتظارات كمتري از جناب آقاي مهاجري دارم اگر بنا به خواسته ايشان كميته وينوگرادي براي « بررسي بي طرفانه و بدون اغماض وقايعي همچون 18 تير و قتل هاي زنجيره اي و عملكرد دولت ها » نيست حداقل به حافظه تاريخي مي توان رجوع كرد. نمي دانم چرا فاجعه اي كه در زمان وقوع خود تاثر و تاسف همه شاهدان را از موافقان تا مخالفان دولت اصلاحات آن هم در منظر عمومي در برگرفت ناظران روحاني و دانشگاهي را در آن ايام به گريه واداشت و محكوميت و تقبيح عوامل حادثه را از سوي شوراي عالي امنيت ملي و اركان و مسئولان عالي نظام در پي داشت اكنون از سوي جناب آقاي مهاجري ناديده گرفته مي شود و نمي دانم چرا سمت و سوي اتهام و تعرض ايشان قربانيان آن حادثه را از دانشجويان گرفته تا مسئولان آموزش عالي و دولت اصلاحات فرا مي گيرد و به تلويح و تصريح نام اين گونه جهت گيري تحليل هاي حقيقت يابانه و فراجناحي ناميده مي شود
.2 واقعيت اين است كه بدترين نوع برخورد جناحي در برابر نهاد دانشگاه و دانشگاهيان نداشتن ديدگاه سياسي نيست متهم كردن نيروها و مسئولاني است كه مدافع استقلال و حرمت و منزلت و تعهد اجتماعي نهاد دانشگاهند « سرمايه اجتماعي » اين كشور مگر در كجا شكل مي گيرد و در كجا آسيب مي بيند كاش آقاي مهاجري به جاي ديدگاه بيروني و مبتني بر سوظن نسبت به دانشگاه آن نهاد را از دورن و با واقع بيني مي ديد تا در داوري نسبت به نهاد دانشگاه و ابعاد اين حادثه و دانشجويان مظلوم آن چنين دچار شتابزدگي نمي شد.
.3 شايسته است جناب آقاي مهاجري اطلاعات و « دلايل متقن » خود را در خصوص عناصر و برنامه هاي از پيش تعيين شده در ايجاد فاجعه كوي دانشگاه و ترسيم حادثه در قالب « به راه افتادن اراذل و اوباش در خيابان ها » و نسبت آن با قتل هاي زنجيره اي و اظهارات همزمان دولتمردان آمريكايي انگليسي اسرائيلي و تركيه اي براي اطلاع مردم ارائه دهند. به ويژه توضيح دهند كه چگونه اطلاعاتي فراتر از رييس جمهور وقت جناب آقاي خاتمي دارند كه وقوع اين حادثه را تاوان پي گيري قتل هاي زنجيره اي اعلام كردند
.4 كور شدن چشم فتنه كه مورد نظر جناب آقاي مهاجري نيز هست با ريشه يابي فاجعه كوي و معرفي آمران و عوامل اجرايي آن به جامعه و تبيين ابعاد معنوي و مادي اين خسارت و تغيير نگرش نسبت به دانشگاه و دانشگاهيان امكان پذير است نه با به فراموشي سپردن و نه با تحريف آن به هر بهانه اي كه باشد.
.5 جاي جاي نوشته جناب آقاي مهاجري سرشار از جهت گيري هاي خاص نظري در باب نقش و جايگاه دانشگاه در جامعه اسلامي و عملكرد اجرايي و سياسي مسئولان گذشته آموزش عالي است كه در جاي خود به عنوان يك نظر در خور احترام است اما آنجا كه به عنوان تنها معيار حق در نظر و تنها ملاك درستي كاركردها در عمل است نيازمند كارشناسي و يا حداقل اطلاعات درست است كه متاسفانه از هر دو جنبه به دور است .
.6 استعفاي من به منظور دفاع از مظلوميت دانشگاه و دانشجويان و اعتراض به هجوم شبانه به خانه و كاشانه دانشجو و ضرب و جرح و قتل در عين حضور فعال و موثر در عرصه هاي مسئوليت و دفاع از حقوق فرزندان مردم بود كه از نظر وجدان عمومي و صاحب نظران صادق و روشن بين شاخصي از آرمان خواهي و ارزش گرايي است .
.7 من همچنان بيشترين احساس خودي بودن را با خداي خودم پيامبرگرامي اسلام و خاندان هدايت گر او آرمان هاي انقلاب اسلامي چون دفاع از حق و عدالت دانش و اخلاق و آزادي و منزلت انساني دارم و اميدوارم در مسير همان باور و عمل بتوانم گام بردارم .
.8 حضور من در انتخابات نهم فقط در جهت ايفاي مسئوليت اجتماعي و اداي دين به مردم و جوانان بي پناه و هزينه كردن حيثيت و سابقه و توان و تخصص بود. چه اعلام حضورم در انتخابات نهم و چه بازگشتم پس از اقدام غيرقانوني و يا آلوده به اغراض و انگيزه هاي سياسي شوراي نگهبان چيزي جز اداي وظيفه و در عين حال كمك به انديشه اصلاحات و بالا بردن ظرفيت هاي قانون اساسي و دفاع از اصل نظامي كه برخاسته از انقلاب اسلامي و ميراث امام خميني (ره ) نبوده و نخواهد بود.
من در اين مسير ميان آنچه از آغاز انقلاب اسلامي و در دوران دفاع مقدس در سطوح مختلف مسئوليت انجام داده ام و پس از آن تفاوتي قائل نيستم و اميدوارم خداوند متعال توفيق آن را بدهد كه لحظه اي به نا ديدن حق يا به تكلف و ملاحظه در دفاع از آن گرفتار نشوم .
با احترام
مصطفي معين
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین