كار و بار ساختمان پزشكان اين روزها گرفته است. حالا كمتر كسي ديگر از ديگري مي پرسد بهنام تشكر را ميشناسيد؟همان نيما افشار سريال ساختمان پزشكان. سريالي كه اين بار متفاوت از كار قبلي كارگردانش است. سروش صحت در ساختمان پزشكان خيلي با سروش صحت چهارخونه فرق كرده است. اما ما با او فقط درباره ساختمان پزشكان حرف نزديم. خودتان بخوانيد.
-از حاشيه شروع نكنيم. مهمترين ويژگي ساختمان پزشكان به نظر شما چيست؟
سروش صحت: يك تيم خيلي خوب در همه زمينه ها. تيم نويسنده هاي خوب با سرپرست خوب، بازيگران، تهيه كننده، كارگردان تلويزيوني و گروه تصوير.
-مگر در بقيه كارها اين تيم خوب نيست؟
سروش صحت:بگذاريد يك مثال بزنم. شايد راز موفقيت تيم سپاهان هم همين است . در آن تيم شايد يك بازيكن شاخص پيدا نكنيد. همه شاخص هستند و به عنوان يك تيم شاخص هستند.
-شما اصفهاني هستيد؟
سروش صحت: من كه اصفهاني هستم اما اين مثال را به خاطر اصفهاني بودنم نزدم. به عنوان يك تيم گفتم. در سپاهان همه در خدمت هدف تيمي هستند. دفاع به هافبكها كمك ميكند. آنها به خط حمله كمك ميكنند. خط حمله به دو برميگردد و به دفاع كمك ميكند و حالا مربي و بدنساز و...يك تيمي است كه درست كار مي كند.
-يعني به نظرتان داشتن استارها مهم نيست. مثلا داشتن يك ليونل مسي؟
سروش صحت:ببينيد وقتي ما داشتيم كار مي كرديم با وجود پيمان قاسمخاني خيالم از بابت متنها راحت بود. درباره توانايي تيم بازيگري هم مطمئن بودم. درست است چهره نبودند اما من تواناييهايشان را ديده بودم. از تك تك عوامل آسوده بودم. از بابت خودم هم به اين جهت كه تجربهام بيشتر شده و به سليقهام نزديكتر شدم هم مطمئن بودم ولي بعد از همه اين اجزا اينكه اين تيم با هم و كنار هم درست كار كنند، مهم بود. شما پرسيديد مهمترين چيز وگرنه معتقدم براي بعضي كارها شايد استار لازم باشد.
-چند وقت پيش يك مصاحبه از عليرضا خمسه ميخواندم. به عنوان استخوان خرد كرده كمدي؛ معتقد بود ما در تصوير چيزي به اسم طنز نداريم. كمدي داريم و گونههاي آن را. طنز مقوله ادبياتي است. به هر حال اما اين اصطلاح متداول شده. ساختمان پزشكان بيشتر طنز است يا كمدي؟
سروش صحت:من به خدا خيلي خوب اين تعريف ها را بلد نيستم و اگر آدم بتواند تمايزي براي اينها قائل شود، بين طنز و هجو و هزل و فكاهي و كمدي ، يا حتي بين طنز فاخر و غيرفاخر و انواع كمدي را خوب بشناسد خوب است. اما من خيلي به اينها تسلط ندارم. من برايم مهم است كه مخاطب كار را دوست دارد يا نه.
-اما آنچيزي كه مي گوييد به سليقهتان نزديك شده در كار ساختمان پزشكان اين است كه ما كمتر برخورد تيپ گونه اي را كه در آثار طنز مي بينيم با آن روبهرو هستيم. حتي نقشي كه شقايق دهقان بازي ميكند و ميتواند تيپيكالترين نقش باشد هم رگههايي از اينكه فراتر از آن رفته را دارد.
سروش صحت:بيشتر يك كاريكاتور است. خب، من اين مدل شخصيتسازي را بيشتر دوست دارم.بهرغم اينكه در چهارخونه آنگونه بوديم اين بيشتر به سليقهام نزديك است.
-اين مسئله، اين سختي را به وجود مي آورد كه موقعيتها را به سمت كمدي ببريد.
سروش صحت:بله، قصه بايد بار كميك داشته باشد و روابط في مابين و همين طور ديالوگ ها. يعني ديگر آدمها به خاطر اينكه فينفسه تيپ هستند باحال نيستند. بايد در يك داستان و شرايطي قرار بگيرند و حرف هايي بزنند كه بار كميك داشته باشد و اين خيلي لذت بخش تر است.
-يا ماندگار تر. نيما افشار ماندگاري بيشتري در ذهنمان دارد و نقطه قوت ديگر اين مجموعه ديالوگهاست كه حساب شده و طراحي شده است و خب مجموعه شخصيت ها و موقعيت و قصه و ديالوگ از مخاطب خنده ميگيرد، نه هر كدام به تنهايي.چقدر شما و پيمان قاسمخاني نقش داشتيد در اين روند؟
سروش صحت:خيلي خوشحالم. اگر در لحظاتي اين اتفاق افتاده خيلي خوبه.طرح اوليه متعلق به پيمان و محراب قاسمخاني بود. زماني كه من دعوت به كار شدم سه قسمت نوشته شده بود. بازيگرها انتخاب نشده بودند. من با پيمان و محراب سالهاست دوستي داريم و كار كردهايم و خيلي مواقع در يك تيم نويسندگي بوديم. سليقه همديگر را مي شناسيم. خيلي با سليقه من آن شكل اوليه منطبق نبود، دور هم نبود. اما گروه چهار نفره من و پيمان و محراب و آقاي چگيني زود به نتيجه رسيديم و انتخاب بازيگر را شروع كرديم. تقريبا طولاني ترين مرحله كار ما هم همين بود و يك ماه طول كشيد و چهار نفر هم درباره هر كدام از شخصيت ها صحبت مي كرديم.
-اما اينكه سراغ بازيگران تئاتري برويد ايده چه كسي بود؟
سروش صحت:ما مي خواستيم از بازيگران توانايي استفاده كنيم كه خيلي هم كليشه نقشها نشده باشند و هواي تازه اي باشند. من و پيمان، بهنام تشكر را مي شناختيم. يك تئاتري از او ديده بوديم به اسم خداي كشتار و من يك فيلم سينمايي بازي كردم كه اكران نشده و در آن بهنام بازي مي كرد. من و پيمان كاملا نسبت به او مطمئن بوديم. آقاي چگيني اصلا نميشناختش اما در همان جلسه اول گفت درستترين انتخاب است. حالا مرحله بعد متقاعد كردن مسئولين تلويزيون براي اين انتخابها بود. اينكه به هر حال اينطور به نظر مي آمد كه نقش اول را يك چهره ناشناخته بازي ميكند و اين ريسك داشت. اما ما كاملا مطمئن بوديم آنقدر كه سعي كرديم از اين سابقه استفاده كنيم و پاي انتخاب بايستيم.
-يعني مجبور بوديد مديران شبكه را متقاعد كنيد؟
سروش صحت:به هر حال كاري كه از يك شبكه هر شب پخش ميشود اهميت دارد و اين ريسك بالايي است كه با اين هزينهاي كه ميشود نقش اولش براي مخاطب ناآشناست. اين اعتماد زيادي بود كه مدير فيلم و سريال و مدير شبكه به ما كردند.
-اتفاقا تكراري بودن چهره ها ديگر جواب نميدهد و شايد مديران شبكه در اين ميان نقش دارند كه همه سراغ چهره هاي تكراري مي روند.بههر حال مجاب كردن مديران زمان مي برد.
سروش صحت:خب، من از اين نظر مي توانم يك عده را بفهمم. ما خيالمان راحت بود. اما اگر جواب نمي داد خيلي بد مي شد. به هر حال شما بايد فكر كنيد براي مخاطب بالقوه 70 ميليوني كار ميكنيد. طبيعي است به اين نكته هم فكر كنند.
-حالا با توجه به اينكه بازخورد اين ريسك خوب بود آيا شاهد ورود چهره هاي جديد به اين عرصه ميتوانيم باشيم؟حالا با توجه به اين نكته كه معاون سيما اعلام كرد ميخواهند به برنامه هاي طنز بها بدهند.
سروش صحت:البته من فكر مي كنم بازيگران قديمي هم محبوبند هم توانا. اگر توانا نبودند محبوب نمي شدند. شايد بد نباشد در تركيب جديد و مناسبات جديد دوباره معرفي شوند. يعني آدم هاي جديد عكسالعمل هاي جديد مي آورد. بازيگر جديد براي ما تازه كشف مي شود.
-اساسا فكر مي كنيد چقدر به طنز نياز دارند؟
سروش صحت:خيلي. هيچ وقت اين ژانر از مد نمي افتاد. در دنياي امروز به آرامش و خنده نياز داريم.
-يك سوال بپرسم، صادقانه جواب مي دهيد؟
سروش صحت:قول نمي دهم.
-سريال فرندز چقدر الگوي شما در اين سريال بود؟يا اينكه در ذهنتان بود شبيه آن فضا را بسازيد.
سروش صحت:اينكه بخواهيم فرندز بسازيم كه اصلا نمي شد و اصلا فكر هم نمي كرديم. اما اينكه من در غذاها قورمهسبزي را دوست دارم پس از هر 5 دفعه اي كه مي روم رستوران 2 بارش را قورمهسبزي مي خورم. پس اين سريال تاثير در سليقه من ميگذارد. غير از اين آن سريال قديمي كه از روي رمان نوشته شده بود تاثير گذاشت . كار كردن با مديري و عطاران روي من تاثير گذاشته و حتي داوودي و... به نظر من از هر چيزي كه كسي خوشش بيايد مي تواند تاثير بگيرد. من از همين شكلاتي كه الان خوردم تاثير مي گيرم اما شايد تاثيرش چند دقيقه باشد. اما فرندز مهم بود برايم. اينكه در آن سريال ميديدم غير از عمل بازيگرها، اين عكسالعملشان است كه مهم است.
-دقيقا. ما در وهله اول، تاثير آن مجموعه را در اين مجموعه ميبينيم و دوم اينكه شخصيت ها با قصههاي فردي درگير روابط ميان خودشان هم هستند. نوع ديالوگ ها و...
سروش صحت:ما در تمرين ها هم حواسمان به عكس العمل ها زياد بود. حتي كارگردان تلويزيوني خيلي حواسش بود و بارها به خاطر از دست رفتن عكس العمل كات داديم و دوباره گرفتيم. در حاليكه همه چيز درست بوده اما يا عكسالعمل ثبت نشده يا درست نبوده.
-شما ميخواهيد همچنان در حيطه طنز كار كنيد؟
سروش صحت:من خوشبختانه يا بدبختانه هيچ وقت نتوانستم خوب برنامهريزي كنم يا وفادار بمانم. دنبال اتفاق ها رفتم. اگر به من نگويند بيا اين فيلم جدي را بساز شايد هيچ وقت نسازم.
-پس شما هم آدم عكس العمل هستيد؟
سروش صحت:فكر ميكنم.
-اوايلي كه سريال ميخواست پخش بشود حرف و حديثهايي براي تاخيرش بود. يكي اينكه قسمت هاي كافي به پخش نرسيده. دوم اينكه كار زياد طنز نشده و سوم اينكه ممكن است پزشكان اعتراض كنند. كدام درست بود؟
سروش صحت:اولي درست نيست. ما قسمت هاي زيادي جلو بوديم و زمان پخشمان رسيده بود. درباره اينكه آيا به طنزش مطمئن بودند يا نه آنها بايد جواب بدهند، شايد بوده. سومي اما درست است. يكي از علل تعويق پخشمان اين بود كه شوخي با روانپزشكها و پزشكها تعديل شود و خدا را شكر تا به حال اين اتفاق نيفتاده.
-البته يكي، دو مورد اعتراض هايي بوده.
سروش صحت:خب، ما فكر مي كرديم بيشتر باشد. اما همه با سعه صدر نگاه كردند و پيغام از روانپزشكها دارم . ما يك سفر يكروزه با بچهها رفتيم اصفهان. در فرودگاه دو خانم روانپزشك آمدند جلو و آنقدر برخوردشان خوب بود اما به ما در شبكه گفتند كمي شوخي ها را كم كنيم و يك شخصيت روانپزشك جاافتاده تر و موجه تر بگنجانيم.
-اين شوخي كردن با صنف ها ديگر دارد معضلي ميشود.
سروش صحت:ما براي همين هم قصه نوشتيم. اينكه واقعا با چه كساني ميشود شوخي كرد تا مردم مشكلات ما را هم بدانند. همه دوست دارند شوخي بشود اما با هر كسي جز خودشان. همه از انتقاد خوششان مي آيد اما در هر حوزه اي جز خودشان.
-شما ناراحت نميشويد با كارگردانها يا بازيگر و نويسندهها شوخي كنند؟
سروش صحت:نه. فقط با كارگردان - بازيگر - نويسنده شوخي نكنيد! من هم مثل همه. البته دارم تمرين مي كنم.
-فكر ميكنيد ايراد ما در كجاست كه تحمل شوخي نداريم؟
سروش صحت:اين را بايد جامعه شناس ها و روانشناس ها تحقيق كنند اما اين يك حرف تكراري است كه در خارج از مرزهاي ما با رئيسجمهور و ملكه شوخي مي كنند. با شعرا و وكلا و پليسها و... شوخي مي كنند. فكر نمي كنم يك ذره شوخي و انتقاد به جايي بر بخورد.اتفاقا باعث مي شود به آنها نزديك تر شد.
-به نظر شما در كارهاي طنز چه اتفاقات جديدي بايد رخ بدهد؟
سروش صحت:يك كم فضا بدهند به سمت قصه هاي غيرتكراري بروند يا تحقيق بيشتر و پول بيشتر به نويسندگان و...
-نويسنده كار كمدي حتما بايد روحيه طنز داشته باشد؟
سروش صحت:نه. يك بخش اين روحيه را همه داريم اما من يك زماني معلم بودم و مطمئن بودم خوب بودم و تست كنكور كه ميدادم خيلي هم بچهها دوست داشتند مچم را بگيرند و يك مسئله سخت بدهند. مي گفتم قرار است من جوري به شما شيمي درس بدهم كه در زير 40 ثانيه حل كنيد. من زمان خودم حل كردم بيشتر از شيمي هم قبول نشدم. مطمئن باشيد گوارديولا بهتر از مسي نيست. اما تكنيكها را به او ياد ميدهد. او مربي است. كسي كه مينويسد لزوما ممكن است طناز نباشد اما روحيهاش يا سوادش را دارد. اصلا ممكن است در مرحله نگارش فقط بامزه باشد. ممكن است به شدت شاد باشد يا نباشد.
-ممكن است به سريال خودش نخندد.
سروش صحت:البته من بعضي وقتها مي خندم به بعضي قسمت ها.اما قانوني در كار نيست.
-اين روزها چه سريالي مي بينيد؟
سروش صحت:ساختمان پزشكان را هر وقت خانه باشم ميبينم. چون درگير فيلمبرداري بودم و تدوين شده خيلي قسمتها را نديدم. كلا خانه باشم تلويزيون ميبينم. 8 ماه سر كار بودم و رشته امور از دستم در رفته اما 90 را مي بينم و خيلي دوست دارم.
-90 را دوست داريد يا فردوسي پور؟
سروش صحت:فكر كنم 90 را دوست دارم. اما 90 بدون فردوسي پور معنا ندارد.
-فكر مي كنيد راز موفقيت 90 چيست؟
سروش صحت:شجاعت و صداقت و فراست و تيزهوشي فردوسي پور. او بزنگاهي را پيدا كرده كه هم مردم به آن علاقهمند هستند و هم ميشود تا نزديك خطوط قرمزش رفت و شايد مسائلش قابل تعميم است يا آيينه اي است براي حوزههاي ديگر و بهطور كل اجتماع. يعني مي گوييم نكند اقتصادمان هم همينطور است؟براي همين كساني كه فوتبال دوست ندارند هم مي بينند. اگر ورزشگاهي را نشان ميدهد كه قرار بوده 5 سال پيش افتتاح شود و نشده، ديگر يك ورزشگاه نيست. خيلي قولهاست كه داده شده و عمل نشده و آدم آن را مي بيند.
-هفت را هم مي بينيد؟
سروش صحت:بله اگر جمعه خانه باشم ميبينم و فكر ميكنم گاردي كه آن وقتها بود الان نيست و اينكه به هر حال مهم شده و جايش را پيدا كرده.
-فيلم جرم را دوست داريد؟
سروش صحت:نه جرم را ديدم و نه مرهم را.
-جدايي نادر از سيمين را كه ديديد؟
سروش صحت:خيلي دوست داشتم.
-چرا؟
سروش صحت:من اساسا يا يك چيزي را در كليت دوست دارم يا ندارم. به جزئيات توجه نمي كنم. يادم است فيلم خوب بود و من همه چيز فيلم را دوست داشتم.
-اخراجي هاي 3؟
سروش صحت:نديدم و دوست دارم ببينم البته يك و دو را هم نديدم.
-پس كلا سينما كم مي رويد؟
سروش صحت:كارها فشرده است ديگر!
-كار بعدي؟
سروش صحت:من سالهاست با ايمان صفايي مي نويسم و تبديل به يك نفر شديم. با ايمان 2 فيلم سينمايي قرارداد بستيم.