bato-adv
کد خبر: ۹۴۱۸۷

خیابان فردوسی یا قلهک؟

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۲ - ۱۱ آبان ۱۳۹۰


نبض سیاست ایران در دوران قاجار و پهلوی در باغ قلهک می‌تپید. محفل‌ها و تصمیمات گرفته شده در این باغ که پیشکشی محمدشاه به سرجان ملک بود تاثیرات فراوانی بر تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشته است.

در سه کیلومتری جنوب امامزاده صالح یعنی جایی همجوار جاده قدیم شمیران، محله زرگنده و کمی پایین تر از آن محله قلهک واقع شده است. اگرچه روند تغییر نام محله ها و خیابانهای تاریخی پایتخت سرعت گرفته، اما همچنان قدیمی ها از این دو محله با نام قدیمی شان یاد می کنند.

قلهک و زرگنده از محله های تاریخی و سنتی تهران است که مانند بسیاری از محله های امروزی تهران در دوران قاجار، دهکده ای بیش نبودند که آب این روستاها از چند رشته قنات و همچنین رودخانه دربند تامین می شد.

از آنجا که عمارت تابستانی سفارت روس در زرگنده و نیز عمارت تابستانی انگلیس در قلهک قرار داشت، مردم، این قناتها را قنات های روس و انگلیس می نامیدند.

دیوار آجری قرمز رنگ این باغ مشجر که در افکارعمومی بیشتر با نام «باغ قلهک» معروف می‌باشد، در خیابان شریعتی، حد فاصل خیابان دولت و پل صدر با چند درب بزرگ و کوچک، فلزی و چوبی و با وسعتی بالغ بر مساحت چند شهرک واقع شده است.

این باغ یادگار خاطرات فراوانی از بیش از یکصدوهفتاد سال تاریخ ایران است و ساکنان محله قلهک و خیابان دولت، سال‌های سال است که با این باغ و رویدادهای آن مانوس هستند.

محمد شاه باغ قلهک را به انگلیسی ها داد
در سال 1251 قمری که «سرجان کمپبل» وزیر مختار انگلیس در ایران بود، محمد شاه این باغ را که جزو «تیول» شاهی بوده، به دولت انگلستان اجاره داد و سفارت انگلیس ییلاق خود را در قلهک بنا کرد.

پس از چندی، شاه از درآمد اجاره آن نیز صرف‌نظر کرد و این محل را تلویحاً به طور رایگان در اختیار هیئت سیاسی انگلیس گذاشت. مال‌الاجاره این محل در آن زمان ماهی 30 تومان یا 15 لیره بیشتر نبود، ولی این تفقد شاهانه اعتبار فراوانی برای وزیر مختار انگلستان به ارمغان آورد و باعث افزایش شخصیت و اعتبار او در بین دیگر عوامل کشورهای خارجی در ایران شد.

در ادامه، اتباع انگلیسی با فراموشی مرحمت شاهانه، پا از حد خود فراتر گذاشتند و از حقوق خود تجاوز کردند و به ایجاد هرگونه دخل و تصرف به عنوان منطقه مسکونی در این محل روی‌آوردند. در این روزها، با استفاده از شرایط خاص آن دوران و ناآرامی‌های ملی، دست‌درازی انگلیسی‌ها به حدی رسید که عملا حاکمیت خود را بر سراسر قریه قلهک گسترش دادند و خود را حاکم بلامنازع قلهک برشمردند و از انجام هر فعالیتی در این قریه اجتناب نکردند. بدین‌گونه نمایندگان استعمار پیر، سیطره خود بر قلهک را آغاز کردند.

اما سیطره انگلیسی‌ها بر قریه قلهک بیش از حد گسترش یافت و در تاریخ آمده است که در این دوره حاکمیت بر قلهک با انگلیسی‌ها بوده و مامورین ایرانی حق مداخله در امور این قریه را نداشتند تا جایی که حتی کدخدای این قریه را نیز انگلیسی‌ها تعیین می‌کردند.

سلیمان بهبودی در یادداشت های تاریخی خود در همین رابطه نوشته است: " چندی پیش از کودتا، نظمیه به فکر افتاد، پاسگاهی در قلهک ایجاد و به کار مردم رسیدگی کند. در شمال دیوار سفارت انگلیس، مغازه جدیدالاحداثی بود که اجاره کردند و چهار نفر که یک وکیل و یک سرپاسبان بودند با میز و لوازم دفتری آمدند. اما بلافاصله همان کدخدای سفارت انگلیس آمد، میزتحریر و لوازم دفتر را به خیابان ریخت و با ناسزاگویی ماموران شهربانی را از قلهک بیرون کرد."

این وضع بدین منوال ادامه داشت تا آنکه سال‌ها بعد، با لغو حق کاپیتولاسیون، امتیازات ویژه انگلیسی‌ها از بین رفت و دست آنان از قریه قلهک کوتاه شد. اما سایه شوم استعمار بر این باغ زیبا باقی ماند.

باغ قلهک و ماجرای به توپ بستن مجلس
انگلیسی‌ها از گذشته با استقرار در رزیدانس (اقامتگاه تابستانی)قلهک در ماه‌های گرم سال، برخی امور سفارتخانه خود را نیز در این محل انجام می‌دهند. این باغ و محفل‌ها و تصمیمات گرفته شده در آن، تاثیرات فراوان بر تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشته است.

در دوره انقلاب مشروطه و درپی به توپ بستن مجلس توسط «لیاخوف» روسی، از آنجا که دولت انگلیس مخالف سیاست‌های روسیه در ایران بود، به آزادی‌خواهانی که از مجلس جان سالم به در بردند، مثل دهخدا، تقی‌زاد و معاضدالملک پناه داد. همچنین مرحوم بهبهانی در این باره می گوید:"شمار زیادی از روحانیون و بازاریان و مردم دیگر در باغ قلهک بست نشسته و درخواست کردند تا سفیر انگلیس به آنها امان دهد و در حمایت از آنان و تحقق خواسته‌هایشان اقدام کند. این جمعیت تعدادشان تا حدود چهارده هزارنفر نیز روایت شده است که بیشتر اهل بازار بوده و باغ سفارت را پرکردند."



از دیگر ارتباطات این باغ با پیشینه تاریخی ایران، حضور سفیر و عوامل سفارت انگلیس در ماه‌های گرم سال در این باغ سبز و خرم و به رسمیت شناختن حکومت و ولیعهد ایران بود. در دوره عباس میرزا، دو دولت روسیه تزاری و انگلستان، سلطنت ایران را در اولاد عباس میرزا، نایب السلطنه به رسمیت شناخته و آن را تضمین کردند؛ از این رو چه در زمان فوت فتحعلی‌شاه و چه در زمان مرگ محمدشاه و همین‌طور پس از درگذشت ناصرالدین‌شاه و متعاقب آن درگذشت مظفرالدین شاه، در هر زمان، تنها اعلام حمایت این دو دولت از ولیعهد رسمی کشور، موجبات صعود وی را به تخت سلطنت میسر می‌ساخت.

برکناری محمدعلی‌شاه از سلطنت نیز با تصمیم و حمایت ضمنی دو دولت انگلیس و روسیه انجام شد و در خصوص برکناری احمدشاه نیز به دلیل بیرون رفتن موقت دولت شوروی از صحنه سیاست ایران، موافقت انگلیسی‌ها جلب و آنان از این جایگزینی حمایت کردند.

دولت ایران در این سال‌های تاریک، قدرت، سلطه‌ای بر دو قریه قلهک و زرگنده نداشت و در باغ دو سفارتخانه، نبض سیاست ایران، البته در فصل تابستان، می‌تپید و هیچ اقدامی در ایران نبود که بدون جلب موافقت و هماهنگی ساکنان این دو محل ییلاقی به سرانجام برسد.

نشست های فراماسونی در باغ قلهک
از بین تمامی جلسات برپاشده در این باغ، مرموزترین جلسات، برپایی نشست‌های فراماسون‌ها در این باغ بود. در دوره پهلوی اول، با وجود آنکه درپی اختلاف بین رضاخان و محمدعلی فروغی، وی از کار برکنار و خانه‌نشین شده بود اما دست‌های خوفناک، پرقدرت و نامرئی فراماسون‌ها از فراموش‌خانه انگیسی‌ها در باغ قلهک بیرون آمد و رضاشاه را مجبور به بازگرداندن فروغی کرد.

در ادامه، فروغی که خود استاد اعظم لژهای ماسونی در ایران بود، به دفعات به همراه نمایندگانی از آمریکا و انگلیس و از جمله شخص سفیر انگلیس در فراموش‌خانه باغ قلهک گرد هم جمع شدند و سعی کردند تاریخ ایران را رقم زنند. پادشاهی محمدرضا شاه یکی از نتایج همین جلسات مرموز بود.

گذشته از اینکه باغ قلهک در خود رازهای فراوانی دارد که هر یک از این رازها می‌تواند گره‌های فراوانی از تاریخ نادانسته ایران باز کند.

قلهک و زیبایی روح‌فزای آن
در گذشته آب قلهک به عنوان یکی از آبادی‌های توابع شمیران، از هفت رشته قنات تأمین می‌شد که مهمترین آنها دو قنات موجود در باغ سفارت انگلستان و دیگری قنات جاری در باغ قوام‌السلطنه بود.

آب قنات جاری در باغ سفارت که بسیار پر حجم و هم چنان جاری است، درختان چنار کهن سال منطقه را سیراب می‌سازد و اقامتگاه تابستانی(رزیدانس) سفارت انگلیس در قلهک به صورت باغی باشکوه با استخر شنایی عالی، عمارتی زیبا با بهارخواب‌های خاطره‌انگیز، به‌صورت یک باشگاه محلی برای انگلیسی‌ها درآمده است.

از میان وزیران مختار انگلیس در ایران، خاطرات «سرهیو نجیبول هیوگسن» وزیرمختاری که چند سال قبل از «سرریدر بولارد» معروف، در ایران ماموریت داشته و نیز یادداشت‌های خود «سرریدر بولارد» در دسترس است.

«سرهیو نجیبول هیوگسن» در کتاب خاطرات خود از رزیدانس سفارت انگلیس در قلهک بسیار تعریف کرده و روزهایی را که در تابستان سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم در آن باغ گذرانیده، از دلپذیرترین و شیرین‌ترین ایام زندگی خود برشمرده است.

گورستان متجاوزان انگلیسی در قلهک
در جنوب این باغ و ضلع شمالی خیابان دولت نیز گورستان باغ قلهک با دربی چوبی و قدیمی و وسعتی چند هزار متری خودنمایی می‌کند. گورستان قدیمی این باغ در بین اهالی محل با نام «گورستان دولت» نیز معروف است.علاوه بر باغ، وجود این گورستان نیز برای بسیاری از تهرانیان جای سوال دارد. چرا در حالی که بسیاری از گورستان های قدیمی تهران، به جز آن دسته که در بقاع متبرکه واقع هستند از بین رفته‌اند و به عنوان مثال گورستان مسگرآباد و غیره به پارک تبدیل شده، ولی این گورستان که اکنون دایر نیست، هنوز پابرجاست؟

از سردر گورستان و از روی صلیب‌های نصب شده بر روی قبور و نیز تواریخی که روی سنگ‌ها منقوش شده چنین به نظر می‌رسد که این گورستان صرفا به اجساد سربازان متجاوز انگلیسی در ایران، در جریان سال‌های 1914 تا 1918 میلادی - 1293 تا 1297 هـ.ش(جنگ جهانی اول)، همچنین سال‌های 1939 تا 1945 میلادی 1318 تا 1324 هـ.ش(جنگ جهانی دوم) اختصاص دارد. اما این گورستان، سال‌ها پیش از سال 1293 ش، در محوطه روبروی کلیسای سفارت انگلیس و در حقیقت نمازخانه سفارت احداث شده و اجساد عده‌ای از انگلیسی‌ها در آن دفن شده‌است.

قطعا عده‌ای از مدفونان در این گورستان از جمله کسانی هستند که همت و جهاد دلاوران تنگستانی و یاران رئیس‌علی دلواری، آنها را مایه عبرت همیشگی متجاوزان قرار داد.

همچنین بسیاری از اتباع سرشناس انگلیس نیز که در ایران می‌مردند در این گورستان دفن شده‌اند. برخی دیگر از دفن شدگان این گورستان، افسران و نظامیان انگلیسی هستند که در جبهه‌های جنگ با مسلمانان ترک عثمانی، در جریان جنگ اول جهانی کشته شدند و اجساد آنان به گورستان قلهک حمل و در آنجا دفن شده است.

علاوه بر نظامیان بعضی از دیپلمات‌های انگلیسی و اعضای خانواده‌های آنان هم که در تهران فوت شده‌اند نیز در این گورستان دفن هستند.در میان اجساد مدفون شده، اسامی چند هندی و عراقی نیز دیده می‌شود که در نیروهای مسلح انگلیس خدمت کرده‌اند و پس از کشته شدن اجازه داده شد تا جنازه‌های آنان در این گورستان دفن شود.

این گورستان، شاید یکی از زیباترین بناهایی باشد که هر زمان، تازگی و طراواتی مغایر با ذهنیت شکل گرفته پیرامون معنای «گورستان» دارد. نزدیک به سه هزار متر زمین چمن‌کاری شده که با درختان و گل‌های رنگارنگش، عموماً جولانگاه پرندگانی است که از چند متر آن طرف‌تر، از گرما و هیاهو و... به این سبزه‌زار تاریخی پناه می‌آورند.

بعد از ورودی چوبی این گورستان، بنای گنبد شکلی با سبک معماری ایرانی-اسلامی وجود دارد که در بدو امر به نظر می‌رسد شاید مزار یکی از شعرای عارف و یا امامزادگان باشد، به گونه‌ای که این توهم در برخی بینندگان ایجاد می‌شود و حتی برخی عابران ندانسته به آن ادای احترام می‌کنند.

در هر سوی بنای گنبدی، 8 کتیبه یادبود، به قرینه، خودنمایی می‌کند که بر این کتیبه‌ها بیش از چهار هزار نام می‌توان یافت که خاطره کشته شدگانی را زنده نگاه می‌دارد که هیچ نشانی از آنان یافت نشده و بازماندگان به ذکر نام بسنده کرده‌اند.

در بین گورستان به ترتیب و نظمی خاص، زمین چمن‌کاری و صلیبی قدکشیده و بیش از پانصد سنگ قبر به چشم می‌خورد. زمین چمن‌کاری را چتری از باران آب‌افشان می‌پوشاند. قطرات آب، با لطافت برگ‌های درختان کهن‌سال اطراف را نوازش می‌کند و با وزش هر نسیم خنکای قطرات آب و پنجه نسیم درهم می‌شوند و بر لطافت فضا می‌افزایند. گل‌های بهاری و تابستانی نیز، رنگ‌رنگ و هزار رنگ با شبنم قطرات رخ می‌شویند و از دم روح‌فزای خود جانی دوباره به باغ می‌دهند.

گفته می‌شود که اعضای بیش از 20 سفارتخانه و در واقع دولت، دو بار در سال ـ اواخر فروردین و آبان ـ به همراه اعضای سفارت انگلیس، جهت ادای احترام به سربازان متجاوز انگلیسی در این گورستان حضور می‌یابند.

خیابان فردوسی یا قلهک؟

اما پرسشی که در اذهان نقش می بنند، این است که سفارت انگلیس کجاست؟ محوطه همجوار با خیابان فردوسی و خیابان جمهوری اسلامی یا باغ قلهک؟ در حالی که طبق قوانین بین‌المللی دولت‌ها تنها مجاز به داشتن یک محل به عنوان سفارتخانه در هر کشوری می‌باشند که آن سفارتخانه جزو خاک آن کشور آن دولت محسوب می‌شود. از این رو با وجود استقرار سفارت انگلیس در خیابان فردوسی، معلوم نیست انگلیسی‌ها در باغ قلهک چه می‌کنند؟

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین