bato-adv
bato-adv

محمدرضا هدایتی: خبری از پسرعمه‌زا در کنسرتم نیست

محمدرضا هدايتي بازيگري است که به پشتوانه چهره‌اش شناخته نشده است.
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۵ - ۱۲ مرداد ۱۳۹۳
محمدرضا هدايتي بازيگري است که به پشتوانه چهره‌اش شناخته نشده است. وقتي جوان بود، پشت گريم‌هاي سنگين در نقش پيرمردها ظاهر مي‌شد. پشت همان گريم‌هاي سنگين درخشيد و نقش‌هاي خوب ديگري هم بازي کرد. او اين اواخر پشت عروسک پسرعمه‌زا در مجموعه کلاه‌قرمزي هم قرار گرفت. در پس تمام اين نقش‌ها، مرد مهربان، کم‌حاشيه و بي‌ادعايي قرار دارد که حتي وقتي ترانه و آهنگي مي‌خواند به‌شدت گمنام است.

خودش مي‌گويد: «به همان اندازه که خيلي‌ها مي‌دانند من اين آهنگ را خوانده‌ام، خيلي‌ها هم هستند که مي‌گويند مگر اين آهنگ را تو خوانده‌اي؟» اين روزها اين بازيگر و خواننده از پشت اين گريم‌ها و سکوت‌ها و گوشه‌گيري‌ها بيرون آمده تا براي مردمي که دوستش داشته‌اند کنسرت بگذارد و برايشان «از تو دلگيرم» را بخواند؛ در حالي که اساسا از هيچ‌کس دلگير نيست. هدايتي تاکنون آلبوم‌هاي «برگ و باد» و «ماه مي‌خنده» را منتشر کرده و در آستانه دومين همکاري مشترکش با رشيد رفيعي و انتشار سومين آلبومش، چهارشنبه 15مرداد در سالن ميلاد نمايشگاه بين‌المللي اولين کنسرت بزرگش را روي صحنه مي‌برد. با او درباره آلبوم‌ها و کنسرتش به گفت‌وگو نشستيم.


‌بعد از دو آلبوم و در آستانه انتشار آلبوم سوم بالاخره داريد کنسرت برگزار مي‌کنيد. چرا تا به حال کنسرتي برگزار نکرده‌ايد؟
من فقط 9 تا ترک داشتم که مي‌توانستم در کنسرت اجرا کنم. همه مي‌گفتند که 9 ترک خيلي کم منتشر شد، خيلي‌ها نمي‌دانستند که اين قطعات را من خوانده‌ام حتي «از تو دلگيرم» و «من با تو آرومم» که خيلي هيت شده بود. من اين قطعه را در خيلي از ماشين‌ها و در خانه‌هاي مردم مي‌شنيدم و به همان تعداد که مي‌دانستند من اين قطعه را خواندم، به همان تعداد هم کساني بودند که مي‌گفتند: «... مگه اين قطعه‌رو تو خوندي؟!» باورشون نمي‌شد من خواننده آن باشم.

‌چرا؟ مگر وقتي اين قطعات در فضاي مجازي منتشر شد اسم شما روي آنها نبود؟
بود، اما موضوع مهم اين است که مردم در فضاي مجازي دنبال قطعه هيت نمي‌گردند، شما قطعه هيت را مي‌توانيد در خودروها و خانه‌ها پيدا کنيد و وقتي اين قطعات پخش مي‌شوند مردم بيشتر آن را مي‌شنوند و کسي دنبال خواننده‌اش نيست. براي همين هم بود که گفتم بگذار مدتي از شنيده‌شدن اين قطعات بگذرد و در بين مردم جا بيفتد بعد کنسرت مي‌گذارم. گفتم بگذارم آلبوم بعدي‌ام بيايد بعد کنسرت مي‌گذارم. البته «ماه مي‌خنده» آلبوم دومم بود و آلبوم اولم «برگ و باد» بود. وقتي «ماه مي‌خنده» آمد ديدم چقدر سخت است انتشار آلبوم بعدي.

‌چرا سخت است؟
بعد از اينکه قطعه و قطعاتي از تو هيت شد، آن‌وقت سخت است ساختن و انتخاب قطعات بعدي براي آلبوم بعدي. بايد کاري کني که هم تکراري به نظر نرسد، هم بهتر از قبل باشد و تو بايد دفاع کني از کاري که منتشر کردي. براي همين هم هست که آلبوم بعدي‌ام هنوز که هنوز است نيامده اما در اينکه چهارشنبه 15مرداد در سالن ميلاد کنسرت برگزار مي‌کنيم، قرار است چهار، پنج قطعه از آلبوم جديد را هم اجرا کنيم.

درست است که قطعات آلبوم اولتان «برگ و باد» هيت و شنيده نشد اما چند قطعه خوب داشت که شادي قابليت اجرا در کنسرت را هم داشت. چرا از قطعات آن آلبوم استفاده نکرديد؟

براي اينکه وقتي الان به قطعات آن آلبوم گوش مي‌کنم مي‌بينم که به سبک کاري «ماه مي‌خنده» نمي‌خورد و آن آهنگ‌ها، آهنگ‌هاي کنسرت هم نيستند. البته اين فقط حرف من نيست و با رهبر ارکسترمان، محسن افشار که جلسه گذاشتيم او هم اين نظر را داشت. حتي قبل از اينکه ماه مي‌خنده را منتشر کنم اين آلبوم را به محسن افشار داده بودم و او گفته بود که به درد کنسرت نمي‌خورد. آن آلبوم و قطعات آن بيشتر مناسب دوستان علاقه‌مند به موسيقي لايو است. البته اينها که مي‌گويم به اين معني نيست که قطعات آن آلبومم را دوست ندارم.

‌حتي اگر تنظيم قطعات تغيير مي‌کرد؟
اگر قطعات دوباره تنظيم شوند شايد؛ اما حتي همان‌موقع که «برگ و باد» را منتشر کرده بودم هم از دوران خودش قديمي‌تر صدا مي‌داد و بيشتر شبيه موسيقي پاپ اواخر دهه 50 ايران بود و البته دغدغه آن‌موقع خود من هم همين بود.

‌فکر مي‌کنم سليقه خودتان هم همان نوع موسيقي و تنظيم باشد و «ماه مي‌خنده» را هم به‌خاطر ارضاي سليقه عموم منتشر کرديد. درست است؟
البته در روند ملودي‌سازي قطعات آلبوم «ماه مي‌خنده» خودم دخيل بودم مخصوصا خود قطعه «از تو دلگيرم» و «من با تو آرومم» که ملودي قسمت بم را رشيد رفيعي ساخته و قسمت اوج آن را من ساختم. چون در روند ملودي‌سازي اين قطعات بودم روي اين قطعات خيلي اصرار مي‌کنم. آلبوم برگ و باد را هم خيلي دوست دارم اما موسيقي پاپ بايد تکليفش روشن باشد. آهنگ موسيقي پاپ بايد به‌روز باشد و سليقه آن دوره و آن روز مردم را در نظر گرفته باشد. آلبوم برگ و باد سن‌وسال خاصي و درصد کمي از مردم و سليقه‌شان را در بر مي‌گرفت اما در آلبوم «ماه مي‌خنده» سعي کرديم کارهایي بسازيم که از تين‌ايجر به‌بعد تحت‌تاثير قرار بگيرند و آلبوم، يک آلبوم با موسيقي روز باشد که اين درست هم هست. «برگ و باد» با اينکه آلبوم بدي نبود در بين عموم مردم موفقيت خاصي به دست نياورد. بعد از آن تصميم گرفتم که به‌روزتر و مشخصا براي علاقه‌مندان موسيقي پاپ کار کنم. يعني خواستم تکليف مخاطبم روشن باشد.

‌اولين قطعه از آلبوم «ماه مي‌خنده» که قبل از انتشار آلبوم در فضاي مجازي منتشر شد قطعه «ازتو دلگيرم» بود که بعد از آن به‌نوعي شکل کارتان تغيير کرد و در اين نوع از تنظيم و موسيقي تثبيت شد. درست است؟
بايد توضيح بدهم. رسيدن به اين فرم خيلي هم ساده نبود. زماني که به استوديو ترانه سمان رفتم که يک آلبوم منتشر کنم، يکسري از قطعاتي را که قبلا کار کرده بودند برايم گذاشتند و من هم به بعضي‌هايشان علاقه داشتم و به بعضي‌هايش هم نه؛ اما به‌هرحال مي‌خواندم و کم‌کم با بچه‌هاي آنجا صميمي‌تر شديم. يک‌روز رشيد رفيعي به من گفت آقا اين آلبوم براي تو آلبوم بشو نخواهد بود. گفتم چه‌کار کنيم؟ گفت بيا خودت ملودي بساز. گفتم من اين کار را نکرده‌ام و نويسندگي و آهنگسازي و ترانه‌گفتن اصلا توي خونم نيست. گفت من مي‌دانم که هست و گيتار را گرفت دستش و شروع کرد به آکوردگرفتن و گفت حالا روي اين آکورد يک ملودي بگذار و من ديدم که دارم ملودي مي‌گويم. اين روند را ادامه داديم و به سيکل‌هاي آکورديک خاصي رسيديم که چيزي بين موسيقي و ملودي يوناني، ترکي و ايراني بود. تاثير اين ملودي‌ها طوري بود که کل آهنگ‌هاي آلبوم «ماه مي‌خنده» روي همان روند ساخته شد و بعد من شروع کردم به ملودي‌گفتن. من ملودي مي‌گفتم، رشيد ضبط مي‌کرد، روي آن ترانه مي‌گفت و بعد تنظيم مي‌کرديم. اين آلبوم اينجوري تهيه شد.

‌و تک‌تِرَکي که بعدتر منتشر کرديد هم در همين روند شکل گرفت. درست است؟
تقريبا بله و حتي آلبوم بعدي ما هم روي همان سيکل آکورديک ساخته شده، هرچند به‌هرحال ملودي‌ها با هم فرق مي‌کند.

‌چرا اين سبک را ادامه داديد؟ چون فکر مي‌کنيد صدايتان در اين سبک‌وسياق بهتر نشسته؟
بله. در اين سبک کسان ديگري هم کار کرده‌اند و کار مي‌کنند اما با يکي، دو آکورد بيشتر داريم. مثلا سبک کار مازيار فلاحي خيلي نزديک است و مثلا رشيد رفيعي خيلي راحت مي‌تواند براي مازيار فلاحي آهنگ بسازد. در اين سيکل آکورديک که ما در آن کار مي‌کنيم معمولا آهنگ‌ها مهربان درمي‌آيد و ترانه خشن اصلا روي آن نمي‌نشيند. در اين نوع کار ترانه بايد مهربان باشد و کل کار عاشقانه درمي‌آيد.

‌و اين به لطافت صدا و روحيه خودت هم مي‌خورد؟
بله، به روحيه و حساسيت‌هاي من و به خود من نزديک‌تر است. اين سبکي هست که تقريبا مي‌توانم بگويم مال خودمان شده و با آن راحت هستم.

‌گفتيد با اين سبک راحت هستيد. آنهايي که پشت صحنه بازيگري‌تان را ديده‌اند، مي‌دانند که چقدر با بازيگري راحتيد. آيا با خوانندگي و خواننده بودن هم همانقدر راحت هستيد؟
خوانندگي هنوز برايم سخت‌تر است.

‌کدام بخش خوانندگي سخت‌تر است؟ روي صحنه رفتن و براي مردم خواندن؟
روي صحنه رفتن برايم سخت نيست. سال 83 يک‌بار در شيراز روي صحنه رفتم و در همان سال در اراک سه شب کنسرت گذاشتم و کنسرت‌هاي خوبي هم بود. تجربه کنسرت را دارم؛ ضمن اينکه تجربه بازيگري در تئاتر و تلويزيون باعث شده که استرس حضور روي صحنه را هم نداشته باشم، اما به هر حال همانطور که بازيگري تئاتر از بازيگري سينما سخت‌تر است و تداوم حسي دارد، خوانندگي روي صحنه سخت‌تر است و اگر تپق بزني زده‌اي و راه برگشت ندارد در حالي که در بازيگري سينما و تلويزيون مي‌شود 10بار برداشت کرد. استيج از اين نظر سخت‌تر است و چون بعد از سال‌ها مي‌خواهم اين کار را بکنم و مردم آلبوم را شنيده‌اند و انتظار دارند اجراي صحنه هم اجراي خوبي باشد، مسووليتم سنگين‌تر است و به هر حال کمي استرس هم هست.

‌شما در حال حاضر بيشتر به عنوان بازيگر شناخته مي‌شويد؛ درحالي که کارهايي را اجرا و منتشر کرده‌ايد که آنها هم مثل بازيگري‌تان موردتوجه قرار گرفته است. در حال حاضر خوانندگي برايتان ارجحيت دارد يا بازيگري؟
اگر بخواهم واقعا صادقانه بگويم بايد بگويم بازيگري؛ اما بازيگري مي‌تواند مرا خيلي زود خسته کند در حالي که موسيقي مرا تا صبح بيدار نگه مي‌دارد و من گاهي وقت‌ها تا صبح بيدار و سرگرم ساختن ملودي هستم. خوانندگي هنوز خسته‌ام نکرده در حالي که خيلي از نقش‌هايي را که به من پيشنهاد مي‌شود، نمي‌پذيرم چون خسته‌ام مي‌کند و حوصله‌اش را ندارم که قبول کنم. خوانندگي چون کاري است که تازه به صورت خيلي جدي وارد آن شده‌ام مي‌توانم حالا حالاها از آن لذت ببرم و همين‌طور به مردم لذت هم بدهم.

يک نکته مهم در مورد بازيگران خواننده اين است که وقتي روي صحنه ظاهر مي‌شوند کاراکتر ديگري از آنچه آشناي مردم است ارايه مي‌دهند و حتي وقتي کمدين هستند، کاراکتري خيلي جدي‌تر نشان مي‌دهند. درست است آهنگ‌هايتان با کاراکترهاي طنزي که بازي کرده‌ايد خيلي متفاوت است؛ اما به هر حال مردم شما را با اين نقش‌ها هم مي‌شناسند، مثل نقش طغرل که پس از سال‌ها هنوز در خاطر مردم مانده يا شاه سريال قهوه تلخ و اين اواخر صداپيشگي پسرعمه‌زا. آيا روي صحنه مي‌خواهيد خيلي جدي باشيد يا اينکه کمي مهربان‌تر و شادتر هستيد، مثل نقش‌هايي که بازي کرديد؟
اصلا نمي‌خواهم خيلي سختگير و خشک باشم چون مردم از من پيشينه‌اي در ذهن دارند و هنوز که هنوز است وقتي مرا در خيابان مي‌بينند، اولين عکس‌العمل‌شان لبخند است پس از من انتظار صميميت دارند. آهنگ‌هاي من هم همين را مي‌گويد و خيلي آهنگ‌هاي سنگيني نيست و فضايي صميمي دارد. من آهنگ‌هاي شاد زيادي دارم که اگرچه در ذات خود غمگين است اما فضاي مفرح، شاد و البته عاشقانه‌اي دارند.

آيا در کنسرتتان ممکن است اثري از پسرعمه‌زا، طغرل و بقيه نقش‌هايتان هم باشد؟

خودم دوست ندارم اينها را با هم ادغام کنم چون ماهيتا با هم فرق دارند و اساسا من هيچ‌وقت نخواسته‌ام از شهرت بازيگري‌ام استفاده يا به عبارت ديگر سوءاستفاده کنم. به همين دليل خيلي‌ها نمي‌دانند «از تو دلگيرم» را من خوانده‌ام. من قبل از اين مي‌توانستم خيلي روي اين قطعه و قطعات ديگرم تبليغات کنم اما اين کار را نکردم چون مي‌خواستم خود آهنگ راه خودش را جلو ببرد بدون آنکه مهم باشد من آن را خوانده‌ام یا کس ديگر. ضمن اينکه ذات اين آهنگ‌ها هم خيلي ربطي به اين کاراکترها ندارند.

‌در کنسرت پيش رو چه قطعاتي را اجرا مي‌کنيد؟
آلبوم «ماه مي‌خنده» 9 قطعه دارد که هشت قطعه‌اش را اجرا مي‌کنيم. آلبوم جديدم هم 9 قطعه دارد که از آن هم حدود شش قطعه را اجرا خواهيم کرد. سر جمع حدود 13، 14 آهنگ داريم که سعي مي‌کنيم با بهترين شکل براي مخاطبان اجرا کنيم.

‌در سريال «در چشم باد» و در نقش محمد دژگير آهنگ مشهور عارف قزويني «از خون جوانان وطن لاله دميده» را خوانديد که در فضاي مجازي بازتاب گسترده‌اي داشت و فيلم آن هم بارها دانلود شد. نمي‌خواهيد اين قطعه يا قطعات خاطره‌انگيزي از اين دست را هم اجرا کنيد؟
اين کارها را استادان موسيقي سنتي اجرا کرده‌اند و من به خودم اجازه نمي‌دهم که اين کارها را اجرا کنم. کارهايمان هم ربطي به موسيقي سنتي ندارد که من بخواهم لابه‌لاي کارهاي پاپ قطعاتي از اين دست اجرا کنم. اين آهنگ را که در سريال «در چشم باد» اجرا کرديم در فرهنگ شنيداري مردم ما خاطره بوده و ما در واقع يک‌بار ديگر يادآوري کرديم. اين آهنگ را خود عارف که سازنده آهنگ و شاعر آن بوده خوانده تا استاد شجريان و خواننده‌هاي ديگر. در سريال «در چشم باد» هم با توجه به موقعيتي که نقش من داشت اين آهنگ بنابر نظر آقاي جوزاني اجرا شد.

‌گروهي که شما را در اين کنسرت همراهي مي‌کنند چه کساني هستند؟
 گروه آرپژ به رهبري محسن افشار است. اين گروه با خيلي از خواننده‌ها کار کرده از جمله با سون و بابک جهانبخش و خيلي از خوانندگان ديگر.

‌بعد از کنسرت تهران مي‌خواهيد در شهرستان‌ها هم کنسرت برگزار کنيد؟
بله. قرار است سلسله کنسرت‌هايي در شهرستان‌ها روي صحنه ببريم.

آيا قرار است همکاريتان را با اين گروه ادامه دهيد؟

بله. قرار است با هم باشيم و البته طبيعتا ممکن است تغييرات جزيي هم در کار ايجاد شود. همه گروه‌ها نوازنده ميهمان هم مي‌آورند و گروه ما هم از اين قاعده، مستثني نيست.

فکر مي‌کنيد اولين ترانه‌اي که اجرا مي‌کنيد، کدام ترانه باشد؟

هنوز تصميم نهايي را نگرفته‌ايم. خيلي از دوستان پيشنهاد مي‌کنند که شروع کنسرت با «از تو دلگيرم» باشد. البته من خيلي با اين مساله موافق نيستم ولي تصميم قطعي را دو روز آخر مي‌گيريم.

آخرين سوال. الان به جز موسيقي مشغول چه کاري هستيد؟

براي کار جديد آقاي مسعود جعفري جوزاني که نام آن «ايران برگر» است قرارداد بسته‌ام. آقاي جوزاني بعد از سال‌ها که در سينما فيلم نساخته يک فيلم سينمايي مي‌خواهد کار کند که خوشبختانه من هم در آن نقش دارم. از هفته آينده قرار است کار را شروع کنيم
مجله خواندنی ها
مجله فرارو