| نوشته زیر را آقای روح الله فاطمی برای سایت فرارو ارسال کرده‌اند |
در طول چند ماه گذشته که کشور پا به عرصه جدیدی از انتخابات گذاشته و روز به روز به سمت داغ شدن و پر رنگ شدن می رود. برخی از مسائل خود را به خوبی در لابلای دیگر مسائل بیشتر مطرح شده و خودی نشان می دهند.
دکتر محمدباقر قالیباف شهردار 7ساله کلانشهر تهران است که در کارنامه خود کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری در سال 84 را دارد و غیبت پرمعنایی را در لیست کاندیداهای ریاست جمهوری 88 را نیز در کارنامه خود به ثبت رسانده است.
قالیباف امروزه در مباحث انتخاباتی سیبل مناسبی است برای همه کسانی که از راه می‌رسند و صرفا جهت خودنمایی تیری را به سمت وی پرتاب می کنند.
البته تناقض بسیاری در مسائل موجود در فضای حقیقی و سناریوهای کلان طراحی شده برای ایجاد چالش در فضای انتخاباتی 92 وجود دارد. خالی از لطف نخواهد بود که مسائل پیرامون انتخابات 92 با کاندیداتوری شهردار تهران را نگاهی گذرا داشته باشیم:
1- بحث اصلی از انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی سال90 با مخالفت یک سری از اصولگراها موسوم به اصولگرای آرمانگرا با حضور قالیباف در گروه 7+8 آغاز شد. این طیف از اصولگرایان به ترویج و بیان گسترده مطلبی با چنین عنوان که قالیباف در فتنه 88 موضع بی طرفی را اختیار کرده و از ساکتین و خائنین محسوب می شود پرداختند.
این شایعه به صورت گسترده و قابل توجه بین مردم و بخصوص قشر ارزشی جامعه رواج داده شد، این در حالی بود که زاکانی سخنگوی جبهه متحد اصول گرایی با این عنوان که "قالیباف یک زونکن موضع علیه فتنه دارد" از وی حمایت کرد.
این بحث بعد از انتخابات مجلس نهم و در ماه های اخیر در مباحث انتخاباتی ریاست جمهوری به شدت در حال ترویج و نقل و نبات محافل افراد تیپ اصولگرایی است.
کلیت این مبحث در حالی در میان بدنه اجتماعی ترویج داده می شود که در تقسیم بندی های حزبی و گروهی محمدباقر قالیباف به عنوان یکی از چهره های شاخص اصولگرایی نامبرده می شود.
2-جریان اصلاحات که در انتخابات 88 با شکست نابود شونده ای مواجه شد، و ضربات کاری بسیاری را در بدنه چندین ساله خود به یادگار گذاشت، با عملکرد نامناسب اش در انتخابات مجلس نهم از عرصه فعالیت های سیاسی و انتخاباتی خود را به حاشیه و دور از قدرت کشاند.
جریان موسوم به جریان مردمی اصلاحات نیز با ارائه راهکارهای خود برای حضور در انتخابات 92 از قالیباف به عنوان گزینه مناسب و میانه رو اصولگرایی برای حمایت اصلاحات یاد می کرد؛ بردن نام قالیباف با این فکر و ضمیمه توسط چندی از لیدرها و جریان ساز های اصلاحات تشتت خاطر برخی از اصولگرایان را برای انتخاب قالیباف افزایش می دهد، و قالیباف را با شخصیتی بی طرف و بدون جناح سیاسی و فردی که صاحب افکار و رویه دورویه و ملاحظه کارانه است تعریف می کند و در میان مخاطبان از وی به عنوان فردی که به دور از روحیه انقلابی در مسائل سیاسی است نام برده می شود!؟
3-جریان انحرافی نیز که در سالهای اخیر از قدرت قطب گردانی بالایی در جریانات برخوردار بوده است، نیز هر روزه و بدون وقفه در رسانه های مختلف خود به مبارزه علنی با قالیباف پرداخته و وی را به عنوان رقیب اصلی خود در انتخابات آتی متذکر شده است.
تا جایی که از جانب لیدر این جریان به صراحت مطرح می شود که از انتقال قدرت به قالیباف به جد مقابله خواهند کرد حال باید با توجه به گذشته ای که این جریان با خودش به همراه دارد با موضع گیری هایی که انجام می دهد از کدام یک از عناوین تعریف شده از نظر حضرت امیرالمومنین علی(ع) قرار می گیرد: «دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نیز سه دسته اند؛ اما دوستانت، دوست تو و دوست دوست تو، و دشمن دشمن تو است، و اما دشمنانت، پس دشمن تو، و دشمن دوست تو، و دوست دوشمن تو است.» (نهج البلاغه، حکمت 295)
4-دشمنان قسم خورده مردم، نظام و انقلاب اسلامی ایران که در طول ادوار مختلف گذشته با تئوری های مختلف خود موجب ایجاد چالش های متعددی برای کشور و ملت مسلمان قبل و بعد از انقلاب بوده اند نیز ساکت ننشسته و به تحلیل انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری ایران اسلامی پرداخته اند، و جالب تر اینکه قالیباف نقل و نبات مباحث خارج نشین ها نیز شده و آنها نیز همانند جریان اصلاحات به تایید قالیباف برای انتخابات روی آورده اند.
جالب تر و قابل توجه تر این است که دشمنان با پرداختن به میزان مقبولی برخی چهره های در بین مردم و تایید آنها، از آگاهی مردم نسبت به دشمنی و کینه توزیشان با نظام اسلامی سوء استفاده کرده و اقدام به سوزاندن مهره های ارزشی نظام می کنند!
نکته ای که در مورد قالیباف بعضا مورد بررسی قرار می گیرد این است که ایشان در فعالیت های خود در شهرداری با اجرای و افتتاح پروژه های مختلف اقدام به تبلیغ خود کرده و از موقعیت خود سوء استفاده می کند، این مطلب چهره ای جالب تر به خود می گیرد زمانی که همه جریان های مخالف قالیباف همگی انگشت اشاره به سمت وی گرفته و این مسئله را به تبلیغات زودهنگام وی معنی می کنند.
اما جای سوال دارد که وظیفه شهرداری به غیر از فعالیت های اجرا شده و یا در حال اجرا چه می تواند باشد و اگر این پروژه ها به دلیل چنین شبهاتی تعطیل شود زمان انتخابات و یا بعد از آن شبهاتی از این قبیل به قالیباف وارد نخواهد بود که چرا ایشان بنا بر حفظ پرستیژ سیاسی و حفظ منافع و فرار از شبهات از وظایف محوله خود در شهرداری اجتناب کرده؟ و آیا این خیانتی بزرگ به کشور و پایتخت ایران- تهران- در کارنامه ایشان ثبت نخواهد شد؟
حال بگذریم از این که همه این مطالب در حالتی به مرحله بیان رسیده است که هیچ سند قاطعی برای شرکت هیچ فردی در انتخابات وجود ندارد، این مطالب در شرایطی مطرح می گردد و علنی می شود که مقام معظم رهبری امر به عدم جریان سازی و تبلیغات زود هنگام انتخاباتی امر کرده اند.
در هر صورت بیان چنین مطالب قابل توجه در مورد افراد گوناگون و حضورشان در انتخابات ریاست جمهوری 92 نشان دهنده این است که این چهره سیاسی در حوزه رقابت های انتخاباتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. اهمیت و شان و جایگاه افراد در انتخابشان از اهمیت بسیاری برخوردار است.
اما برای گزینش افراد برای زمام داری امورات کشور از جانب مردم از معیارها و ارزش های مهم تری تبعیت می کند که مردم باید توجه بسیاری به آنها داشته باشند که در صد خطاها را به حداقل برساند.
ارزش ها و ملاک های مورد قبول و مورد نظر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، آرمانهای انقلاب کبیر مردمی و دینی ایران اسلامی، و همچنین فرموده های ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب مقام معظم رهبری و معیار هایی که قبلا مشخص فرموده‌اند، از عواملی هستند که در انتخابات باید در مورد کاندیداها مورد بررسی قرار گیرد و همچنین تلاش بر این باشد که جریان‌سازی ها و جوسازی های سیاسی جایگزین معیارهای اصلی انتخاب در نظام نباشند.
ومن الله توفیق
بهتره آقاي قاليباف استعفا بده تا ديگه زير سوال نباشه!!!!!