bato-adv
کد خبر: ۱۳۵۸۵

خاتمي بيايد تا فقط احمدي ن‍ژاد نيايد

میکاییل جلالی
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ - ۱۴ مرداد ۱۳۸۷


زمينه هاي ائتلاف اصلاح طلبان با اصولگرايان عقلگرا و سنتي


با نگاهي عميق و نسبتا منصفانه بايد اعتراف كرد كه ظهور  مکتب احمدي نژاد (احمدی نژادیسم) در عرصه قدرت سياسي پس از سه مقطع ظهور سلسله صفويه، انقلاب مشروطيت و انقلاب اسلامي از اهميت بسياري در سير تطور سياسي شيعي برخوردار است.به شكلي ايجابي يا سلبي احمدي نژاديسم ، مجموعه تفكر-رفتار هایي است كه بايد آن را به عنوان محصول باز توليد هاي متعدد تفكر سياسي شيعي در چند صد سال اخير پذيرفت و در رد يا اثباتش منتقدانه كوشيد. 

بدون اغراق،  پس از انقلاب اسلامی ،مي توان تفكر سياسي را به پيش از احمدي نژادیسم و پس از آن تقسيم كرد. حتي 8 سال دوران اصلاحات نتوانست تاثير سازنده اي را كه احمدي ن‍ژاديسم بر تغيير اذهان چهره هاي عقل گراي سياسي راست( همچون لاريجاني، توكلي، باهنر و...) و بخشي از راست سنتي( موتلفه اسلامي) در راستاي روشن شدن ضرورت توسعه سياسي گذاشت، بگذارد. 

احمدي نژاديسم ، نتايج دهشتناك غرب ستيزي آرمان گرايانه اي را كه حاضر است همه ی  دستاوردهاي علم تجربي در اداره علمي كشور را نيز قرباني اين ستيز سازد، به عقول راست سنتي نشان داده و آنها را وادار به باز بيني در  انديشه سياسي  و همچنين باز انديشي در نوع تعامل خود با نيروهاي انقلاب كرده است. 

بدين ترتيب ، راست عقلگرا دريافته است كه اگر نه در بحران،  كه ممكن است در آستانه ورود به يكي از بدترينهاي آن باشيم. لاريجاني در سخنان اخير خود در جلسه‌ ماهانه كانون نمايندگان ادوار مجلس با بيان اينكه قصد ندارد شرايط كنوني را بحراني جلوه دهد، گفته است: اما در شرايط حساسي به سر مي بريم و لازم است با دقت به واقعيات شرايط بنگريم تا تصوير صحيحي در بعد سياسي و اقتصادي اين شرايط داشته باشيم.
 
علي لاريجاني پيشتر در حاشيه ثبت نام در انتخابات هشتمين دوره مجلس در گفتگويي با خبرنگاران در پاسخ به سوالي درباره طرح «آشتي ملي و ايجاد جبهه وحدت ملي» كه توسط وي مطرح شده بود، گفت: تجربه من در سال هاي گذشته اين نگاه را القا كرده كه توسعه كشور روي دوش مردان و افراد خبير سياسي و مديران با تجربه خواهد بود كه اينها مي توانند داراي سلايق مختلف بوده و از هر طيف باشند. 

وي تاكيد كرد: زمان آن فرارسيده كه نظام ما دست از حركت هاي اتوبوسي بردارد و از افرادي كه سلامت فكر دارند و براي كشور و اسلام و انقلاب مي خواهند زحمت بكشند، استفاده كند. لاريجاني با بيان اينكه اين كار مباني و چارچوبي مي خواهد، يادآور شد که برخي سياستمداران با نگاه مثبت به اين طرح نگاه كردند و برخي نيز از اين موضوع ناراحت شدند و برخي از اصلاح طلبان ابراز ناراحتي كردند. اين طرح نياز به بحث و گفت و گو دارد و طرفين بايد نگاه مثبت داشته باشند. 

وي تاكيد كرد: دليلي براي نگراني از اين طرح نمي بينم و معتقدم كه اين فكر بايد سامان پيدا كند و به همين خاطر ابتدا بايد بين جريان هاي سياسي قوام گيرد.  در عرصه قانوني نيز بايد ضوابط قانوني براي وحدت بيشتر فراهم شود و ساز وكارهايي براي اين ايجاد شود كه جريان هاي حزبي به شان و جايگاه بهتري در دولت دست يابند. 

بدين شكل بدون اينكه اطلاح طلبان در جهت آشتي ملي و نفي احمدي نژاديسم كه همه نيروهاي انقلاب را به جز خود ، طرد كرده است، كاري كرده باشند، اصولگرايان عقلگرا راضي به همراهي با رقباي ديرين براي كنار زدن محفل احمدي نژاد در دور بعدي انتخابات رياست جمهوري شده اند.

لاريجاني كه اكنون رياست مجلس هشتم را به عهده دارد مباني نظري اين ائتلاف را اين گونه تشريح مي كند: برخورداري از يك تشكيلات دقيق مدني و سازمان‌‏يافته براي دموكراسي ضروري است ولي چون اين بخش قوي نيست، هم در تربيت مديران و افراد صاحب نظر ‌مشكلاتي داريم و هم در استفاده بهينه از افراد. براي حل اين مشكل، كارهايي بايد در صدر كشور صورت گيرد تا اين نقص تا جايي كه ممكن است جبران شود. 

احمدي ن‍ژاديسم حتي عده اي از راست گرايان آرمانگرا را نيز كه در ابتدا  آقای احمدي ن‍ژاد را نمونه اعلاي آرمانهاي خود مي ديدند،  سرانجام برآن داشت تا از زبان عماد افروغ(نماينده سابق مجلس در ذكر دلايل خود برا ي نامزد نشدنش در انتخابات مجلس هشتم) اعتراف كند كه سياست ورزي ما از پشتوانه هاي نظري كافي برخوردار نيست. 

عماد افروغ كه نماینده شاخص مجلس هفتم و از اصولگرایان منتقد دولت بود اخيرا در اظهاراتی كه می‌توان آنها را نشان‌دهنده تمایل جریانی در جناح راست برای همكاری با اصلاح‌طلبان دانست، گفته است كه «احتمال ائتلاف بخشی از اصولگرایان با اصلاح‌طلبان در انتخابات وجود دارد.» 

وی توصيه كرده است: بزرگان هر دو جناح كنار همدیگر بنشینند و با كنار زدن صف‌‏آرایی‌‏های كاذب ناشی از قدرت و ثروت به وحدت و همگرایی ملی كمك كنند. 

افروغ در گفت‌وگو با خبر گزاري تازه از توقيف در آمده ی ایلنا با اشاره به احتمال ائتلاف بخشی از اصولگرایان با اصلاح‌‏طلبان، گفت: به لحاظ محتوایی امكان توفیق این ائتلاف وجود دارد، یعنی كاندیدایی كه در واقع، نگاه جامعی به حقوق شهروندی داشته باشد و تعریف جامعی از عدالت و آزادی ارائه دهد، می‌‏تواند مورد توافق دو گروه قرار گیرد. 

اظهارات قائم‌مقام حزب موتلفه اسلامی هم در گفت‌وگویی كه با خبرگزاری‌ ایلنا انجام داده ، به صراحت تاكید كرده است كه «حمایت موتلفه از احمدی‌نژاد تا پایان انتخابات ریاست‌جمهوری» و آن هم تنها به دلیل اینكه «بار امور اجرایی كشور بر دوش اوست»، است ولی «حمایت در انتخابات آتی بحث دیگری است.» ضمن اینكه حزب موتلفه، بادامچیان و «محمدنبی حبیبی» دبیر كل آن در موضع‌گیری‌های بعدی نیز هرگز حاضر به حمایت صریح یا تلویحی از احمدی‌نژاد در انتخابات آینده نشدند. 

جان كلام اينكه  احمدي نژاديسم ، كه فهم ساده انگارانه اي از عدالت گستري زاهدانه علي وار را با تفكر مهندسي پيوند داده و سعي دارد مشكلات نظري و عملي اين ملغمه را با فرياد هاي مهدويت مصادره به مطلوب شده جبران كند، بسياري از استخوان تركانده هاي انقلاب را از هر طيفي از اين ترسانده كه روزي ممكن است از دم شمشير اين نوع تفكر به بهانه عدالت بگذرند و اين زمينه ظهور ائتلافي ضد احمدي نژاديسم را فراهم سازد. 

شيوه هاي عملي شدن ائتلاف
 اصولگرايان عقل گرا به خوبي مي دانند كه هيچ كانديدايي براي پيروزي بر احمدي نزاد ندارند. آنها به اين نتيجه رسيده اند كه فقط خاتمي است كه مي تواند از رياست مجدد آقای احمدي نژاد بر جمهور جلوگيري كند. از سوي ديگر  حضور چهر ه اي كه بتواند تصوير ايران را در سطح بين الملل باز سازي كند و در مقابل سناتور اوباما(ريس جمهوري بعدي محتمل)  مهره ماري رو كند، به شدت لازم است. طبيعي است در ميان نامزدهاي احتمالي ، خاتمي به عنوان واضع نظريه گفتگوي تمدن ها و پيش برنده سياست تنش زدايي در دوران رياست جمهورين خود ، مناسبترين گزينه است. 

اما مشكل اين است كه در تقسيم بندي هاي سنتي نيروهاي انقلاب ،  خاتمي ، گزینه ی  جبهه اصلاح طلبان  است. با اين وجود،  يك خاتمي ضعيف شده كه جنبه كاريزمايي آن تا حدي كه بتواند رايي بيشتر از احمدي نژاد و نه راي بيست ميليوني به دست آورد ، مي تواند كشور را از  سلطه احمدي نژاديسم نجات دهد و در عين حال ، خود دوباره مشكلي براي اصولگرايان عقلگرا نشود، براي این دسته از اصولگرايان گزينه اي مطلو ب است.

از اين منظر ، چاره ی كار ، برهم زدن آرايش سنتي اصلاح طلبان- اصولگرايان ،  و تعريف شكاف جديدي در صحنه سياسي كشور است: دولت نهم در برابر ساير نيروهاي انقلاب.

اساس اين چاره طي مذاكراتي بنيان گذاشته خواهد شد كه پيش از راي گيري ميان عمده اصولگرايان منتقد دولت و خاتمي و احتمالا كروبي صورت خواهد گرفت. گرچه طراح حقيقي مذاكرات، اصولگراياني خواهند بود كه مي توان آنها را تيم لاريجاني نامید  و در حقيقت همان پروژه آشتي ملي مطرح شده توسط او را پي گيري مي كنند. واضح است كه اين دسته از اصولگرايان ، بر سر سهمي كه در دولت احتمالي خاتمي-  درقبال دست كم عدم حمايت از احمدي نژاد(و حداكثر حمايت رسمي از خاتمي در برابر احمدي نژاد) مي خواهد- چانه خواهند زد. به احتمال قوي اين گونه مذاكرات با ميانجيگري چهره هاي فراجناحي و ميانه رو صورت خواهد گرفت. 

حمايت حداقلي

شيوه هاي حمايت اصولگرايان عقل گرا از خاتمي به شكل حداقلي شامل رايزني با شوراي نگهبان براي خنثي سازي پروژه رد صلاحيت تندور هاي حامي دولت احمدي نژاد عليه خاتمي و همچنين عدم حمايت صريح از احمدي نژاد خواهد بود. بدين منظور ابتدا با صحنه سازي هاي لازم به پيشگامي كيهان و تحريك مستقيم يا غير مستقيم بعضي از عناصر حامي دولت، براي طرح  رد صلاحيت سيد اصلاحات از سوي شوراي نگهبان صورت مي گيرد. از اين طريق مي توان در مذاكرات با خاتمي وي را قانع كرد كه تنها عاملي كه مي تواند جلوي رد صلاحيت را بگيرد لابي اين دسته از اصولگرايان است كه البته در عوض ، بايد سهم آنان در دولت خاتمي لحاظ شود. از نظر اصولگرايان میانه رو، ضمانت اجراي اين ائتلاف اين است كه مجلس هشتم در اختيار اصولگرايان بوده و هر گونه تخطي بعضي از اصلاح طلبان دردسر ساز همراه خاتمی از مفاد توافقات احتمالي ،منجر به پاسخ متقابل مجلس به دولت آينده در بهارستان  شود. 

حمايت حدكثري

اما حمايت حداكثري علاوه بر موارد فوق شامل:

1- طيفي از ارائه اطلاعات لازم به خاتمي و شايد بعضي از مشاورينش براي پيروزي در عمليات رواني( تبليغات) در برابر دولت احمدي نژاد باشد، به علاوه انتقاد و همجمه هايي به دولت نهم باشد كه مي تواند از سوي مطبوعات و يا ارگان و نهادهاي در اختيار اصولگرايان منتقد ساماندهي و عملي شود. 

2- اقناع كانديداهايي چون قاليباف و رضايي و يا هر كس ديگري، كه راست های عقلگرا بر آنها نفوذ دارند و يا در اتحادي تاكتيكي با آنها در برابر احمدي نژاد به سر مي برند، براي كنار كشيدن به نفع خاتمي.

3- قول عدم سخت گيري اكثريت مجلس مجلس هشتم در راي اعتماد به اعضاي كابينه دولت احتمالي خاتمي به خصوص به آنهايي كه سهميه جناح اصلاحات هستند. 

اماسهم خواهی ها به شکل زیر می تواند باشد:
1- درخواست از خاتمي براي جلوگيري از ورود بعضي از عناصر درد سر ساز و تندرو ی جبهه اصلاحات در دولت احتمالي بعدي.
 
2- تعيين سهميه اي  در كابينه براي اين طيف از اصولگرايان كه طبعا موجب عدم نامگذاري دولت بعدي به عنوان دولت اصلاحات شده و مي توان به تسامح آن را دولت آشتي ملي ناميد. 

3- خاتمي به آن دسته از اصلاح طلبان تندرويي كه در تبليغات انتخاباتي حاضر نيستند حساب اصولگرايان تندرو را از عقلگرايانشان جدا كنند، تذكر داده و حتي در صورت لزوم برخورد كند. 

4- وادار ساختن مطبوعات و تريبون هاي طرفين به آتش بس در مبارزات سياسي وتوقف شعار پراكني هايي كه هنوز هم هر از چند گاهي عليه هم صورت مي گيرد. چنانكه بادامچیان در اين زمينه با اشاره به مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا گفته است: در این مصاحبه درخصوص اینكه اصلاح‌طلبان اگر بخواهند با شما تفاهم كنند، آیا تفاهم می‌كنید یا خیر از بنده سوال شد كه در جواب گفتم: در رابطه با تفاهم اولین شرطش عدم به‌كار بردن واژه‌های منفی و كاذب درباره اصولگرایان از سوی اصلاح‌طلبان است.
 
مانع اول؛ اصلاح طلبان و نه دولت نهم
پيشتر به فضا سازي لازم براي اين ائتلاف توسط كيهان اشاره شد. بنابراين مقاله «او كيست» كيهان(7 مرداد) كه مثلا به واكاوي پروژه اصلاح طلبان مي پردازد، در واقع شمايي از پروژه اصولگرايان عقلگرا است كه در تابع هزينه و فايده اي كه شکل داده اند، به اين نتيجه رسيده اند كه نمي توانند اين پروژه را از زبان خود بيان كنند (چراكه از واكنش دولت هراس دارند) و بنابراين بايد آن را منتسب به اصلاح طلبان سازند. 

در اين ميان بر خلاف نظر آقاي تاج زاده در گفت‌وگو با سایت نوروز كه اولين خوان پيش روي آقاي خاتمي در راستاي كانديداتوري اش را مسله رد صلاحيت مي داند بايد گفت: اولين خوان اتفاقا عده اي از اصلاح طلبان خواهند بود كه خاتمي براي شركت در ائتلاف خود با اصولگرايان عقلگرا بايد از آنها عبور كند !
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین