bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۳۷۱۶۵
احمدی نژاد:

نمی توان از 10 نقطه واحد برای اقتصاد تصمیم گرفت

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه نمی‌توان درباره اقتصاد از چند جا تصمیم گرفت، خواستار محدود شدن دخالت حکومت در اقتصاد شد و گفت: همه دلسوزند ولی اداره کشور ملاحظاتی دارد و نمی توان از 10 نقطه واحد تصمیم گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۰ - ۱۱ دی ۱۳۹۱
رئیس جمهور با تاکید بر اینکه نمی‌توان درباره اقتصاد از چند جا تصمیم گرفت، خواستار محدود شدن دخالت حکومت در اقتصاد شد و گفت: همه دلسوزند ولی اداره کشور ملاحظاتی دارد و نمی توان از 10 نقطه واحد تصمیم گرفت.

محمود احمدی نژاد امروز در چهارمین همایش ملی ابعاد اجرایی سیاستهای کلی اصل 44 در وزارت امور اقتصادی و دارایی، این اصل را از اساسی ترین و تحول آفرین ترین قوانینی دانست که در ایران به تصویب رسیده و اجرا می شود. در اجرای این قانون کارهای بسیار خوبی انجام و در فاصله زمانی چهار ساله با پیچیدگی های فراوان 14 نهاد جدید برای اجرای آن نیز تاسیس شد.

اهم صحبت‌های احمدی‌نژاد در همایش ملی سیاست های کلی اصل 44 را در ادامه می‌خوانیم:

  • در همین کشور 15 سال قبل، وقتی قرار بود یک بنگاه ضررده واگذار شود، صدها دلیل می آمد که نباید این کار بشود اما امروز در کشور واگذاری در مقیاس بزرگ صورت می گیرد و مقاومتی در برابر آن نیست، البته در مواردی بنگاه ها درخواست می کنند که کارها کمی عقب بیفتد تا هماهنگی ها صورت پذیرد.
  • هر ایرانی چند دقیقه در خصوص مشخصات ایران فکر کند، بلافاصله تصدیق می کند که منابع کشور نامحدود است و با داشتن سرزمین وسیع و همچنین دریاهای شمال و جنوب، نفت و انرژی و تاریخ و نیروی انسانی این کار قابل انجام است.
  • تنها کسانی که می توانند ظرفیتهای اقتصادی کشور را فعال کنند، توده‌های مردم هستند. زمانی همه فعالیتها انجام می شود که توده های مردم فعال باشند. اقتصادی که در آن 10 هزار نفر فعال باشد و 75 میلیون نفر نظاره گر، این اقتصاد فعال نمی شود. البته این به آن معنا نیست که مراتبی نداشته باشیم و به توانمندی‌های بیشتر فرصت بیشتری ندهیم اما باید همه فعال شوند.
  • من با سیستمی که 70 میلیون پول‌ها را در چند حساب بگذارند و سر ماه سود بگیرند، موافق نیستم و این ما را به جایی نمی رساند و باید فکر 75 میلیون نفر فعال باشد و مردم اقتصاد را اداره کنند و از دل آن عدالت بیرون می آید.
  • اقتصاد سرمایه داری هم اکنون به بن بست رسیده و دیگر خبری از آن درخشش مقطعی آن نیست و در کشور ما نیز بعد از دوره صفوی، مردم تقریبا از صحنه سیاست، فرهنگ و اقتصاد خارج شدند و در مواقعی نیز له شدند و نشانه های آن فراوان است. در این زمینه کارهای خوبی انجام شد ولی در حوزه اقتصاد هیچ سیاست روشنی اتخاذ نشد؛ بازهم مردم کنار گذاشته شدند و قالب اقتصاد تحت مدیریت دولت قرار گرفت و بازدهی پایین است و توزیع ثروت در کشور درست انجام نمی شود.
  • عملا در طول 3 سال گذشته کار اصل 44 شروع شده و چون نگاه واحدی نیست، دسته ای از تصمیم گیران می خواهند نتایج 70 ساله در 3 سال دیده شود اما در کجای دنیا سه ساله خصوصی سازی و به تعبیر ما مردمی سازی اتفاق افتاده است؟
  • اجازه بدهید چند سال قانون اجرا شود. اما در طول چهار سال گذشته چهار بار این قانون اصلاح شد و در قانون برنامه و قوانین بودجه نیز اصلاحاتی صورت گرفت در حالی که باید ثبات مقررات داشته باشیم و نمی توان هر روز قانون را تغییر داد و بعد تصمیمات دراز مدت گرفت.
  • علاوه بر این به تمرکز مدیریت نیازمند هستیم و هر امر اجرایی نیازمند تمرکز است و اقتصاد که جزو پیچیده ترین امور اجتماعی بوده و عوامل موثر آن بی شمار است باید دارای تمرکز باشد و هر لحظه یک کسی در یک گوشه ای تصمیمی درباره اصل 44 بگیرد، قابل انجام نیست.
  • از قوای مختلف و بخشهای دیگر اگر به جای نظارت، دخالت شود، نمی توان کار انجام داد و نظارت یعنی تطبیق اقدامات با سند بالادستی و اینکه بررسی شود قانون به درستی در حال اجرا است ولی اینکه بگویم این کار شود بهتر است، مجری باید نظر خود را دنبال کند.
  • نمی توان درباره اقتصاد از چند جا تصمیم گرفت و صرف نظر از اینکه چه کسی مدیریت کند. در کشور انتخابات است و جاها تغییر می کند و لازمه بعدی فضای عمومی کشور است که باید آرام باشد.
  • باید در کشور احساس امنیت اقتصادی وجود داشته باشد و در این بخش همه مسئول هستیم و ممکن است صحبت من یا وزیر یا اقدام یک کس دیگر هم امنیت اقتصادی را مختلف کند و بالاخره ممکن است تخلفات در کشور اتفاق بیفتد اما اگر ده نفر تخلف کردند، می توان به آن رسیدگی کرد ولی اگر به نحوی عمل شود که وحشت در دل فعالان اقتصادی افتاد، حال هر چقدر وام ارزان قیمت، مجوز و تشویق در نظر بگیریم، اینها مشکل را حل نمی کند و یکدفعه چشم باز می شود که جریان خروج سرمایه از کشور شکل گرفته و دوباره باید بگیر و ببند راه بیاندازیم.
  • فضای عمومی این نیست که اقتصاد برای چند نفر باشد و یک بخشی که 300 یا 400 نفر هستند، اقتصاد را در دست بگیرند و تریبون داشته باشند و بگویند اقتصاد بهم ریخت و منظور این نیست که همه مملکت را بدهیم دست اینها.
  • از سویی می‌گوییم مردمی سازی اقتصاد باید باشد ولی هر روز یک بند اجرایی در این بند قراردهیم و باید از بار دولت کم شود و حیطه وظایف آن را محدود کنیم و سپس مردم آزاد شوند در غیر این صورت مردم محدود خواهند شد و هر چه قانون بنویسیم فایده ای ندارد. کف کار فرصت اظهارنظر و دخالت مردم در مسائل اقتصادی است. در برخی بحث های کلان اقتصادی اختلاف نظر وجود دارد اما یک بار نشد یکی از این گروه ها بگویند ببینید مردم چه می گویند.
  • در قالب توانمندسازی فرصت‌ها باید بسیاری از قوانین تجدیدنظر شود و فرصت‌ها را در اختیار مردم بگذاریم که می توان به قوانین زمین و معادن اشاره کرد که باعث ایجاد انحصار شده و این بخش در اختیار عده ای است. حالا فردا نگویند فلانی گفت کاری نشده بلکه این برای بهتر شدن کارها است.
  • واگذاری سهام عدالت یک کار بسیار بزرگی است که اگر یک دولت می توانست هشت سال بیاید و این کار را انجام دهد. 250 سال جریان ثروت کشور از جیب مردم در جیب عده قلیلی در بالا بود و حال در قالب سهام عدالت یکبار فرصتی ایجاد شد تا بخش کوچکی از این را به جیب مردم برگردانیم در حالی که دسته بندی و شناسایی 40 میلیون نفر یک عملیات عظیم اقتصادی محسوب می شود.
  • ولی بخش مهمی به نهادهای واسط منتقل شد؛ آیا این چیز خوبی است یا بد؟ به نظر من هم خوب است هم بد، چرا خوب؟، چون وقتی هنوز مردم توانمندی ندارند، خوب است نهادهای واسط باشند ولی وقتی بخواهند خود یک دولت جدیدی شوند، دیگر بد می‌شود.
  • گمان نداریم غیر از یک کشور در اروپا که اقتصاد بسیار خوبی داشت و برخی بخش ا را با قیمت صفر به مردم واگذار کرد، کشور دیگری مثل ایران باشد که بلافاصله کارها را به مردم منتقل کرده باشد و با قیمت صفر هم این موفقیت بدست آمد.
  • یک موقع است ما واگذاری انجام می دهیم و نهادهای عمومی می آیند می گیرند ولی سایر نهادهای حکومتی اگر به موازات واگذاری دولت بیایند بانک و بخشهای دیگری ایجاد کنند موضوع خنده دار می شود .حال ما بخواهیم کارخانه را واگذار کنیم، آنها برای خود کارخانه ایجاد کنند، این نقص قانون است و باید اصلاح شود.
  • برخی از یک کلمه در یک جای قانون استفاده می کنند و حفره ای ایجاد می شود و بعد نمی توان گفت بالای چشمتان ابرو است. این قانون پیش روی ما است و باید با قدرت و هماهنگ اجرا شود. اگر قرار است از قانون ایراد بگیریم ما با مسئولیت هایی که داریم، بیشتر می توانیم انتقاد وارد کنیم.
  • در این دولت باید در راستای درازمدت کشور کار شود و نگاه ها باید بلندمدت باشد و من معتقدم ظرف 15 سال می توانیم جزو 7 یا 8 اقتصاد اول دنیا قرار بگیریم و باید زیرساخت های حقوقی و تصمیم گیری ایجاد شود.
  • هم اکنون 60 میلیارد دلار واردات داریم ولی آیا در مقابل اقتصاد ایران رقم بزرگی است؟ یعنی نمی توان به همین میزان صادرات غیرنفتی داشت؛ به خدا شدنی است.
  • می توان گفت در سال بعد نیاز به ارز نفتی نیست و ظرفیت کشور بسیار بزرگ است و باید اجازه داد منابع آزاد شود و به سرعت تراز تجارت خارجی می‌تواند بدون نفت مثبت شود.
  • اگر موانعی که دشمن ایجاد می کند را کنار بگذاریم ما یک ملت جاری در تاریخ هستیم که به سرعت می توانیم از موانع عبور کنیم به شرطی که بتوانیم تصمیم گیری متناسب با شرایط در تراز ملت ایران بگیریم و کشور را در همین تراز اداره کنیم.
  • بیش از دو هزار سال است که ایران بوده و هیچ اسم دیگری غیر ایران نبود و در تمام بخشها اداره به صورت درست انجام می شد و امروز ما شاهد آثار تاریخی آن دوره ها هستیم و باید باورمان به توانمندی های ملت را به تراز کشور بیاوریم و نباید خود را درگیر کارهای کوچک بکنیم و اینها در تراز ملت ایران نیست. در اقتصاد هم می توان کار کرد، البته همه دلسوزند ولی اداره کشور ملاحظاتی دارد و نمی توان از 10 نقطه واحد تصمیم گرفت.
  • من به شدت به آینده اقتصاد ایران امیدوارم و ما از این چاله های کوچک عبور خواهیم کرد.
منبع: فرادید
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین