bato-adv
کد خبر: ۱۳۹۲۱۲

فرپندار «طوفان خشمگین» در باب انتخابات اسرائیل

تاریخ انتشار: ۱۷:۱۶ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۱

فرارو-مهدی مطهرنیا؛ هجدهمین دوره انتخابات پارلمانی اسراییل در دهم فوریه جاری یعنی دقیقا یک هفته دیگر برگزار می شود. اگرچه با تعجب بسياري از صاحب نظران به جاي مسائل مهمي چون تلاش هاي هسته اي ايران، و موضوع صلح اعراب و اسراييل و شهرك سازي ها؛ هم اكنون بحران اقتصادي و تورم موجود در اقتصاد اسراييل براي راي دهندگان از اهميت جدي برخوردار است.

1- اسراييل و فرپندار طوفان خشم
به نظر مي رسد: - ليكود بتواند در آينده نيز اكثريت شكننده ي خود را حفظ و به تشكيل دولت ائتلافي پس از عبور از چالش هاي طبيعي ناشي از به دست نياوردن اكثريت مورد نظر، نايل آيد.

- فراموش نکنیم؛ از همان نخستین ساعات حمله اسرائیل به غزه در جنگ 22 روزه بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقد بودند یکی از علل این حمله وحشیانه و کشتار بی رحمانه برای جلب آرای رای دهندگان اسرائیلی در انتخابات پارلمان (کنست) در فوریه 2009 می باشد و اولمرت و خانم تزیپی لیونی رهبران حزب کادیما به اتفاق ایهود باراک از حزب کارگر مصمم بودند با نشان دادن مشت آهنین و کشتار مردم غزه حزب رقیب یعنی حزب راست گرای لیکود را در انتخابات پارلمان به شکست بکشانند تا اکثریت کرسی های کنست را بدست آورند تا خانم لیونی به نخست وزیری برگزیده شود.

- در انتخابات پارلمانی فوریه 2009 (چند روز قبل) حزب کادیما موفق شد فقط یک رای (29 رای) بیشتر از حزب لیکود در کنست ائتلاف کند در نتیجه وزنه حزب راست گرای لیکود در پارلمان سنگین تر شد. شیمون پرز -رئیس جمهور اسرائیل - به نتانیاهو 6 هفته مهلت داد تا کابینه و دولت وحدت ملی را تشکیل بدهد و این در حالی است که خانم تزیپی با ناکامی از دست یابی به اهدافش هرگونه مشارکت در دولت نتانیاهو را رد کرد. به این ترتیب بدنامی و جنایت بنام احزاب کادیما و کارگر برای دیگر بار در تاریخ ثبت شد و به کام حزب لیکود و نتانیاهو پایان رسید.

- نتیجه ای که از انتخابات پارلمانی اسرائیل می توان گرفت اینکه شهروندان اسرائیلی به احزاب راستگرا که شعارهای تند و افراطی می دهند بیشتر گرایش دارند و دولت مردان و احزاب وابسته برای کسب آرای بیشتر باید به کشتار بیشتر فلسطینی ها بپردازند و شعار - صلح در مقابل صلح - که شعار احزاب افراطی است از شعار- صلح در مقابل زمین - در بین شهروندان اسرائیلی بیشتر خریدار دارد و این موضوع باید مورد توجه سران میانه رو عرب و دولت خودگردان فلسطین قرار بگیرد.

- پس از آنکه ایهود اولمرت به اتهام دست داشتن در فساد اداری و مالی، قدرت را به کناری نهاد، حزب کادیما که وی رهبری آن را به دست داشت طی انتخاباتی درون حزبی تزیپی لیونی را به رهبری خود برگزید، اما لیونی نتوانست در مهلت مقرر دولت جدید را تشکیل دهد و از این رو، برگزاری انتخابات زودهنگام ضروری شد.

- قرار است هجدهمین دوره انتخابات پارلمانی اسراییل در دهم فوریه جاری یعنی دقیقا یک هفته دیگر برگزار شود. البته به دلیل نزدیک بودن زمان این انتخابات با یکی از اعیاد اسراییلی ها (طو بشباط)، این موعد تعیین شده غیر نهایی است و چه بسا زمان برگزاری آن به تأخیر افتد.

- از زمان ضروری شدن برگزاری انتخابات تاکنون رقابت شدیدی میان لیونی، بنیامین نتانیاهو رئیس حزب لیکود (راست گرایان اپوزیسیون) و ایهود باراک وزیر جنگ و رهبر حزب کار درگرفت و هرکدام کوشیدند تا در خلال این مدت، اقداماتی برای جلب نظر رای دهندگان صورت دهند.

-  حمله به نوار غزه با ادعای برقراری امنیت برای شهرک های یهودی نشین واقع در جنوب اراضی اشغالی یکی از مهم ترین گزینه هایی بود که دوگانه رقیب لیونی و باراک به همراه اولمرت به آن دست یازیدند. اما پس از 22 روز جنگ بی وقفه و شبانه روز، لیونی و باراک نتوانستند شلیک موشک های فلسطینی را متوقف سازند و آرامش و امنیت موعود را برای شهرک نشینان به ارمغان آورند و اهداف انتخاباتی خود را محقق سازند.

- در پی این شکست، بنیامین نتانیاهو که مترصد آن بود، برای آنکه آرای طرفداران لیونی و باراک و موافقان جنگ را با خود همراه سازد، دلیل شکست در جنگ را تصمیم گیری نادرست باراک و لیونی در متوقف کردن حملات علیه حماس دانست و اعلام کرد ادامه حملات تا لحظه از میان برداشتن حماس ضروری بود.

- البته نتانیاهو بر تبعات ادامه جنگ واقف بود و می دانست ادامه جنگ در نوار غزه نیاز به مدت زمان بیشتر و استفاده از نیروهای بیشتری داشت که فرسایش ارتش این رژیم را در جنگ خیابانی و پارتیزانی باعث می شد؛ با این حال و برای شانتاژ تبلیغاتی و غوغای انتخاباتی اکنون بر این نکته اصرار می ورزد و آن را در برابر دوگانه لیونی و باراک علم کرده است.

- باراک و لیونی نیز در واکنش به مواضع نتانیاهو، تصمیم گیری خود را اقدامی مسئولانه می دانند و نیز معتقدند نتانیاهو در جریان زمامداری خود در دهه نود نتوانست خالد مشعل را از سر راه بردارد و ترور وی در اردن نافرجام ماند و حتی شیخ احمد یاسین را نیز از زندان های خود آزاد کرد.

- با تمام این تفاصیل، هر سه رقیب اساسی این انتخابات با چالش های مهم تر و استراتژیک تری مواجه اند که می توان آنها را در مذاکره با فلسطینیان، سرنوشت قدس، حذف یا تعامل با حماس، مسئله گلعاد شالیت نظامی اسیر در دست جنبش های مبارز فلسطینی و بلندی های جولان خلاصه کرد.

- هر کدام از این احزاب به تناسب رادیکالیست یا میانه رو بودن خود طرح ها و برنامه هایی را در این زمینه ارایه داده اند.

- با این حال و به رغم اختلاف آن ها در رویکردها، همگی بر این نکته اتفاق نظر دارند که پیش از هر چیز می باید امنیت اسراییل را در نظر گرفت و اگر تعامل یا مذاکره یا کوتاه آمدنی در تعامل با همسایگان عرب خود صورت می دهند، امنیت اسراییل در رأس پارامترهای مورد نظر می باید باشد.

- به نظر می رسد به دلیل شکست باراک و لیونی در "جنگ انتخاباتی" خود علیه نوار غزه و نیز مواضع سرسختانه نتانیاهو درباره این جنگ، سرنوشت قدس و بلندی های جولان که هرگز حاضر به بازپس دادن آنها - در صورت رسیدن به مقام نخست وزیری- نیست، می توان پیش بینی کرد کفه انتخابات بیشتر به نفع وی پایین آید.

- این را می توان از رادیکال شدن مواضع اسراییلی ها به دنبال شکست های پیاپی آن ها در چند سال اخیر از گروه های مبارز نظیر حزب الله و حماس و نه از دولت ها درک کرد. اسراییلی ها اکنون بیش از هر چیز به دولتی نیاز دارند که بتواند در برابر گروه ها و جنبش های مبارز دوام آورد، امنیت آنان را برقرار سازد، برای بازگرداندن تصور "ارتش شکست ناپذیر" منطقه تمام تلاش خود را به کار گیرد، بلندی های جولان را همچنان در اشغال نگه دارد و علاوه بر آن، بتواند دولت جدید ایالات متحده را درباره پرونده های مهم منطقه نظیر پرونده هسته ای ایران، انزوای سوریه، حذف یا تضعیف شدید جنبش های مقاوم فلسطینی و لبنانی و روند صلح با فلسطینیان همراه و موافق خود سازد و تمام اینها تنها در یک دولت خشونت گرا نمود می یابد که چه بسا نتانیاهو یا باراک با مواضع افراطی خود یهودیان را به سوی پر کردن صندوق ها از خشونت گرایی سوق دهند واین دولت را شکل دهند.

- در این میان، نظرسنجی های اخیر نشان از بالا رفتن محبوبیت ایهود باراک به عنوان وزیر جنگ و نه به عنوان نخست وزیر آینده دارد و این نیز از آن روست که پوشش اخبار جنگ علیه نوار غزه بر خلاف جنگ علیه لبنان در 2006 چنان محدود و سانسور شده بود که اسراییلی ها نمی توانند مقایسه ای میان این دو جنگ برقرار کرده و بر اساس آن آرای خود را به صندوق انتخابات بریزند. این نکته ای است که حزب راست گرای نتانیاهو از آن رنج می برد و در همراه کردن موافقان جنگ با خود به نوعی چالش برای آن بدل شده است.

- با این حال باید منتظر آینده بود تا دید این سه رقیب اصلی به علاوه احزاب دیگر نظیر "اسراییل بیتنا"ی راست گرای نژاد پرست به رهبری افیگدور لیبرمان، حزب دینی شاس، حزب چپ گرای میرتس و احزاب عربی موجود در اراضی اشغالی چه راهکارهایی را برای جلب آرا به کار خواهند بست و کدام حزب می تواند سی و دومین دولت اسراییل را تشکیل دهد.

سناریوی پیشاروی ما بر اساس آن چه به بیان آمد؛ با عنوان "طوفان خشم"، بر آن است که با روی کار آمدن نتانیاهو و رویکردهای رادیکالیستی وی تلاش خواهد شد که مسایل و چالش های فراروی اسراییل ناشی از بحران هایی چون بحران جمعیت و مهاجرت معکوس، بحران اقتصادی، بحران آب، و..... دولت راست گرای افراطی نتانیاهو با پروای سوابق قبلی خود در برجسته نمایی ایران به عنوان یک خطر منطقه ای و بین المللی وارد عمل شود و به طراحی طوفان خشم بر علیه ایران روی آورد. این در حالی است که روی کار آمدن احزاب رقیب نیز در نهایت تنها در سطح ادبیات کاربردی بر علیه ایران با دولت راست گرای لیکود متفاوت خواهد بود. و فرپندار "باد خشمگین"؛ را متوجه ایران خواهد ساخت. علیرغم سیگنال ها و پیشران های ظاهری؛ بر این باورم که از منظر سیاسی با وجود امکان ارتباط همگن تر احزاب کارگر و کادیما با آمریکا جهت اعمال فشار هوشمندانه بر ایران؛ روی کار آمدن نتانیاهو برای ایران از جهاتی بهتر خواهد بود!
علی
UNITED STATES
۰۷:۲۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۴
جناب مطهرنیا پیش بینی شما درست درآمد. علیرغم آن که میگفتند حزب نتانیاهو ولیبرمن رای شکننده ای به دست آورد.و در سخنرانی پیروزی اش هم برخلاف روزهای قبل از انتخابات بار دیگر به ایران به عنوان مهم ترین مطئله اسراییل تاکید کرد
ايران آزد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۲۲ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۳
لطفا دوستاني كه حتي با ادبيات پايه آينده ژ»وهي آشنايي ندارند نظر ندهند.
حالا اگر از عبارت هايي نظير جنگ بدر و صفين و شعب ابيطالب استفاده مي شد همه به به و چه چه مي كردند و سوت و كف مي زدند واقعا متاسفم
دهل
UNITED STATES
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۳
اقای عزیز این ها را شما مهمل بافی می دونی .اما اگر سناریونویسی را می خواندی و می دانستی میفهمیدی چنین خط شکنی هایی ضرورت دارد . حتما باید اسپیلبورگ بود.این نوشته ها باوجود نقص های ممکنش بسیار جالب است
big bang
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۳
سلام
بنظرم بهتره دست از اين مهمل بافي ها برداريم و واقعيت ها رو ببينيم . در ضمن خود نويسنده متوجه شده چي نوشته ؟ به تاريخ ها توجه كنيد !
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۳
مهمل بافي جزئي از سناريو نويسي است و شما كه حتي با ادبيات آينده پژوهي و سناريو نويسي آشنايي نداريد صلاحيت نظر دادن را نداريد..
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۵
مجله فرارو