bato-adv
کد خبر: ۱۴۰۶۲۵

اهمیت نمادین محل مذاكره در دیپلماسی

تاریخ انتشار: ۱۷:۵۶ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۱

یادداشت زیر را آقای دکتر علی امیدی، استادیار روابط بین‌الملل در دانشگاه اصفهان برای فرارو ارسال کرده است
  

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، قدرت‌های غربی و ایران را به دلیل عدم دستیابی به توافقی بر سر محل برگزاری مذاکرات مربوط به بحران هسته‌ای ایران به داشتن "رفتارهای بچگانه "متهم کرد.  
 
سخنگوی دفتر کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز ۲۶ ژانویه 2013 به بی‌بی‌سی فارسی گفته است که ایران پیشنهاد گروه ۱+۵ برای مذاکره در تاریخ ۲۸ و ۲۹ ژانویه (نهم و دهم بهمن ) در استانبول ترکیه را نپذیرفته و به دنبال وقت کشی است. اما علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، متعاقباً ضمن رد ادعای سخنگوی خانم اشتون در مورد وقت کشی ایران در انجام مذاکرات گفت: "ما همیشه اعلام کرده‌ایم که آماده مذاکره تا رسیدن به نتیجه هستیم و هیچ وقت قطع کننده مذاکرات نبوده‌ایم."  
 
آقای صالحی همچنین در مورد محل برگزاری مذاکرات گفت که ایران برای میزبانی این مذاکرات به مصر پیشنهاد داده و این کشور هم در این مورد اظهار علاقه کرده است.
 
او همچنین افزود: "تاکنون کشورهای دیگری مانند قزاقستان، سوئد و سوئیس هم برای میزبانی این مذاکرت درخواست داده‌اند". نهایتاً طرف های مذاکره قزاقستان را به عنوان محل مذاکره انتخاب کردند و به نظر می رسد که ملاحظات تهران مورد توجه قرار گرفته است.
 
این کشاکش لفظی صرفنظر از مصالح ملی ایران در این برهه خطیر تاریخی این پرسش را مطرح می کند: آیا مکان مذاکره در دیپلماسی اهمیت دارد؟
 
تاریخ دیپلماسی نشان می دهد که  محل برگزاري مذاكرات حایز اهمیت است؛ خصوصاً اگر يك كشور بتواند طرف یا طرف های مقابلش را ترغيب كند تا در سرزمین خود روند مذاکره را پیش ببرند. این امر برای کشور میزبان حایز اهمیت سیاسی نمادین میباشد و این کشور از این طریق مي‌تواند قاطعانه ابراز كند كه  نسبت به كشورهای طرف مذاکره صرفاً منفعل نیست.  
 
البته کشورهای درگیر یک مذاکره سخت به ندرت حاضرند خودشان میزبان باشند. برای رفع این مشکل سه راهكار در تاریخ دیپلماسی رواج یافته است: (1) انتخاب محل بيطرف، (2) انتخاب محل نزديك بين دو طرف و (3) انتخاب پايتخت هاي دو كشور به طور چرخشي  
 
پر طرفدارترين محلهاي برگزاري مذاكرات بین المللی، سوئيس، اتريش و هلند هستند؛ خصوصاً دو كشوراول كه در تاریخ دیپلماسی عرفاً بي طرف محسوب می شوند.  
 
وين پايتخت اتريش مزيت ديگري نيز دارد و آن ارتباط تاريخي آن با توسعه ديپلماسي مدرن بعد از كنگره وين در سال 1815 و كنفرانس‌هاي مربوطه به تدوین کنوانسیون های حقوق ديپلماتيك و کنسولی در سالهای 1961و1963است.  
 
لاهه كه به عنوان محل دیوان داوری آمريكا - ايران انتخاب شده است نمونه ديگر محل بيطرف و مناسب است؛ اگر چه هلند يك عضو ناتوست اما لاهه محل استقرار دادگاه کیفری بين‌المللي، دیوان دادگستری و دیوان دایمی داوري است.  
 
حالا که طرف اصلی مذاکرات هسته ای کشورهای اروپایی هستند این سه محل از نظر ایران شاید ایده آل نباشند؛ ولی اگر محل آلترناتیو وجود نداشته باشد تهران می تواند آنها را بپذیرد.
 
راه دوم كه بيشتر براي حفظ وجهه و آبرو مورد توجه است انتخاب محلي براي مذاكرات است كه نسبت به پايتخت‌هاي دو طرف فاصله يكساني داشته باشد. اگر طرفين توافق كنند كه محل مذاكره به لحاظ جغرافيايي حد وسط اين دو كشور باشد هم مناسب است و هم مايه حفظ وجهه و پرستیژ. در طور جنگ سرد، وين به خاطر آنكه فاصله تقريباً يكساني بين مسكو و پايتخت‌هاي اعضاي اروپايي  ناتو بود از اين جهت با استقبال اطراف مذاكره مواجه شد.  مصر و ترکیه از این جهت محل حد فاصل برای ایران و اطراف مذاکره محسوب می شود.
 
برگزاري مذاكره در كشور در حد وسط اطراف مذاکره آن قدر جالب است كه يك كشور ممكن است از مذاكره در يك محل بي‌طرف چشم‌پوشي كند و در عوض در قلمرو متحد طرف مذاكره كننده‌اش به مذاكره بپردازد؛ به شرط آنكه به يك فاصله از دو طرف قرار داشته باشد. براي مثال هنگامي كه به ميخائل گورباچف، رهبر شوروي در سال 1986، محل هاي احتمالي اجلاس سران بين شوروي و آمريكا پيشنهاد شد او گزينه‌هاي لندن و ريكياويك را انتخاب كرد.  
 
اگر چه بريتانيا و آمريكا هر دو عضو ناتو بودند ولي سران هر دو كشور معتقد بودند كه ملاقات بايد در حد وسط  دو كشورشان صورت گيرد كه در آن جريان، آنها روي ريكياويك پايتخت ايسلند به توافق رسيدند  
 
نهايتاً اگر مذاكرات طولاني مورد نياز باشد كشورها مي‌توانند با نوبتي كردن پايتخت‌هايشان، در انتخاب محل مذاكره به توافق برسند و بدين ترتيب شأن خود را نيز حفظ كنند. البته در اينكه نوبت اول در كدام كشور باشد تصميم گيري خيلي سخت است و به روند مصالحه و اعتماد متقابل بستگي دارد.  
 
به دنبال حل و فصل درگيريهاي آنگولا- ناميبيا در سال 1988، محل برگزاري نشست‌هاي كميسيون مشترك با توافق چرخشي بين پايتخت‌هاي اعضا انتخاب شد و اين روندي است كه همچنین براي اجلاس سران كشورهاي عضو اتحاديه اروپا و شوراي اورپا  اتخاذ مي‌شود. اگر کشورهای 1+5 چنین رویه را در مذاکرات هسته ای پیش بگیرند این امر در تنش زدایی  روابط طرف های مذاکره مؤثر می باشد و به اعتماد متقابل در روند مذاکره می افزاید.
 
محل برگزاري مي‌تواند اهميت نمادين هم پيدا كند؛ براي نمونه اسرائيل اغلب اصرار دارد كه گفتگوهايش با اعراب در خود خاورميانه برگزار گردد تا بيرون از خاورميانه.  
 
همانطور كه برخي از مذاكراتش با مصر در سال 1977 و فلسطين در سال 1993 به همين صورت انجام گرفت.  يكي از دلايل اين كار تأكيد بر اين نكته است كه اسرائيل يك كشورمشروع در اين منطقه تلقي شود تا يك عضو مصنوعی و تحمیلی!   
 
يكي از دلايلي كه مادريد به جاي ژنو براي كنفرانس 1991 در مورد روند صلح خاورميانه انتخاب شد ملاحظات تل آويو بود كه تأكيد مي‌كرد اين كنفرانس در آنجا به هيچ وجه توسط سازمان ملل اداره نمي‌شود. البته اسرائيل اساساً نظر مثبتی به سازمان ملل ندارد؛ خصوصاً از زماني كه مجمع عمومي با صدور قطعنامه اي در اواسط دهه 1970، صهيونيسم را شكلي از نژاد پرستي ناميد.  

مجله خواندنی ها
مجله فرارو