اوباما طرح خودکشی اسرائیل را اجرا می‌کند!

فرارو- مارک لانگفان، وکیل و نویسنده ای که اغلب در مورد مسائل خاورمیانه و امور امنیتی اسرائیل می نویسد طی مقاله ای برای سایت اسرائیلی آروتز شوا به مسئله سفر ماه مارس اوباما به اسرائیل که برای نخستین بار صورت می گیرد، پرداخته و با انتقاد از سیاست اوباما در قبال اسرائیل، جنگ طلبی ظاهری وی نسبت به ایران را عاملی می خواند که اسرائیل را در مسیر خودکشی قرار می دهد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سایت اسرائیلی آروتز شوا، لانگفان مقاله خود را اینطور آغاز می کند:  آگاه باشید: بحث اوباما در مورد جنگ ایران، گام های اسرائیل به سوی خودکشی است. اوباما توانسته شاهکار منحصربه فردی را در روابط عمومی برای خود ایجاد کند و از این طریق اسرائیل را مسبب هسته ای شدن ایران بخواند.

ساندی تایمز اخیراً چارچوب برنامه کلی اوباما در سفر آتی وی به اسرائیل را تقریباً به درستی ارائه کرده و نوشت: «باراک اوباما طی ماه آینده میلادی برای نخستین بار به عنوان رئیس جمهور آمریکا به اسرائیل می رود و در این سفر طرح کلی به تعادل رساندن وعده اقدامات سختگیرانه تر آمریکا علیه ایران و پیشنهادهای تازه اسرائیلی برای فلسطینیان را با خود خواهد داشت.»

وی در ادامه می نویسد: اما متاسفانه بازی مارس 2013 اوباما دقیقاً همان بازی می سال 2009 است که طی آن رئیس جمهور جدید آمریکا گفت: «اگر پیوندی میان مسئله ایران و روند صلح اسرائیل- فلسطین وجود داشته باشد، من شخصاً بر این باورم که عکس آن نیز صادق است. هرچقدر بتوانیم روند صلح فلسطین- میان فلسطینیان و اسرائیلی ها- را به پیش برانیم، معتقدم که جایگاه ما در جامعه جهانی در مورد مسئله ایران نیز تقویت خواهد شد.»

در واقع اوباما می خواهد «بحث پوچ جنگ با ایران» را با «حرکت انتحاری اسرائیل به سوی صلح» معامله کند. تنها کاری که اوباما در این سفر انجام می دهد این است که سیاست پنهان خود از سال 2009 را آشکار کند.

به عقیده این نویسنده معامله «کرانه باختری با حمله آمریکا به ایران» دیوانگی اوباما است که باید به شدت رد شود. ضمن اینکه تلاش اوباما برای پیوند دادن برنامه هسته ای ایران با پذیرش یک کشور فلسطینی از سوی اسرائیل، تنها بدین معنا است که اوباما مایل به هسته ای شدن ایران است و می خواهد از اسرائیل به عنوان قربانی برای مماشات فاجعه بار خود با برنامه هسته ای ایران استفاده کند.

سوالی که در این میان مطرح می شود این است که چرا چنین معامله ای از دید اسرائیل بی عقلی و دیوانگی است؟ لانگفان پاسخ این سوال را بسیار ساده می داند. وی می نویسد: دلیل عمده اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در سال 2009 از اوباما پیروی کرده و با طرح توقف شهرک سازی در 25 نوامبر همان سال موافقت کرد این است که به احتمال بسیار زیاد نتانیاهو به صورت پنهانی با طرح «پیوند ایران- کرانه باختری» از سوی اوباما موافقت کرده بود. و پس از این توافق اسرائیل به کجا رسید؟ ایران به طور تشریحی غنی سازی اورانیوم خود را تسریع کرد و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین خواسته های فلسطین را بی نهایت افزایش داد. بنابراین اوباما تمام تلاش خود را به سیاست باخت- باخت برای اسرائیل و برد- برد برای خود معطوف کرده است.

رئیس جمهور آمریکا طی سال 2009 باعث شد نتانیاهو مانند فردی احمق و ابله جلوه کند و در سوی دیگر ایران این توانایی را بیابد که هزار کیلوگرم گاز UF6 محتوی اورانیوم غنی شده 235 را غنی سازی کند. پیروی نتانیاهو از اوباما در سال 2013 نیز باعث می شود دریچه لازم برای دستیابی ایران به سلاح هسته ای به روی آن گشوده شود.

دوم اینکه اسرائیل مجبور می شود تسلیم طرح یک کشور عربی فلسطینی واقعی در کرانه باختری شود تا اوباما برای چهار سال آینده به بحث های تکراری و بیهوده خود با ایران ادامه دهد. بنابراین تنها کاری که ایران برای نابودی اسرائیل باید انجام دهد این است که تسلیحاتی را از کرانه باختری به تل آویو پرتاب کند.

نتیجه واضح و نهایی اینکه، اوباما در واقع پیشنهاد «خودکشی بی درنگ در ازای هیچ» را به اسرائیل ارائه می کند. با این حال حتی اگر اوباما در ازای موافقت اسرائیل با کشور عرب فلسطینی در کرانه باختری، واقعاً به ایران حمله کند، این کشور جدید تمام آب های اسرائیل را به یغما خواهد برد و همچنان موشک ها را به سوی فرودگاه بین المللی بن گورین اسرائیل پرتاب خواهد کرد. بنابراین چنین اقدامی باز هم برای اسرائیل، انتحاری خواهد بود.

لانگفان مدعی است مورد سوم این است که ایران، مسئله ای برای تمام جهان است، نه فقط برای اسرائیل. لانگفان ادعا می کند همه در خاورمیانه، البته جز کارشناسان خاورمیانه می دانند که یک ایران هسته ای تهدیدی جدی و بزرگ برای عربستان محسوب می شود. وی از همین منظر معامله اوباما را یک بازی شدیداً دو سر باخت برای اسرائیل می داند. لانگفان ادامه می دهد: حتی اگر حمله آمریکا به ایران، عربستان و جهان را نجات دهد، اسرائیل برای تک تک سربازان و خلبانان آمریکایی که در این میان با هدف حفظ اسرائیل کشته شدند سرزنش خواهد شد.

کارشناسان فریاد خواهند زد که «اسرائیل آمریکا را مجبور کرد جنگی را با ایران آغاز کند که نیازی به آن نداشت.» و چرا وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا طی این سال ها به ما نگفته اند که حمله آمریکا به ایران در بهترین شرایط تنها باعث به تاخیر افتادن، نه نابود شدن برنامه هسته ای ایران می شود.

بنابراین اسرائیل در ازای سرزنش ها و انتقادات شدیدی که باید از سوی رسانه های آمریکا برای تمام تلفات آمریکا در جنگ با ایران تحمل کند، در بهترین شرایط دو سال تاخیر در برنامه ایران را کسب خواهد کرد. و برای دو سال تاخیر، اسرائیل پایگاه دریایی«کرانه باختری» را تقدیم ایران خواهد کرد که امکان دسترسی به 70 درصد جمعیت اسرائیل و نابود کردن 80 درصد پایگاه های صنعتی اسرائیل را به ایران می دهد.

در نهایت اوباما به خوبی می داند نخست وزیر اسرائیل آنقدر احمق نیست که معامله «حمله آمریکا به ایران» با «یک کشور عربی فلسطینی» را بپذیرد. نتیجه اینکه اوباما شاهکار منحصربه فردی را در روابط عمومی برای خود ایجاد کرده تا اسرائیل را دلیل هسته ای شدن ایران جلوه دهد. ضمن اینکه اوباما دلیل خوبی برای طفره رفتن از درخواست اسرائیل مبنی بر حمله به ایران خواهد داشت.

فقط اوباما را تصور کنید که به یهودیان خیر و نیکوکار آمریکایی شکایت می کند که «من همه تلاش خود را برای حل مسئله اسرائیل با ایران به کار گرفتم اما نیازمند کمک اسرائیلی ها در تقابل با اعراب بودم و اسرائیل به شدت کمک مرا رد کرد. بنابراین دست های من بسته بود. اسرائیل نمی داند که چه چیز برایش بهتر است.» اوباما در ابعاد جهانی به سرزنش شدید اسرائیل خواهد پرداخت و اینکه «مخالفت اسرائیل با طرح صلح منجر به دستیابی ایران به بمب هسته ای شد.» بنابراین اوباما، اسرائیل را دلیل هسته ای شدن ایران قلمداد خواهد کرد...