دزد شب رو وقتي به خانه اي وارد شد نمي دانست با يک دختر رزمي کار مواجه خواهد شد.
چندي پيش پرونده اي در دادسراي رسالت کليد خورد که در آن خانه اي مورد دستبرد قرار گرفته بود. مرد صاحبخانه به داديار پرونده گفت: من و همسر پيرم در خانه اي ويلايي زندگي مي کنيم و شب گذشته در خانه دخترم ميهمان بوديم، امروز که به خانه آمديم متوجه شديم از خانه مان سرقت شده است.
با ادعاهاي اين مرد، داديار پرونده از پليس خواست براي بررسي هاي بيشتر وارد عمل شود.
پليس زماني که پاي در خانه ويلايي گذاشت پي برد دزدان با استفاده از روش بالکن رويي وارد خانه شده و با شکستن قفل در به راحتي دست به سرقت زده اند. دزدان هيچ ردي از خود به جاي نگذاشته و در زمان مناسب دست به سرقت طلاها و وسايل باارزش خانه زده بودند.
ماموران در تحقيقات پليسي به درهاي بسته خورده بودند و چند سرقت مشابه ديگر از خانه هاي ويلايي به پليس گزارش شده بود و ماموران که خود را در برابر دزدان حرفه اي مي ديدند، دست به تجسس هاي پليسي گسترده زدند. بررسي ها از خانه هاي مالباختگان نشان از آن داشت که دزدان با روش بالکن رويي وارد حياط خانه هاي ويلايي شده و با شکستن قفل در حياط وسايل را داخل خودرو گذاشته و پا به فرار گذاشته اند.
ماموران در گام بعدي تحقيقات براي رديابي دزدان خانه هاي ويلايي به سراغ دزدان سابقه داري که به تازگي از زندان آزاد شده بودند رفتند و چند تن از آنان را تحت نظر گرفتند اما در حالي که دزدان احتمالي خانه هاي ويلايي زير نظر گرفته شده بودند، از سوي آنان اقدامي براي سرقت صورت نگرفت.
تجسس ها به درهاي بسته رسيده بود و دزد حرفه اي در مناطق مختلف تهران دست به دزدي مي زد تا اينکه روز 10 دي ماه سال جاري دختر جواني در تماس تلفني به پليس 110 ادعا کرد دزد خانه شان را زمينگير کرده است.
با ادعاي اين دختر جوان تيمي از ماموران پليس خود را به محل سرقت رساندند و با مرد جواني که در حياط خانه ويلايي با سري شکسته روي زمين نشسته بود روبه رو شدند و اين در حالي بود که دختر جوان با نانچيکوي چوبي اش بالاي سر وي ايستاده بود.
ماموران پليس که از ديدن اين صحنه حيرتزده بودند در تماس از اورژانس براي رسيدگي به سر شکسته دزد جوان کمک خواستند.
دختر جوان به ماموران گفت: پدر و مادرم براي رفتن به محل کار خانه را ترک کرده و من در حال درس خواندن بودم که از حياط سر و صدايي شنيدم، وقتي پشت پنجره رفتم مرد جواني را ديدم که از بالاي ديوار به پايين پريد و چون در ورزش رزمي و دفاع شخصي شرکت کرده بودم خيلي سريع سراغ ساک باشگاهي ام رفتم و با برداشتن نانچيکو منتظر زمان مناسب بودم و در يک لحظه دزد جوان را از پاي درآوردم.
مرد جوان که «جعفر» نام دارد زماني که ديد چاره اي جز اعتراف ندارد به پليس گفت: با آزادي از زندان وقتي به خانه بازگشتم با برخورد سرد خانواده ام روبه رو شدم و دوباره به سمت اعتياد رفتم و کاري نداشتم تا بتوانم مخارج اعتيادم را تامين کنم به همين دليل از برادرم خواستم پيکان وانتش را شب ها براي بارزدن و کار در اختيارم بگذارد و به بهانه سرکار رفتن سراغ خانه هاي ويلايي مي ر فتم و چند بار زنگ خانه را به صدا درمي آوردم، وقتي کسي جواب نمي داد و از خالي بودن خانه اطمينان پيدا مي کردم از بالاي ديوار به داخل حياط مي پريدم و بعد از باز کردن در با خودرو وارد حياط مي شدم و پس از سرقت و بارزدن وسايل به سرعت از محل فرار مي کردم و شبانه وسايل را به خانه يکي از دوستانم مي بردم و در ازاي تحويل آنها پول مي گرفتم.
جعفر درباره دستگيري اش گفت: صبح امروز برادرم به خاطر بيماري اش در خانه بود و تصميم گرفتم سراغ دزدي در روز روشن بروم، وقتي به خانه اين دختر جوان رسيدم هرچه زنگ خانه را زدم کسي جواب نداد كه با سرعت خودم را به داخل حياط رساندم اما يکدفعه ضربه سنگيني به سرم خورد، وقتي ديدم دختر جوان در خانه است خواستم از خودم دفاع کنم که در يک چشم به هم زدن با چند ضربه ديگر با وسيله اي که در دست داشت مرا زمينگير کرد طوري که از درد قدرت بلند شدن نداشتم.
بنا بر اين گزارش، دزد تک رو خانه هاي ويلايي که از سوي دختر رزمي کار زمينگير شده بود براي تحقيقات بيشتر در اختيار ماموران است و با اعترافاتش مرد مالخر نيز دستگير شد.
منبع: وطن امروز
پاپ و موسولینی: اتحاد نامقدس مخفی؛ چگونه کلیسای کاتولیک با موسولینی همبستر شد؟
آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
از کشتن افراد عینکی به جرم روشنفکر بودن تا حذف پول و مذهب از مناسبات اجتماعی / فاجعهبارترین حرکت قرن بیستم برای ساخت اتوپیای روستایی
شباهتهای قائد بغداد و پیشوای برلین؛ از میل به ویرانگری تا قهرمان پرستی
