زوج سرایداری که پیرزنی را به قتل رسانده و طلاهایش را سرقت کرده بودند، بهزودی در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه میشوند.
این پرونده با گزارشی که توسط پرستاری خانگی به ماموران داده شد به جریان افتاد. این زن به پلیس گفت: ششماه قبل بعد از اینکه شوهر نسرین فوت شد، بهعنوان پرستار استخدام شدم. او خیلی پیر نبود اما بیمار بود و به مراقبت نیاز داشت.
روز حادثه برای خرید از خانه بیرون رفته بودم. وقتی برگشتم متوجه شدم وضعیت غیرعادی است همهچیز بههم ریخته بود. به سمت اتاق نسرین رفتم و دیدم روی زمین افتاده است. صورتش سیاه شده بود و نفس نمیکشید. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و موضوع را خبر دادم. تکنیسینهای اورژانس زودتر از پلیس رسیدند. آنها بعد از معاینه نسرین اعلام کردند او جان باخته است. عملیات احیا هم فایدهای نداشت. ماموران ابتدا به زن پرستار ظنین شدند اما بعد از بررسی سوابق او و کنترل تلفنهمراهش اطمینان پیدا کردند او نقشی در این قتل نداشته است اما بیشک جنایتکار فردی آشنا بود چرا که قفل در ورودی شکسته نشده و قاتل با کلید وارد خانه شده بود اما قفل در پشتبام شکسته شده بود و نحوه شکستگی نشان میداد فرد قاتل برای صحنهسازی دست به این کار زده است.
تحقیقات تخصصی یافتههای دیگری را در اختیار ماموران قرار داد. آنها متوجه شدند قبل از زن پرستار، زوجی بهعنوان سرایدار در خانه این پیرزن زندگی میکردند و بعد از مرگ همسر نسرین بنابر دلایلی از آن خانه رفتند و پرستار جوان استخدام شد.
بنابراین فرضیه قتل با انگیزه سرقت از سوی زوج سرایدار مطرح شد. ماموران با شناسایی این زوج آنها را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. بعد از چندین جلسه بازجویی سرانجام لاله لب به اعتراف گشود و گفت: مدتها بود در خانه زوج پیر زندگی میکردیم. نسرین رابطه خوبی با ما نداشت و به همین دليل بعد از اینکه شوهرش فوت شد ما را اخراج كرد. ششماه گذشت و ما نتوانستیم جایی کار پیدا کنیم. بهشدت بیپول شده بودیم. من به شوهرم گفتم میتوانیم از خانه نسرین سرقت کنیم زیرا شوهرش برای او ثروت زیادی گذاشته بود.
متهم ادامه داد: روز حادثه به خانه نسرین رفتیم. من هنوز کلید خانه را داشتم. زنگ زدیم و من گفتم برای عیادت آمدهایم. نسرین نمیتوانست در را باز کند گفتم کلید دارم. خودم در را باز کردم و وارد منزل شدیم. من همه جای خانه را میشناختم به همین دلیل به محض اینکه وارد اتاق نسرین شدیم شوهرم روی تخت نسرین رفت و او را خفه کرد. نسرین نمیتوانست واکنش نشان دهد. او ناتوان و مریض بود. بعد از قتل بلافاصله پستوهای خانه را گشتم و هرچه پول و طلا بود برداشتم و بلافاصله از خانه خارج شدیم. البته قبل از اینکه از خانه بیرون برویم به پشتبام رفتیم و شوهرم قفل در پشتبام را شکست، با این کار میخواستیم پلیس را گمراه کنیم.
بعد از اعترافات این زن، شوهرش مورد بازجویی قرار گرفت او نیز این حرفها را قبول کرد و گفت:«بیپولی آنقدر به ما فشار آورده بود که چارهای جز قتل نداشتیم. این آسانترین راه برای رسیدن به پول بود. البته زنم طراح اصلی این نقشه بود. اول که پیشنهاد قتل را داد من خیلی ترسیدم و گفتم این کار را نمیکنم بعد قرار شد با هم برای سرقت برویم. وقتی لاله برای سرقت خانه را گشت، نسرین متوجه شد و فریاد زد. او از همسایهها کمک میخواست من هم هل کردم بلافاصله روی تخت رفتم و او را خفه کردم. خیلی ترسیده بودم. من در سرقت هیچ نقشی نداشتم همه کارها را همسرم انجام داد. بعد از اعتراف دو متهم آنها صحنه قتل را نیز بازسازی کردند. سپس پرونده با صدور قرار مجرمیت از سوی دادسرای جنایی کرج برای صدور کیفرخواست در اختیار دادستان قرار گرفت. دادستانی با صدور کیفرخواست علیه متهمان برای لاله اتهام معاونت در قتل و سرقت و برای شوهرش مباشرت در قتل و سرقت در نظر گرفت. بنابراین پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد و زوج سرایدار بهزودی پای میز محاکمه قرار میگیرند.